- تربیت اسلامی / تربیت فرزندان در اسلام
- /
- تربیت فرزندان در اسلام2008
سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سرورمان محمد راستین وعدهی امانت دار.
تربيت جنسی:
برادران گرامی، با درس بیست و نهم از دروس تربیت فرزندان در اسلام و با موضوع تربیت اجتماعی در خدمت شما هستیم. همچنان به موضوعی میپردازیم که با تربیت اجتماعی ارتباط تنگاتنگی دارد و آن موضوع تربیت جنسی است.این موضوع را در درس گذشته آغاز کردیم و این موضوع را در این درس و در درس بعدی ان شاء الله ادامه میدهیم.
خداوند متعال شهوت را در انسان قرار داده تا با آن به پروردگار آسمانها و زمین تقرب جوید:
برادران گرامی، خداوند شهوتها را در ما نهاده تا به وسیلهی آن به خداوند آسمانها و زمین تقرب جوییم و تنها برای همین امر شهوت را آفریده است؛ زیرا شهوت نمود حرکت است و شهوت مانند موتور خودرو است. اگر فرمان و آگاهی و یک راه آسفالت وجود داشته باشد؛ وظیفهی موتور این است که خودرو را راه بیندازد و وظیفهی فرمان این است که خودرو را در مسیر نگه دارد و وظیفهی مسیر این است که مکانی مناسب برای این خودرو باشد.راه، همان شریعت است، فرمان عقل و موتور همان شهوت است. شهوت را خداوند در ما نهاده و بی طرفانه است. نردبانی است که با آن بالا میرویم یا سقوط میکنیم و گاهی انسان با شهوت به بالاترین درجات بالا میرود و یا به پایینترین درجات میافتد.
بنابراین سخن گفتن از تربیت جنسی به این معنا است که اگر غریزهی جنسی نبود اکنون انسانی وجود نداشت. خوراکی و نوشیدنی برای بقای فرد است. غریزهی جنسی نیز برای بقای نوع است. اثبات خود برای ماندن یاد و نام است. شما برای بقای وجود خود نیازمند خوردن و نوشیدن هستید. برای بقای جنس و نوع خود نیازمند غریزهی جنسی هستید و برای بقای نام ویاد نیازمند اثبات ذات خود، هستید.
مباح بودن نگاه به دختر خواستگاری شده، بر اساس سنت پیامبر بزرگوار:
تربیت جنسی را با سخن دربارهی اجازه گرفتن آغاز کردیم. اجازه گرفتن کودک از پدر و مادر برای ورود به اتاقشان و درباره خطرات اجازه نگرفتن و مشاهدهی صحنههایی که دیدن آن برای کودک ناپسند است، فراوان سخن گفتم. سپس دربارهی احکام عورت در میان محارم مطالبی بیان نمودم. محارم سه گروهند: نخست همسر، دوم محارم نسبی و سوم محارم سببی بودند. موضوع را ادامه دادیم و به ازدواج و نگاه به دختر مورد خواستگاری رسیدیم.اکنون دقت کنید، از مغیره بن شعبه روایت است که زنی را خواستگاری کرد، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود:
(( انظُرْ إِليها ))
((به او نگاه کن))
(( انظُرْ إِليها. فإنه أَحْرَى أن يُؤْدَمَ بينكما ))
((به او نگاه كن، زيرا نگاه كردن به او زمينه سازگاری را در بين شما فراهم میكند))
(( انظُرْ إِليها. فإنه أَحْرَى أن يُؤْدَمَ بينكما ))
((به او نگاه كن، زيرا نگاه كردن به او زمينه سازگاری را در بين شما فراهم میكند))
(( انظُرْ إِليها. فإنه أَحْرَى أن يُؤْدَمَ بينكما ))
((به او نگاه كن، زيرا نگاه كردن به او زمينه سازگاری را در بين شما فراهم میكند))
جواز تکرار نگاه به دختر خواستگاری شده در صورت نیاز و عدم خلوت با او:
بر اساس رأی جمهور علما پسر خواستگار در صورت قصد ازدواج، باید چهره و دستان دختر او را ببیند. اما دربارهی مسافرت سخن نگفته است. میخواهد با او به سفر برود. خانوادهاش خواستگاری که بخواهد از شهرشان برود را نمیپذیرند بنابراین پیش از اینکه بخواهید بگویید میخواهم او را ببینم آیا دربارهی سفر و رفتن سخن گفتهاید؟ خانوادهاش زندگی در خانهای مستقل را میپذیرند اما شما میخواهید با خانوادهتان زندگی کند. پیش از درخواست نگاه به او، این مشکلات را حل کردهاید؟ نگاه آخرین مرحله است. دربارهی مکان زندگی، زمان و مهریه، خانه و تمام جزئیاتی که خانواده دختر تمایل دارند اتفاق نظر شده است و حقیقت زندگی دختر نیز ارائه شده است. اگر میان دو خانواده توافق شد اکنون میگوییم میخواهیم دختر را ببینیم. روشن است؟اما اکنون پیش از بحث دربارهی هر موضوعی، پیش از بحث دربارهی مهریه، مسکن، سفر و یا اقامت و شغل، جوان میخواهد دختر را ببیند. این نگاه، نگاه فضولی است.
بنابر اتفاق نظر جمهور علما جوان پس از عزم بر ازدواج، میتواند به دختر مورد خواستگاری خود نگاه کند و چهره و دستان او را ببیند.
علما گفتهاند: میتواند در صورت نیاز دوباره نگاه کند یعنی به گمان زیاد جوان مؤمن شرم و حیا دارد و وقتی نزد دختر میرود تا او را ببیند شرم میکند و به زمین نگاه میکند و میگوید: به خدا سوگند من او را ندیدم و از نگاه به او خجالت کشیدم و در این طور حالاتی میتوان چند بار نگاه کرد تا این دختر را که قرار است شریک زندگیاش شود، به خوبی ببیند.
پیاده کردن سنت الهی انسان را از افتادن در گناه حفظ میکند:
به همین مناسبت وقتی خواستگار میخواهد به دختر بنگرد نباید با او خلوت کند و این کار اشکال دارد. حق خلوت ندارد. مادرش میتواند با او همراه باشد، چراکه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است:(( لَا يَخْلُوَنَّ رَجُلٌ بِامْرَأَةٍ وَلَا تُسَافِرَنَّ امْرَأَةٌ إِلَّا وَمَعَهَا مَحْرَمٌ ))
((مردی با زنی خلوت نکند و زنی بدون محرم سفر نکند))
﴿ سَيَهْدِيهِمْ وَيُصْلِحُ بَالَهُمْ ﴾
﴿ به زودى آنان را راه مىنمايد و حالشان را نيكو مىگرداند ﴾
گاهی به شما میگوید: من هفتاد سال دارم و هنوز وارد کلانتری نشدهام. تمام امور وی مشروع بوده است. تخلفی نکرده است. انسان وقتی پایبند باشد سالم میماند و وقتی نیکی کند خوشبخت میشود و وقتی پسرش را تربیت کند زندگیاش ادامه مییابد.
از آدم تا روز قیامت، هر مصیبتی تنها به دلیل انحراف از روش و برنامه الهی بوده است:
یک حقیقت مهم وجود دارد: هر مصیبت ناگواری در روی زمین از آدم تا قیامت فقط به دلیل خروج از برنامهی الهی بوده است. هر جا از برنامهی الهی انحرافی بوده تنها دلیل آن نادانی بوده که بدترین دشمن انسان است و نادان با خودش کاری میکند که دشمنش نمیتواند با او بکند و بحران دوزخیان در جهنم بحران نادانی است.﴿ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴾
﴿ و گويند اگر شنيده [و پذيرفته] بوديم يا تعقل كرده بوديم در [ميان] دوزخيان نبوديم ﴾
بنابراین ایشان صلی الله علیه وسلم فرمود:
(( النظرة سهم مسموم من سهام إبليس ))
((نگاه (به نامحرم) تیری زهر آلود از تیرهای شیطان است))
به همین تناسب در یک پمپ بنزین جایی برای تبلیغات است و میتوان در این مکان هزاران جمله را نوشت. صبر زیبا است. والاترین حکمت، ترس از خدا است. اما تا زمانی که در پمپ بنزین مایع قابل اشتعال بنزین وجود دارد، مهمترین آگهی در آن جا سیگار کشیدن ممنوع، خواهد بود. زیرا بنزین بخار دارد و وقتی جرقهای زده شود تمام پمپ بنزین منفجر میشود. بنابراین بهترین آگهی: سیگار کشیدن ممنوع خواهد بود. چرا این مثال را زدم؟ وقتی در قرآن کریم، در این کتاب اعجاز آمیز گفتهی پروردگار جهانیان مکانی برای چشم پوشی رزرو شده است. معنایش این است که چشم پوشی یک مسالهی مهم و اساسی در زندگی مؤمن به شمار میرود.
﴿ قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ﴾
﴿ به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند ﴾
(( النظرة سهم مسموم من سهام إبليس من تركها من مخافتي أبدلته إيماناً يجد له حلاوته في قلبه ))
((نگاه به (نامحرم) یکی از تیرهای زهر آلود شیطان است، هر کس از ترس خدا آن را ترک نماید، خداوند ایمانی به او عطا فرماید که شیرینی آن را در دل خویش بیابد))
لذت و خوشبختی:
به همین تناسب: میتوانیم این دو اصطلاح را به کار بریم. اصطلاح لذت و خرسندی، لذت حسی است. از بیرون انسان میآید. لذت از خوراک خوشمزه یا از خانهی راحت یا از چشم انداز زیبا و یا چهرهی شادمان میآید. منابع لذت، بیرون از انسان میباشد و این لذت پایدار نیست و مقطعی است.یعنی شخصی یک خودرو میگیرد و اولین شبهایی که ماشین را گرفته از خوشحالی نمیخوابد اما پس از یک سال آن را مدت زیادی رها میکند و حتی به فکرش هم نمیرسد آن را سوار شود بنابراین خودرو لذت محدودی دارد و خانه، ازدواج و هر چیزی که در دنیا به دست میآورد این گونه است و ناگزیر باید به یک لذت پایدار یا پویا برسد. اما چیزها او را به لذتی زوال یافتنی میرساند و پایدار نیست و اندک است. یعنی کسی که پس از مدتی اموال هنگفتی بدست میآورد و در زیباترین خانه مینشیند و زیباترین خودرو را میخرد و سفر میکند؛ باز هم احساس درد میکند، به تنگ میآید و خسته میشود؛ زیرا خداوند نخواسته که دنیا انسان را به خوشبختی پویا و پایدار و همیشگی برساند بلکه اراده فرموده که به لذت اندک و محدودی برساند و گاهی به افسردگی بیانجامد مخصوصا اگر این لذت حرام باشد.
لذت یک اشکال دارد، این که نیاز به سلامتی، مال، و وقت دارد. در زندگی انسان همیشه کمبودی وجود دارد. او جوان است و سلامتی دارد و این خوب است. وقت زیاد دارد. اما مالی وجود ندارد. در نیمههای عمر مال وجود دارد و سلامتی نیز هست اما وقت ندارد. در خزان عمر وقت و مال وجود دارد اما سلامتی وجود ندارد. این لذت است. اما خوشبختی از درون سرچشمه میگیرد و هیچ ربطی به اشیاء بیرونی ندارد. وقتی به اوامر الهی پایبند باشید احساس خوشبختی و خرسندی میکنید. وقتی محبت الهی را میخواهید احساس خوشبختی میکنید. سعادت و خوشبختیای که از درون نشئت میگیرد؛ پویا و در حال رشد است. بنابراین خداوند میفرماید:
﴿ إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ * نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ ﴾
﴿ در حقيقت كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست سپس ايستادگى كردند فرشتگان بر آنان فرود مى آيند [و مى گويند] هان بيم مداريد و غمگين مباشيد و به بهشتى كه وعده يافته بوديد شاد باشيد ﴾
کسی که از نگاه به زن نامحرم چشم بپوشد، نزد خداوند والامقام میشود:
بنابراین از پیامبر صلی الله علیه وسلم نیز روایت شده که فرموده است:(( ما من مسلم ينظر إلى محاسن امرأة ثم يغض بصره إلا أحدث الله له عبادة يجد حلاوتها ـ في قلبه ـ ))
((نگاه به (نامحرم) یکی از تیرهای زهر آلود شیطان است، هر کس از ترس خدا آن را ترک نماید، خداوند ایمانی به او عطا فرماید که شیرینی آن را در دل خویش بیابد))
برادران، این مکانیزم را نمیدانم اما نتیجه ثابت است، هر شوهری چشم از نامحرمها بردارد خداوند میان او و همسرش محبت ایجاد میکند و خوشبختی و خرسندی پایدار میآفریند و مشکلات شبانه فقط ناشی از گناهاناند. در این گفته دقت کنید:
(( ما تواد اثنان في الله فيفرق بينهما إلا بذنب يحدثه أحدهما ))
((دو نفر که به خاطر خدا با هم محبت دارند تنها در صورتی از هم جدا میشوند که یکی از آنان گناهی را مرتکب شده باشد))
چشم پوشی از صفات مؤمن است:
وقتی انسان چشم خود را به محرمات باز میکند بهای گزافی در زندگی زناشویی خود میپردازد. بنابراین پیامبر علیه الصلاة والسلام میفرماید:(( اضمنوا لي ستاً من أنفسكم أضمن لكم الجنة ))
((شش چیزِ از خودتا را برای من را ضمانت کنید، من بهشت را برایتان ضمانت مىکنم))
(( اصْدُقُوا إِذَا حَدَّثْتُمْ، وَأَوْفُوا إِذَا وَعَدْتُمْ، وَأَدُّوا إِذَا اؤْتُمِنْتُمْ، وَاحْفَظُوا فُرُوجَكُمْ، وَغُضُّوا أَبْصَارَكُمْ، وَكُفُّوا أَيْدِيَكُمْ ))
((اگر سخن گفتید راستگو باشید، اگر وعده دادید به آن وفا کنید، و اگر امانتی به شما سپرده شد، حق آن امانت را ادا کنید، و شرمگاه خود را حفظ نمایید، و چشمانتان را فروهشته دارد، و دست به سوی مردم دراز نکنید.))
(( الْعينانِ تزنيان وزِنَاهُما النَّظَرُ، والأُذُنَانِ تزنيان وزناهُمَا الاستماعُ، واللِّسانُ يزني وزِناه الْكلامُ، والْيَدُ تزني وزِناها البْطَشُ، والرِّجْل تزني و زِناها الخُطَا، والْقَلْبُ يزني ويَهوى ويَتمنَّى، ويُصَدِّقُ ذلك الْفَرْجُ أو يُكَذِّبُهُ ))
((چشمها زنا میکند و زنای آن نگاه است، گوشها زنا میکند و زنای آن شنیدن است و زبان زنا میکند و زنای آن سخن گفتن است و دست زنا میکند و زنای آن ظلم است و پا زنا میکند و زنای آن گام برداشتن است و قلب زنا میکند و زنای آن هوس و آرزو است و فرج این را تصدیق یا تکذیب میکند))
(( اصْرِفْ بَصَرَكَ ))
((چشمت را برگردان))
(( ثلاثة لا ترى أعينهم النار: عين حرست في سبيل الله، وعين بكت من خشية الله، وعين كفت عن محارم الله ))
((سه تن چشمشان به آتش نمیافتد: چشمی که در راه خدا حفظ شده باشد و چشمی که به خاطر ترس از خدا گریه کند و چشمی که به خاطر خدا از محارم بسته شود))
هر انسانی در هر دوره ی زمانی از عمرش یک ويژگی مشخص دارد. جوان در آغاز زندگیاش زیباترین صفت برای او پاکدامنی است و بهترین صفت برای دختر جوان نیز در آغاز زندگیاش شرم و حیا است.
برای همین گفته شده است: توبه خوب است اما در جوانی خوبتر است. حیا خوب است اما در زنان بهتر است، عدالت خوب است اما در حاکمان بهتر است، سخاوت خوب است اما در ثروتمندان خوبتر است، صبر خوب است اما در فقرا بهتر است و حیا خوب است اما در زنان بهتر است.
از نشانههای آخر زمان این است که جوانمردی از سر مردان میرود و حیا از چهرهی زنان رخت میبندد و مهربانی از دل حاکمان بیرون میرود.
مرد اجازه ندارد از ناف تا زانوی مرد دیگری را ببیند:
برادران گرامی، اگر به جزئیات بپردازیم باید بدانیم که مرد اجازه ندارد به عورت مرد دیگر از ناف تا زانوان او بنگرد. در ورزش جایز نیست. ران عورت است. مرد اجازه ندارد به عورت مرد دیگر از ناف تا زانوان او بنگرد چه مرد دور باشد و چه نزدیک او باشد و چه مسلمان باشد و چه کافر، زیرا ران در نص صحیح عورت نامیده شده و در برخی از احادیث آمده است:(( لا ينظر الرجل إلى عورة الرجل، ولا تنظر المرأة إلى عورة المرأة ))
((مرد به عورت مرد و زن به عورت زن نگاه نکند))
(( مَا بَيْنَ السُّرَّةِ وَالرُّكْبَةِ عَوْرَةٌ ))
((میان ناف تا زانو عورت است))
(( غط فخذك فإن الفخذ عورة ))
((ران خود را بپوشان که ران عورت است))
در شنا و ورزش لباس باید تا زیر زانو باشد، من این داستان را تعریف میکنم: یک بازیکن فوتبال از مشهورترین بازیکنان مصر از بازی در مسابقات بین المللی خودداری کرد درحالی که دولت بسیار تاکید بر موفقیت در این مسابقات داشت. وقتی بازیکن کناره گیری کرد وزیر جوانان او را ملاقات کرد و او را قانع کرد که در مسابقات شرکت کند و آن بازیکن شرط گذاشت تا لباس بلند بپوشد و او نیز پذیرفت و گاهی این حالت به دیگر بازیکنان نیز میرسد و لباس میتواند زیر زانو باشد و در شنا نیز همین طور است.
هر انحراف جنسی نتیجهی یک تخلف شرعی است. تخلفات شرعی به انحرافات جنسی میانجامد. از نشانههای قیامت هم جنس گرایی مردان به مردان و زنان به زنان است.
به شهری از آمریکا رفتم که یکی از زیباترین شهرهای جهان است. هفتاد و پنج در صد از ساکنان آن هم جنس گرا بودند. این کار از نمایان کردن عورت در خانهها ناشی میشود.
نگاه پزشک به قصد درمان جایز است، مؤمن هر چه به خدا نزدیکتر باشد پوشش بیشتری دارد:
اکنون آیا اجازه داریم به زنی بیگانه نگاه کنیم؟ علما گفتهاند: پزشک مرد میتواند زن بیمار را معاینه کند و فقط به همان مکان بیماری بنگرد. گاهی از پزشکان مسلمانی که بر ادب اسلامی پرورش یافتهاند در شگفتم. پزشکی بزرگ میشناسم که ملافهی بسیار بزرگی به همراه خود دارد و در آن سوراخ کوچکی وجود دارد و آن سوراخ را روی مکان درد زنان میگذارد و با این کار تنها مکان درد را میبیند. اما پزشکانی هستند که بلافاصله از زن بیمار میخواهند که لباسهایش را بیرون آورد. هر چه مؤمن به خدا نزدیکتر باشد به پوشش نزدیکتر است زیرا شیطان:﴿ يَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا ﴾
﴿ لباس آن دو را در آورد ﴾
شخصی به من میگوید: من غیرت دارم و زنم را نزد پزشک مرد نمیبرم و پزشک زن هم نیست. این شخص از احکام شرعی اطلاعی ندارد. از سیدنا عمر روایت است که:
" شناخت خیر و شر به هر اندازه مهم نیست بلکه مهم این است که بد و بدتر را بشناسد و میان آن دو تفاوت نهد و آسانتر را برگزیند".
درمان بیماری نیازمند رفتن نزد پزشک است. هر پزشکی. ابتدا با پزشک زن آغاز کنیم و سپس پزشک مرد و پزشک مرد مسلمان و پس از آنها هر پزشکی که باشد.
بنابراین نگاه پزشک به قصد درمان اشکالی ندارد.
مواردی که نگاه به زن نامحرم اشکالی ندارد:
آیه شریفه میفرماید:﴿ يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ﴾
﴿ [خدا] نگاههاى دزدانه و آنچه را كه دلها نهان مى دارند، مى داند ﴾
﴿ يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ ﴾
﴿ [خدا] نگاههاى دزدانه و آنچه را كه دلها نهان مى دارند، مى داند ﴾
شما میتوانید در خواستگاری چنان که گفتیم به قصد ازدواج، دختر را ببینید و قاضی میتواند به زنی که شکایت میکند، بنگرد و یا زنی که متهم است و شاهد نیز میتواند نگاه کند. قاضی، شاهد، خواستگار، و پزشک مواردیاند که میتوانند به زن نامحرم نگاه کنند.
برادران گرامی، همان طور که اندکی پیش گفتم: از نشانههای قیامت این است که جوانمردی از سر مردان و حیا از چهرهی زنان و مهربانی نیز از دل حاکمان بیرون میرود.
دشوار نیست که این برنامهی بزرگ را در هر عصری پیاده کنیم زیرا خداوند میفرماید:
﴿ لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا ﴾
﴿ خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايىاش تكليف نمى كند﴾
یکی از لوازم تربیت جنسی این است که پدران فرزندانشان را از تحریک جنسی دور کنند:
اکنون یکی از لوازم تربیت جنسی این است که پدران فرزندانشان را از تحریک جنسی محافظت کنند.
باری در مالزی بودم. جریمهی این آنتن یک میلیون لیره است. آنتنی که تمام ایستگاهها (برخی مبتذل) را پوشش میدهد و در خانه است. تحریکهای غیرقابل تصوری وجود دارد. پدر مؤمن کسی است که بر تربیت فرزندان خود تأکید دارد باید فرزندانش را از هر وسیلهی تحریک کنندهای در خانه دور نماید.
به خدا سوگند حتی در آمریکا اولین نوار فیلمی که کودکان میبینند نیاز به کلمه عبور دارد. آنان که دینی ندارند نیز نگران فرزندان خود هستند. این چیزهایی که در برخی از کشورهای پیشرفته میبینید، شبکهها و ایستگاههای بیشمار، من همیشه تأکید میکنم هر چه تعداد آنتنهای ماهوارهای بر روی پشت بامها بیشتر شود سفرهها بیبرکت تر میشوند. هر چه قدر حیا کم شود آسمان بخیلتر میشود و هر چقدر گوشت زنان ارزان تر شود گوشت گوسفندان گران تر میشود.
تقریبا 90% از احکام شرعی متعلق به زنان، اموال و رسواییها است. در تاریخ بشر یا رسواییهای مالی وجود دارد یا جنسی. ارشادات قرآنی و نبوی مربوط به ارتباط شما به کسب مال و ارتباط با زن است. وقتی این دو شکاف در زندگی مؤمن پر شود، موفق و برتر خواهد بود.
مسألهی مال و زن دو روزنهی خطرناک برای ورود گناهان:
برادران گرامی، از احادیث پیامبر علیه الصلاة والسلام دربارهی آخر الزمان:(( لو دخلوا ـ الكفار ـ جحر ضب لدخلتموه ))
((اگر کفار به سوراخ سوسماری وارد شوند، شما به آن وارد خواهید شد))
لباس زنان پاکدامن مسلمان را چه کسی کنترل میکند؟ مثلا یک طراح لباس فرانسوی. او تعیین کرده که لباس به این شکل باشد. لباس زننده باشد. حجم عورت و رنگ آن را بنمایاند. یا لباس رنگی جالب توجه داشته باشد. تا زمانی که این مدل از طریق مجلات خاص در امسال بیاید ناگزیر باید آنان از چنین لباسی الگو برداری کنند. این اشتباه بزرگی است. انسان مؤمن با تمام قدرت «نه» میگوید و در راه خدا از هیچ سرزنشی نمیترسد.
برادران: باری دیگر میگویم: مسالهی مال و زن دو روزنهی خطرناک برای ورود گناهان است و اگر انسان این شکاف را با چشم پوشی و شکاف مال را با کار مشروع پر نماید؛ دین خود را حفظ نموده است و مردم یا به خاطر کسب مال و یا به خاطر ارتباطشان با زن مورد بازخواست قرار میگیرند.
پاکدامنی، از لوازم ایمان به خدا است:
باور کنید مبالغه نمیکنم در جامعهی اسلامی به دلیل نظم و ترتیب آن هیچ دشواری وجود ندارد. گاهی انسان به عمره میرود. حجاب الزامی است. روزهای زیادی در آنجا میماند و هیچ چیز تحریک کنندهای احساس نمیکند. زنان لباس کامل، پوشیده، بلند، گشاد و ضخیم است. وقتی زیباییهای زن در بیرون از منزل نمایش داده شود اینجا است که مشکل بزرگی شکل میگیرد.برادران ارجمند، پاکدامنی از مستلزمات مؤمنان است و وقتی نجاشی از سیدنا جعفر دربارهی اسلام پرسید سیدنا جعفر چه گفت؟ گفت:
(( أيها الملك كنا قوماً أهل جاهلية، نعبد الأصنام، ونأكل الميتة، ونأتي الفواحش، ونقطع الأرحام، ونسيء الجوار ـ هذه الجاهلية ـ حتى بعث الله إلينا رسولاً منا نعرف نسبه، وصدقه، وأمانته، وعفافه، فدعانا إلى الله لنوحده، ونعبده، ونخلع ما كنا نعبد نحن وآباؤنا من دونه من الحجارة والأوثان، وأمرنا بصدق الحديث، وأداء الأمانة، وصلة الرحم، وحسن الجوار، والكف عن المحارم والدماء ))
((ای پادشاه! ما گروهی از اهل جاهلیت بودیم، بت میپرستیدیم و گوشت مردار میخوردیم و مرتکب فحشا میشدیم و صلهی رحم به جا نمیآوردیم و در حق همسایگان بدی روا میداشتیم. این جاهلیت است. تا آنکه خداوند پیامبری از جنس خودمان به سوی ما فرستاد که نسب، صداقت، امانت داری و خویشتن داری او را میشناختیم. ما را به یگانگی و پرستش خداوند و دست کشیدن از پرستش آن چه پیشتر ما و پدرانمان از سنگ و بت میپرستیدیم؛ فرا میخواندـ و ما را به راستگویی، امانت داری، صلهی رحم، حسن معاشرت با یکدیگر، و پرهیز از محرمات و خون ریزی دستور میدهد((.
﴿ وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ ﴾
﴿و به راستى كه تو را خويى والاست﴾
در درسی دیگر ان شاء الله این موضوع تربیت جنسی را ادامه میدهیم و جامهی امروز با این همه انحراف نیاز شدیدی به این نوع تربیت دارد.