- تربیت اسلامی / تربیت فرزندان در اسلام
- /
- تربیت فرزندان در اسلام2008
سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سرورمان محمد راستین وعدهی امانتدار. خداوندا! ما را از تاریکیهای جهل به سوی روشنایی دانش و معرفت، و از لجنزار شهوتها به سوی بهشتهای تقرب و نزدیکی خود بیرون آور.
الگو از ابزارهای مؤثر در تربیت فرزندان است:
برادران گرامی، ما هنوز به موضوع تربیت اجتماعی و صلهی رحم میپردازیم.به عنوان مقدمهای گریزناپذیر باید بگویم که نخست پدر باید وظایف مربوط به صلهی رحم را بداند و چنانچه این وظایف را انجام دهد، عمل وی بزرگترین آموزش برای فرزندانش است.
ما بر این باوریم که بدون هیچ استثنایی در رأس ابزارهایی که تأثیر فراوانی دارند، الگو قرار دارد. هنگامی که فرزند، پدرش را میبیند که به مادر خود سر میزند، زود زود به دیدنش میرود و به او بسیار خدمت میکند و احترام میگذارد، این بزرگترین آموزش برای صلهی رحم برای فرزندان است. من به آموزش نظری اعتقادی ندارم، آموزش عملی رساتر است.
تفاوت بزرگی که میان اصلاحگران اجتماعی و انبیای الهی وجود دارد این است که گفتار پیامبران با کردارشان مطابقت و هماهنگی داشته و از این رو، تأثیرات معجزهآسایی داشتهاند. در حالی که هر انسانی که به تدریس و آموزش مشغول است، ممکن است در حد کمال سخن بگوید ولی خودش در آن سطح کمال نیست و وقتی فراگیرنده کشف میکند که فاصلهی زیادی بین گفتار و کردار وی هست، دعوت وی بیاثر میشود و آموزشش پایان مییابد.
از این رو، یک بار که با یکی از دعوتگران مصری – که به رحمت ایزدی پیوسته است دیدار داشتم، از ایشان خواستم که سخنی به دعوتگران بگوید. ایشان به اختصار گفتند: دعوتگر باید مواظب باشد که دعوت شونده وی را در حالتی خلاف آنچه به آن دعوت میکند، نبیند.
بنابراین اکنون که دربارهی نیکی به پدران و مادران و صلهی رحم سخن میگویم برای این است که الگو و سرمشقی باشد که پدر از آن تبعیت میکند تا آموزش فرزندانش در عالیترین سطح انجام بگیرد.
در جلسهی پیشین دربارهی حقیقت صلهی رحم صحبت کردیم.
صلهی رحم از لوازم و ضروریات ایمان به خداوند و روز قیامت است:
اینک دربارهی ثمره و میوهی صلهی رحم سخن میگوییم. اولاً پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم در روایتی که امام بخاری و مسلم روایت کردهاند، فرموده است:(( مَن كَانَ یُؤمِنُ باللهِ والیومِ الآخِرِ فلْیُكرِم ضَیْفَهُ، وَمَن كانَ یؤمنُ باللهِ والیومِ الآخِرِ فلیصل رحمه))
«هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، میهمانش را گرامی بدارد و هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد صلهی رحم خود را به جا آورد.»
عجیب است! رسول خدا صلی الله علیه و سلم این فضیلت، اطاعت و عبادت تعاملی و ارتباطی را با ایمان پیوند زده است؛ یعنی این که صلهی رحم یا ارتباط با خویشاوندان از لوازم ایمان است. پس اگر کسی را دیدید که مدعی مؤمن بودن است و صلهی رحم را به جا نمیآورد، در ایمان او شک است، چرا که رسول خدا صلی الله علیه و سلم صلهی رحم را با ایمان مرتبط ساخته است.
((.... وَمَن كانَ یؤمنُ باللهِ والیومِ الآخِرِ فلیصل رحمه، وَمَن كانَ یؤمنُ باللهِ والیومِ الآخِرِ فَلْیَقُلْ خَیْرا أَو لِیَصْمُتْ ))
«... هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، صلهی رحم به جای آورد و هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد سخن نیکو بگوید یا اینکه سکوت کند.»
(( وَمَن كانَ یؤمنُ باللهِ والیومِ الآخِرِ فلیصل رحمه ))
«و هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، صلهی رحم خود به جا آورد.»
اساس صلهی رحم، دیدار کردن و جویا شدن احوال و سپس کمک کردن و دعوت به سوی خداوند است:
در درس و جلسه گذشته برای شما بیان کردم که صلهی رحم، بر خلاف آنچه بسیاری از مردم تصور میکنند، این نیست که درب خانهی خویشاوند را بزنی در حالی که امیدواری که او را نبینید و کارت هدیهای برایش فراهم کنید. این ارتباط اخیر هیچ ربطی به صلهی رحمی که ما به آن فرمان داده شدهایم ندارد، چرا که اساس صلهی رحم، دیدار کردن و جویا شدن احوال و سپس کمک کردن و دعوت به سوی خداوند است.
صلهی رحم به این معناست که به دیدن خویشاوندانتان بروید، وضع مالی، تربیتی، علمی و اجتماعی آنها را جویا شوید، سپس به اندازهی توان خودتان به آنها کمک کنید و بعد از آن دستشان را بگیرید و به سوی خداوند بیاورید.
انسان باید از اعتماد موجود میان خویشاوندان برای هدایت آنان به سوی خدا استفاده کند:
نکتهی دقیقی در صلهی رحم وجود دارد که خداوند متعال میفرماید:﴿ وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَكَ الْأَقْرَبِینَ ﴾
( خویشاوندان نزدیك خود را ( از شرك و مخالفت با فرمان پروردگار ) بترسان.)
﴿ وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَكَ الْأَقْرَبِینَ ﴾
(خویشاوندان نزدیک خود را بترسان)
بنابراین پیامبر صلی الله علیه و سلم این عبادت مبتنی بر ارتباط و این صلهی رحم را با ایمان پیوند داده است.
از دیدگاه علمای امروز، آن ارشادات پیامبر که با ایمان مرتبط شدهاند، در عالیترین سطح هستند.
از فواید صلهی رحم:
1 ـ گشایش و زیادی روزی:
برادران، دومین ثمره و میوهی صلهی رحم گشایش و زیاد شدن روزی است.برادران دقت کنید: هر انسانی به تناسب زندگی و روابط خود داستانهای فراوانی را میشنود. افراد فراوانی را میشناسم که بالاترین درجهی صلهی رحم را دارند. به خدا سوگند، رزق و روزی آنان متمایز و فراوان است. شخصی را میشناسم و ارتباط محکمی با وی دارم. وی چند خواهر دارد. در مدرسهها به خواهران خود سر میزند، به این خواهر کمک میرساند، به دیگری که به عمل قلب نیاز دارد کمک مالی میکند و به امور خواهر سوم که شوهرش در سفر است رسیدگی میکند. این شخص به همهی خواهران متأهل خود سر میزند، در حالی که میتواند بگوید که این وظیفهی شوهران شماست. این شخص از رزق و روزی فراوانی برخوردار است.
(( یا بن آدم، أنفقْ أُنفِقْ علیك ))
((ای فرزند آدم، انفاق کن تا من بر تو انفاق کنم و به تو روزی ارزانی کنم.))
(( أنفق بلالُ ولا تخش من ذی العرش إقلالاً ))
((ای بلال، انفاق کن و از خداوند صاحب عرش ترس تنگدستی نداشته باش.))
(( من أحب أن یبسط له فی رزقه، وینسأ له فی أثره فلیصل رحمه ))
((هر کس دوست دارد که در روزیاش گشایش ایجاد شود و زندگیاش طولانی شود (اجلش به تأخیر افتد)، باید صلهی رحم به جا آورد.))
﴿ وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴾
((از روی هوی و هوس سخن نمیگوید.))
اگر صلهی رحم را به جا آورید، نبی اکرم صلی الله علیه و سلم شما را به فراوانی روزی وعده میدهد. این یک فایده بزرگ است.
2 ـ طول عمر:
اما نتیجهی دوم صلهی رحم طولانی شدن عمر است. تفسیر این مورد مشکل هست. به خدا سوگند، مردی بزرگ از علمای الجزایر به نام "عبد الحمید بن بادیس" چهل و پنج سال زندگی کرد و توانست در این مدت کم حقایق را روشن سازد و به مردم الجزایر، بُعد و جهتی دینی بدهد و در برابر فرانسه بایستد. وی که یکی از عوامل استقلال الجزایر بود، چند سال زندگی کرده است؟ 45 سال زیسته است.امام نووی کمتر از پنجاه سال زندگی کرد. امام شافعی نیز کمتر از 50 سال زیست. آیا ارزش عمر به مدت زمان آن است یا به دستاوردهای بزرگ آن؟
واضحترین مثال این است که یک فرد یک ساعت مغازهاش را باز میکند و در یک ساعت یک میلیون لیره کاسبی میکند و دیگری در تمام روز صد لیره میفروشد. وقت ارزش دارد. ما میگوییم که ارزش وقت به کیفیت و محتوای آن است. پس یک ساعت با درآمد یک میلیون لیره، هزار برابر بهتر از ده ساعت با درآمد صد لیره است.
پس اولویت این است که عمر تو با اعمال صالح پربار و غنی شود.
از این رو، یقیناً اعتقاد دارم که توانگری و ثروت به اعمال صالح و نیک، و فقر و تنگدستی به نداشتن عمل صالح است. سرورمان موسی علیه السلام وقتی گوسفندان دختران شعیب نبی را آب داد، گفت:
﴿ رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ ﴾
( پروردگارا ! من نیازمند هر آن چیزی هستم كه برایم حواله و روانه فرمایی.)
طول عمر به پرباری و غنای محتوای آن است نه به مدت زمان آن:
ما یقیناً باور داریم که هر کدام از ما اجلی دارد که لحظهای پس و پیش نمیشود؛ اما این سخن پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و سلم را چگونه تفسیر کنیم:(( من أحب أن یبسط له فی رزقه، وینسأ ـ یؤخر ـ له فی أثره ـ أی فی عمره ـ فلیصل رحمه ))
((هر کس دوست دارد که در روزیاش گشایش ایجاد شود و زندگیاش طولانی شود (اجلش به تأخیر افتد)، باید صلهی رحم به جا آورد.))
ما میگوییم: طول عمر به پربار بودن محتوا و کیفیت آن است نه به مدت زمان آن. به خدا قسم، یک بار یکی از برادران بزرگوار به من گفت: خواهرم با من تماس گرفت و گفت که شدیداً به پنج هزار لیره نیاز دارم. وی برای من قسم خورد که تنها پنج هزار لیره داشته و مسئولیتهای زیادی به عهدهاش بوده است. این مرد دچار کشمکش درونی میشود. به خواهرش میگوید: پس از یک ساعت به تو جواب میدهم. فکر کرد و حساب و کتاب نمود، در حالی که خودش نیز به پنج هزار لیره نیاز داشت. همچنین خواهرش نیز خیلی برایش مهم و ارزشمند بود و از او پنج هزار لیره برای امری ضروری درخواست کرده بود. پس از کشمکش درونی بر خودش غلبه کرده و با خواهرش تماس گرفت و پنج هزار لیره را به او داد. این شخص به من گفت: به مغازه رفتم. فردی از یکی از کشورهای عربی که کارش مربوط به بازار مواد غذایی بود، پیش من آمد و گفت: لواشک دارید؟ به او گفتم: نه به خدا. به من گفت: راهنماییام کن که کجا لواشک پیدا میشود. با یک کارگاه تماس گرفتم و گفتم که کسی هست که لواشک میخواهد. او را نزد شما میفرستم. این مرد به من گفت: شب یک پاکت به دستم رسید که در آن ده هزار لیره بود، یعنی ظاهراً آن شخص مقدار زیادی لواشک خریده بود و فروشنده خواسته بود که محبت کسی را که این مشتری را برایش فرستاده بود، جبران کند. وی به من گفت: شب در حالی که آن پنج هزار لیره را داشتم و نگران آنها بودم، به ده هزار لیره تبدیل شده بودند.همیشه، هنگامی که صلهی رحم به جا میآورید، منتظر کرم و بخشش مادی الهی باشید.
هر کس به خویشاوندان خود انفاق کند، خداوند بر روزی وی میافزاید:
برادارن گرامی، ما یک مشکل داریم و آن اینکه گاهی حدیث را میخوانیم اما مضمون دقیق آن را جدی نمیگیریم. شما وقتی بر خویشاوندان خود انفاق میکنید، خداوند بر رزق و روزی شما میافزاید.یک برادر دیگر دوستی داشت که به دستفروشی مشغول است. در یکی از مهرههای ستون فقرات خود به دیسک کمر مبتلا شده بود و پزشک به او دستور میدهد که یک ماه در بستر دراز بکشد. وی به من گفت: خرجی او را دادم. این داستان قدیمی و مربوط به ده سال پیش است. ده هزار لیره به او میدهد. وی بهبود پیدا نمیکند و دکتر به او میگوید: یک ماه دیگر باید استراحت کنی. این برادر به من گفت: ده هزار لیره دیگر به او دادم. داستانِ خیلی عجیب است. این شخص با شرکتهای خارجی کار میکند و طبق قانون، باید ارز خارجی را در بانکهای سوریه تبدیل کند. او گفت: در یک صف طولانی ایستادم تا به پیشخوان رسیدم. تماسی گرفته شد که با نرخ کشورهای مجاور به او بدهید. او اولین شخصی بود که از این بخشش استفاده میکرد. او به من گفت: چهل هزار لیره بیشتر سود کردم و پس از آنکه مبلغ را گرفتم تماس دیگری گرفته شد که این کار را متوقف کنید. به من گفت: به خدا قسم، داستانی است که شاید باور نکنید. پس از یک صف طولانی به پیشخوان رسیدم و تماسی گرفته شد که این مبلغ را به نرخ ارز کشورهای مجاور به او بدهید و آنان مبلغ را به نرخ کشورهای مجاور به من دادند. چهل هزار لیره بیشتر از نرخ جاری. پس از آنکه خواستم بروم، خانم کارمند به من گفت: تنها تو سود کردی و تماس دیگری گرفته شد که به روال سابق برگردید.
خداوند به شما نشان میدهد که اگر بیست هزار لیره به کسی بپردازید در حالی که وضع مالی شما خوب نیست و در مضیقه هستید، اما شخص دیگری هست که آب و غذا ندارد و شما خرجی او را تأمین کردید. آن شخص بیمار خویشاوند این مرد بود. یک ماه و دو ماه خرجی او را داد.
این نوع داستانها بیشمار است، از این رو رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرموده است:
(( من أحب أن یبسط له فی رزقه، وینسئ له فی أجله فلیصل رحمه ))
((هر کس دوست دارد در روزیاش گشایش ایجاد شود و زندگیاش طولانی شود (اجلش به تأخیر افتد)، باید صلهی رحم به جا آورد.))
3 ـ صلهی رحم مرگ بد و ناگوار را از شخص دفع میکند:
یک چیز دیگر: یکی از بزرگترین نتایج صلهی رحم دور کردن مرگ بد و ناگوار از شخص است. این بندهی حقیر محلی برای کار دارم. یک بار که به محل کارم میرفتم در برابر کاخ العدل جسدی دیدم که با پارچه پوشیده شده بود. به نظر میرسید که در جاده مرده بود و او را با پارچهای پوشانده بودند و منتظر پزشک قانونی بودند. به دفتر کارم رفتم و چهار، پنج یا هشت ساعت در آن نشستم. سپس از همان راه برگشتم و جسد را به همان شکل سابق دیدم. پزشک قانونی هنوز نیامده بود. یک انسان در خانهاش، میان فرزندان و عزیزانش میمیرد و دیگری ناگهان و در راه جان میدهد! ولی یک بار در تعزیهای بودم. این موقعیت را هرگز فراموش نخواهم کرد. در کنار من یک عالم بزرگ، جسور و مخلص دمشقی بود. او از تعزیه خارج شد و چند قدمی رفت. جوانی که ماشین داشت و در عین حال این عالم را نمیشناخت، به این دلیل که از اهل علم و در کسوت اهل علم بود، به وی گفت: اجازه دهید که شما را به منزل برسانم. به او گفت: خدا خیرت دهد، اگر زحمتی نیست. پس از آنکه چند قدمی از خانه تعزیه دور شد، این جوان که او را به اسم نمیشناخت، بلکه از روی قیافه و کسوت علماء میشناخت. وی را به خانهاش رساند. من دقیقاً آدرس خانهاش را میدانم. چهار طبقه بالا رفت، وارد منزل شد، عبا و عمامه را درآورد و به اتاق خواب رفت. دراز کشید و جان به جانآفرین تسلیم کرد. این انسان، اگر این جوان نیامده بود و او را از خانه تعزیه به خانهاش نرسانده بود، در راه از دنیا میرفت و به سردخانه برده میشد. اینک به تقدیر و تدبیر خداوند متعال بنگرید. در بستر خود در ظرف چند دقیقه از دنیا رفت. از خانهی تعزیه تا خانه خودش، چهار طبقه و پس از آن در را باز کرد و در رختخواب دراز کشید و جان به جان آفرین تسلیم کرد. پسر او به من گفت: شما آخرین شخصی بودید که با ایشان حرف زدید. پس از آن که من با وی نشستم، کسی با او صحبت نکرد.نیکیها از مرگهای ناخوشایند و ناگوار پیشگیری میکنند:
پس صلهی رحم از مرگ ناگوار پیشگیری میکند. یک فرد در میان خانواده و فرزندان خود با عزت و احترام میمیرد و فردی دیگر در بین راه از دنیا میرود.شخصی در هند ادعای نبوت کرد و مدعی شد که خاتم انبیاء است و این ادعا بدین معنا نبود که وی آخرین پیامبر است بلکه به معنای چیز دیگری بود و آن اینکه او پیامبر است. در آنجا بیماری آنفلوانزا خیلی شایع بود. وی گفت که چون پیامبر است، به این بیماری مبتلا نخواهد شد. اتفاقاً این شخص به این بیماری مبتلا شد و در دستشویی فوت کرد. این یک داستان مشهور است. در دستشویی مرد.
به خاطر این عمل نیک (صلهی رحم) است که در حدیثی دیگر آمده است:
(( صنائع المعروف تقی مصارع السوء ))
((«نیکیها از مرگهای بد و ناگوار پیشگیری میکنند.))
﴿ أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْیَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ ﴾
((آیا كسانی كه مرتكب گناهان و بدیها میشوند، گمان میبرند كه ما آنان را همچون كسانی به شمار میآوریم كه ایمان میآورند و كارهای پسندیده و خوب انجام میدهند و حیات و ممات و دنیا و آخرتشان یكسان میباشد؟ (اگر چنین بیندیشند) چه بد قضاوت و داوری میكنند!))
﴿أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ﴾
(آیا كسانی كه مرتكب گناهان و بدیها میشوند، گمان میبرند كه ما آنان را همچون كسانی بهشمار میآوریم كه ایمان میآورند و كارهای پسندیده و خوب انجام میدهند.)
در دنیا بهشتی است که اگر کسی وارد آن نشود، به بهشت آخرت وارد نخواهد شد:
پس:﴿ سَوَاءً مَحْیَاهُمْ ﴾
(زندگى آنان و مرگشان یكسان باشد)
﴿ وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ﴾
(هر كسی كه از مقام پروردگار خود بترسد، باغهایی(در بهشت) دارد.)
اینک توضیح:
﴿ مَحْیَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ ﴾
(زندگى آنان و مرگشان یكسان باشد)
﴿ أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْیَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ ﴾ ﴿ سَاءَ مَا یَحْكُمُونَ ﴾
(آیا كسانی كه مرتكب گناهان و بدیها میشوند، گمان میبرند كه ما آنان را همچون كسانی بهشمار میآوریم كه ایمان میآورند و كارهای پسندیده و خوب انجام میدهند، و حیات و ممات و دنیا و آخرتشان یكسان میباشد؟ (اگر چنین بیندیشند) چه بد قضاوت و داوری میكنند!)
4 ـ صلهی رحم سرزمینها را آباد و اموال را سودآور و زیاد میسازد:
این عبادت اجتماعی، یعنی صلهی رحم، سرزمینها را آباد و ثروت را زیاد میگرداند، از این رو نبی اکرم صلی الله علیه و سلم میفرماید:(( إن الله لیعمر بالقوم الدیار، ویثمر لهم الأموال، قیل: وكیف ذلك یا رسول الله ؟ قال: بصلتهم أرحامهم ))
(( خداوند به سبب قومی، سرزمین را آباد میکند و ثروتهایشان را سودآور میگرداند. گفتند: ای پیامبر خدا، چگونه چنین چیزی ممکن است؟ فرمود: با صلهی رحم و پیوند با خویشاوندان))
5 ـ صلهی رحم گناهان را میبخشد و کفارهی خطاهاست:
این پیوند و این صلهی رحم باعث بخشایش گناهان و گذشتن از خطاها میشود:(( أتى النبی صلى الله علیه وسلم رجل فقال: یا رسول الله أذنبت ذنباً كبیراً فهل لی من توبة ؟ فقال له رسول الله صلى الله علیه وسلم: ألك والدان ؟ قال: لا، قال: ألك خالة ؟ ))
((مردی نزد رسول خدا آمد و گفت: من مرتکب گناهان فراوانی شدهام، آیا میتوانم توبه کنم؟ رسول خدا به او فرمود: آیا پدر و مادرت در قید حیات هستند؟ گفت: نه. ایشان فرمود: آیا خالهای داری؟))
(( ألك والدان؟ قال: لا، قال: ألك خالة؟ نعم، قال: فبرها ))
((آیا پدر و مادر داری؟ گفت: نه. فرمود: آیا خالهای داری؟ گفت: آری. ایشان به او فرمود: به خالهات نیکی کن.))
6 ـ صلهی رحم حساب و بازخواست روز قیامت را آسان و فرد را وارد بهشت میکند:
از دیگر ثمرهها و فواید صلهی رحم این است که حساب و کتاب روز قیامت را آسان و انسان را وارد بهشت میکند. از ابوهریره روایت شده است که رسول خدا فرمود:(( ثلاث من كن فیه حاسبه الله حساباً یسیراً وأدخله الجنة برحمته. قال: ما هن یا رسول الله ؟ بأبی أنت وأمی. قال: تعطی من حرمك، وتصل من قطعك، وتعفو عمن ظلمك. قال: فإذا فعلت هذا یدخلك الله الجنة ))
((سه خصلت است که اگر در کسی باشد، خداوند حساب آسانی از او میکشد و او را با رحمت خود وارد بهشت میگرداند. گفته شد که ای رسول خدا، این سه خصلت کدامند؟ فرمود: این سه خصلت عبارتند از اینکه به کسی که تو را محروم ساخته بدهی و با کسی که رابطهاش را با تو قطع کرده است، رابطه برقرار کنی و صلهی رحم به جا آوری و کسی را که به تو ظلم کرده است، ببخشی.))
انسان میبایست این عبادت ارتباطی را تشویق کند و آن را به واقعیت تبدیل نماید:
بنابراین، برادران گرامی، از جمله احادیثی که کمر را میشکند، حدیث ذیل است:(( لا یَدْخُلُ الجنةَ قاطِع رحم ))
«کسی که با خویشاوندان قطع رابطه کرده، وارد بهشت نمیشود.»
نبی اکرم صلی الله علیه و سلم میفرماید: ای علی!
(( فَوَ اللَّهِ لَأَنْ یُهْدَى بِكَ رَجُلٌ وَاحِدٌ خَیْرٌ لَكَ مِنْ حُمْرِ النَّعَمِ ))
((به خدا سوگند، اگر یک انسان به وسیلهی تو هدایت شود از ثروت فراوان برای تو بهتر است.))
و در روایت دیگری چنین آمده است:
(( خیر له مما طلعت علیه الشمس ))
((برای او بهتر است از تمام آنچه که خورشید بر آن تابیده است.))
(( خیر لك من الدنیا وما فیها ))
((برای تو از دنیا و هرچه در آن است، بهتر است.))
7 ـ صلهی رحم فرد را به بالاترین درجات در روز قیامت میرساند:
از جمله ثمرههای این عبادت اجتماعی عالی آن است که صلهی رحم شخص را در روز قیامت به درجات بالا میرساند. از رسول خدا صلی الله علیه و سلم روایت شده که فرمود:(( ألا أدلكم على ما یرفع الله به الدرجات ؟ قالوا: نعم یا رسول الله. قال: تحلم عن من جهل علیك، وتعفو عمن ظلمك، وتعطی من حرمك، وتصل من قطعك))
((آیا شما را راهنمائی کنم به سوی آنچه که درجات را بالا میبرد؟ گفتند: آری ای پیامبر خدا. فرمود: نخست آنکه در برابر کسی که نسبت به تو نادانی کرد، بردبار باشی و دوم اینکه از کسی که بر تو ظلم و ستم کرد، بگذری و سوم اینکه و به کسی که از دادن چیزی به تو خود داری کرد بخشش کنی و چهارم اینکه با کسی که با تو قطع رابطه کرد ارتباط برقرار کنی.))
مقابله به مثل در حساب و برنامهی مؤمن جایی ندارد:
ولی ناگزیریم که یک توضیح خیلی دقیق بدهیم که اساس آن روایت ذیل از رسول خداست که میفرماید:(( لیس الواصلُ بالمكافئ ))
((به جا آورندهی صلهی رحم آن کس نیست که در مقابل دیدار خویشاوندان از او، به دیدن آنان برود.))
(( لیس الواصلُ بالمكافئ، ولكن الواصلُ مَنْ إِذا قَطَعَتْ رَحِمُهُ وَصَلَهَا ))
((بهجا آورندهی صلهی رحم آن کس نیست که در مقابل دیدار خویشاوندان از او، به دیدن آنها میرود اما بهجا آورندهی صلهی رحم کسی است که وقتی خویشاوندان با او قطع رابطه میکنند او با آنان رابطه بر قرار مینماید.))
از نشانهها و دلائل اخلاص این است که ترس و خشیت تو از خداوند در خانهات و در برابر مردم یکی باشد و فرقی نکند:
حدیث بسیار دقیقی وجود دارد که رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرموده است:(( أَمَرَنِی رَبِّی بِتِسْع ؛ خَشْیَةِ الله فی السِّرِّ والعلانیة ))
((خداوند مرا به هفت چیز فرمان داد؛ یکی خشیت و ترس از خدا در آشکار و نهان است.))
(( خَشْیَةِ الله فی السِّرِّ والعلانیة ))
((ترس از خدا در آشکار و نهان))
(( خَشْیَةِ الله فی السِّرِّ والعلانیة ))
((ترس از خدا در آشکار و نهان))
﴿ إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُوراً ﴾
(ما شما را تنها به خاطر ذات خدا خوراك میدهیم و از شما پاداش و سپاسگزاری نمیخواهیم.)
انسان باید هم به هنگام خشم و هم به هنگام رضایت و خشنودی، واقعنگر باشد:
اینک میگوییم:(( وكلمة العدل فی الغضب والرضا ))
((گفتن سخن عادلانه در وقت خشم و در وقت خشنودی))
(( وكلمة العدل فی الغضب والرضا ))
((گفتن سخن عادلانه در وقت خشم و در وقت خشنودی))
(( وكلمة العدل فی الغضب والرضا ))
((گفتن سخن عادلانه در وقت خشم و در وقت خشنودی))
(( القصد ـ أن تقصد الله ـ فی الفقر والغنى ))
((میانه روی آن است که هم به وقت تنگدستی و هم زمان توانگری خدا را در نظر داشته باشی.))
دوستی به من گفت: به خدا قسم، در استانبول هنگام ظهر تنها یک صف نمازگزار هست، اما هنگام زلزله هم مسجد پر است هم صحن مسجد و در پیادهرو و وسط خیابان نماز برپا میشود. البته بعد از زلزله!
(( والقصد فی الفقر والغنى ))
((و میانه روی به هنگام فقر و ثروتمندی))
انسان مؤمن باید کسی را که به او بدی کرده است، ببخشد:
مهم آن است که:(( وأن أَصِلَ مَنْ قَطَعَنِی ))
((با کسی ارتباط برقرار کنم که از من بریده است.))
(( وأن أَصِلَ مَنْ قَطَعَنِی ))
((با کسی ارتباط برقرار کنم که از من بریده است.))
الآن همهی مردم جهان به شما میگویند که مقابله به مثل فضیلتی برای شما نیست، اما رسول اکرم فرموده است:
(( أَمَرَنِی رَبِّی بِتِسْع: خَشْیَةِ الله فی السِّرِّ والعلانیة، وكلمة العدل فی الغضب والرضى، والقصد فی الفقر والغنى، وأن أَصِلَ مَنْ قَطَعَنِی، وأعطی مَنْ حَرَمَنِی، وأعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنِی ))
((پروردگارم مرا به هفت چیز فرمان داد: ترس از خدا در آشکار و نهان، گفتن سخن عادلانه و بر حق در هنگام خشم و هنگام خشنودی، میانهروی در هنگام تنگدستی و توانگری، برقراری ارتباط با کسی که از من بریده است، بخشش به کسی که محرومم ساخته است و بخشیدن کسی که بر من ستم روا داشته است.))
(( قال: ما تظنونی أنی فاعل بكم ؟ قالوا: أخ كریم وابن أخ كریم قال: اذهبوا فأنتم الطلقاء )) ((گفت: گمان میکنید که با شما چکار خواهم کرد؟ گفتند: تو برادری بزرگوار و برادرزادهای بزرگوار هستی. پیغمبر فرمود: بروید که آزاد هستید.))
(( وأعطی مَنْ حَرَمَنِی، وأعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنِی ))
((به کسی که چیزی را از من دریغ داشته است، ببخشم و از کسی که به من ستم کرده است، درگذرم.))
گاهی نیز خداوند متعال یکی از این محرومشدگان را گرامی میدارد و او را ثروتمند میگرداند. مؤمن کسی است که با برداری که او را محروم ساخته، ارتباط برقرار کند.
(( وأعطی مَنْ حَرَمَنِی ))
((و به کسی که محرومم ساخته ببخشم))
(( وأن یكون صَمْتی فِكْرا، ونُطْقِی ذِكْرا، ونظری عبرة ))
((اینکه سکوتم تفکر، سخنم ذکر و نگریستنم عبرت باشد.))
(( أَمَرَنِی رَبِّی بِتِسْع: خَشْیَةِ الله فی السِّرِّ والعلانیة، وكلمة العدل فی الغضب والرضى، والقصد فی الفقر والغنى، وأن أَصِلَ مَنْ قَطَعَنِی، وأعطی مَنْ حَرَمَنِی، وأعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنِی، وأن یكون صَمْتی فِكْرا، ونُطْقِی ذِكْرا، ونظری عبرة ))
((پروردگارم مرا به هفت چیز فرمان داد: ترس از خدا در آشکار و نهان، گفتن سخن عادلانه و برحق در هنگام خشم و هنگام خشنودی، میانهروی در هنگام تنگدستی و توانگری، برقراری ارتباط با کسی که از من بریده است، بخشش به کسی که محرومم ساخته است، بخشیدن کسی که بر من ستم روا داشته است و مرا فرمان داده که سکوتم تفکر، سخنم ذکر و نگریستنم عبرت باشد.))
دفع مفاسد بر جلب منافع مقدم است:
اما در مورد صلهی رحم یک نکته نیز وجود دارد و آن اینکه مثلاً شخص خاله و دخترخالههایی دارد، اما دخترخالهها و دختران دایی او بیقید و بند هستند. این شخص به دیدن خالهاش میرود و با دختران خالهاش که لباس نامناسب به تن دارند، مینشیند و میگوید و میخندد و در نتیجه از صلهی رحم خوشش میآید. ما به این شخص میگوییم که خیری را که شر بر آن میچربد، رها کن. دفع مفاسد بر جلب منافع مقدم است و چنین صلهی رحمی جایز نیست؛ زیرا دخترخالهها و دخترعموهای شما نامحرم هستند و چنانچه صلهی رحمی صورت بگیرد با اختلاط و نگاه کردن همراه است و با این صلهی رحم چیزی آغاز میشود که مایهی خشنودی خداوند نیست. بنابراین خیری را که شرّ و بدی بر آن غلبه دارد، رها کن، چرا که دفع مفاسد بر جلب منافع مقدم است. این نکته گریزناپذیر است. پس چکار کنم؟ به در خانه میروم و میگویم خاله خانه است؟ من عجله دارم آیا کاری هست؟ یا اینکه تماس تلفنی میگیرم و میگویم که اگر کاری هست من در خدمتم. همچنین میتوانید خیلی سریع به دیدن خالهی خود بروید بدون آنکه وارد خانه بشوید. از این رو، باید صلهی رحم را به گونهای به جای آورید که در معصیت نیفتید. این ملاحظه را باید مدنظر قرار داد. یک بار دیگر میگویم: کار خیری را که شرّ و بدی بر آن غلبه دارد، رها کن زیرا دفع مفاسد مقدم بر جلب منافع است.