- تربیت اسلامی / تربیت فرزندان در اسلام
- /
- تربیت فرزندان در اسلام2008
خداوند جهانیان را سپاس میگوییم و بر سیدنا محمد راستین وعدهی امانتدار درود میفرستیم. بار خداوندا ما را از تاریکیهای جهل و گمان به سوی نور شناخت و دانش و از گل و لای شهوتها به سوی باغهای بهشت تقرب بیرون ببر.
برادران گرامی، با درس سیزدهم از دروس تربیت فرزندان در اسلام و همچنان با موضوع تربیت عقلانی در خدمت شما هستیم.
علم ارزش والایی دارد که مسلمانان را در سطح بالایی قرار میدهد
پیش از هر چیزی: آیاتی که در بردارندهی تفکر، عقل و علم در قرآن کریم است نزدیک به هزار آیه میشود؛ زیرا خداوند انسان را به نیروی درک گرامی داشته است و هنگامی که در پی حقیقت است نیاز والای خود را مورد تاکید قرار میدهد و به انسانیت خود صحه میگذارد و با اینکه درس به تربیت و تربیت فرزندان در اسلام میپردازد گاهی نیز به بزرگان و به پدران میپردازد تا ارزش علم را بدانند.
گروه بسیار بزرگی از مسلمانان علم را بیفایده میدانند و به قول آنان نان آور نیست بنابراین فرزندنشان را نادان بار میآورند. همه میدانید که انسانی که هیچ مدرکی ندارد در هیچ کارگاهی حقوقش بیشتر از هفت هزار نیست در حالی که افراد دارای مدرک عالی و متخصص درآمدی بالاتر از دویست هزار دارند. تا کی مسلمانان را به عنوان خدمتکار ببینیم؟ تا کی تایپیست، یک کارمند ساده باشد که از فقر مینالد. این یک مشکل بزرگ است. ثروت پایهی زندگی است.
شما وقتی سطح علمی والایی برای فرزندتان مهیا میکنید در حقیقت جماعت مسلمانان را ارج نهاده و به سطح والایی میرسانی.
معیار قرآن کریم برای برتری دادن میان انسانها علم و عمل است:
گاهی ناگزیر بایست ارزش علم را روشن سازیم. اولا آنچه در قرآن و سنت متفق علیه است این است که ارزشهایی که مردم معیار برتری میان خود میدانند، ارزشهایی است که هرگز قرآن آن را به رسمیت نشناخته است. ارزش ثروت، هوش و زیبایی را به رسمیت نمیشناسد. قرآن کریم به دو ارزش بها داده است که سومی ندارند. بر ارزش علم تاکید کرده و فرموده است:
﴿ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ﴾.
(آيا كسانى كه مى دانند و كسانى كه نمى دانند يكسانند)
و فرموده است:
﴿ يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ ﴾.
(خدا [رتبهی] كسانى از شما را كه ایمان آورده و كسانى را كه دانشمندند [بر حسب] درجات بلند میگرداند)
پس بالاترین مرتبه نزد خداوند مرتبهی علم است. البته آیه ای که جالب توجه است:
﴿ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيماً ﴾.
(و آنچه را نمى دانستى به تو آموخت و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود)
خداوند بزرگی که میگوید اگر عالم باشید لطف او بر شما فراوان است،
﴿ و آنچه را نمى دانستى به تو آموخت و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود ﴾.
انواع علم:
برادران گرامی، این میطلبد که بر سر در ورودی یکی از قدیمی ترین دبیرستانهای دمشق تابلویی بنویسند: درجهی علم بالاترین درجه است.
چیزی که امیدوارم روشن باشد این است که علمی به کسب درآمد مربوط میشود و این علم در حد همان شغل است و فراتر نمیرود و نیز علمی وجود دارد که مربوط به حلال و حرام است و این علم در اصل عبادت است. علم به خلق خدا در اصل به صلاح دنیا است و علم به امر خداوند است که اصل عبادی است و علمی به خود او است، علمی است که خداوند در قرآن منظور داشته است و پیامبر نیز در سنت به آن سفارش نموده است.
برخی از دانشها لذت بخش اما بیسود است. کسی که حس ادبی دارد وقتی قصیده ای از الیاذ و اودیسهی هومر میخواند از آن لذت میبرد. یک قصیدهی بسیار طولانی که از خدایان و باورهای انسان گذشته و مشکلات وی سخن گفته است. پس علمی نیز وجود دارد که لذت بخش است اما سودی ندارد.
تخصصی نیز وجود دارد که درآمد فراوانی برای صاحبش میآورد. این علم لذت بخش و سودآور است. اما اگر خداوند و برنامهی او را بشناسید و به او تقرب جستید این علم هم لذتبخش است و هم سودمند و هم خوشبختی میآورد.
نادانی اولین دشمن امت اسلام است:
بنابراین سخن زیبایی که امام علی کرم الله وجهه گفته است: ای فرزندم علم بهتر از مال است؛ زیرا علم نگهبان توست درحالی که تو نگهبان مال هستی. مال با انفاق کم میشود اما علم با انفاق فراوان میگردد.
نیمهی شب در اتاق شخصی ثروتمندی که به ایتالیا رفته بود؛ زده شد. درب را باز کرد. مرتکب زنا شد. و وقتی بیدار شد کلماتی را روی آینه دید: به باشگاه ایدزیها خوش آمدی. او در جا خودکشی کرد. نادانی که خود را زرنگ میدانست اما این زرنگی تاوان سختی به دنبال داشت.
یعنی اگر دقیق بنگرید هیچ مشکلی از زمان آدم تا قیامت وجود ندارد مگر به خاطر تجاوز از آموزههای خالق و آفریدگار. اگر مشکلات را تک تک حل کنید متوجه میشوید به خاطر بیتوجهی به آموزههای الهی بوده و تجاوز از آموزههای الهی تنها به دلیل نادانی و نادانی سرسخت ترین دشمن انسان است.
به خدا سوگند، برادران، ما در فرهنگ معاصر با دشمنان سنتی استعمار و صهیونیست انس گرفته ایم درحالی که اولین دشمن اسلام نادانی است. نادان با خودش کاری میکند که دشمن نمیتواند با وی بکند.
اکنون اگر مشکلات زناشویی را بررسی کنید بدون استثنا تمام مشکلات به دلیل نادانی شوهر یا همسر و یا هر دو میباشد.
(( مَا تَوَادَّ اثْنَانِ فَفُرِّقَ بَيْنَهُمَا إِلَّا بِذَنْبٍ يُحْدِثُهُ أَحَدُهُمَا )).
((هیچ دو نفری با هم محبت نکردند و میان آنان جدایی افکنده نمیشود مگر به خاطر گناهی که از یکی از آن دو سر زده باشد.))
از خود بپرسید آیا تا به حال شده مشکلی برایتان پیش بیاید و دلیلی غیر از بیتوجهی به احکام شرعی داشته باشد؟ مثلا شما رسید نگرفته اید. خداوند به شما فرموده است:
﴿ فَاكْتُبُوهُ ﴾.
(پس آن را بنویسید)
مطمئن هستید، ناگهان در اثر رویدادی میمیرد، پسر اعتراف نکرده که یک میلیون برایتان بدهی ایجاد کرده است. درد آور است. پشیمان هستید. خداوند فرموده است:
﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ ﴾
(اى كسانى كه ايمان آورده ايد، هر گاه به وامى با سررسيدى معين، با يكديگر معامله كرديد، آن را بنويسيد. و بايد نويسنده اى (صورت معامله را) بر اساس عدالت، ميان شما بنويسد.)
هر مشکلی برای انسان پیش میآید به دلیل تجاوز از آموزههای آفریدگار است:
برای انسان پیش میآید به دلیل تجاوز از آموزههای آفریدگار است:
اگر شخصی وقت و عمر طولانی داشته باشد تحلیل کند هر مشکلی به طور کلی در جهان به دلیل خروج انسان از آموزههای آفریدگار است. و هر بیتوجهی به آموزههای آفریدگار به دلیل نادانی است و نادانی سرسخت ترین دشمن انسان است. نادان با خود کاری میکند که دشمن وی نمیتواند با او بکند و آیا عذابی بالاتر از این هست که انسان تا ابد در آتش بسوزد؟
﴿ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴾.
(و گويند اگر شنيده [و پذيرفته] بوديم يا تعقل كرده بوديم در [ميان] دوزخيان نبوديم)
برادر گرامی، آیا خودت را دوست نداری؟ آیا سلامتیات را دوست نداری؟ آیا خوشبختی خود را دوست نداری؟ آیا سلامتی بدن و کمال آن را دوست نداری؟ آیا جاودانگی خود را دوست نداری؟ علم بجوی و به اطرافیانت علم بیاموز و نزدیک ترین افراد به تو فرزندان تو اند.
کسی که علم بجوید وقت خود را سرمایه گذاری کرده و آن را مصرف ننموده است:
مردم زیادی را میبینم که میگویند اگر فرزندشان در سن و سال پایین شروع به کار کند برای خود کسی میشود. ناگزیر باید برای خود و فرزندانتان دانش بجویید.
آیهی اول: ﴿آيا كسانى كه مى دانند و كسانى كه نمى دانند يكسانند﴾ تا آنجا که گفته شده: عالم بزرگسال است هر چند که خردسال باشد و نادان خردسال است هر چند که پیر باشد.
گاهی در مؤسسات و در شرکتها جوانی را میبینید که در بیست و پنج سالگی، بیست و سه و بیست و هشت سالگی مدرک عالی دارد و افراد هفتاد ساله و شصت و چهل و پنج ساله زیر دست او کار میکنند. همه بزرگسال اند اما علم ندارند. به نظر من این دین، دین علم و دانش است. دلیل آن هم این است که اولین واژه در اولین آیه نازل شده در اولین سوره:
﴿ اقْرَأْ ﴾.
(بخوان)
بیاموزید، یک نکتهی بسیار دقیق وجود دارد: وقتی علم میآموزید وقتتان را مصرف نکردهاید بلکه آن را سرمایه گذاری کرده اید؛ زیرا علم آموزی برای شما موفقیتهای زیادی در زندگی ضمانت میکند.
کسی که مقامش والا و مشهور شود ولی ایمان نداشته باشد ناگهان فرو میپاشد:
بنابراین: به نظر من پدری که به آموزش فرزندانش بیتوجهی کند، به آموزش تحصیلی و دینی و اخلاقی آنان توجه نکرده است. گاهی پدر تلاش میکند فرزندش فقط یک مدرک بگیرد. نماز خوانده، خیر، خداوند را میشناسد، خیر، مهم این است که مدرکی بگیرد و وارد دانشکدهی پزشکی شود. این اشتباه بزرگی است. وقتی انسان خداوند را نشناسد مرتکب اشتباهات فاحشی میشود. این اشتباهات آشکار گاهی دنیایش را پیش از آخرت نابود میکند.
و بار دیگر: هر مشکلی برای انسان پیش میآید به دلیل نادانی او در اطاعت از خداوند است.
برادران، وقتی خداوند میفرماید:
﴿ لَا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلَادِ ﴾.
(مبادا رفت و آمد [و جنب و جوش] كافران در شهرها تو را دستخوش فريب كند)
اگر مقام انسان والا باشد و مشهور گردد اما پایبند به اوامر الهی نباشد یعنی پروردگارش را نشناسد تا به او ایمان آورد پیامد این مقام والا فروپاشی زودهنگام خواهد بوى.
همیشه نمودار مؤمن نموداری صعودی است. مرگ در این خط یک نقطه است و این سیر صعودی بعد از مرگ نیز ادامه دارد در حالی که اگر در دنیا تنها با اموال خود یا مقام خود بدرخشد و رشد صعودی سریعی داشته باشد سقوط بسیار تلخی خواهد داشت بنابراین مهم این است که ادامه داشته باشید.
بخشش الهی، همیشگی است در دنیا آغاز شده و تا ابد ادامه دارد:
به همین مناسبت: بخشش الهی، همیشگی است در دنیا آغاز شده و تا ابد ادامه دارد و سزاوار لطف الهی نیست که بخشش او به شما تا زمان مرگ باشد.
ای برادران، بنابراین:
﴿ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ ﴾.
(کالای دنیا اندک است)
اکنون بیشتر مردم فقط دنیا برایشان مهم است. ایمان میآورد، خیر، خدا را میشناسد، خیر، درآمدش حلال است، خیر، شکوه خود را بر آوار دیگران برپا نموده است. ثروت خود را از فقر دیگران بدست آورده است. نیروی خود را بر ناتوانیهای آنان استوار ساخته است. ایمان، بیایمان، متجاوز، بیگناه، مهم این است که به ثروتی برسید که زندگی تان را آرام نماید. این همان چیزی است که شاعر به خاطر آن به زندان افتاد آن هم با یک بیت که سروده بود:
دع المكارم لا ترحل لبغيتها واقعد فإنك أنت الطاعم الكاسي
خوبیها را رها کن و به خاطر آن کوچ مکن و بنشین که تو غذا دهندهی لباس پوشانندهای.
* * *
کسی که دانش جوید سالم مانده و در دنیا و آخرت خوشبخت میشود:
برادران، اکنون یک نکتهی مهم: اگر دنیا را میخواهید باید علم بجویید. کسانی که جهان پیرامون خود را اداره میکنند چه کسانی هستند؟ کارشناسان، هر تصمیمی را با مشورت با آنان میگیرند. در نهایت علما و دانشمندان بر جهان حکم میرانند. کسانی که کارشناس تصمیم گیرندگان اند. پس اگر دنیا را میخواهید باید دانش بجویید. اگر آخرت را میخواهید باید دانش بجویید و اگر هر دو را میخواهید نیز باید دانش بجویید. زمانی بخشی از علم را به دست میآورید که تمام خود را برایش وقف کنید ولی اگر بخشی از خود را صرف آن کنید چیزی از علم نصیب شما نمیشود.
یک بار شخصی از مشکلی بسیار خطرناک یعنی خیانت زناشویی در خانه اش به من شکایت نمود. گریست و من از او پرسیدم با چه کسی؟ گفت: با همسایه ام. چگونه با همسایه آشنا شد؟ گفت: همسایه ام در خانه به دیدن من آمد. به همسرم گفتم: بیا با ما بنشین. او مانند برادر تو است. از همین جا مشکل آغاز شد. به او گفتم: اگر به جلسات علمی حضور مییافتی و میدانستی که اختلاط مرد و زن حرام است به این مشکل دچار نمیشدی.
دقت کنید هر مشکلی در جامعه اتفاق میافتد به دلیل بیتوجهی و مخالفت با آموزههای خالق است. این كار خلاف به دلیل نادانی است. وقتی در جلسات درس حضور یابید، بد و باید و نبایدها، جایز و ناجایز، درست و نادرست و حلال و حرام، بد و خوب، زیبا و زشت را یاد بگیرید، اولین میوهی اش این است که سالم میمانید و خوشبخت میشوید.
بنابراین دانشگاه دمشق یک شعار دارد، زیر شعار نوشته شده است:
﴿ وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً ﴾.
(بگو پروردگارا علم مرا بیفزای)
کسی که خداوند را بشناسد همه چیز را شناخته است:
این آیه را فراموش نمیکنم که دل هر مسلمانی باید با آن به تپش در آید،
﴿و آنچه را نمى دانستى به تو آموخت و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود﴾، حتی وقتی خداوند بزرگ میفرماید:
﴿ الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَاباً وَخَيْرٌ أَمَلاً ﴾.
(مال و پسران زيور زندگى دنيايند و نيكيهاى ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر اميد [نيز] بهتر است)
یکی از علما گفته است: ﴿ نيكيهاى ماندگار ﴾ ، منظور سبحان الله، و الحمد لله، و لا إله الله ، و الله اكبر میباشد یعنی وقتی او را تسبیح گفتید، تکبیر و ستایش و توحید او را گفتید] او را شناخته اید. وقتی او را شناختید همه چیز را شناخته اید. اگر او را نشناختید همه چیز را از دست داده اید و خداوند از همه چیز باید برایتان مهم تر باشد.
آیهی اول: ﴿ آيا كسانى كه مى دانند و كسانى كه نمى دانند يكسانند ﴾ ، تنها ارزشی که قرآن برای برتری میان آفریدگان خدا به کار برده، ارزش علم است.
آیه دوم: ﴿ خدا [رتبه] كسانى از شما را كه گرويده و كسانى را كه دانشمندند [بر حسب] درجات بلند گرداند ﴾ ، این آیهی دومی است که تـأکید دارد اولین ارزش ملاک فضل و برتری میان مردم، ارزش علم است.
ما ارزش دومی هم داریم، پایهی برتری که همان عمل است، خداوند میفرماید:
﴿ وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا ﴾.
(و براى هر يك [از اين دو گروه] از آنچه انجام داده اند [در جزا] مراتبى خواهد بود)
علم یعنی عمل و هر کسی که بیاموزد علمش حجتی بر علیه او میشود:
پیش از هر چیزی: امکان ندارد علم در اسلام به خودی خود مقصود و هدف باشد. علم چیزی است که به آن عمل شود. اگر به آن عمل نشود نادانی بهتر از آن است. کسی که علم فرا گیرد این علم حجتی بر علیه او و نه به سود او است.
بنابراین گفتهاند:
وعالم بعلمه لم يعملن معذب من قبل عباد الوثن
عالمی که به علم خود عمل نکند پیش از بت پرستان شكنجه میشود
* * *
معنای اين سخن خداوند چیست:
﴿ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ ﴾.
(نه [راه] مغضوبان و نه [راه] گمراهان)
﴿ نه [راه] غضب شدگان ﴾ کسانی که شناختند و گمراه شدند. گمراهان کسانی اند که نشناخته گمراه شدند. برخی از انسانها با این که میدانند گمراه میشوند و برخی با ندانستن گمراه میگردند.
برادران، در این حدیث دقت کنید، شما از مکان دوری آمده اید، سختی سوار شدن بر چندین خودرو و شلوغیها را تحمل کرده اید. برای حضور در این کلاس درس یک یا دو ساعت وقت گذاشته اید. رسول الله علیه الصلاة والسلام میفرماید:
(( وَمَن سلكَ طريقا يَلْتَمِسُ فيه عِلْما سَهَّلَ اللهُ لهُ بِهِ طريقا إِلى الجنَّةِ )).
((کسی که راهی را بپیماید و در آن علمی بیاموزد خداوند با آن راهی از راههای بهشت را برایش هموار میسازد))
یعنی شما در خانه نشسته و راحت هستید و مبل نرمی دارید. همسر و فرزندانتان کنار شما هستند. همهی نیازهای شما تامین است. شما از این مکان آرامش بخش بلند میشوید، لباس میپوشید، سوار خودرو میشوید و به مسجد میرسید و بر روی زمین مینشینید. پذیرایی هم در کار نیست. درس پایان مییابد. ساعت دو هم میآیید. تقریبا سه ساعت در راه خدا طول میکشد. این وقتی که در طلب علم صرف میکنید در حقیقت مصرف نشده است بلکه سرمایه گذاری کرده اید یعنی اگر حرامی را ترک کرده اید نجات یافته اید و اگر کار نیکی کرده اید رستگار شده و موفق گشته اید. بنابراین:
(( وَمَن سلكَ طريقا يَلْتَمِسُ فيه عِلْما سَهَّلَ اللهُ لهُ بِهِ طريقا إِلى الجنَّةِ )).
((کسی که راهی را بپیماید و در آن علمی بیاموزد خداوند با آن راهی از راههای بهشت را برایش هموار میسازد))
کسی که به علم خود عمل نکند نادانی برایش سزاوارتر است:
شما معانی محدود مادی را بنگرید. انسانی وارد دانشکدهی پزشکی میشود. هفت سال رنج میکشد. اساتيد در امتحانات سختگیری میكننى. به دانشجویان تکالیف سختی میدهند. یعنی هفت سال رنج با استادان، مدرسان، نوشتن تز، امتحانات شفاهی، کتبی و رسیدن به مدرک پزشکی و ادامه دادن درس و رسیدن به مدرک عالی و گشودن یک مطب و درآمد فراوانز این درآمد فراوان به معنای مادی است. خانه ای آرام و خودرویی راحت و مقام اجتماعی مسرت بخش برای خود فراهم کرد. اکنون هر وقت از جلوی دانشگاه رد میشود از آن سپاسگزاری میکند که او را از انسانی عادی به انسانی والا مقام در جامعه تبدیل کرده است.
ای مؤمن وقتی دانش میجویی و حلال، حرام را میشناسی، فرزندانت را خوب تربیت میکنی، آنان را با پیروی از خداوند میپرورانی و خنکای چشم تو میشوند این اوقات طولانی را که برای شناخت خداوند گذرانده ای را میستایی.
یعنی هیچ علمی برای ذاتش نیست. علم فقط برای علم در اسلام وارد نیست. علم آن است که به آن عمل شود و اگر عمل نشود نادانی از آن بهتر است. پیامبر عليه الصلاة والسلام میفرماید:
(( الدُّنيا مَلعْونَةٌ )).
((دنیا نفرین شده است))
بهترین مکانها نزد خداوند مساجد و بدترین مکانها نزد او بازارها هستند:
باری حدیثی را بیان نمودم:
(( أحب البلاد إلى الله مساجدها و أبغض البلاد إلى الله أسواقها ))
((بهترین مکانها نزد خداوند مساجد و بدترین مکانها نزد او بازارها هستند)).
زیرا مسجد شما را به خداوند، آخرت، دانشجویی، توبه، طاعت و خوشبختی نزدیک میسازد و بازارها کالاهایی زیبا، گران اند درحالی که درآمد شما اندک است. من این مثال را به شوخی میگفتم برادران: شخصی با همسرش به مسجد میآید و زن حقوق زن را میشنود و بیشتر به اطاعت از شوهرش میپردازد و شوهر نیز او را دوست دارد و مرىد حقوق زن را میشنود و به او بیشتر بها میدهد و دوستش میدارد بنابراین آمدن به مسجد باعث استحکام روابط زناشویی میشود ولی وقتی با او به بازار میرود نیازهای بیش از درآمدش از او میخواهد که منجر به دعوا و کشمکش میشود.
(( أحب البلاد إلى الله مساجدها و أبغض البلاد إلى الله أسواقها )).
((بهترین مکانها نزد خداوند مساجد و بدترین مکانها نزد او بازارها هستند))
بنابراین:
(( الدُّنيا مَلعْونَةٌ، مَلْعُون ما فيها، إِلا ذكرُ الله، وما والاهُ )).
((دنیا نفرین شده است، هر چه در آن است به جز یاد خداوند و امور مربوط به آن نیز نفرین شده است))
معنای نفرین شده یعنی اینکه شما را از خداوند و راه بهشت دور میکند.
دو گلچین از سیرهی پیامبر کریم:
دو گلچین زیبا از سیرهی پیامبر:
پیامبر صلی الله عليه وسلم جوانی را دید که در زمان کار، فقط به عبادت مشغول است. از او پرسید: چه کسی به تو غذا میدهد؟ گفت: برادرم، ایشان فرمود: برادر تو از تو بیشتر عبادت میکند. کسی که کار میکند عبادت بیشتری میکند. کسی که دست بالا باشد سربار کسی دیگر نیست و دریوزگی نمیکند.
(( ولا فتح عبد بابَ مسألة ، إلا فتح الله عليه بها باب فقر )).
((به محض اینکه بنده ای درب گدایی بگشاید خداوند درب بینوایی را به روی او باز میکند))
و اکنون صحنه ای دیگر، دو شریک، یکی طالب علم و دیگری کارگر که از کم کاری دوست خود به پیامبر شکایت کرد. در نگاه اول پیامبر فرمود: برادرت از تو که کار میکنی، بیشتر عبادت میکند. از طرف دیگر کسی که خرج تو را میدهد از تو عابد تر است. حالت دومی چیزی دیگر است. گفت: شاید تو از او کسب درآمد کنی. موضوع فرق میکند. حکم متفاوت است. 180 درجه تفاوت دارد. اولی عابد بود. که برای خودش عبادت میکرد. اما دومی دانش میجست و برای دیگران علم میاندوخت. پیامبر به شریک وی اطمینان داد که یکی از دلایل رواج شراکت و پیشرفت آن این است که تو به شریک خود اجازهی دانش اندوزی داده ای شاید تو به وسیلهی علم او درآمد کسب کنی.
تفاوت است بین این که انسان بمیرد ومردم راحت شوند و یا بمیرد و مردم غمناک شوند:
مؤمن خداشناس اگر بمیرد، خداوند در مورد او چه فرموده است؟ در مورد کافر گفته است:
﴿ فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ ﴾.
((آسمان و زمین بر آنان نگریست))
علما تاکید کرده اند یک معنای عکس وجود دارد. اگر مؤمن بمیرد چه میگوید؟ آسمان و زمین بر او گریه میکند. میان اینکه انسان بمیرد و مردم راحت شوند و یا بمیرد و مردم غمناک شوند تفاوت فراوان وجود دارد.
بنابراین پیامبر جنازه ای دید و فرمود:
(( مستريح ، أو مُسْتَراح منه ، فقالوا: يا رسول الله ما المستريحُ ، وما المستَراح منه ؟ فقال: العبد المؤمنُ يستريح من نَصَب الدنيا ، والعبد الفاجرُ: يستريح منه العبادُ والبلادُ ، والشجر والدواب )).
((راحت شده یا از دست او راحت شده است. گفتند: ای رسول خدا منظور از راحت شده یا راحت کننده چیست؟ فرمود: بندهی مؤمن از سختیهای دنیا راحت میشود و با مردن بندهی فاسد بندگان و سرزمین و درختان و چارپایان از دست او راحت میشوند))
وقتی سرکشان میمیرند سرزمین، بندگان، درختان و چارپایان از دست آنان راحت میشوند.
پدر مؤمن پدری است که فرزندانش را بر طاعت خداوند بپروراند:
پدری که فرزندانش را پرورش میدهد باید این حدیث را به او برسانیم:
(( إنَّ الله وملائِكَتَه ، وأهْلَ السماوات والأرضِ ، حتى النَّملةَ في جُحْرِها والحيتان في البَحْرِ ، لَيُصَلُّون على مُعَلِّم الناس الخيرَ )).
((خداوند و فرشتگانش و آسمانیان و زمینیان و حتی مورچه در لانهی خود و نهنگها در دریا بر آموزگار مردم درود نیک میفرستند))
یعنی وقتی پدر فرزندانش را میآموزد فرشتگان، مورچه در لانهاش و نهنگها و ماهیها در دریا بر او درود میفرستند. پدر آموزگار، پدر بزرگی است. من همیشه میگویم: پدری دارید که از پشت اویید این پدر، پدر نسبی شما است و پدر همسر دارید که این پدر نیز عموی شما است و پدری دارید که خدا را به شما نشان میدهد و مهم این است که ای پدر، شما پدری باشید که پدر نسبی و راهنمای فرزند به سوی الله و پدر مؤمنی باشید که فرزندان را بر طاعت خداوند میپروراند و این پدر مقدس است.
درجهی انسان نزد خدا به میزان اعمال نیک او است و بهترین کار نیک تربیت فرزند است:
برادران گرامی مرا ببخشید: فرهنگ اسلامی مانند فرهنگ کشور ما هر پدری را محترم میدارد. آداب و رسوم این گونه است. اما هر پدری دوست داشتنی نیست. اگر نیکوکار باشید و او را به خدا رهنمون کنید از نظر فرهنگ عوام پدری محترم هستید و براساس میزان راهنمایی فرزندتان محبوب خواهید بود.
من همیشه میگویم: پدر قهرمان وقتی وارد خانه اش میشود در خانه اش عید است و پدر ناکام و شکست خورده هر وقت از خانه خارج شود در خانه عید برپا میشود. پس عید شما چه زمانی است؟ با ورود شما یا با خروجتان؟
برادران یک نکتهی دیگر: پس از شناخت خداوند، کار نیک دلیل وجود شما است و بزرگترین کار نیک مطلقا و بدون استثناء تربیت فرزندانتان است؛ چراکه نبی پاک صلی الله علیه وسلم میفرماید:
(( أفضل كسب الرجل ولده )).
((بهترین درآمد مرد فرزند او است))
«خير» اسم تفضيل است، ((بهترین درآمد مرد فرزند او است)).
بنابراین:
(( إذا مات الإنسان انقطع عمله )).
((وقتی انسان بمیرد اعمال او قطع میشود))
علت وجود انسان در دنیا پس از شناخت خداوند کار نیک است. زیرا کار نیک بهای بهشت است. شما در اصل برای بهشت آفریده شده اید. پس از شناخت خداوند کار نیک است و درجهی شما نزد خداوند به میزان کارهای نیک شما بستگی دارد و بزرگترین کار نیک تربیت فرزندان است. زیرا آنان نزدیک ترین افراد به شما هستند. یعنی شما و دیگران برای مردم هستید اما فرزندان شما غیر از شما چه کسی را دارند؟
(( إِذَا مَاتَ الْإِنْسَانُ انْقَطَعَ عَنْهُ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثَةٍ: إِلَّا مِنْ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ ، أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ ـ الشاهد ـ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ )).
(زمانی که انسان میمیرد کارهای او به جز سه مورد قطع میشود: صدقهی جاریه، علمی که سود رساند. دلیل. و یا فرزند صالحی که برایش دعا کند))
به خدای یگانه سوگند هر وقت پدری میبینم که فرزندی نیکو پرورش میدهد و چون میمیرد از صمیم وجود میگویم: پدر نمرده است؛ زیرا شما در اصل بر اساس حب وجود خود، عشق به سلامتی وکمال و جاودانگی و سلامتی در اطاعت از خداوند خود سرشته شده اید و کمال وجود شما با اعمال نیک و جاودانگی شما با تربیت فرزندانتان است.
ای پدر آیا تو هم با من هم عقیده ای که احساسی لذت بخش تر و خوشبخت تر از این نیست که فرزندت را ببینی که نیکوکار است و نماز میخواند و آوازهی پاک و نیکویی دارد و در کارش موفق است و در ازدواج و تربیت فرزندانش توفیق یافته است.
(( أو ولد صالح يدعو له )).
((یا فرزند نیکی که برایش دعا کند))
راه شناخت خداوند تفکر در آسمانها و زمین است:
برادران گرامی، بار دیگر: علمی وجود دارد که اصل آن شناخت خداوند است. شما اگر خداوند را شناختید و سپس دستورات او را دانستید در اطاعت از او فنا میشوید. اما اگر خداوند را نشناختید و دستورات او را دانستید در سرپیچی از اوامر او فنا میشوید. اگر خداوند را شناختید علم و آگاهی به او یک اصل در دین است، چگونه؟ با تفکر در آفرینش آسمانها و زمین.
همه میدانید که وقتی آیه ای از کتاب خداوند را در بارهی بهشت میخوانید، دیدگاه شما دربارهی آن چیست؟ این که برای بهشت تلاش کنید. اگر آیه ای قرآن بخوانید که دربارهی آتش سخن میگوید دیدگاه شما چیست؟ از آن بگریزید. اگر آیه ای دستور الهی بود چه میکنید؟ اطاعت کنید. و اگر آیه ای بخوانید که نهی در آن باشد دیدگاه کامل شما چیست؟ اینکه دست بردارید. اگر داستانی از اقوام پیشین بخوانید که خداوند آنان را هلاک کرده است دیدگاه شما چیست؟ عبرت بگیرید. بنابراین آیات فراوانی در قرآن وجود دارد حدود هزار آیه دربارهی هستی، دیدگاه شما چیست؟ بیندیشید. زیرا راه شناخت خداوند اندیشه در آفرینش آسمانها و زمین است.
بنابراین: هر چه بیشتر در آفرینش آسمانها و زمین بیندیشید با تفکر بیشتر خداوند را بیشتر میشناسید. اصل دین شناخت خداوند است. علم به خدا کافی نیست. وقتی کسی را میشناسید و دوست دارید به او نزدیک شوید دستوراتش را میگیرید. علم شریعت میآید. اندیشیدن در خلقت آسمانها و زمین یا تفکر در افعال خداوند؛ در افعال تکوینی و تفکر در سخنان او و تدبر نمودن در آن که اینها راه شناخت او میباشد.
پایبندی بر امر خداوند و پرداختن به کارهای نیک راه تقرب انسان به خدا است:
اکنون راه تقرب به خدا به دو روش است یکی اینکه بر اوامر او پایبند باشید و دوم این که عمل نیک انجام دهید این علم به امر خداوند است.
اما برای اینکه شهروند نیکوکاری باشید و شغل والایی داشته باشید درآمدی معقول داشته باشید باید نسبت به مخلوقات الله علم کسب کنید. پزشک، مهندس، استاد، رشتههای دانشگاهی، فیزیک، شیمی، ریاضی، تخصص هاز پس باید تلاش کنید بیاموزید و به فرزندانتان نیز بیاموزید تا به خداوند و اوامر او و آفریدگان او علم پیدا کنند تا بتوانید از همه جهات شکوه خود را بدست آورید.
گاهی کسی را میبینید که بالاترین مدرک را داراست اما در دین بیسواد است. فرق حلال و حرام را نمیداند.
شخصی به حج رفت اما فرهنگ اسلامی او بسیار پایین بود. بسیار بیفرهنگ بود. گفت اگر حج را پنج دوره میکردند این همه شلوغی نمیبود. این سخنان او از روح دین به دور است.
حتی در عربستان متخصصان و کارشناسانی برای تنظیم ترافیک آمدند و امور را بسیار ریز وارسی کردند و گزارشی تقدیم کردند که حج را پنج دوره نمایند و هر دو ماه یک بار حج برگزار کنند تا شلوغی کمتر شود.
بدین ترتیب انسان از حقیقت دین و عبادات و معاملات بدور است.
عاقل کسی است که منافع دنیوی و اخروی خود را با هم داشته باشد:
باید خداوند را از آفریدگان و سخنان و افعالش بشناسید. این علم به او است. ناگزیر باید برنامه اش را از امر و نهی وی بدانید. باید علم هستی داشته باشید تا شما را به خدمت خودتان و امت برساند. پس ای پدر تلاش کن فرزند را علمی مربوط به ذات الهی و مربوط به امر ونهی و امور دنیا بیاموزی تا بتواند منافع دنیوی و اخروی خود را با هم داشته باشد. زیرا پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید:
(( اللهم أصلح لنا ديننا الذي هو عصمة أمرنا ، وأصلح لنا دنيانا التي فيها معاشنا ، وأصلح لنا آخرتنا التي إلينا مردنا ، واجعل الحياة زاداً لنا من كل خير ، واجعل الموت راحة لنا من كل شر )).
((خداوندا دین ما را که عامل حفاظت امر ما است را اصلاح نما و دنيای ما را که محل بازگشت ما است اصلاح نما و در زندگی برای ما از همه گونه خیر قرار بده و مرگ را نجات ما از هر بدی قرار بده))
برادران گرامی، هنوز در مسالهی تربیت فرزندان و تربیت عقلانی هستیم زیرا انسان عقل درک میکند و قلب عاشق میشود، غذای عقل علم و غذای قلب عشق است.