- عقیده ي اسلامی
- /
- عقيده واعجاز
سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سیدنا محمد راستین وعدهی امانت دار. بار خدایا ما را از تاریکیهای نادانی و گمان به سوی انوار معرف و دانش و از لجنزارهای شهوات به بهشت برین خارج نما.
مقدمهای در زمینهی شهوت جنسی:
با درس بیست و هفتم از سلسله دروس عقیده و اعجاز در خدمت شما هستیم و در این درسها از ارکان تکلیف سخن گفتیم و در هستی به عنوان یکی از بزرگترین ارکان تکلیف تأملی نمودیم و پس از آن به عقل و پس از عقل به فطرت و سپس شهوت پرداختیم و جلسات بسیاری را به موضوع شهوت مال اختصاص دادیم و در درس گذشته به شهوت جنسی پرداختیم، اما امروز این موضوع را ادامه میدهیم و دوست دارم این مقدمه را بگویم.
عقیده مهمترین ستون اسلام است:
اگر درست باشد که بگوییم اسلام چون هرمی است؛ این هرم چهار قسمت است وبالاترین قسمت آن عقیده است و مهمترین مساله در دین عقیده هم است. اگر عقیده درست باشد عمل درست است و اگر عمل درست باشد انسان سالم میماند و در دنیا و آخرت خوشبخت میشود. این سخن بسیار درست است که اگر عقیده درست باشد. به بیان امروزی اگر تصور و عقیده درست باشد عمل درست است و اگر عمل درست باشد انسان سالم مانده و در دنیا و آخرت خوشبخت میشود و کسانی که عقیدهی فاسد دارند یا تصوری فاسد دارند در دنیا و آخرت بدبخت هستند.
تقریبا: عقیده مانند ترازو است. بزرگترین اشتباه غیرقابل اصلاح اشتباه در همین ترازو است. اگر ترازو برابر نباشد اگر میلیونها بار هم آن را به کار ببرید در تمام این دفعات وزن نادرست خواهد بود، زیرا اشتباه در ترازو است، اما اشتباه در وزن رخ نمیدهد. اگر چیزی را وزن نمودید و دو کیلو را یک کیلو تصور کردید، این یک اشتباه است. اشتباه در ترازو تصحیح شدنی نیست، اما اشتباه در وزن اصلاح میشود و تکرار نمیشود.
رأس هرم اسلام عقیده است. اگر عقیده درست باشد عمل درست است و انسان سالم میماند و در دنیا و آخرت خوشبخت میگردد و اگر عقیده درست نباشد عمل تباه شده و انسان بدبخت میشود و در دنیا و آخرت نابود میشود.
مثال بسیار روشن: شما رانندهی یک خودرو هستید. در صفحهی نمایش چراغ قرمز روشن میشود. اگر فکر کنید این چراغ برای تزیین است و به این تصور آرام بگیرید و به راه ادامه بدهید، موتور آتش میگیرد و خودرو از کار افتاده و سفرتان ناتمام میماند و به هدف نمیرسید، اما اگر بدانید که این چراغ برای هشدار است، خودتان خودرو را نگه میدارید و روغن موتور را اضافه میکنید و موتور سالم میماند و راه را ادامه میدهید و به هدف میرسید. پس میان دو تصور تزیینی یا هشداری بودن این چراغ، تفاوت بسیار وجود دارد.
نمونهای دیگر: شما یک چترباز هستید. وقتی با چتر از هواپیما خودتان را رها میکنید، ولی نمیدانید این چتر چه شکلی دارد و آن را به شما داده اند تا در هنگام فرود آن را بگشایید و نمیدانید که آیا دائرهای یا بیضی یا مستطیل و یا مربع است. ندانستن شکل چتر یا اینکه چند طناب دارد، دردی دوا نمیکند. اینکه طنابهای آن نخ طبیعی باشد یا مصنوعی؟ رنگ این طنابها و یا قطر آن چگونه است؟ صدها اطلاعات را نمیدانید و این ندانستن در فرود موفقیت آمیز شما از آسمان بیتاثیر است و تنها یک مسأله وجود دارد که اگر آن را ندانید فرود شما با مردن همراه خواهد بود و آن روش باز کردن چتر است.
عقیده چون باز کردن چتر است و همین طور به روشن شدن آن چراغ شبیه است، چرا؟ آمدن به یک جلسهی علمی یک مسالهی دلبخواهی نیست که هر وقت زمانی بود و در درجهی دوم کارها به آن بپردازید. اگر وقت اضافه داشتم میروم و در جلسه حاضر میشوم. مسألهی کسب دانش مسألهی مهم و سرنوشت ساز است؛ زیرا دانش جستن سرنوشت زندگی را مشخص میکند. باید به خوبی بدانید که هر مشکلی بر روی زمین و در پنج قاره و از زمان آدم تا قیامت تنها به دلیل انحراف از برنامهی الهی بوده است و تنها به دلیل سرباززدن از دستورالعملهای سازنده بوده است و تنها دلیل انحراف از مسیر دستورات الهی ناآگاهی و نادانی است و نادانی بدترین دشمن انسان است و نادان با خود کاری میکند که دشمن وی قادر به انجام آن کار نیست.
شهوت جنسی:
1 – شاهد شهوت جنسی در قرآن:
شهوت جنسی، شهوتی است که خداوند آن را در ما قرار داده است. این هم دلیل آن:
﴿ زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ (14) ﴾
﴿ دوستى خواستنيها[ى گوناگون] از زنان و پسران و اموال فراوان از زر و سيم و اسبهاى نشاندار و دامها و كشتزار[ها] براى مردم آراسته شده﴾
2 – شهوت جنسی بی طرفانه است و هم عامل پیشرفت و هم عامل سقوط است:
اما کدام یک از شما باور میکنید که این شهوت ممکن است باعث پیشرفت در دنیا و آخرت گردد در حالی که همان شهوت است و شاید یکی از بزرگترین دلایل نابودی در دنیا و آخرت باشد در حالی که همان شهوت است. بنزین را در مخزن سوخت بسیار محکمی میریزید و در لولههای محکمی جریان مییابد و در وقت مناسب و در مکان مناسب نیز انفجار صورت میگیرد. در نتیجه یک حرکت سودمند به وجود میآید که شما را جا به جا میکند و شما و خانواده به مکانی زیبا میروید. اما اگر همان بنزین را روی خودرو بریزید و یک جرقه به آن برسد خودرو و سرنشینانش را میسوزاند. بنزین همان است. آگاهی یا عدم آن عامل یک گردش زیبا و عامل نابودی کامل یک خانواده میشود. این شهوت است.
3 – پیروی از شهوت جنسی براساس دستور الهی عامل خوشبختی:
شهوت بی طرف است و ممکن است نردبانی برای ترقی شود و نیز ممکن است پرتگاهی شود که در آن سقوط کنیم. ممکن است خوشبختی آورد و ممکن است باعث نابودی شود. اگر براساس برنامهی الهی آن را به کار بگیرید باعث خوشبختی میشود:﴿ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنَ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ (50) ﴾
﴿ و كيست گمراه تر از آنكه بىراهنمايى خدا از هوسش پيروى كند﴾
معنای معکوس: کسی که براساس دستور الهی از هوس خود پیروی میکند اشکالی بر او نیست و برای همین مهمترین مسأله در این دیدار پاک این است که شهوتی که خداوند در انسان قرار داده است ممکن است باعث کسب والاترین مقام شده و یا برعکس عمل کند.
به خدا سوگند در این شهر پاک خانوادههایی وجود دارد که یکی از آنان به تو میگوید: من سی وهشت نوه دارم. پسران مؤمن و دختران صالح. دامادها و نوههای حافظ قرآن. بیشتر آنان سطح والای علمی دارند. اینها حاصل یک ارتباط زناشویی میان دو زن و شوهر مومن بوده است. آن دو فرزندانی به دنیا آورده و دخترانشان را عروس کرده و داماد دار شده اند. تعدادی پزشکی و تعدادی مهندسی و تعدادی بازرگانی خوانده اند. میانشان موج دوستی ومحبت و اطاعت الله وجود دارد. خانوادهای مبارک اند. تقریبا این خانه چون یک بهشت است. خانواده ای که براساس برنامهی الهی شکل گیرد تکه ای از بهشت است. تا آنجا که خداوند بزرگ میفرماید:
﴿ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً ﴾
﴿ پروردگارا در اين دنيا به ما نيكى و در آخرت [نيز] نيكى عطا كن و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار﴾
مفسران گفتهاند: «زن صالح، نیکی دنیا است که چون به او نگاه کنی تو را شاد میکند و اگر نباشی در غیاب تو مطیع توست و چون دستورش دهی از تو پیروی میکند.»
مبادا بگویید: اگر شهوتها نبود ما هرگز نافرمانی خداوند را نمیکردیم. اگر شهوتها نبود ما به درگاه خداوند زمین و آسمانها نزدیک نمیشدیم. تصور کنید آن وقت چگونه به خداوند تقرب میجستید؟ شهوت را در شما نهاده است و به شما گفته است: تا این حد شما اجازه دارید. تمام وظیفه و همت شما این است که این شهوت را در مکان خودش به کار ببرید. عشق به زن را در شما نهاده است و به شما گفته است: ازدواج کنید. همسر برایتان حلال است. بنابراین شاید با شهوت همیشه دو بار اوج بگیرید: یک بار با دوری از حرام و بار دیگر با چشم پوشی از زن نامحرم:
﴿ قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ (30) ﴾
﴿ به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند﴾
و باری که چشمانتان رو به زنی که خداوند به شما هدیه داده باز شود و سیر به او بنگرید با شکر خداوند اوج میگیرید و با صبر برای خداوند اوج میگیرید، دقیقا مانند یک تیغ اره است که هم به بالا و هم به پایین استفاده میشود. با صبر و چشم پوشی به خداوند میرسید و با سپاسگزاری به خاطر لذت از حلال الهی به او تقرب میجویید.
4 – چشم پوشی عبادت خالصانه:
در اسلام محرومیتی وجود ندارد. من جوانان را مخاطب قرار میدهم. اما یک نکتهی بسیار ریز وجود دارد. امیدوارم روشن باشد. هر شهری دارای اداراتی است. هر کشوری در جهان دارای قوانین و ادارات است و تقریبا بیشتر ممنوعیتها در هر کشوری با دین تناسب دارد. دزدی در دین حرام است و در قانون نیز حرام است. اگر مردی دزدی نکرد خداوند نسبت به او آگاه است. آیا آن شخص مدیرکل ترسناک و بسیار قانونمندی و مسلطی دارد. او اطلاعات دقیقی دارد. ابزارهای قانونی دقیقی در اختیار دارد یا او از خدا میترسد. شاید کسی که دزدی نمیکند را نشناسیم. او به خاطر ترس از خدا دزدی نمیکند یا به خاطر بازخواست شدن، اما بنا به حکمتی والا خداوند برخی از امور را در دین قرار داده که هیچ ربطی به قانونهای زمینی ندارد. هیچ قانونی در زمین به جز دین الهی از نگاه به نامحرم باز نمیدارد:﴿ قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ﴾
﴿به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند﴾
به این معنا که وقتی چشم پوشی کنید مطمئن میشوید که خداوند را دوست دارید؛ زیرا هیچ ادارهای در روی زمین به این خاطر نمیتواند شما را محاکمه کند بنابراین: این اطاعت یا عبادت را عبادت خالصانه مینامم. چیزی به نام زیبایی برهنگی نیز وجود دارد که اهل دنیا عاشق آن هستند و چیزی به نام زیبایی حشمت و وقار نیز وجود دارد. به خداوند یگانه سوگند وقتی زن محجبه و با وقار باشد گویی ملکه ای بسیار زیبا و منحصر به فرد است. زنی که لباسی گشاد و ضخیم داشته باشد که نازک باشد این ملکه دیده میشود، زیرا زیبایی حشمت و وقار را محقق نموده است و عبادتی به نام عبادت پاکدامنی جوانی را به جا آورده است. شما را به خدا تا کنون شنیده اید جوانی منحرف و گمراه به زنی کاملا با حجاب سخن ناپسندی بگوید؟ محال است. چیزی از وی مشاهده نمیشود که جوان را برانگیزد. حجاب از ويژگیهای زن مسلمان است.و من همیشه میگویم: زن یا محجوب [یعنی بین او و خدا حجاب و مانع هست] از پروردگار است و یا اینکه باید محجبه باشد.
5 – اصل لذت اگر هدف قرار گیرد نتیجه اندوه و بدبختی است:
یک حقیقت مهم: اصل لذت اگر هدف قرار گیرد به اصل درد و بدبختی تبدیل میشود. هر انسانی که بر بهره گیری از زندگی دنیایی تمرکز کند این تمرکز عامل بدبختی او خواهد شد و انسانی که بی هدف باشد و پروردگارش را نشناسد برای شهوت زندگی میکند. شهوتش، خدایش میشود. این بسیار طبیعی است که هر وقت انسان یک زن را رها کند طمع وی برای دومی بیشتر میشود. این برایش عادی میشود که خود را بدبخت کند؛ زیرا خداوند بزرگ خواسته که ارتباط میان زن و مرد ارتباط زناشویی باشد. شما همسر دارید که قیافهی مشخصی دارد. اگر بخواهید به قیافههای متفاوت طمع کنید این امکان ندارد. اما اگر در زندگی هدف بزرگی داشته باشید و آن هدف شناخت خدا و پرستش او باشد. هدفتان تحقق چیزی در زندگی باشد، این زنی که خداوند قسمت شما نموده است آن را میپذیرید و آن را بزرگترین هدیهی الهی میدانید.
6 – زن فتنهای بزرگ:
تقریبا باید بگویم: بزرگترین مشکل این است که انسان اگر دارای هدف بزرگی نباشد زندگی اش تکراری و خسته کننده بوده و همیشه چه از راه حلال و چه حرام در پی لذت است. شما خداوند بزرگ را شناخته اید، او را عبادت میکنید و چشم خود را فرو مینهید. اطمینان میدهم شما خوشبخت ترین شخص در خانه خواهید بود. اما اگر از آخرت فراموش نمودید و به اهداف دین بزرگ بی اهمیت بودید و برای لذت زیستید، هیچ زنی شما را سیر نخواهد کرد و با اینکه متاهل هستید دنبال زن دیگری خواهید بود و به دنبال دوست دختر خواهید بود و این برایتان عادی، طبیعی و تکراری خواهد شد. گویا طبیعت نفس این گونه است که چون خدا را از یاد برد از هر روشی به لذت میگراید و از نشانههای برنامهی الهی برای زن این است که زن را به حیا دستور فرموده و مرد را به چشم پوشی امر نموده است. چشم پوشی در این دین آموزش داده شده است. خطاب من به جوانان است. شاید شخصی پنجاه ساله را مورد خطاب قرار دهم اما او را از کسب حرام باز میدارم اما وقتی با جوانان رو به رو میشوم بیشترین ترس من از آن است که این جوان ما در گیر دختری شود که برایش حلال نیست، بنابراین:
(( مَا تَرَكْتُ بَعْدِي فِتْنَةً هِيَ أَضَرُّ عَلَى الرِّجَالِ مِنْ النِّسَاءِ ))
((پس از خود، از زنان فتنهای زیان بارتر برای مردان به جا نگذاشتم))
(( فَإِنَّ أَوَّلَ فِتْنَةِ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَانَتْ فِي النِّسَاءِ ))
((اولین فتنهای که دامن گیر بنی اسرائیل شد از سوی زنان بود))
تنها هدف شیطان برهنگی زن است و برهنگی رفتاری شیطانی و حجاب رفتاری الهی است.
7 – پاکدامنی زن تاثیر بسیاری بر جامعه دارد:
ناگزیر باید حقیقی را با یک مثال بیان نمایم: شما یک تلفن دارید. پنجاه دوست دارید که هیچ کدام از آنان تلفن ندارند. آیا تلفن شما ارزشی دارد؟ اما اگر پنجاه دوست شما دارای تلفن باشند ارزش تلفن شما بسیار خواهد بود. این معنای سخن الهی است که میفرماید:
﴿ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ (31) ﴾
﴿ اى مؤمنان همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه كنيد﴾
میوهی حجاب زن و چشم پوشی تنها از جامعه ای ممکن است که پایبند باشند.
8 – میل به خوردن درونی است، اما شهوت جنسی میل بیرونی است:
شما در عمره با این تصور که حجاب در مکه و مدینه کامل است، میروید. انسان شاید روزها و هفتهها در آنجا بماند، ولی حتی یک هوس زنانه به سرش نیاید. زن دیده نمیشود. همه محجبه اند. اما خوراک مانند شهوت جنسی نیست. خوراک از درون سرچشمه دارد. یک شخص را در یک اتاق تنها بنشانید. هیچ ارتباطی با خوراکی ندارد. نه تصویر، نه بو، نه آشپزخانه و نه تصاویر میوههای اشتهاآور، اما گرسنگی از درون آغاز میشود، ولی شهوت جنسی از بیرون شروع میگردد. اگر خانه تمیز باشد، راه تمیز باشد، زنان محجبه باشند و در مکانی باشید که اختلاطی وجود ندارد احساس آرامش عجیبی دارید. احساس پاکی و تمیزی میکنید. مردم به سر کار میروند و دانشجویان به دانشگاه و صنعتکاران به کارخانههای خود میروند. انسان کار میکند تا هدف بزرگی را محقق نماید. اما تحریک در راه، در مجلات، روزنامهها، اینترنت و ماهواره ها، تحریکی شگفت است. دختر جوانی که تمام زیباییهای خود را نمایان کرده است در حالی میان جوان و ازدواج بیست سال فاصله است. این دختر مشکل ایجاد میکند. من به تمام دختران با حجاب تبریک میگویم. به آنان میگویم: تو در آنچه هستی خداوند را پرستیده ای. او تو را زن آفرید و زن برای مرد محبوب است. این زیباییها را پوشاندی و با این حجاب به سوی خداوند تقرب جستی و از خداوند توقع یک شوهر مؤمن نیک داشتی که تو را حمایت کند و بزرگ بدارد و با تو به خداوند بزرگ برسد.
9 – جایگاه والا و مقام جوان نزد خداوند:
به جوانانی که نفس خود را مهار کرده و شهوت را کنترل نمودند و حدود شرعی را رعایت کرده اند میگویم: مبارک باد و این حدیث شریف را برایش میخوانم:
(( ما من شيء أحبُّ إلى الله من شاب تائب ))
((بهترین شخص نزد خداوند جوان توبه کننده است))
خداوند با جوان توبه کار بر فرشتگان فخر میفروشد و میگوید ببینید بندهام به خاطر من شهوت خود را رها کرد.
شخص هشتاد و پنج ساله به راحتی میتواند پایبند باشد؛ مهم این است که در جوانی پایبند باشید. کوهی از انرژی و شهوت. زبان، چشم، گوش و همه چیز را به همین حساب بگذارید. خطاب به جوانان میگویم: اگر در قرآن برای جوانان تنها همین یک آیه میبود، برایشان کافی بود:
﴿ أًمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أّن نَّجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاء مَّحْيَاهُم ﴾
﴿ آيا كسانى كه مرتكب كارهاى بد شده اند پنداشتهاند كه آنان را مانند كسانى قرار مىدهيم كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند [به طورى كه] زندگى آنها و مرگشان يكسان باشد ﴾
به دنیایشان بنگرید:
﴿سَاء مَا يَحْكُمُونَ ﴾
﴿ چه بد داورى مى كنند﴾
محال است و هزار هزار بار محال است که با جوانی پایبند، توبه کننده، پاکدامن، چشم پوش، کنترل کنندهی گوش، زبان و حرکات و نیکی کننده به پدر و مادر است معامله و برخوردی شود که با جوانی میشود که مهار گسیخته، منحرف و غرق در لذتهای خداناپسندانه، است.
سخنی دیگر خواهم گفت: به خداوند یگانه سوگند که اگر با جوانی پایبند، توبه کننده، پاکدامن و پرهیزگار مانند جوان گمراه برخورد شود این با وجود خداوند در تضاد است.
﴿ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ﴾
﴿ هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعاً او را با زندگى پاكيزهاى حيات [حقيقى] بخشيم﴾
این وعدهی الهی است و نابودی هستی برای خداوند از وفا نکردن به وعدهاش که به جوانان داده، آسان تر خواهد بود.
﴿ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ﴾
﴿ هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاكيزه اى حيات [حقيقى] بخشيم﴾
10 – آزادی انسان با [تعدی] به آزادی دیگران پایان مییابد:
ی برادران! اینکه گفته شود: این دختر جوان آزاد است یا آزاد نیست. آزادی انسان با آغاز آزادی دیگران، به پایان میرسد. شخصی به من میگفت که زنی محجبه با دخترش سوار اتوبوس شدند. رانندهی ماشین نوار ترانههای غیر مجاز گذاشته بود. انسان پاکدامن در خلوت هم از گوش دادن به آن شرم دارد. بلند شد و به راننده گفت: آیا این نوار را در خانه ات گوش کن. این اتوبوس عمومی است. مال تو نیست. این در اختیار تمام مسافران است. و تو با این نوار به حق آزادی آنان بی حرمتی کرده ای.
انسان آزاد است اما درخانه اش آزاد است. اما در اتوبوس عمومی پخش نوارهای غیر مجاز برای مردم با هدف شادی خودت نوعی هتک حرمت و تجاوز به حقوق دیگران است.
مفهوم آزادی در زمان ما مفهومی سیال است. اساس آزادی قانونمندی است. برعکس مفهوم رایج امروزی. آزاد کیست؟ حیوان مهار گسیخته است. شما قانونمند هستید. عوام میگویند: او متعصب است. خیر، او پایبند است. تفاوت زیادی میان متعصب و پایبند وجود دارد. مومن پایبند است. مومن برنامهی الهی را انجام میدهد.
اما وقتی جلسهی درسی باشد شرکت کننده در این جلسه کاملا مانند گوشی شارژ میشود. اگر شارژ نشود صفحه نمایش خاموش میشود اما با شارژ خطبههای جمعه و نمازهای پنجگانه و جلسهی علمی و یا تلاوت قرآن، شارژ میشوید و تا زمانی که با جلسهی علمی یا عبادتها شارژ شوید آنگاه قادر خواهید بود پایبند اطاعت از خداوند باشید و بنابراین این مساله نیازمند قانونمندی است.
11 – تجاوز زن به مرد!
داستان بسیار عجیبی یادم آمد که شخصی در یک ایستگاه ماهوارهای یکی از کشورهای عربی تعریف کرد: جوانی به ده دختر تجاوز کرده بود و آنان را سر بریده بود. یک پژوهشگر جامعه شناس زن قصد مصاحبه با او را در ماهواره داشت. کانال ماهواره اسلامی بود. وی از وزیر کشور این منطقه اجازه خواست و وی نیز موافقت نمود و باید او را از زندان میآوردند و در مقابل میلیونها نفر از او مصاحبه میکردند. من تمام آنچه اتفاق افتاد را کاملا حفظ دارم. از او پرسید: نام تو چیست؟ نامش را گفت. به او گفت آیا درس خواندهای؟ گفت: نه، من سواد نوشتن و خواندن ندارم. به او گفت: نماز میخوانی؟ گفت: محال است نماز بخوانم. آیا فاتحه را از بر داری؟ گفت: از بر ندارم. من جزئیات را برایتان بیان میکنم تا نشان دهم چقدر او نادان است. وقتی راجع به موضوع پرسید: چرا این کار را کرده ای؟ گفت: دلیلش خود آن دختران بوده اند. به همین آسانی. چگونه؟ گفت: به خاطر بی حجابی آنان. به او گفت: اگر دختر محجبه ای را میدیدی؟ گفت: به خدا سوگند هر کس با او یک کلمه حرف میزد، او را میکشتم.
ای جوان نادان مجرمی که ده دختر را مورد تجاوز قرار داده و آنان را کشته است، دست بر روی مشکل میگذارد. دلیلش خودشان بودند. من در پی این مصاحبه اصطلاحی جدید به ذهنم خطور کرد. مزاحمت زن برای مرد. معمولا مرد برای زن مزاحمت ایجاد میکند. گاهی با لمس و گاهی با زبان، اما لباسهای نامناسب و بی حجابی مزاحمت زن برای مرد است. اکنون یک پدیدهی دردناکی وجود دارد. زن بر روی سر خود روسری میگذارد و لباسهای تنگ میپوشد. این دو چه تناسبی با هم دارند؟ درحالی که اندامهایش برآمده و نمایان است.
12 – حجاب کامل شرعی تضمین کننده و سالم:
شایان ذکر است که ويژگی حجاب این است که رنگ پوست را نشان ندهد. لباسهای نازک ممنوع است و به شدت حرام است. لباس نباید اندام بدن را نمایان کند و نباید تنگ باشد. باید گشاد باشد و از بالا تا پایین به یک شکل باشد. بنابراین: نباید شفاف یا نازک باشد و نباید تنگ باشد، بلکه باید گشاد باشد و از بالا تا پایین به یک شکل باشد و رنگهای زننده هم نداشته باشد:
﴿ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ(69) ﴾
﴿ آن ماده گاوى است زرد يكدست و خالص كه رنگش بينندگان را شاد مى كند﴾
رنگهای براقی که توجه را جلب میکنند، این نوع حجاب ناقص است.
13 – رسواییها یا مالی است یا جنسی:
ای بزرگواران! یادتان نرود که نُه دهم احکام شرعی دربارهی مال و زن است. زیرا این دو بزرگترین بخش تمایلات و شهوات انسان را در بر میگیرد. بنابراین مؤمن وقتی خودش را از حرام و زن نامحرم دور میکند، نجات مییابد.
من دوستی دارم که در عید وی به دیدارش میروم. پدرش حدود نود و شش ساله دارد.او مرده است خداوند رحمتش کند. اکنون هر بار که به دیدار وی میروم داستانهای تازه ای از وی میشنوم. دوست داشتم یک داستان را دو بار از وی بشنوم. حافظه اش قوی است. باری به من گفت: من دیشب تمام آزمایشها را انجام دادم و جواب همه طبیعی بوده و در ادامه توضیحی داد که من بسیار متاثر شدم. گفت: به خدا سوگند من در تمام زندگی ام حرام را نمیشناختم. منظورش مال حرام و نامحرم بود. حتی یک ریال حرام نخورده است و یک بار هم به قصد چشم چرانی نگاه نکرده است و هر که با تقوا زیست نیرومند زیست.
برادران! در تمام تاریخ بشر دو نوع رسوایی وجود دارد و تمام رسواییها در قالب همین دو رسوایی اند: رسوایی جنسی و رسوایی مالی. مؤمن از گناه ارتباط با زن در امان است، زیرا خلوت با زن حرام است.
14 – ناگزیر باید یک فاصلهی ایمنی میان مرد و زن بیگانه باش د:
نکتهای خیلی ریز برایتان بیان میکنم: این شهوت یعنی شهوت ومیل به زن تا زمانی که در جایگاه حرام باشید تاثیر بسیار زیادی دارد، مانند رودخانهی بسیار عمیق که لبه اش شیب دار است و مانند ساحل صاف و لغزنده؛ راه رفتن بر ساحل شیب دار و لغزنده احتمال افتادن در رودخانه را نود درصد افزایش میدهد. عقل سالم هیچ وقت افتادن در رودخانهی بسیار عمیق را حکم نمیکند، بلکه این امر مربوط به راه رفتن در لب لغزنده و شیب دار ساحل است که منجر به این کار میشود. این ساحل لغزنده و شیب دار شما را به غرق شدن میکشاند. بنابراین خداوند بزرگ فرموده است:
﴿ وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى ﴾
﴿به زنا نزدیک نشوید﴾
خلوت نزدیک شدن به زنا است. همنشینی با اراذل و اوباش مقدمات زنا را فراهم میکند. چشم چرانی نزدیکی به زنا است. گوش دادن به داستانهای غیر اخلاقی یک جوان نزدیک شدن به زنا است. باید مکان را ترک کنید. مطالعهی مجلات نزدیک شدن به زنا است. وبگردی در سایتهای غیر اخلاقی خداناپسندانه نزدیکی به زنا است. خواندن داستانهای جنسی و پرسه زدن در کوچه و خیابان نزدیک شدن به زنا است.
به خدا یک بار یکی از برادران از لس آنجلس زنگ زد و به من گفت: من فلانی هستم. به من گفت: یک فایل از تو را پنجاه بار گوش دادم و باعث شد توبه کنم. به من گفت: من کار بسیار کثیفی داشته ام. گفتم: کارت چه بود؟ گفت: کارگردانی فیلمهای مبتذل. یکی از فایلهای تفسیر مرا شنیده بود. من در این فایل گفته بودم که شخصی شصت و پنج ساله در خیابانها پرسه میزد و به زنان زیبا نگاه میکرد وچشم چرانی مینمود و پس از مدتی به بی اختیاری در پلک دچار شد که تنها به کمک دستانش میتوانست پلک هایش را باز کند و نگاه کند. گفت: به خدا سوگند این فایل را پنجاه بار گوش دادم و به درگاه خداوند توبه نمودم. من این سخنرانی را در واشنگتن انجام داده بودم.
وقتی پایبند باشید احساس عزت و نیرو و احساس جایگاه نزد خداوند میکنید.
خلاصهی درس:
چکیدهی این درس این است که چشم پوشی کنیم. این است که از مقدمات گناه دوری کنیم و سیدنا مسیح سخن جالبی دارد که میگوید: "شریف کسی است که از مقدمات گناه دوری کند ".
این شهوت وقتی وارد مرحلهی نخست شد غالبا تا آخرین مرحله ادامه مییابد. مانند قلوه سنگی که در قلهی کوه ثابت شده و شما میخواهید آن را به اندازهی پنج متر به دامنهی کوه سرازیر کنید، اما بعید است که در پنج متری بماند، بلکه اگر آن را هل دهید تنها در عمق دره خواهد ایستاد. این معانی همه از سخنان خداوند گرفته شده است:
﴿ وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى ﴾
﴿به زنا نزدیک نشوید﴾
چشم چرانی، پیگیری داستان ها، خرید کتاب و وبگردی در میان سایتهای ناروا و همنشینی با اراذل و اوباش و پرسه زدن در خیابانها، تمام اینها مقدمات فساد و زنا است. بنابراین آیه میگوید:
﴿ وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى ﴾
﴿به زنا نزدیک نشوید﴾
یعنی از آن دور شوید.
موضوع علمی:
1 – تخمک:
1 – حجم تخمک:
در آفرینش انسان نشانههای زیادی است که بر بزرگی خداوند دلالت دارد. گفته اند: حجم تخمک به اندازهی یک ذره نمک است. انگشتتان را با اندکی از آب دهان خیس کنید و آن را بر روی اندکی نمک بگذارید بدون آن که فشار دهید، سپس ذره بینی را بیاورید و به تخمک بنگرید. تخمک زن بیشتر از یک ذره نمک نیست.
اسپرمی که با آن لقاح میشود بسیار از آن کوچک تر است.
این تخمک لقاح شده از تخمدان به کمک لولههای فالوب به رحم منتقل میشود. یک پرسش دقیق: چگونه حرکت میکند؟ آیا پا دارد؟ خیر، چه کسی آن را میراند؟ آیا چیزی وجود دارد که در این لوله آن را به جلو براند؟ خیر، آیا نیروی جاذبهای وجود دارد؟ راه هموار و همسطح است، پس چگونه منتقل میشود؟
2 – لقاح تخمک چگونه انجام میشود؟
ندکی پیش از من پرسیدند که لقاح چگونه است؟ اسپرم بر سر خود مادهای دارد که دیوارهی تخمک را میشکافد. اگر قوی ترین اسپرم به دیوارهی تخمک بخورد پرده را پاره میکند و ماده زیر پرده دیوار تخمک را پاره کرده و داخل آن میرود، سپس به دهانهی آن میچسبد. تخمک در هنگام دخول تنها به یک اسپرم نیاز دارد. حدود سیصد میلیون اسپرم در هر بار دخول شمرده شده است. اما تخمک تنها به یکی از اینها نیاز دارد. تخمک از لولهی فالوب تا رحم به ده هزار بخش تقسیم میشود، بدون آن که اندازه اش بیشتر شود. اما اگر حجم آن افزایش یابد و بزرگ شود متوقف میشود، در حالی که لولهی فالوب بسیار باریک و تنگ است.3 – تخمک چگونه در لولهی فالوب به مسیر خود ادامه میدهد؟
مسائل بدیهی پزشکی است و چیز پیچیده ای نیست. دانش آموزان دبیرستان این مطالب را میخوانند. اما پرسش این است: تخمک چگونه در لولهی فالوب جا به جا میشود؟ اگر جا به جا نمیشد این جلسهی درس اکنون وجود نداشت. در تمام دمشق اثری از آن نبود. در سوریه و در آسیا یک انسان هم نبود. پس چگونه جا به جا میشود؟
در این لوله موهایی متحرک وجود دارد که این تخمک را به جلو میراند. یک بار فیلم آن را در مسجد نمایش دادیم. موها این گونه حرکت میکنند و آن را به سوی رحم میکشانند و تقسیم بندی میشود.
4 – پدیدهی جدایی و تفاوت در سلولهای تخمک:
اما مسالهی ریز دیگر این است که این تخمک به ده هزار بخش تقسیم میشود. حالتی در رحم مادر وجود دارد که در هنگام تشکیل جنین به نام تقسیم و تفاوت نام گذاری شده است. میلیونها سلول تبدیل به قلب میشوند. میلیونها سلول دیگر تبدیل به دو شش میشوند و میلیونها سلول دیگر تبدیل به مغز و میلیونها تبدیل به رگها و میلیونها تبدیل به استخوان میشوند. این تقسیم و تفاوت به دست کیست؟ انسانی که به وجود خداوند کفر میورزد به او میگوییم: به تناسب گفتههای تو باید این تخمک از بافت سلولی واحدی رشد کند. استخوان بزرگ، عضلات، پوست، رگ، مغز، یا سلولهای عصبی همه باید یکی باشند اما میلیونها سلول برای مغز و میلیونها برای ششها و میلیونها برای دستگاه گوارش و میلیونها برای استخوان بندی و میلیونها برای ماهیچهها به کار میرود. این تفاوت بزرگترین دلیل قطعی بر وجود خداوند بزرگ است.
اگر امکان مطالعهی علم جنین برایتان فراهم شود سوگند میخورم که ناگزیر هر کدام از شما از روی فروتنی برای خداوند خواهید گریست.
2 – چشم:
در شبکیهی چشم صد و سی میلیون یاخته و مخروط وجود دارد. اندازهی شبکیه یک و یک چهارم میلی متر است. در هر میلیمتر مربع صد میلیون یاخته و مخروط وجود دارد. بزرگترین سیستم تصویرپردازی حرفه ای در یک و یک چهارم میلیمتر جای گرفته است و دارای ده هزار پذیرندهی نوری است. اما در شبکیه چشم صد میلیون پذیرندهی نوری وجود دارد. در یک و سه دهم میلیمتر از آن صد و سی میلیون، تا چشم انسان میان هشت میلیون رنگ تفاوت قائل شده و تشخیص دهد. اگر به کشوری دور دست در شمال بروید درجه حرارت شصت و نه درجه زیر صفر است. همه چیز منجمد میشود. اما در چشم آب وجود دارد و بر اساس قواعد فیزیک باید همهی افرادی که آنجا هستند نابینا شوند، اما خداوند در این چشم ماده ای ضد یخ قرار داده است. اکنون تمام بدن بدون استثنا از طریق رگها تغذیه میشوند به جز قرنیه که از طریق جایگزینی تغذیه میشود و سلول اولی غذای خود و همسایه اش را دریافت میکند و این مادهی غذایی از طریق غشای سلولی نفوذ میکند:﴿ أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ ﴾
﴿آیا برای او دو چشم قرار ندادیم﴾
چشم به تنهایی یک نشانه است. گوش به تنهایی و مو به تنهایی و قلب به تنهایی هر کدام یک نشانه هستند. چه کسی میان دو گوش سوراخ ایجاد نموده است و هنگام تولد لخته ای میرسد و این روزنه را میبندد؟ خداوند بزرگ.
پایان:
وقتی خداوند بزرگ میفرماید:
﴿ وَفِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ (21) ﴾
﴿و در وجود خودتان آیا نمیبینید﴾
امیدوارم که در این بدن بیندیشید. در این موها بیندیشید. اگر مو اعصاب میداشت باید عمل پیرایش در بیمارستان و زیر تیغ جراحی با حساسیت شدید انجام میشد. چشم، بینی، دندان ها، میناء دندان دومین عنصر سفت روی زمین است و سفت ترین عنصر الماس است و پس از آن میناء دندان میباشد. اینها را که آفریده است؟ حکمت کیست؟ قدرت کیست؟
هر چقدر در آفرینش آسمانها و زمین بیندیشید بیشتر برای خداوند بزرگ تعظیم مینمایید و این تعظیم منجر به ترس میشود و هر که عقل او بهتر باشد بیشتر خداوند را دوست خواهد داشت.
﴿ إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لآيَاتٍ لِّأُوْلِي الألْبَابِ * الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ ﴾
﴿ مسلما در آفرينش آسمانها و زمين و در پى يكديگر آمدن شب و روز براى خردمندان نشانه هايى [قانع كننده] است * همانان كه خدا را [در همه احوال] ايستاده و نشسته و به پهلو آرميده ياد مى كنند و در آفرينش آسمانها و زمين مى انديشند ﴾