- تربیت اسلامی
- /
- راه های رسیدن ونشانه های پذیرش
سپاس خداوند مهربان را و درود بر سرورمان محمد راستین وعده و امانت دار. بار خدایا ما را از تاریکی های جهالت و توهم به نور معرفت وعلم و از شهوات به سوی بهشت برین خارج گردان.
بدبخت ترین مردم روی زمین کسی است که در جبهه ی مقابل حق بایستد:
اکنون به موضوع غربت یکی از موضوعات مربوط به « روش های دستیابی و نشانه های پذیرش» می پردازیم.از عمر بن خطاب روایت است که روزی به مسجد رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم رفت و معاذ بن جبل را در کنار قبر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در حال گریه دید. گفت: چه چیز تو را به گریه واداشت؟ چرا گریه می کنی؟ گفت: این حدیث رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم مرا به گریه واداشت که فرمود:
((اليسير من الرياء شرك))
((اندكترين رياء شرک است))
((الشرك أخفى من دبيب الذر على الصفا في الليلة الظلماء، وأدناه أن تحب على شيء من الجور وتبغض على شيء من العدل))
((شـرك از حرکت مورچه سیاه در شب سیاه روی صخره سیاه پنهان تر است. و کمترین مقدار شرک آن است که چیز یا شخص ظالمی را دوست بداری، و یا چیز یا شخص عادلی را دشمن بداری))
((اليسير من الرياء شرك، ومن عادى أولياء الله فقد بارز الله بالمحاربة))
((ریاء کمش هم شرک است، و هرکس با دوستان خدا دشمنی کند با خدا ابراز جنگ کرده است))
(( إن الله يحب الأبرار ))
(( خداوند نیکوکاران را دوست دارد ))
(( إن الله يحب الأبرار الأتقياء الأخفياء ))
((خداوند نیکوکاران پرهیزگار پنهانکار را دوست دارد))
(( ابتغوا الرفعة عند الله ))
(( والامقامی را نزد خداوند بجویید))
(( إن الله يحب الأبرار الأتقياء الأخفياء الذين إن غابوا لم يفتقدوا ))
((خداوند نیکوکاران پرهیزگار پنهانکار را دوست دارد، کسانی که وقتی غائب شوند ناپدید نمیگردند ))
(( وإن حضروا لم يعرفوا قلوبهم مصابيح الهدى يخرجون من كل غبراء مظلمة ))
((و وقتی در میان ما باشند ناشناختهاند. قلبهای آنان چراغهای هدایتی است که از (فضاهای) غبارآلود تاریک بیرون میآیند [و میدرخشند]))
درباره ی شخصی که کاباره دارد شنیدم که اگر دخترش میلیون میلیون از وی درخواست پول کند نمی گوید برای چه می خواهی؟ آن دختر بر این باور بود که مال پدرش حرام است. بنابراین به عنوان معلمی در یکی از توابع دمشق مشغول کار شد و در یک خانه تنها زندگی می کرد. و از مال خودش می خورد و اگر از پدرش درخواست می کرد و میلیون میلیون پول می گرفت پدرش نمی پرسید برای چه می خواهی؟
مومن باید با اقلیت مومن وفرمانبردار باشد نه با اکثریت فاسد وکافر:
صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:(( إن الله يحب الأبرار الأتقياء الأخفياء الذين إن غابوا لم يفتقدوا، وإن حضروا لم يعرفوا، قلوبهم مصابيح الهدى يخرجون من كل غبراء مظلمة ((
((خداوند نیکوکاران پرهیزگار پنهانکار را دوست دارد، کسانی که وقتی غائب شوند ناپدید نمیگردند، و وقتی در میان ما باشند ناشناختهاند. قلبهای آنان چراغهای هدایتی است که از (فضاهای) غبارآلود تاریک بیرون میآیند [و میدرخشند]))
از ابی امیه شعبانی روایت است که گفت: نزد ابوثعلبه خشنی رفتم و به او گفتم: با این آیه چکار می کنید؟ گفت: آیه! کدام آیه؟ گفتم جایی که می فرماید:
﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ ﴾
﴿ اى كسانى كه ايمان آورده ايد به خودتان بپردازيد هر گاه شما هدايت يافتيد آن كس كه گمراه شده است به شما زيانى نمى رساند ﴾
(( ائتمروا بالمعروف وتناهوا عن المنكر حتى إذا رأيت شحاً مطاعاً ))
((امر به معروف و نهى از منکر کنید امّا هنگامى که دیدید، آفت بخل و هواپرستى و خود کامگى بر آنان حکومت مى کند))
(( حتى إذا رأيت شحاً مطاعاً وهوى متبعاً ))
((هنگامى که دیدید، آفت بخل و هواپرستى و خود کامگى بر آنان حکومت مى کند))
(( ودنيا مؤثرة وإعجاب كل ذي رأي برأيه ))
((و دنیا پرستی رواج دارد وهر کس تنها رای ونظر خود را قبول دارد))
می گویند به نظر ما این ناجایز است شما کیستید که نظر شما متمایز است؟
***
می گویند به نظر ما این ناجایز است شما کیستید که نظر شما متمایز است؟
***
(( وإعجاب كل ذي رأي برأيه))
((وهر کس تنها رای ونظر خود را قبول دارد))
اگر فساد گسترش یافت مراقب خودت باش و به عموم کار نگیر :
(( إذا رأيت شحا مطاعا وهوى متبعا ودنيا مؤثرة وإعجاب كل ذي رأي برأيه فعليك نفسك ))
((هنگامى که دیدید، آفت بخل و هواپرستى و خود کامگى بر آنان حکومت مى کند و دنیا پرستی رواج دارد وهر کس تنها رای ونظر خود را قبول دارد پس فقط مراقب خودت باش))
((ودعهم وعوامهم فإن وراءكم أيام الصبر صبر فيهن كقبض على الجمر، يوم يذوب قلب المؤمن في جوفه مما يرى ولا يستطيع أن يغير، إن تكلم قتلوه وإن سكت استباحوه، فإن وراءكم أيام الصبر صبر فيهن كقبض على الجمر للعامل فيهن أجر خمسين يعمل مثل عملكم، قيل يا رسول الله: أجر خمسين منا أم منهم؟ قال: بل منكم، لأنكم تجدون على الخير معواناً ولا يجدون ((
((در آن شرايط خويشتن را دريابيد و مردم نادان را رهاكنيد. در ورای شما روزگاران صبر است، شکیبایی در آن همانند گرفتن گدازه است. روزی که دل مومن از آنچه می بیند در بدنش خون می شود ولی قدرت تغییر را ندارد. اگر سخن گوید او را می کشند و اگر خاموش شود خونش را مباح می دانند. در ورای شما روزگاران صبر است، شکیبایی در آن همانند گرفتن گدازه است. برای کسی که در آن شرایط کار کند، پاداش پنجاه مرد است که همانندش کار میکنند. پرسیدند ای رسول خدا: پاداش پنجاه مرد از ما یا از خودشان؟ فرمود: البته که مانند شما، چراکه شما برای یاری بر نیکی حامیانی دارید ولی آنان پشتیبان وحامی ندارند))
(( ابتغوا الرفعة عند الله ))
(( والا مقامی را نزد الله بجویید))
مهم این است که انسان نزد خداوند پذیرفته شود:
به این آیه دقت کنید:﴿ إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ * فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ ﴾
﴿ در حقيقت مردم پرهيزگار در ميان باغها و نهرها * در قرارگاه صدق نزد پادشاهى توانايند ﴾
﴿ أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كَانَ فَاسِقاً لَا يَسْتَوُونَ ﴾
﴿ آيا كسى كه مؤمن است چون كسى است كه نافرمان است يكسان نيستند ﴾
﴿ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ﴾
﴿ آيا كسانى كه مرتكب كارهاى بد شده اند پنداشته اند كه آنان را مانند كسانى قرار مى دهيم كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند ﴾
﴿ أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ * مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ﴾
﴿ پس آيا فرمانبرداران را چون بدكاران قرار خواهيم داد * شما را چه شده چگونه داورى مى كنيد ﴾
﴿ أَفَمَنْ وَعَدْنَاهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لَاقِيهِ كَمَنْ مَتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ ﴾
﴿ آيا كسى كه وعده نيكو به او داده ايم و او به آن خواهد رسيد مانند كسى است كه از كالاى زندگى دنيا بهره مندش گردانيده ايم [ولى] او روز قيامت از [جمله] احضارشدگان [در آتش] است ﴾
مسلمانان همه در این جهان غریب اند:
ما یک سلسله موازنه هایی داریم: نخست: مسلمانان همه در میان مردمان روی زمین غریب اند، چگونه؟ چهارصد وپنجاه میلیون نفر در هند زندگی می کنند و گاو پرست هستند. اگر در راهی مشغول راه رفتن باشد، آن راه را می بندند تا کسی رد نشود، چراکه او خداست. اگر به مکانی وارد شوید که میوه دارد معمولا از میوه های تازه وخوشمزه می خورید اما در هند صاحب مغازه با افتخار هر چه تمام تر سرگین گاور را در اتاق های پذیرایی می گذارد. چهارصد وپنجاه میلیون نفر گاوپرست اند. پنجاه وسه میلیون نفر در شمال هند شعار بی خدایی سر می دهند. اروپا به جز اندکی ملحد اند. آنان اند که ملت ها را متفرق و از بین می برند. کودکان و زنان را می کشند. آنان ملحدانی اند که تنها قدرت خود را دیده اند. آیا مسلمانان غریب نیستند؟ این یک غربت است. مسلمانان همه غریب اند. موش پرستانی در دنیا وجود دارند. من پژوهش دور ودرازی کرده ام. موش ها عبادتگاه دارند و پیروانی دارند. ده هزار موش. یک شخص می آید و به این موش ها متوسل می شود، آیا آنان انسان اند؟ سنگ پرست نیز وجود دارد. خورشید و ماه را می پرستند. آیا مسلمانان در این دنیا غریب نیستند؟ ما اشتباهات فراوانیمرتکب می شویم. آیا می توانید با آرامش کامل در باره ی قتل عام یک ملت بیندیشید؟ یک میلیون نفر در عراق کشته شدند. پنج میلیون آواره شده اند. یک میلیون نفر به خاطر آزادی و دموکراسی جانباز شده اند؟ امکان دارد! مسلمانان در این جهان غریب اند.
(( يوم يذوب قلب المؤمن في جوفه مما يرى ولا يستطيع أن يغير))
((روزی که دل مومن از آنچه می بیند در بدنش خون می شود ولی قدرت تغییر را ندارد.))
دختر جوانی در فرانسه تکه پارچه ای روی سر خود می گذارد دنیا را به هم می ریزند. آیا غریب نیستیم؟ پس مسلمانان همه غریب اند.
مومن راستین وپرهیزگار در میان مسلمانان غریب است وعالمان با مومنان بیگانه اند:
اکنون مومنان در میان مسلمانان غریب اند. مسلمانی از یک پدر ومادر مسلمان زاده شده است. پنج وعده نماز می خواند. حج می رود. عمره می گزارد. زکات مالش را می دهد. اما خانه اش اسلامی نیست. اعمالش اسلامی نیست. درآمدش اسلامی نیست. روابطش غیر اسلامی است. پس مومن راستین نیز در میان مسلمانان غریب است. اکنون اهل علم با مومنان بیگانه اند. شخصی پژوهشگر ماهری است. خداوند می فرماید:﴿ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيماً ﴾
﴿ و آنچه را نمى دانستى به تو آموخت و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود ﴾
﴿ قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ ﴾
﴿ باديه نشينان گفتند ايمان آورديم بگو ايمان نياورده ايد ليكن بگوييد اسلام آورديم و هنوز در دلهاى شما ايمان داخل نشده است ﴾
﴿ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيماً ﴾
﴿ و آنچه را نمى دانستى به تو آموخت و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود ﴾
هر چه قدر مقام انسان والا باشد دائره ای که امثال او در آن اند تنگ تر می شود:
منظور از اهل سنت کسانی اند که از سنت پیروی می کنند و جزئیات آن را می دانند و بدعت ها را می شناسند و اینان غریب اند. میان اهل علم نیز مراتبی است. وپیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در میان مومنان غریب بود:(( أبيت يطعمني ربي ويسقيني ))
((من در در نزد پروردگارم خانه گرفتم که او مرا می خوراند و می نوشاند))
(( لو تعلمون ما أعلم لبكيتم كثيراً ولضحكتم قليلاً ))
(( اگر آنچه من می دانم می دانستید بسیار می گریستید واندک می خندیدید ))
یعنی هر چقدر مقام شما بالا رود دائره ی همنوعان شما تنگ تر می شود. گویی زندگی چون هرمی است که بزرگ ترین دایره در کف آن است و هر چه بالاتر روید دایره ها تنگ تر می شود. من آرزو دارم مومن در بالاترین افق باشد:
﴿ وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴾
﴿ در حالى كه او در افق اعلى بود ﴾
(( إن الله عز وجل يحب معالي الأمور ويكره سفسافها ))
((بىترديد خداى عز و جل بخشندگى و گشاده دستى و امور شريفه و باارزش را دوست دارد و نسبت به امور پست و بىارزش كراهت و نفرت مىورزد))
((من أصبح وأكبر همه الدنيا جعل الله فقره بين عينيه، وشتت عليه شمله، ولم يؤته من الدنيا إلا ما قدر له، ومن أصبح وأكبر همه الآخرة جعل الله غناه في قلبه، وجمع عليه شمله، وأتته الدنيا وهي راغمة ))
((هر كس كه آخرتْ همّ و غم او باشد خداوند امور او را به سامان مى آورد و بى نيازى را در بين دو چشم او قرار مى دهد و دنيا على رغم ميلِ خود نزد او مى رود. و هر كس كه دنيا همّ و غمش باشد خداوند امورش را از هم مى پاشد و فقر را در بين دو چشم او قرار مى دهد و از دنيا جز آنچه خداوند برايش مقدّر داشته نصيبش نمى شود))
((عبدي خلقت لك ما في السماوات والأرض ولم أعَ بخلقهن، أفيعييني رغيفٌ أسوقه إليك كل حين؟ لي عليك فريضة ولك عليَّ رزق، فإذا خالفتني في فريضتي لم أخالفك في رزقك، وعزتي وجلالي إن لم ترضَ بما قسمته لك فلأسلطن عليك الدنيا ـ الدنيا بمالها ـ تركض فيها ركض الوحش في البرية، ثم لا ينالك منها إلا ما قسمته لك ولا أبالي وكنت عندي مذموماًَ، أنت تريد وأنا أريد، فإذا سلمت لي فيما أريد كفيتك ما تريد، وإن لم تسلملي فيما أريد أتعبتك فيما تريد، ثم لا يكون إلا ما أريد ((
(( ای بنده ام هر چه در آسمان ها و زمین است را برای تو آفریده ام واز آفرینش آن ناتوان نبوده ام حال برای رساندن یک تکه ی نان در هر لحظه مرا ناتوان می پنداری؟ من بر تو فرضی نهاده ام و رزق وروزی تو بر من است. اگر چه در فرض من کوتاهی یا نافرمانی کنی ولی من در روزی رسانی تو کوتاهی نمی کنم و به عزت وشوکتم سوگند اگر به آنچه برایت مقدر نموده ام راضی نباشی دنیا را بر تو چیره خواهم کرد-اموال دنیایی- که چون حیوان وحشی در بیابان به دنبال آن بدوی ولی چیزی جز قسمتت از آن به دست نیاوری و من به تو توجهی نمی کنم ونزد من ناپسند افتی. تو می خواهی و من می خواهم. اگر در آنچه من می خواهم فرمانبردار من بودی در هر چه می خواهی تو را بس خواهم بود و اگر فرمان نبری تو را به دنبال خواسته هایت خسته خواهم نمود و پس از آن هم تنها چیزی را خواهی یافت که من می خواهم ))
مومن با مومن بیگانه وغریب نیست:
مومن با مومن بیگانه نیست به همین دلیل خداوند می فرماید:﴿ وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ﴾
﴿ و با كسانى كه پروردگارشان را صبح و شام مى خوانند [و] خشنودى او را مى خواهند شكيبايى پيشه كن و دو ديده ات را از آنان برمگير كه زيور زندگى دنيا را بخواهى ﴾
﴿ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ ﴾
﴿ دو ديده ات را از آنان برمگير ﴾
﴿ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا ﴾
﴿ و دو ديده ات را از آنان برمگير كه زيور زندگى دنيا را بخواهى و از آن كس كه قلبش را از ياد خود غافل ساخته ايم طاعت مكن ﴾
﴿ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ ﴾
﴿ و از آن كس كه قلبش را از ياد خود غافل ساخته ايم طاعت مكن ﴾
﴿ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطاً ﴾
﴿ و از آن كس كه قلبش را از ياد خود غافل ساخته ايم و از هوس خود پيروى كرده و [اساس] كارش بر زياده روى است اطاعت مكن ﴾
(( رُبَّ أشعث أغبر ))
(( بسا افراد ژنده پوش ))
(( رب أشعث أغبر ذي طمرين تنبو عنه أعين الناس لو أقسم على الله لأبره ))
(( بسیاری از افراد ژنده پوش وغبارآلود وفقیر رانده شده از مردم وجود دارند که اگر خدا را به کاری سوگند دهند حتما خداوند آن را انجام خواهد داد))
)) أهلاً بمن خبرني جبريل بقدومه، قال له: أنا؟ قال له: أنت، قال له: أنا يا رسول الله؟ قال له: أنت، أنت خاملٌ في الأرض علمٌ في السماء ((
(( خوش آمد به کسی که جبرئیل از آمدنش به من خبر داد. گفت: من؟ فرمود: تو. گفت: من ای رسول خدا؟ فرمود: بله تو، تو در زمین گمنام هستی و در آسمان چون مناره ای می درخشی ))
غربت نعمت است
اگر انسان با اقلیت مومن واقعی باشد:بنابراین مژده باد:
(( ابتغوا الرفعة عند الله ))
(( والایی را نزد خداوند بجویید))
(( اتقوا دعوة المظلوم وإن كان كافراً، فإنه ليس بينها وبين الله حجاب ))
(( از دعای مظلوم بپرهیزید اگر چه کافر باشد؛ چراکه میان او الله مانعی وجود ندارد))
(( إياكم والظلم فإن الظلم ظلمات يوم القيامة ))
(( از ظلم بپرهیزید؛ چراکه ظلم تاریکی های روز قیامت را در پی دارد ))
)) أَلَا أُخْبِرُكَ عَنْ مُلُوكِ الْجَنَّةِ قُلْتُ بَلَى قَالَ رَجُلٌ ضَعِيفٌ مُسْتَضْعِفٌ ذُو طِمْرَيْنِ لَا يُؤْبَهُ لَهُ لَوْ أَقْسَمَ عَلَى اللَّهِ لَأَبَرَّهُ ((
((آیا تو را از پادشاهان بهشت با خبر سازم گفتم آری فرمود مردی بینوا وفقیرو ژنده پوش رانده شده از مردم وجود دارند که اگر خدا را به کاری سوگند دهند حتما خداوند آن را انجام خواهد داد))
(( كَمْ مِنْ أَشْعَثَ أَغْبَرَ ذِي طِمْرَيْنِ ـ أي ثوبين باليين ـ لَا يُؤْبَهُ لَهُ، لَوْ أَقْسَمَ عَلَى اللَّهِ لَأَبَرَّهُ ))
((بسیاری از افراد ژنده پوش وغبارآلود وفقیر رانده شده از مردم وجود دارند که اگر خدا را به کاری سوگند دهند حتما خداوند آن را انجام خواهد داد))
انسان در دنیا باید به زیردستان وپایین تر از خود بنگرد :
برخی از رهنمون ها: در دنیا به پایین دست ها خود بنگرید و این شما را از ناسپاسی نعمت ها خداوند دور می کند. گاهی شخصی به بیمارستان می رود و بیماری های لاعلاجی را می بیند. پس به پایین دست خود بنگرید. این کار باعث می شود نعمت های خداوند را خوار نکنید. در برخی از روایت ها آمده است: کسی که نزد ثروتمندان برود در حالی از نزدشان خارج می شود که نسبت به خداوند ناسپاس است. به شما می گویند: خانه ای به قیمت صد وهشتاد میلیون و فرش هایی دارد که قیمت آن پنجاه میلیون می ارزد. او خانه ای شصت متری در زیر زمین این دنیا دارد.نزد سیدنا ابوعبیده جراح رفتند و دیدند اتاقی دارد و در آن اتاق اندکی آب و تکه ای نان بر آن گذاشته شده است. و زیر اندازش پوست آهو است. شمشیرش آویزان بود. گفتند: این چیست؟ گفت: این مال دنیاست و از دنیا همین هم زیاد است. آیا پشت سر ما حرف های زیادی نخواهند گفت؟
بنابر این کسی که وارد خانه ی ثروتمندان می شود طبعا آنان مومن نیستند و دنیا دوست اند و به اموال خود فخر می فروشند و دل بینوایان را می شکنند. اگر کسی بی خبر و ناآگاه بر ثروتمندان وارد شود در حالی باز می گردد که نسبت به خداوند ناسپاس است.
فرمود: ای عائشه:
)) إِن كنتِ تريدين الإِسراعَ واللُّحوقَ بي فَلْيَكْفِكِ من الدنيا كزاد الرَّاكب، وإِيَّاك ومُجالسةَ الأغنياء، ولا تَسْتَخْلِقي ثَوبا حتى تُرَقِّعيهِ ((
(( اگر می خواهی شتابان به من بپیوندی و با من باشی پس از دنیا اندازه ی توشه ی یک مسافر بیشتر برندار که تو را بس است و هرگز با ثروتمندان همنشین مشو وهیچ لباسی را تا پینه نزدی دور نینداز))
(( مَنْ أَصْبَحَ مِنْكُمْ آمِنًا فِي سِرْبِهِ، مُعَافًى فِي جَسَدِهِ، عِنْدَهُ قُوتُ يَوْمِهِ فَكَأَنَّمَا حِيزَتْ لَهُ الدُّنْيَا ))
((هر که تنش سالم است ودر جامعه خويش ايمن است وقوت روز خويش دارد، جهان سراسر مال اوست.))
با افراد با تقوا تر از خود باشید، و با دانشمندتر از خود همراه شوید. و برخی گفته اند: با کسی که حالات او تو را به سمت خدا نکشاند و سخنان او تو را به خداوند رهنمون نشود، همنشینی مکن. در دنیا به پایین دستان خود و در آخرت به باتقواتر از خود بنگرید.