- تربیت اسلامی / تربیت فرزندان در اسلام
- /
- تربیت فرزندان در اسلام2008
خداوند جهانیان را سپاس میگوییم و بر سیدنا محمد راستین وعدهی امانت دار درود میفرستیم. بار خداوندا ما را از تاریکیهای جهل و گمان به سوی نور شناخت و دانش و از گل و لای شهوتها به سوی باغهای بهشت تقرب بیرون ببر.
جنبهی علمی مهمترین جنبهی زندگی انسان:
برادران ارجمند، با درس یازدهم از دروس تربیت فرزندان در اسلام در خدمت شما هستیم و امروز به تربیت عقلانی میپردازیم. انسان متشکل از عقلی است که درک میکند، قلبی که عشق میورزد و جسمی که حرکت میکند و غذای عقل، علم، غذای قلب عشق و غذای جسم خوراکی و نوشیدنی است.بنابراین یکی از جنبههای مهم انسان، جنبهی علمی او است. کسی که در پی حقیقت نیست و به نیروی ادراکی که خداوند در ما نهاده، پاسخ نمیدهد در حقیقت از سطح انسانیت خود به سطحی ناشایست فرو میافتد.
فراموش نکنید که جماد چیزی است که وزن و سه بعد دارد و جایی را اشغال میکند.
گیاه: چیزی است که وزن و سه بعد دارد و جایی اشغال میکند ولی رشد دارد. رشد، فرق میان جماد و گیاه است.
حیوان: چیزی است که وزن و سه بعد دارد و مکانی اشغال میکند و مانند گیاه رشد میکند اما با حرکت کردن خود از جماد و گیاه متمایز میشود.
انسان: موجودی است که وزن و سه بعد دارد و مانند جماد مکان اشغال میکند و مانند گیاه میروید و مانند سایر مخلوقات حرکت میکند اما وجه تمایز او چیست؟ تفکر.
شما از همهی موجودات متمایز هستید چون میاندیشید. خداوند به شما عقل داده است. اگر این بخش را تعطیل کنیم و اگر قدرت ادراک را از کار بندازیم و اگر در پی حقیقت نباشیم از سطح انسانیت خود به سطحی که سزاوار ما نیست، فرو افتادهایم.
مردم سه دستهاند: عالم ربانی و آموزندهی راه نجات و ارازل فرومایه:
شما وقتی علم میآموزید، در کلاس درس حاضر میشوید، در پی حقیقت هستید، کتابی میخوانید، نشست و مناظرهای را پیگیری میکنید، پای خطبه مینشینید، میپرسید، درک میکنید، تحقیق میکنید، درس میخوانید، میاندیشید، و درک میکنید با این کار انسان بودن خود را تأیید میکنید. گرچه تفاوت از نظر شما ناچیز باشد یعنی علم و جهل.مردم سه دسته اند: عالم ربانی و طالب علمی برای راه نجات و اراذل و اوباش، و و پیروان هر بانگ زنندهای که این در جامعه عوام نامیده میشود و همچنین تودهی مردم و بازاریان و فرومایگان و اراذلی که نور علم به آنان نرسیده است و به جایی مطمئن دست نیازیده اند پس مبادا از آنان باشید.
باری سرودهای شنیدم که تحت تاثیر آن قرار گرفتم.
نسیم عشق تو را بویی است که قلب را عشق و زندگی است
مردم آنانند که تو را شناختند، باقی شان همه اراذل و اوباشند
* * *
کسی که پروردگار را بشناسد و بر امر او استوار باشد احساس سعادت توصیف ناپذیری دارد:
به خدا قسم برادران، احساساتی که مؤمن در نتیجهی شناخت پروردگار، شناخت برنامه الهی و اطاعت او از پروردگار از آن برخوردار است؛ توصیف ناپذیر است.اگر پادشاهان بدانند (من همیشه این را بیان میکنم) اما چندین سال در آنچه گفته دقت کرده ام چه کسی گفته است؟ پادشاه (ابراهیم ادهم) گفته است. پادشاه بود و پادشاهی را رها کرد و بسوی شناخت خداوند رهسپار شد و گفت: (اگر کسی دیگر میگفت باور نمیکردم) اگر پادشاهان از حال و روز ما بدانند، برای به چنگ آوردن آن با شمشیر با ما میجنگند.
به خدا سوگند مؤمن در خود احساس خوشبختی و آرامش میکند. در هر حالتی که باشد، چه فقیر باشد، چه ثروتمند، کوچک یا بزرگ، شهرنشین یا روستایی، مؤمن چنان خوشبختی دارد که اگر به تمام اهل سرزمینش بدهد همه را بس است.
ایمان چیست؟ ایمان مقام بسیار بالایی است. ایمان یک درجهی علمی، یک درجهی اخلاقی، یک درجهی زیبایی شناختی است. به خدا مؤمن در خوراک و نوشیدنی، لباس و گردش هایش و در دیدارهای خود سلیقه دارد که دیگران از آن محرومند. به خدا رسیده و طعم تقرب را چشیده است.
علم غذای عقل:
برادران، بنابراین عقل شما به غذا نیاز دارد. غذای او علم است. اگر عالم یا آموزنده یا شنونده و یا عاشق باشید اما پنجمی را نداشته باشید هلاک میشوید.مردم آنانند که تو را شناختند باقی شان همه اراذل و اوباشند
* * *
مردم آن اند که تو را شناختند باقی شان همه اراذل و اوباشند
* * *
هر انسانی به خاطر شناخت خداوند و تقرب به او باید بخواند:
برادران، درس امروز تربیت عقلانی است. موضوع اول در این دیدار مبارک این است که اولین واژه در اولین آیه در اولین سورهی قرآن کریم:﴿ اقْرَأْ ﴾
﴿بخوان ﴾
﴿ اقْرَأْ ﴾
﴿ بخوان﴾
چه چیزی ؟
آیاتی که پس از این آیه میآید ابعاد بسیار زیبایی دارد:
﴿ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ ﴾
﴿بخوان به نام پروردگارت﴾
﴿ اقْرَأْ﴾
﴿بخوان ﴾
﴿ اقْرَأْ ﴾
﴿بخوان ﴾
﴿ اقْرَأْ ﴾
﴿بخوان ﴾
﴿ اقْرَأْ ﴾
﴿بخوان ﴾
﴿ اقْرَأْ ﴾
﴿بخوان ﴾
﴿ اقْرَأْ ﴾
﴿بخوان ﴾
﴿ اقْرَأْ ﴾
﴿بخوان ﴾
﴿ اقْرَأْ ﴾
﴿بخوان ﴾
نیاز عقل را پاسخ بده :
﴿ اقْرَأْ ﴾
﴿بخوان ﴾
﴿ اقْرَأْ ﴾
﴿بخوان ﴾
عالم باش:
﴿ اقْرَأْ ﴾
﴿بخوان ﴾
شاگرد باش:
﴿ اقْرَأْ ﴾
﴿بخوان ﴾
﴿ اقْرَأْ ﴾
﴿بخوان ﴾
باری با هواپیما به یک کشور دور رفتم. دیدم بیشتر مسافران میخوانند. به خدا سوگند پیش از هر چیزی آنان را بزرگ داشتم. آنان با فرهنگ و عالم بودند. سپس غافلگیر شدم از این که تمام این خواندنها داستان بوده است و شاید آن طور که باید نبوده است.
﴿ اقْرَأْ ﴾
﴿بخوان ﴾
﴿ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ ﴾
﴿بخوان به نام پروردگارت﴾
﴿ الَّذِي خَلَقَ ﴾
﴿ که تو را آفرید﴾
﴿ اقْرَأْ ﴾
﴿بخوان ﴾
خواندنهایی که انسان باید بیاموزد:
1 خواندن با هدف تحقیق و ایمان:
باری شنیدم که یکی از شاخههای اوقاف در کشورهای اسلامی برای ایجاد علاقه به مطالعه در کودکان است. آنان داستانهای زیبای هدف دار و اخلاقی را میان کودکان تقسیم میکنند. داستانهای اصحاب با بهترین چاپ، با زیباترین تصاویر تا کودکان به خواندن تشویق شوند. یعنی بهترین تفریح و بالاترین فعالیتی که از کسب روزی و نوشیدن بالاتر است خواندن است.﴿ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴾
﴿بخوان به نام پروردگارت که تو را آفرید﴾
﴿ اقْرَأْ﴾
﴿ بخوان ﴾
﴿ اقْرَأْ﴾
﴿بخوان ﴾
جسم انسان ملموسترین نشانهی دال بر بزرگی الله:
﴿ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴾
﴿بخوان به نام پروردگارت که تو را آفرید﴾
ملموس ترین نشانه به شما و نزدیک ترین چیزی که از آن به شناخت خداوند میرسید جسم خودتان است.
﴿ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴾
﴿بخوان به نام پروردگارت که تو را آفرید﴾
﴿ خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴾
﴿انسان را از علق آفرید﴾
﴿ خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴾
﴿انسان را از علق آفرید﴾
﴿ خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴾
﴿انسان را از علق آفرید﴾
﴿ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ ﴾
﴿سپس از نطفه سپس از علقه آنگاه از مضغه﴾
انسان برای ایمان، باید هدفمند بخواند:
﴿ خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴾
﴿انسان را از علق آفرید﴾
﴿ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴾
﴿بخوان به نام پروردگارت که تو را آفرید﴾
بنابراین اولین خواندن، مطالعهی ایمانی است.
﴿ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ * خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴾
﴿بخوان به نام پروردگارت که تو را آفرید*انسان را از علق آفرید﴾
خداوند عز وجل به انسان نعمت ایجاد، کمک رسانی و راهنمایی بخشیده است:
اکنون:﴿ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ ﴾
﴿بخوان و پروردگار تو كريمترين [كريمان] است﴾
اولین خواندن، خواندن تحقیقی و ایمانی بود و نزدیک ترین نشانه به شما:
﴿ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴾
﴿بخوان به نام پروردگارت که تو را آفرید ﴾
﴿ خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴾
﴿ انسان را از علق آفرید﴾
﴿ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ ﴾
﴿بخوان و پروردگار تو كريمترين [كريمان] است﴾
باری به هستی بیندیشید. باری به نعمتها بیندیشید. این آب را چه کسی گوارا نموده است درحالی که شور و تلخ بوده است؟ چه کسی قانون بخار شدن را ایجاد نمود؟ چه کسی قانون حمل بخار آب توسط هوا را ایجاد نموده و چه کسی قانون تقطیر را وضع نموده است؟ چه کسی قانون تبخیر را وضع نموده که سپس به مایع تبدیل شود؟ چه کسی؟ چه کسی آب را در چشمهها قرار داده است؟
2 ـ خواندن شکر و شناخت:
﴿ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ ﴾
﴿بخوان و پروردگار تو كريمترين [كريمان] است﴾
بر سر سفره مینشینید این شیر از کجاست؟ از کارخانهای که نه سر و صدا دارد و نه هیاهو و نه دود و نه آلودگی و نه هیچ چیز دیگر، گاوی که علف میخورد و به شما شیر میدهد. آیا دستگاه یا سیستمی وجود دارد که از علف شیر بسازد؟ مرغ همه چیز میخورد و به شما تخم میدهد.
یکی از علما میگوید: تقرب بسیار خود مانع است. بیندیشید، به تخم مرغ و به لیوان شیر بیندیشید.
﴿ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ ﴾
﴿بخوان و پروردگار تو كريمترين [كريمان] است﴾
خواندن تشکر و شناخت باری با آیات نشان دهندهی بزرگی اش و باری با نعمت هایش.
کلیهها هر بیست ثانیه یک قطره ادرار ترشح میکنند. قطره به قطره و هر بیست دقیقه، سه قطره در یک دقیقه و سی قطره در ده دقیقه میشود. نتیجه اینکه اگر مثانه نبود از کلیهها تا خروج انسان نیاز به پوشک داشت آن هم پوشک بزرگسال و نه کودک. چه کسی مثانه را انباری نموده است؟ هفت هشت ساعت ادرار در آن جمع میشود. شما بزرگوار هستید.
اگر به جسم خود بیندیشید شما رو در روی عظمت خداوند قرار میگیرید. مثانه خودش به تنهایی، تصفیه خون، سسیستم گوارشی، پانکراس، کبد پنج هزار کارکرد دارد، دو ریه، اگر کیسههای هوایی کشیده شوند مساحت آن دویست متر مربع میشود. ریهها، قلب، قلب در قفسه است، مغز در جمجمه، نخاع در ستون فقرات، جنین در استخوان لگن خاصره، و مهمترین کارخانهی بدن انسان کارخانههای گلبول قرمز است که در میان استخوانها است. سیستمهای مهم، قلب، چشم، مغز، نخاع، جنین، کارخانههای ساخت گلبولهای قرمز مهمترین سیستمها در مکانهای امن و سخت قرار دارد. چه کسی آفریده است؟ چه کسی مقدر نموده است؟
﴿ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴾
﴿بخوان به نام پروردگارت که تو را آفرید ﴾
خواندن تحقیق و ایمان:
﴿ خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴾
﴿ انسان را از علق آفرید﴾
﴿ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ ﴾
﴿بخوان و پروردگار تو كريمترين [كريمان] است﴾
3 ـ خواندن وحی و اقرار:
﴿ الَّذِي َعلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ ﴾
﴿ همان كس كه به وسيلهی قلم آموخت * آنچه را كه انسان نمىدانست [بتدريج به او] آموخت﴾
﴿ إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً * وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً * إِلَّا الْمُصَلِّينَ ﴾
﴿ به راستى كه انسان سخت آزمند [و بى تاب] خلق شده است *چون صدمه اى به او رسد عجز و لابه كند * و چون خيرى به او رسد بخل ورزد * غير از نمازگزاران﴾
برادران گرامی، این اولین سوره و آیهای است که نازل شده است و اولین واژه در آن است که خواندن تحقیق و ایمان است. نوعی خواندن، خواندن تشکر و شناخت است، اندیشه در نعمتها، خواندن وحی و اقرار، خواندن قرآن و سنت، قرآن کلیات را بیان نموده و سنت جزئیات را آورده است. شما میان تفکر در آفرینش آسمانها و زمین و اندیشه در نعمتهای الهی و میان تدبر در آیات قرآن کریم و احادیث مصطفى عليه أتمّ الصلاة والتسليم قرار دارید. سه خواندن، خواندن تحقیق و ایمان به هستی، خواندن تشکر و شناخت نعمتها، خواندن وحی و اقرار به قرآن و سنت.
4 ـ خواندن دشمنی و طغیان:
اما جهان امروز از خواندن چهارم فغان دارد چند نوع خواندن وجود دارد؟ چهار نوع، اولی و دومی و سومی خواندنهای زیبایی است؛ خواندن تحقیق و ایمان، خواندن شکر و شناخت، خواندن وحی و اقرار و چهارم خواندن دشمنی و طغیان.﴿ كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى ﴾
﴿ حقا كه انسان سركشى مى كند * همين كه خود را بىنياز پندارد﴾
نیاز مسلمانان به خواندن چهارم برای دفاع از خود:
اما آیا مسلمانان به این نوع خواندن نیازمنداند؟ بله، نیازمنداند:﴿ وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ ﴾
﴿ و هر چه در توان داريد از نيرو آماده سازید﴾
برادری از هند نزد من آمد و برایم تعریف میکرد: ما 90 میلیون مسلمان در هند هستیم. گفت: بسیار ستمدیده هستیم. مسائل بسیار عجیبی را در ستمدیدگی آن هندیان بیان میکرد. گفت: وقتی پاکستان بمب اتم ساخت اختلاف معامله به 180 درجه رسید. یک کشور دارای سلاح اتمی گشته و ما بسیار نیازمند ساخت سلاح بازدارنده بودیم. دلیل آن هم:
﴿ وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ ﴾
﴿ و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين [تداركات] دشمن خدا و دشمن خودتان را بترسانيد ﴾
تمام مشکلات خاورمیانه به دلیل بازداشتن آنان از ساخت سلاح اتمی است درست است؟ این مشکل است، میخواهند خودشان تنها سلاح داشته باشند و با آن بر دنیا طغیان کنند.انواع جهاد:
همچنین همگی میدانید که جهاد با نفس و هوس نیز وجود دارد و جهادی اساسی و آموزش اساسی است. و جهاد دعوت نیز وجود دارد:﴿ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَاداً كَبِيراً ﴾
﴿ و با [الهام گرفتن از] قرآن با آنان به جهادى بزرگ بپرداز﴾
﴿ وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ ﴾
﴿ و هر چه در توان داريد از نيرو آماده سازید﴾
قوم عاد نمونهای از اقوام سرکشی که خواندن را برای دشمنی و سرکشی به کار بردند:
بنابراین مساله بسیار مهم است، زیرا خداوند عز وجل آیهای فرستاده و شما را به خواندن دستور داده است:﴿ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ * خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ * اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ * الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ ﴾
﴿ بخوان به نام پروردگارت كه آفريد *انسان را از علق آفريد *بخوان و پروردگار تو كريمترين [كريمان] است * همان كس كه به وسيله قلم آموخت* آنچه را كه انسان نمى دانست [بتدريج به او] آموخت ﴾
﴿ كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى ﴾
﴿ حقا كه انسان سركشى مى كند * همين كه خود را بى نياز پندارد ﴾
﴿ أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ * إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ * الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ ﴾
﴿ مگر ندانسته اى كه پروردگارت با عاد چه كرد * با عمارات ستوندار ارم * كه مانندش در شهرها ساخته نشده بود ﴾
﴿ أَتَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ * وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ * وَإِذَا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ﴾
﴿ آيا بر هر تپه اى بنايى مى سازيد كه [در آن] دست به بيهوده كارى زنيد *و كاخهاى استوار مى گيريد به اميد آنكه جاودانه بمانيد* و چون حملهور مى شويد [چون] زورگويان حملهور مى شويد﴾
﴿ وَكَانُوا مُسْتَبْصِرِينَ ﴾
﴿ [در كار دنيا] بينا بودند﴾
پیشرفت قوم عاد در زمینههای مختلف بود و با وجود پیشرفت، استکبار، خودبرتربینی و تکبر داشتند:
چهار نوع پیشرفت،﴿ لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ ﴾
﴿ كه مانندش در شهرها ساخته نشده بود ﴾
﴿ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً ﴾
﴿چه کسی از ما قوی تر است﴾
﴿ مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً ﴾
﴿چه کسی از ما قوی تر است﴾
﴿ أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً ﴾
﴿ آيا ندانسته اند كه آن خدايى كه خلقشان كرده خود از ايشان نيرومندتر است﴾
ابرقدرتها با ابزارهای مختلف، ارادهی خود را بر ملتها تحمیل کردهاند:
گاهی ابرقدرتها نه تنها به کشور خود که به کل کشورها طمع دارند. در امور همهی کشورها دخالت میکنند. ارادهی خود را بر همهی ملتها تحمیل میکنند.﴿ الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلَادِ ﴾
﴿ کسانی که در سرزمین طغیان کردند ﴾
﴿ فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ ﴾
﴿ در آن بسیار فساد کردند ﴾
﴿ فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ * إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ ﴾
﴿ [تا آنكه] پروردگارت بر سر آنان تازيانه عذاب را فرونواخت * زيرا پروردگار تو سخت در كمين است ﴾
﴿ بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ * سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُوماً فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ ﴾
﴿ به [وسيله] تندبادى توفنده سركش هلاك شدند * [كه خدا] آن را هفت شب و هشت روز پياپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مى ديدى گويى آنها تنه هاى نخلهاى ميان تهى اند ﴾
﴿ وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَاداً الْأُولَى ﴾
﴿ و هم اوست كه عاديان قديم را هلاك كرد ﴾
﴿ وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَاداً الْأُولَى ﴾
﴿ و هم اوست كه عاديان قديم را هلاك كرد ﴾
پیروزی مسلمانان بر دشمنان با ایمان به خدا و آخرت و بسیج نیروهای در دسترس:
برادران گرامی، خواندن تحقیق و ایمان، شکر و شناخت، وحی و اقرار و دشمنی و طغیان داریم. ما به چهارمی نیازمندیم تا قوی باشیم، تا بازداریم ﴿ با آن دشمنان خدا را بترسانید ﴾ سلاح نه برای استفاده و حتی شاید هیچ وقت استفاده نکنیم. اما سلاحی نیرومند میخواهیم و این باعث ترس دشمن از ما خواهد شد. یک توجیه قرآنی است.بنابراین مسلمانان تنها زمانی پیروز میشوند که اسباب پیروزی را ارائه کنند. اسباب پیروزی ایمان به خدا است که شما را به اطاعت از او و ایمان به آخرت وا میدارد. شما را از آزار به بندگان باز میدارد و باعث میشود به فراهم آوری نیروهای در دسترس و نه کافی روی آورید، دلیل:
﴿ وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ ﴾
﴿ و هر چه در توان داريد از نيرو آماده سازید﴾
اتکای قرآن بر دو ارزش علم و عمل برای برتری بین انسانها:
علم ارزش بسیار بالایی دارد:﴿ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ﴾
﴿ آيا كسانى كه مى دانند و كسانى كه نمى دانند يكسانند﴾
تابعی بزرگوار احنف بن قیس، بنا بر روایات کوتاه قد، سبزه، لنگ، کج، کوته شانه، با گونههای ورم کرده با چشمانی گود افتاده بود و تمام ويژگیهای منفی انسان در او جمع شده بود و با وجود این سرور قوم خود بود. گفته اند: اگر خشمگین میشد صد هزار شمشیر با خشم او آخته میشدند بدون این که دلیل خشم او را بپرسیدند. اگر میدانست آب جوانمردی اش را خدشه دار میکند آن را نمینوشید و سرور قوم خود بود.
بنابراین قرآن فقط به همین دو ارزش تاکید دارد، ارزش علم در این سخن او تعالی است:
﴿ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ﴾
﴿ آيا كسانى كه مى دانند و كسانى كه نمى دانند يكسانند﴾
﴿ وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا ﴾
﴿ و براى هر يك [از اين دو گروه] از آنچه انجام داده اند [در جزا] مراتبى خواهد بود﴾
تشویق کودک برتر و تقدیر او راهی برای جنبش و ارزش ما است:
مسالهی علم مسالهای بسیار گسترده است. ناگزیر باید به عنوان راهی برای جنبش و قدرت خود بر آن تکیه کنیم.
صلاح الدین ایوبی وقتی با تمام اروپا رو به رو شد با جوانان علم آموختهای با آنان رو به رو شد. بنابراین سالهای درازی برای تاسیس مدرسهها گذراند. در صالحیه خیابانی به نام مدارس وجود دارد که از نتایج اعمال صلاح الدین ایوبی میباشد.
بنابراین ارزشهای زیادی برای برتری میان شان دارند. اما خداوند بزرگ در قرآن کریم دو ارزش برای برتری میان بندگانش یعنی ارزش علم و ارزش عمل را بیان میدارد.
ما در تربیت فرزندمان وقتی از فرزند برترمان تقدیر کنیم با این تشویق و دادن جایزه به او، از او میپرسیم امروز چه آموختی؟ خانوادههای فراوانی وجود دارد که در دیدار روزانه میان پدر و مادر و فرزندان سخنان مهربانان ای است امروز در مدرسه چه آموختی؟ استاد به تو چه گفت؟ امروز چه درسهایی داشتی؟ از فیزیک چه آموختی؟ اگر در خانه گفتگوی علمی وجود داشته باشد علم در خانه با ارزش میشود اما گفتگوی روزانه در بارهی غذا و نوشیدنی و اخبار جوک آمیز و بدون پرداختن به موضوعات علمی باشد کودک از علم باز میماند و بهتر است کودک زمانی در درس خود پیشرفت کند اکرام شود و تشویق بسیار مهم است.
علم، راه آرمانی پیشرفت امت و خیزش آن است:
برادران ارجمند، طبیعتا این موضوع خاتمه و خلاصهای دارد. تربیت عقلانی نیاز به جلسات فراوانی دارد تا این امت برخیزد و تنها راه پیشرفت و خیزش علم است و اگر دنیا را بخواهید باید علم بیاموزید، اگر آخرت را میخواهید باید علم داشته باشید و اگر هر دو را بخواهید باز باید علم بیاموزید و علم تنها زمانی بخشی از خود را در اختیار شما میگذارد که تمام خود را وقف آن کنید. اگر بخشی از خود را در راه علم بگذارید چیزی از علم نمییابید و تا زمانی که انسان علم بجوید عالم خواهد بود و اگر گمان کند که میداند، در واقع نادان است.آخرین سخن: طالب علم آخرت را بر دنیا ترجیح میدهد و هر دو را کسب میکند. در حالی که نادان دنیا را بر آخرت ترجیح میدهد و هر دو را از دست میدهد.