حالت سیاه
16-04-2024
Logo
عقيده – عقيده واعجاز - درس (06-36) عناصر مسئولیت : هستی -2- آیات دلالت کننده بر عظمت خدا
   
 
 
به نام خداوند بخشنده ی مهربان  
 

 سپاس خداوند جهانیان را و درود بر سرورمان محمد راستین وعده‌ی امانت دار. بار خدایا تنها دانشی که تو به ما آموختی را در اختیار داریم و تو دانای حکیم هستی. بار خدایا علمی به ما بیاموز که برای ما مفید است و و از آن‌چه به ما آموختی ما را بهرمند گردان و بر علم ما بیفزا و حق را به ما حق نشان بده و ما را مفتخر به پیروی از آن نما و باطل را به ما باطل بنما و پرهیز از آن را نصیب ما بفرما و ما را در زمره‌ی کسانی قرار بده که سخن را می‌شنوند و بهترینش را بر می‌گزینند و ما را با رحمت خویش در میان بندگان نیک خود قرار بده. ما را از تاریکی‌های نادانی و توهم به نور معرفت و دانش بیرون ببر و از لجن‌زارهای شهوات به سمت بهشت قرب الهی خارج نما.

مقدمه:

 برادران گرامی، با درس ششم از دروس عقیده در خدمت شما هستیم. 

موضوع عقیده را با محوریت عناصر مسئولیت آغاز کردیم و گفتیم که علت وجود انسان بر روی زمین پرسش الله است و پرستش نوعی عبادت داوطلبانه و آمیخته با محبت قلبی بر اساس شناخت یقینی است که منجر به خوشبختی جاودانه می‌شود. در درس گذشته بیان کردیم که عناصر عبارت‌اند از: هستی، عقل، فطرت، اختیار، شهوت و وقت که در دیدار پیش تر به اجمال بیان گردید. در درس گذشته اولین عنصر را آغاز نمودیم که هستی می‌باشد. گفتیم که هستی اولین اصل در ایمان است؛ زیرا خبر از خدایی بزرگ، موجود، یگانه و کامل می‌دهد که صاحب نام‌های نیک و صفات مبارک و کمالات الهی است. اما باید یک توقف باتأنی در برخی از نشانه‌های هستی کرد که دلالت بر بزرگی خدا دارند.

مقدمه ای بر نشانه‌های هستی خیره کننده ای که دال بر بزرگی الله هستند:

1- خداوند چگونه برای راستی رسالت پیامبرش گواهی می‌دهد:

 خداوند وقتی پیامبری را بر می‌گزیند برنامه‌ای با او قرار می‌دهد. منظور از برنامه یعنی باید و نباید وضع می‌کند و در آن امر و نهی و حلال و حرام و واجب و فرض قرار می‌دهد. 

این پیامبر و رسول بزرگوار نیز با خود برنامه‌ای داشت. این برنامه قید و بندهایی دارد. انسانی که از هر برنامه‌ای گریزان هست خوشش نمی‌آید که پایبند برنامه‌ای باشد، به همین دلیل وقتی پیامبر روش و هنجاری جدید آورد مردم او را تکذیب کردند. خداوند می‌فرماید:

﴿ وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً ﴾
﴿ کافران می‌گفتند تو پیامبر نیستی ﴾

( سوره رعد )

 ناگزیر باید خداوند برای خلقش گواهی می‌داد که این انسانی که فرستاده پیامبر او می‌باشد، اما چگونه شهادت و گواهی می‌دهد؟ حقیقت این است که چشم‌ها توان دیدن الله را ندارند، اما عقل‌ها به او می‌رسند، اما نمی‌گویم علم کامل به او پیدا می‌کنند، می‌فرماید:

﴿ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ﴾
﴿ و به چيزى از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نمى‏ يابند﴾

( سوره بقره /255)

خلاف قوانین هستی:

 اما خداوند بزرگ به وسیله‌ی این پیامبر چیزی خلاف قوانین طبیعت ارسال می‌کند. این خرق عادت را تنها خداوند آسمان‌ها و زمین می‌آفریند: خلاف عادت طبیعی یا همان خرق عادت گواهی خداوند بر پیامبر بودن فرستاده اش می‌باشد. این درباره‌ی پیامبران گذشته نیز جریان داشته است. زیرا هر پیامبری قومی داشته است. پس معجزه حسی است. مانند چوب کبریت می‌درخشد و خاموش می‌شود و تبدیل به یک خبر می‌شود که گروهی آن را باور می‌کنند و گروهی هم آن را تکذیب می‌کنند. اما بعثت پیامبر ما صلی الله علیه و آله و سلم بعثتی عمومی برای تمام امت‌ها و ملت‌ها در طول دوران‌ها و تا پایان زمان است و کتابش آخرین کتاب است. او پایان بخش پیامبران و رسولان است و کتابش نیز پایان بخش کتاب‌های آسمانی است.

3-اعجاز علمی در قرآن و سنت:

 بنابراین: معجزه نمی‌تواند خارق عادتی حسی باشد که تنها یک بار اتفاق بیفتد و تبدیل به یک خبر گردد که هر کس می‌تواند جسارت تکذیب آن را به خود بدهد. بنابراین: باید معجزه پیامبر صلی الله علیه واله وسلم – با توجه به این‌که ما در درس عقیده و اعجاز هستیم - باید استمرار داشته باشد. اما استمرار نخواهد داشت، زیرا پیامبر خواهد مرد و تنها در صورتی استمرار خواهد داشت که علمی باشد و از همین جاست که اعجاز در قرآن و سنت آغاز می‌شود.

4- پیامبر آیات هستی را تفسیر نکرده است:

 در قرآن تعداد بسیار زیادی حدود هزار یا بیشتر آیات هستی وجود دارد و در این آیات یک پیشگویی علمی وجود دارد. یعنی اشاره به حقیقتی که پبش از این ناشناخته بوده و سال‌ها و سال‌ها و دهه‌ها و دوره‌ها می‌گذرد ولی کسی پی به آن نمی‌برد تا آن‌که یک پیشرفت علمی جدید رخ می‌دهد و علم این حقیقت را کشف می‌کند. پس: اعجاز در قرآن کریم آیاتی است که اشاره به حقایق ناشناخته دارد که در زمان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ناشناخته بوده است. اما نکته‌ی قابل توجه این است که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم این آیات را شرح نداده است. اما چرا؟ خدا بهتر می‌داند. من فکر می‌کنم ایشان به دستور خداوند آنان را بی تفسیر گذارده است یا اجتهاد خودش بر عدم تفسیر آن بوده است. حکمت عدم تفسیر آن این بوده که اگر آن را تفسیر می‌کرد بر اساس درک آن زمان مردم بود و ما این تفسیر را نمی‌پذیرفتیم و منکر آن می‌شدیم و اگر آن را تفسیر ژرفی می‌نمود – چرا که خداوند همه‌ی نشانه‌ها را به او نموده بود - و اگر این تفسیر کامل را انجام می‌داد یارانش منکر وی می‌شدند، پس این آیات را به عنوان اعجازی برای قرآن رها نمود و به عنوان گواهی الله بر پیامبری محمد صلی الله علیه وآله وسلم قرار داد. 

بنابراین: محور اصلی اعجاز این است که تو آیه را بخوانی و آن‌گاه با پیشرفته ترین دستاوردهای علمی آن را تایید کنی، پدیده ای که تا کنون ناشناخته بوده است. پس: خالق هستی‌ها قرآن را نازل کرده است. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿ فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ * وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴾
﴿ نه [چنين است كه مى ‏پنداريد] سوگند به جايگاه ‏هاى [ويژه و فواصل معين] ستارگان* اگر بدانيد آن سوگندى سخت بزرگ است ﴾

( سوره واقعه/75-76 )

 پاسخ قسم این سخن خداوند است:

﴿ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ ﴾
﴿ كه اين [پيام] قطعا قرآنى است ارجمند ﴾

( سوره واقعه/77 )

 و برتری کلام خداوند بر کلام مخلوق مانند برتری خود او بر مخلوقاتش است.
اکنون برخی از این آیات را به شما نشان می‌دهم.

برخی از آیات هستی خیره کننده که دلالت بر عظمت الله دارد:

1 – سرعت نور:

﴿وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ ﴾
﴿ و در حقيقت‏ يك روز [از قيامت] نزد پروردگارت مانند هزار سال است از آنچه مى ‏شمريد ﴾

( سوره حج/47 )

 برادران گرامی، دانشمند فیزیکدان مشهور انشتین نظریه‌ی نسبیت را ارائه داد که اکنون اکثر مفاهیم فیزیکی، انرژی، توان، حرکت را در جهان دگرگون کرده است. این نظریه مبنی بر کشف سرعت مطلق در هستی استوار است. یعنی سرعت نور و هر چیزی که با نور حرکت کند نور است و اگر چیزی با نور حرکت کند این حرکت منجر به توقف زمان می‌شود، اما چگونه؟ 

از این دیدار مبارک موج‌های الکترومغناطیسی به فضای بیرون صادر می‌شود. اگر بر فرض کسی بتواند خودرویی با سرعت نور طراحی کند و این خودرو با امواج نور حرکت کند، این صحنه تا ابد باقی می‌ماند، در حالی که افراد حاضر در این مجلس پس از صد سال زیر خروارها خاک خواهند بود، ولی این صحنه‌ی حضورمان استمرار خواهد داشت. اگر انسان با نور حرکت کند زمان متوقف خواهد شد و اگر از نور زودتر حرکت کند و ممکن است بر فرض که خودرویی با سرعتی مافوق نور بسازد، زمان به عقب بر می‌گردد و در این صورت اگر دستگاهی برای عکسبرداری از این امواج همراهمان باشد جنگ بدر، احد، خندق، قادسیه و حطین را به چشم خواهیم دید. همه را با چشم خواهیم دید. البته این یک فرضیه است. اگر با نور حرکت کنیم زمان می‌ایستد و اگر از نور سریع تر برویم زمان به عقب باز می‌گردد.
کنفرانسی در مسکو برگزار شد. قبلا آن کشور شعار (خدایی وجود ندارد) را بلند می‌کرد. پنجمین کنفرانس اعجاز علمی در مسکو برگزار شد. این یک معجزه است که کنفرانس اعجاز علمی قرآن و سنت در کشوری برگزار شود که شعار (خدایی نیست و فقط مادی گرایی وجود دارد) سر می‌داد. در این کنفرانس بحث طولانی ارائه دادند که اصل آن نزد من است و خلاصه ای را از آن برایتان ارائه خواهم داد.

2 – گردش ماه به دور زمین:

﴿وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ ﴾
﴿ و در حقيقت‏ يك روز [از قيامت] نزد پروردگارت مانند هزار سال است از آنچه مى‌شمريد ﴾

 خداوند فرموده است:

﴿ وَإِنَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ ﴾
﴿ و در حقيقت‏ يك روز [از قيامت] نزد پروردگارت مانند هزار سال است از آنچه مى‌شمريد ﴾

( سوره حج/47 ) 

 خداوند بزرگ عرب را مورد خطاب قرار می‌دهد: از روزهایی که شما می‌شمارید. زیرا عرب‌ها تقویم قمری را مورد استفاده قرار می‌دادند و سال‌های قمری را می‌شمردند. ماه هر سی روز یک بار پیرامون زمین می‌چرخد. اکنون دقت کنید. من اکنون از یکی از برادران کوچکم که در مدرسه درس می‌خوانند و اندکی ریاضی می‌دانند، می‌خواهم پاسخ دهد. ماه یک دور پیرامون زمین می‌چرخد. اگر مرکز زمین و ماه را در نظر بگیریم و با یک خط آن را به هم متصل کنیم. ریاضی دانان و دانشمندان هندسه می‌گویند طول این خط نصف قطر دائره ای است که مسیر ماه به دور زمین است ومحاسبه‌اش هم بسیار آسان است. نصف قطر زمین با نصف قطر ماه با مسافت میان آن دو جمع می‌شود. این خط نصف قطر دائره ای است که مسیر ماه به دور زمین را تشکیل می‌دهد. حاصلضرب 2 قطر، ضرب در 3.14 محیط آن، سپس ضرب در 12 سال ضرب در هزار سال. یک دانش آموز راهنمایی شاید بتواند با ماشین حساب محاسبه کند که ماه در گردش به دور زمین در هزار سال چقدر مسیر می‌پیماید؟ این رقم بر اساس کیلومتر است و همیشه بر اساس سرعت مسافت بر زمان است، درست است؟ میان دمشق و حماه دویست کیلومتر فاصله است که در دو ساعت می‌پیماییم. سرعت ما چقدر است؟ صد کیلومتر بر ساعت. اگر مسیری که ماه در گردش هزارساله‌ی خود به دور زمین می‌پیماید را بر ثانیه‌ی امروزی تقسیم کنیم چه می‌شود. یک روز چند ساعت است؟ بیست و چهار ساعت. شصت ضرب در بیست و چهار. یک روز بیست و چهار ساعت است. هر ساعت شصت دقیقه است. هر دقیقه شصت ثانیه است. اگر این رقم را بر ثانیه‌های روز تقسیم کنیم حاصل چیست، آنچه خداوند می‌فرماید:

﴿ وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ ﴾

﴿ و در حقيقت‏ يك روز [از قيامت] نزد پروردگارت مانند هزار سال است از آنچه مى‌شمريد ﴾

 یعنی شما گردش ماه به دور زمین را محاسبه می‌کنید. مسیری که ماه در گردش هزار ساله به دور زمین می‌پیماید، نور همان مسیر را تنها در یک روز می‌پیماید. اگر رقم بدست آمده از بالا را بر ثانیه‌ها تقسیم کنیم می‌شود 299752. پس مسیر پیمایش هزارساله‌ی ماه به دور زمین تنها در یک روز با نور پیموده می‌شود. در همین آیه‌ی متشکل از چند واژه این کشف عظیم وجود دارد که غرب را شگفت زده و پریشان کرده است و این همان نظریه‌ی نسبیتی است که از سرعت نور حرف می‌زند. در این‌جا اشاره‌ی قرآنی است که پیش از هزار و چهارصد سال گفته شده و دانش امروز در سال هزار و نهصد و نود و پنج آن را تایید کرده است. این از اعجاز قرآن است.

3 – گردش زمین به دور خورشید:

 یک چیز دیگر، برادران گرامی، زمین در یک مسیر بیضی شکل به دور خورشید می‌چرخد. این مسیر بیضی شکل به معنای وجود دو قطر است. یک قطر بالا و یک قطر پایین. زمین شما را راه می‌برد؟ سرعت زمین سی کلیومتر در ثانیه است. ما درس را در شانزده دقیقه پیش آغاز کردیم. زمین در یک ثانیه سی کیلومتر پیموده است. در یک دقیقه ضرب در شصت می‌کنیم. هزار و هشتصد کیلومتر می‌پیماید. در ده دقیقه چقدر می‌پیماید؟ ما اکنون در یک فضای خارجی هستیم. از وقتی گفتم: به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان، تا هم اکنون هجده هزار هزار کیلومتر پیموده شده است. این‌ها حقایق مسلم بسیار ساده از علم ستاره شناسی است. خداوند می‌فرماید:

﴿ وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ ﴾
﴿ و كوه‌ها را مى ‏بينى [و] مى ‏پندارى كه آن‌ها بى‏حركتند و حال آن‌كه آن‌ها ابرآسا در حركتند ﴾

( سوره نمل/88 ) 

 همین زمین در ده دقیقه هشت هزار کیلومتر پیموده است و در ده دقیقه‌ی دیگر سی و شش هزار و اگر درس شصت دقیقه باشد این رقم نجومی خواهد بود.
زمین با سرعت سی کیلومتر در ثانیه در حرکت است، اما در یک مسیر بیضی شکل حرکت می‌کند. یک قطر بزرگ و یک قطر کوچک دارد. اکنون که زمین در این‌جا حرکت می‌کند به این‌جا که برسد مسافتش کوتاه می‌شود. قانون جاذبه مربوط به وزن و مسافت است. هر چه وزن بیشتر شود جذب بیشتر می‌شود و هر چقدر مسافت کمتر شود جاذبه بیشتر می‌شود. وزن ثابت است، اما مسافت کم می‌شود. در این‌جا یک احتمال بسیار زیاد وجود دارد که زمین جذب خورشید شود و اگر جذب خورشید شود در یک ثانیه بخار می‌گردد و زندگی بر روی زمین پایان می‌یابد. تمام کوه‌ها و دریاها و دو قطب و صخره‌ها و قاره هایش پودر می‌شوند. خداوند می‌فرماید:

﴿ وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّماوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ ﴾
﴿ و خدا را آن‌چنان كه بايد به بزرگى نشناخته‏ اند و حال آن‌كه روز قيامت زمين يكسره در قبضه‌ی [قدرت] اوست و آسمان‌ها در پيچيده به دست اوست ﴾

( سوره زمر/67)

 زمین در این‌جا سرعتش را زیاد می‌کند. این سرعت وقتی افزایش می‌یابد چنان قدرت رباینده‌ای تولید می‌کند که با قدرت جاذبه برابری می‌کند، بنابراین زمین را در مدار تعادل قرار می‌دهد. اکنون دقت کنید. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿ إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولَا ﴾
﴿ همانا خدا آسمان‌ها و زمين را نگاه مى‌دارد تا نيفتند ﴾

( سوره فاطر/41)

در این نعمت الهی بیاندیش: خداوند آسمان‌ها و زمین را نگه می‌دارد تا نیفتند:

 اگر سرعت زمین بر اساس مسافت میان آن و خورشید تغییر می‌کند، به خاطر این است که آن را در مدارش نگه دارد و باقی ماندن زمین در مدار خودش یکی از نشانه‌های دال بر عظمت الله است.

﴿ إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولَا ﴾
﴿ همانا خدا آسمان‌ها و زمين را نگاه مى‌دارد تا نيفتند ﴾

( سوره فاطر/41) 

 این آیه در زمره‌ی اعجاز علمی قرار می‌گیرد. اکنون زمین به مسیر خود ادامه می‌دهد. تا این‌جا رسیده است. سرعتش زیاد است و نیروی جاذبه کاهش یافته و نیروی دفع افزایش یافته است و احتمال دارد در فضای هستی معلق بماند. در آن هنگام درجه‌ی زمین صد و هفتاد زیر صفر می‌رسد. صفر مطلق. یعنی مرگ حتمی. و اگر زمین به سوی خورشید جذب شود در یک ثانیه بخار می‌شود و اگر دور شود از شدت سرما نابود خواهد شد. در این‌جا سرعت زمین کاهش می‌یابد تا با کاهش سرعت، قدرت دفعی کمتری معادل قدرت جاذبه‌ی کمتر ایجاد شود و در مدار خود باقی بماند. می‌فرماید:

﴿ إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولَا ﴾
﴿ همانا خدا آسمان‌ها و زمين را نگاه مى دارد تا نيفتند ﴾

( سوره فاطر/41)

 دانشمندی مطرح می‌کند که اگر زمین از مدار جاذبه‌ی خورشید دور شود در فضاء هستی معلق خواهد ماند. اگر بخواهیم آن را به مدار خورشید بازگردانیم نیازمند هزار میلیارد ریسمان فولادی به قطر پنج متر خواهیم بود. به این معنا که هر رشته با قطر پنج متر دو میلیون تن از نیروی جذب آن را حمل کند. ما نیروی کشش و فشار را داریم. با نیروی فشار سخت ترین عنصر الماس است و با نیروی کشش محکم‌ترین عنصر فولاد فشرده است. به همین دلیل است که (بالابر) و آسانسورها و پل‌های معلق تماما از فولاد متراکم و محکمی ساخته شده اند که تحمل کشش را دارد و عنصر سخت‌تر در مقابل فشار مقاومت می‌کند. بتن آرمه. یک سانتیمتر مکعب از بتن پانصد و پنجاه کیلو تحمل دارد. اما از لحاظ کشش با پنج کیلو هم می‌شکند. بنابراین: باید بتن را با میلگرد مسلح کرد. و گرنه ساختمان فرو خواهد ریخت. به یک میلیون میلیون رشته‌ی فولادی با قطر پنج متر نیاز داریم تا بتوانیم زمین را به مدار جاذبه‌ی خورشید باز گردانیم. اگر آن را بر روی زمین کار بگذاریم میان هر دو رشته پنج متر فاصله است. دیگر نه کشاورزی می‌ماند و نه صنعت و نه تجارت و نه ساخت و ساز و نه دریا و نه کشتی و نه وسایط نقلیه خواهد بود و نه خورشیدی دیده می‌شود. پرتوهای خورشید در پشت رشته‌های فولادی پنهان می‌شود و زندگی به پایان می‌رسد. اکنون دقت کنید:

﴿ اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ﴾
﴿ خدا [همان] كسى است كه آسمان‌ها را بدون ستون‌هايى كه آن‌ها را ببينيد برافراشت ﴾

(سوره رعد/2)

 یعنی با ستون‌هایی که شما آن‌ها را نمی‌بینید. نیروی جاذبه‌ی موجود است، اما ما قادر به دیدن آن نیستیم و در بین آن نیز گام بر می‌داریم.
ساختمان دانشکده‌ی پزشکی ده طبقه دارد. آیا تمام زمینیان می‌توانند بنایی ده طبقه بسازند که به زمین گیر نداشته باشد و زیر آن خالی باشد؟ امکان ندارد. این هستی است. نیروهای مرتبط باهم در آن است. اما با چشم دیده نمی‌شوند. در بین آن راه می‌رویم. ما به ستون نیاز داریم. خداوند می‌فرماید:

﴿ اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ﴾
﴿ خدا [همان] كسى است كه آسمان‌ها را بدون ستون‌هايى كه آن‌ها را ببينيد برافراشت ﴾

(سوره رعد/2)

 این آیه‌ها از جمله آیات دال بر عظمت خداوند است.

4 – پست ترین مکان در زمین غور فلسطین است: روم در پایین‌ترین بخش زمین شکست خوردند

 برادران گرامی، اشعه لیزر کشف شد. این اشعه حرکت می‌کند و اگر به جسم برخورد کند باز می‌گردد. این اشعه اکنون برای اندازه گیری مسافت‌های طولانی با میلیمتر به کار می‌رود. 

می‌توان فاصله‌ی میان ما و ماه را در سطح میلیمتر سنجید. اکنون مهندس دستگاهی دارد و در یک طرف خانه می‌ایستد و دکمه را فشار می‌دهد و پرتویی از دستگاه آزاد می‌شود و به دیوار برخورد می‌کند و باز می‌گردد. به شما می‌گوید: سیزده متر و هفتصد وپنجاه متر. پس از کشف لیزر مسافت‌های زمین با آن سنجیده شده است. غور فللسطین نیز بدان سنجیده شده است که عمیق ترین نقطه خشکی روی زمین بوده است. عمیق ترین نقطه‌ی دریا خلیج مریانه در اقیانوس آرام است و تاریخ تایید می‌کند که جنگ میان روم و ایران در غور فلسطین انجام شده است. خداوند می‌فرماید:

﴿ غُلِبَتِ الرُّومُ * فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ * فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ ﴾
﴿ روميان شكست‏ خوردند* در پایین‌ترين سرزمين و[لى] بعد از شكستشان در ظرف چند سالى به زودى پيروز خواهند گرديد* [فرجام] كار در گذشته و آينده از آن خداست و در آن روز است كه مؤمنان از يارى خدا شاد مى‏ گردند ﴾

( سوره روم/1-4 )

 این یک پیشگویی علمی است که اکنون کشف شده که غور فلسطین عمیق ترین نقطه‌ی خشکی است و من قبل از اشغال فلسطین به غور سفر کرده ام و در راه روی تابلو نوشته شده بود: این‌جا سطح دریاست. حدود ششصد متر پایین تر از سطح دریا رفتیم. خداوند می‌فرماید:

﴿ غُلِبَتِ الرُّومُ * فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ * فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ ﴾
﴿ روميان شكست‏ خوردند * در نزديك‌ترين سرزمين و[لى] بعد از شكستشان در ظرف چند سالى به زودى پيروز خواهند گرديد * [فرجام] كار در گذشته و آينده از آن خداست و در آن روز است كه مؤمنان از يارى خدا شاد مى‏ گردند ﴾

( سوره روم/1-4 )

 این آیه نیز در زمره‌ی آیات اعجاز انگیز قرار می‌گیرد.

5 – گل محمدی: پس آن‌گاه كه آسمان از هم شكافد و گلی بسان روغن مذاب گردد:

 آژانس فضائی ناسا بزرگ‌ترین آژانس فضائی جهان هر روز یک تصویر از یک کهکشان در سایت اینترنتی خود به نام ناسا منتشر می‌کند. هر روز یک تصویر از کهکشان‌های شگفت آور بیست ساله منتشر می‌کند. باری یک تصویر انتشار دادند که اگر در آن دقت می‌کردید و توضیح پایین آن را نمی‌خواندید بار دوم شک نداشتید که به تمام معنا آن تصویر یک گل محمدی است با همان برگ‌های سرخ تیره رنگ و گلبرگ‌های آبی درخشان و کاسبرگ آبی میانش که ترسیم شده بود. توضیح این بود: تصویر انفجار یک ستاره به نام چشم گربه که سه هزار سال نوری از ما فاصله دارد. قرآن را باز کنید. می‌فرماید:

﴿ فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴾
﴿ پس آن‌گاه كه آسمان از هم شكافد و چون گل مذاب گردد* پس كدام يك از نعمت‌هاى پروردگارتان را منكريد ﴾

( سوره الرحمن/37-38 )

 به خدا سوگند تنها تفسیر این آیات همان تصویر است. تصویر گلی مذاب گونه.

6 – اسپرم مرد تعیین کننده‌ی جنسیت جنین است:

 یک مورد دیگر، می‌گویند: همسر انسان گاهی دختر می‌آورد و وی بسیار خشمگین می‌شود. مردانی به حدی احمق و نادان وجود دارند که همسران دختر زای خود را طلاق می‌دهند، با وجود آن‌که علم ثابت می‌کند که جنسیت جنین هیچ ارتباطی به زن ندارد. اسپرم، تعیین کننده‌ی جنس جنین است و ربطی به تخمک زن ندارد. این نتیجه‌ی پژوهش‌های علمی مربوط به علم ژنتیک است. اگر قرآن را بخوانیم می‌فرماید:

﴿ مِنْ نُطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى ﴾
﴿ از نطفه‏ اى چون فرو ريخته شود ﴾

( سوره نجم/46 )

 نه از تخمک، این نیز از آیه‌هایی است که اعجاز انگیز است.

7 – جهان اتم و چرخش هستی:

 الآن کشف شده که تمام عناصر هستی از اتم ساخته شده اند و اتم کوچک‌ترین واحد کاکردی و نه سازه ای است. اتم خود یک جهان قائم به ذات است. هسته‌ها و جریان‌ها و الکتریسیته‌ها و سرعت‌ها و تصویر مشهوری که چند مسیر در آن جریان دارد. در تمام این مسیرها

بارهای الکتریکی وجود دارد که پیرامون آن در گردش است. همه چیز در هستی حرکت می‌کند. این چوب، آن سنگ. هر چیزی که به چشم می‌آید. جام بلورین. میز. صندلی. هر چیزی که به چشم می‌آید در حال جنبش است. این جهان اتم است. خداوند می‌فرماید:

﴿ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴾
﴿ و هر كدام در سپهرى شناورند ﴾

( سوره يس/40 )

 از اتم تا کهکشان و از کهکشان تا اتم همه چیز در حال چرخش است. خداوند می‌فرماید:

﴿ وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ ﴾
﴿ سوگند به آسمان دارای باز تاب است ﴾

( سوره طارق/11)

8 – لایه‌ی نرم:

 از این آیه فهمیده می‌شود که بخار آب به آسمان می‌رود و به عنوان باران باز می‌گردد. مشخص شد امواج الکترومغناطیسی که در پخش امواج به فضا ارسال شد، باز گشت. چه چیز آن را بازگرداند؟ کشف شده که لایه ای به نام لایه‌ی نرم وجود دارد که این امواج را به زمین باز می‌گرداند و اگر این لایه نمی‌بود پخش صوتی هم وجود نداشت. رادیو امواج را به به سوی لایه‌های آسمان می‌فرستد. لایه ای به نام لایه‌ی نرم وجود دارد که این امواج را به زمین باز می‌گرداند. اگر لایه‌ی نرم نمی‌بود دیگر به طور کلی نه پخش صوتی وجود داشت و نه 

پخش تصویری می‌بود. آیه معنای جدیدی را به ما می‌دهد:

﴿ وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ ﴾
﴿ سوگند به آسمان که دارای بازتاب است ﴾

( سوره طارق/11)

 هم چنین کشف شده که هر سیاره ای در هستی در مدار بسته ای به دور سیاره ای دیگر می‌چرخد، به طوری که به مکان نسبی آغاز حرکتش باز می‌گردد. خداوند متعال فرموده:

﴿ وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ ﴾
﴿ سوگند به آسمان که دارای بازتاب است ﴾

( سوره طارق/11)

 عظمت و بزرگی در این است که این طرز بیان در برگیرنده‌ی احتمالات؛ بازگشت بخار آب بصورت باران، بازگشت امواج الکترومغناطیسی بصورت پخش و بازگشت سیاره‌ها به مکان نسبی آغاز حرکتشان می‌باشد.

﴿ وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ ﴾
﴿ سوگند به آسمان که دارای بازتاب است ﴾

( سوره طارق/11)

9 – پدیده‌ی پراش یا پراکندگی نور:

 برادران! وقتی فضانوردان با سفینه ای به خارج از فضای زمین فرستاده شدند، چنین شد که یکی از فضانوردان پس از مدتی یعنی پس از پیمودن شصت و پنج هزار کیلومتر در فضا، و این شصت و پنج هزار کیلومتر لایه‌ی جو است، با پدیده ای به نام پراش یا پراکندگی نور برخورد کرد. این پدیده به این معناست که پرتو خورشید وقتی بر ذرات هوا می‌تابد این ذرات آن را بر ذرات دیگر بازتاب می‌دهند، به همین دلیل در زمین جایی را می‌بینید که اشعه‌ی خورشید را داراست و مکانی دیگر نور خورشید را دارا می‌باشد. 

روز نور دارد. پرتو خورشید در هر مکانی وجود ندارد. اما نور خورشید در هر جایی وجود دارد. این را پراش می‌نامند. وقتی فضانوردان از لایه‌ی جو شصت و پنج هزار کیلومتر بیرون می‌روند فضای خارج از جو دیده می‌شود که بسیار سیاه است. این فضانورد فریاد زد: کور شدیم و چیزی نمی‌بینیم. یکی از دانشمندان بزرگ مسلمان ستاره شناس در همان ایستگاه با گوشش صدای فریاد فضانورد را شنید: کور شدیم. حال قرآن را باز کنید:

﴿ وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَاباً مِنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ * لَقَالُوا إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ ﴾
﴿ و اگر درى از آسمان بر آنان مى‏ گشوديم كه همواره از آن بالا مى ‏رفتند* قطعا مى گفتند در حقيقت ما چشم‏بندى شده‏‌ايم، بلكه ما مردمى هستيم كه افسون شده‏‌ايم ﴾

( سوره حجر/14-15 )

 این آیه نیز در زمره‌ی آیات اعجاز قرار می‌گیرد. یک پیش زمینه‌ی علمی در آن وجود دارد که به یکی از قوانین هستی اشاره می‌کند و قرآن آن را بیان نموده و انسان پس از هزار و چهارصد سال آن را کشف نموده است. این‌ها دلایل قطعی بر کلام خدا بودن قرآن کریم است. می‌فرماید:

﴿ وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالاً وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ ﴾
﴿ و در ميان مردم براى [اداى] حج بانگ برآور تا [زايران] پياده و [سوار] بر هر شتر لاغرى كه از هر راه دورى مى ‏آيند به سوى تو روى آورند ﴾

( سوره حج/27 )

10 – گرد بودن زمین:

 عقل می‌گوید: از هر مکان دور. از چین، از ژاپن و از آمریکا. آیه می‌گوید: عمیق معنای عمیق چیست؟ چرا نگفت: من کل فج بعيد؟ زیرا بر روی کره اگر از نقطه ای که در آن خط منحی وجود دارد دور شوی راه عمیق می‌شود. اگر زمین مسطح می‌بود: از هر مکان دور می‌توانست باشد. اما چون کروی است از هر مکان عمیق گفته شده است. یک خمیدگی وجود دارد و عمق خطوط منحنی روی زمین منحنی ساز هستند و هر خمیدگی یک عمق دارد. اگر خط راست می‌بود می‌گفت: و بر هر شتر لاغرى كه از هر مکان دورى مى ‏آيند. ولی چون زمین کروی است گفته: فج عمیق و این موضوع اشاره به کروی بودن زمین دارد.
اشاره ای دیگر نیز وجود دارد و آن فرموده‌ی الله است:

﴿ وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ ﴾
﴿ و اوست كسى كه زمين را گسترانيد ﴾

( سوره رعد/3 ) 

 تنها شکل هندسی که خطوط به صورت بی نهایت بر روی آن می‌توانند ترسیم شوند، شکل کروی است. هر شکل دیگری مانند مکعب در آن کناره وجود دارد. منشور، متوازی الأضلاع نیز دارای کنار هستند. اما شکل کروی هیچ کناری در آن وجود ندارد. بنابراین خطوط در روی آن به صورت نامحدود ادامه می‌یابند. خداوند می‌فرماید:

﴿ وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ ﴾
﴿ و اوست كسى كه زمين را گسترانيد ﴾

( سوره رعد/3 )

 در این‌جا چند اشاره وجود دارد، می‌فرماید:

﴿ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ ﴾
﴿ خدا شب را در روز درمى ‏آورد و روز را [نيز] در شب درمى ‏آورد ﴾

( سوره حج/61)

 هیچ شکل هندسی نیست که در جلو منبع نوری قرار بگیرد و نور با تاریکی نیامیزد. ما در طول روز خورشید را می‌بینیم. در شب خورشیدی وجود ندارد. اما از زمان پگاه تا طلوع، آمیزه‌ی شب و روز اتفاق می‌افتد و این آمیزه تنها در شکل کروی انجام می‌پذیرد. اگر زمین مکعب می‌بود خورشید ناگهان طلوع می‌کرد و ناگهان غروب می‌کرد اما خورشید پنهان می‌شود و نورش هنوز باقی است و تا نزدیک شب و تا زمان پنهان شدن شفق سرخ حتی نورش باقی می‌ماند.

﴿ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ ﴾
﴿ خدا شب را در روز درمى ‏آورد و روز را [نيز] در شب درمى ‏آورد ﴾

( سوره حج/61)

 این آیه نیز از آیات دال بر عظمت خداوند بزرگ است.

11 – مانع میان دو دریا:

 فضا نوردان وقتی بر سفینه‌ی خویش سوار می‌شوند و عکس می‌گیرند خطی میان هر دو دریا می‌بینند. خطی میان دریای سفید و دریای سرخ در تنگه‌ی سوئز مشاهده می‌کنند و خطی میان دریای سرخ و دریای عرب در باب المندب می‌بینند و نیز خطی میان دریای سفید و دریای سیاه در بوسفور و خطی میان دریای سفید و اقیانوس اطلس در جبل الطارق ثبت کرده اند. وقتی در این باره پژوهش می‌کنند به این نتیجه می‌رسند که در این خط دو رنگ متفاوت وجود دارد. یعنی هر دریایی عناصر و املاح و شوری و ويژگی‌ها و تراکم مخصوص به خود را داراست. 

باری به عقبه رفتم. بر یک قایق سوار شدم. پای خود را در آب دریا فرو بردم. آب دریا در عقبه بسیار سبک بود و هر کسی احساس می‌کند که آب دریای سرخ سبک است، ولی آب دریای سفید سنگین است. از لحاظ تراکم و شوری و عناصر و ويژگی‌ها هر دریایی عناصر وويژگی‌ها و شوری خاص خود را دارد. آب‌های دریاها با هم در در نمی‌آمیزند. قرآن را باز کنید:

﴿ مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ * بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴾
﴿ دو دريا را [به گونه‏‌اى] روان كرد [كه] با هم برخورد كنند* ميان آن دو حد فاصلى است كه به هم تجاوز نمى كنند * پس كدام يك از نعمت‌هاى پروردگارتان را منكريد ﴾

( سوره الرحمن/19-21 )

 دانشمندان در این موضوع حیران مانده بودند تا آن که علم حقیقت این آیه را کشف کرد. دو دریا را روان کرد. دریا طوفانی است. برخی از دانشمندان دریا شناس آلمانی مقداری ریزه‌ی کاغذ را آورده و در محل خط قرار دادند و تصاویری از دریا را گرفتند که نشان می‌دهد آن خط مانند یک دیوار عمل می‌کند. آب‌های دریا ويژگی‌های خود را دارد و این ریزه‌های کاغذ هرگز به آن طرف دیگر نرفت.

﴿ مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ * بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴾
﴿ دو دريا را [به گونه‏ اى] روان كرد [كه] با هم برخورد كنند* ميان آن دو حد فاصلى است كه به هم تجاوز نمى كنند* پس كدام يك از نعمت‌هاى پروردگارتان را منكريد ﴾

( سوره الرحمن/19-21 )

 این آیه نیز از آیات اعجاز قرآن است.

12 – ويژگی‌های آب:

 یک جام آب نزد شماست. آیا باور می‌کنید که همین آب اگر نبود، این درس نبود و این مسجد نبود و این شهر نبود و انسانی بر روی زمین نبود.
اگر این آب نبود زندگی وجود نداشت. نه حیوانی و نه گیاهی وجود نداشت. چرا؟ زیرا هر چیزی بدون استثنا با حرارت منبسط می‌گردد.
به صورت تئوری اگر صخره‌های بازالت حرارت داده شوند روان می‌شود و آتشفشان‌ها صخره‌های بازالت را چون رودی روان می‌کنند و اگر حرارت زیاد شود بخار می‌گردد و بخار بازالت ایجاد می‌شود. این یک قانون عمومی در زمین است. هر عنصری با حرارت روان و منبسط می‌شود و با کاهش حرارت خود را جمع می‌کند و منقبض می‌شود. این یک قانون جامع است و تنها یک استثناء دارد و آن آب است. اگر این یک استثناء نمی‌بود به هیچ وجه زندگی بر روی کره‌ی زمین امکان نداشت. این استثناء چیست؟ 

این آب مانند هر آبی دیگر است. اگر حرارت بیند منبسط می‌شود و اگر سرد شود منقبظ می‌زند، اما در حین سرد شدن از چهل تا چهار درجه یک دگرگونی در آن ایجاد می‌شود. به جای آن‌که منقبض و حجم ان کم شود، حجمش زیاد می‌گردد. سبحان الله. تراکم ارتباط حجم با وزن است. واحد تراکم آب همان ارتباط حجم با وزن است و آب به یک شکل وقتی زیر چهار درجه سرد شود، برعکس قانون زمین، انبساط پیدا کرده و حجیم می‌شود. بنابراین وقتی امواج آب بسیار سرد به دریاها می‌رسد منجمد می‌شوند و چون یخ می‌زند تراکم آن کم می‌شود و بالا می‌آید و اعماق دریاها روان و گرم باقی می‌ماند و موجودات زنده در آن زندگی می‌کنند. این یخ در ماه‌های تابستان ذوب می‌شود. اگر آب مانند سایر عناصر هنگام سرد شدن منقبض می‌شد و تراکم آن زیاد می‌گشت و به اعماق دریاها می‌رسید هر دوره و هر زمان بیشتر یخ می‌زد و تمام دریاها منجمد می‌شدند و بخاری در کار نبود و بارانی نمی‌بارید و گیاهان همه از بین می‌رفتند و حیوانات هم به تبع آن می‌مردند و انسان هم بالاخره می‌مرد و زندگی پایان می‌یافت.
هر وقت یک جام آب می‌نوشید یادآور شوید که اگر همین آب نمی‌بود زندگی بر روی زمین ناممکن بود. این دقت بالا از این آیه‌ی شریفه دلیل بر عظمت الله است. این آب در درجه حرارت بیش از چهار درجه زیر صفر حجمش زیاد می‌شود. راهنمایی: یک بطری پر از آب کنید، سپس درب آن را محکم ببندید و در یخچال بگذارید و پس از چهار ساعت می‌بینید که پاره شده است.
به همین مناسبت اگر آب قرار باشد منبسط شود هیچ قدرتی در زمین نمی‌تواند مانع آن باشد. اکنون کوه‌های مرمرین با روش انبساط کنده می‌شوند. سوراخ‌هایی در صخره‌ها ایجاد می‌شود و پر از آب می‌گردد و سپس آب را سرد می‌کنند وآن زمان است که یک تکه‌ی کروی یا مکعبی از آن صخره‌ی مرمر بیرون می‌آید. موتور این کار از چند آلیاژ فلز بسیار عالی ساخته شده که اگر انسان در آن موتور مواد ضد یخ نریزد، تکه تکه می‌شود. حتی آب چشم. خداوند کریم در آن مواد ضد یخ قرار داده است که اگر کسی به قطب سفر کند که درجه حرارتش هفتاد درجه زیر صفر است، در حالی که آب چشم با هوای بیرون در ارتباط است و باید یخ بزند و کور شود، اما خداوند در آن ماده ای ضد یخ قرار داده که از یخ زدگی محافظت می‌شود.

13 – ويژگی تبخیر و ارتباط آن با باران:

 اکنون هوا بخار آب را حمل می‌کند، اما بخار آب را با اندازه‌ی متناسب با حرارتش حمل می‌کند. هوای داغ بخار آب بیشتری در خود نگه می‌دارد. اگر آن را سرد کنید بخشی از آن فرو می‌ریزد. اگر این قانون نبود هرگز بارانی نمی‌بارید. اشعه خورشید بر دریاها می‌تابد و آن را داغ می‌کند و آب‌ها بخار می‌شوند و بر هوا سوار شده و بالا می‌روند. هوا به منطقه‌ی سردی جا به جا می‌شود و بخار آب متعلق به حرارت سرد می‌شود و وقتی سرد شد هوا برخی از بخارهای آب را به شکل قطراتی رها می‌کند که همان باران شکل می‌گیرد.
برادران، یک چیز بسیار دقیق. هوا را اگر حرارت دهید باز می‌شود و فشارش کاهش می‌یابد و اگر آن را سرد کنید فشار آن بالا می‌رود و متراکم می‌شود. 

هوا از فشار بالا به فشار پایین منتقل می‌شود. یک آزمایش انجام دهید. اتاق نشیمن را به خوبی گرم کنید و درب را به مقدار دو سانت باز بگذارید. یک شمع در دم درب قرار دهید. می‌بینید که زبانه‌ی آتش شمع به سمت داخل می‌آید. در بیرون هوا سرد و بسیار پر فشار است. فشار بالا به سمت فشار پایین متمایل است. هوا در اتاق گرم است. فشار هوا در آن کم است. به همین دلیل گاهی پرندگان در مناطق گرم تر برای پرواز در هوا نیاز به مسافت بیشتری دارند. هوای باز و کم فشار نمی‌تواند فورا آن را به پرواز درآورد. در مناطق سرد به یک شکل و در مناطق گرم به شکلی دیگر بلند می‌شوند. هوا باز است. این یک قانون است. به همین دلیل خداوند بزرگ آب را از نشانه‌های عظمت خویش قرار داده است، می‌فرماید:

﴿ وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ ﴾
﴿ و هر چيز زنده‏ اى را از آب پديد آورديم آيا [باز هم] ايمان نمى ‏آورند ﴾

( سوره انبياء/30 )

تدبر در آیات هستی و تکوینی و قرآنی خداوند راهی برای شناخت او:

 برادران گرامی، طبعا این مشتی نمونه‌ی خروار بود.
آیات الهی دال بر عظمت خداوند بی شمار است، اما برای شناخت خداوند باید به خلقت آسمان‌ها و زمین بیندیشی. می‌فرماید:

﴿ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ﴾
﴿ پس بعد از خدا و نشانه‏‌هاى او به كدام سخن خواهند گرويد ﴾

( سوره جاثيه/6 ) 

 و چنان که می‌دانید آیات، آیات هستی است. آیاتی که از آن سخن گفتیم. آیات تکوینی نیز وجود دارند که افعال الله می‌باشد و آیات قرآنی نیز هست که کلام خداوند است و راه شناخت الله تدبر در آیات وجودی و هستی و آیات تکوینی و قرآنی او است که اگر این کار را بکنیم به شناخت خدا نزدیک شده‌ایم و شناخت الله اصل دین است.

(( ابن آدم اطلبني تجدني، فإذا وجدتني وجدت كل شيء، وإن فتك فاتك كل شيء، وأنا أحب إليك من كل شيء ))
(( ای فرزند آدم، مرا بجوی تا بیابی و چون مرا یافتی همه چیز را یافته ای و گر همه چیز را از دست دهی من از هر چیز برای تو دوست داشتنی ترم ))

[ در ماثورات آمده است ]

دانلود متن

زبان های موجود

پنهان کردن تصویر