- تربیت اسلامی
- /
- راه های رسیدن ونشانه های پذیرش
سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سرورمان محمد راستین وعدهی امانتدار، خداوندا ما را از تاریکیهای نادانی و توهم به نور معرفت و دانش و از لجنزار شهوات به سمت بهشت قرب الهی بیرون ببر.
اعتصام و چنگ زدن:
برادران ارجمند، با موضوع جدیدی از موضوعات: " راههاي رسيدن و نشانههای پذیرش " در خدمت شما هستیم و موضوع امروز: "اعتصام و چنگ زدن" است.وقتی بندهای از خداوند یاری میجوید و به او پناه میبرد و از او حمایت میطلبد در حقیقت به او چنگ زده است. عصم الله عبده یعنی او را از هر گونه بدی در امان داشت. عصمة: بازداشتن یعنی بازداشتن شر و بدی از رسیدن به شما و حفاظت از شما در برابر تمام بدی ها. متجاوزان را از شما باز میدارد و شما را از تمام بدیها در امان نگه میدارد.
اعتصام و دست یازیدن به کتاب و سنت یعنی اجرای آن ها.
انواع اعتصام و چنگ زدن:
پیش از هر چیز باید گفت: چنگ زدن دو نوع است: دست یازیدن به ریسمان الهی و دست یازیدن به خود الله و میان این دو تفاوت ظریفی وجود دارد. دست یازیدن به ریسمان الهی یعنی این که با قرآن هدایت یابید و قرآن شما را به راه سلامتی و خوشبختی هدایت نماید. دست یازیدن به قرآن دست یازیدن به نور الهی است. چنگ زدن به روش الهی است. پیروی از رهنمونهایش و رفتن به راه الهی است.چنگ زدن به ریسمان الهی، دست یازیدن شناختی است. اما دست یازیدن به خود الله یعنی یاری جستن از او که در نتیجه قوی میشوید. با یاری جستن از او دانا میشوید. با پناه بردن به او و یاری جستن از او دشمن را در برابر شما کوچک مییابید. چنگ زدن به الله، قدرت، حمایت، تایید و یاری او میباشد. دست یازیدن به ریسمان الهی چنگ زدن شناختی است اما چنگ زدن به الله چنگ زدن به قدرت، حکمت و حمایت او است. آیات گوناگونی در این باره آمده است جایی که خداوند میفرماید:
﴿ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً ﴾
﴿ و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد﴾
﴿ وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ ﴾
﴿ و به خدا تمسك جستند﴾
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به تنهایی معصوم بود ولی امت او در کل معصوماند:
برادران،﴿ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً ﴾
﴿ و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد﴾
(( عليكم بالجماعةِ، وإِيَّاكُم والفُرْقَةَ، فَإِنَّ الشيطانَ مع الواحد، وهو من الاثنين أبعدُ، وإنما يأكل الذئب من الغنم القاصية ))
((با جماعت باشید و از تفرقه بپرهیزید، شیطان با یک نفر است و از دو نفر به دور است. همان طور که گرگ تنها گوسفند دور از گله را میخورد))
(( لن تجتمع أمتي على الضلالة))
((امت من هرگز بر گمراهی متحد نخواهد گشت))
(( لن تجتمع أمتي على ضلالة))
((امت من هرگز بر گمراهی متحد نخواهد گشت))
بنابراین از الطاف الهی این بوده که امت اسلام از اجتماع بر گمراهی معصوم است و به طور کلی و نه تک تک افراد آن، معصوم است در حالی که پیامبر خود به تنهایی نیز معصوم بود.
جماعت به معنای کثرت نیستز یعنی هر کس بر حق است:
بنابراین:﴿ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً ﴾
﴿ و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد﴾
(( ولا تزال طائفة من أمتي على الحق، لا يضرُّهم مَنْ خالفهم ))
((همچنان گروهی از امت من بر حق هستند که مخالفت دیگران به آنان زیانی نمیرساند))
کشورهایی زیر فشارهایی هستند که فقط خداوند از آن آگاه است. یکی از این کشورها روش الهی را در پیش دارد. این کشور کوچک ضعیف شرابی در آن پیدا نمیشود. کاباره و گمراهی نیز وجود ندارد. این کشور ضعیف حجتی برای کشورهای پیرامون خود است. بنابراین همیشه حجت الهی بر بندگان نمایان است.
داستانهای معاصر تأثیر بیشتری دارند زیرا معاصران شما در شرایط یکسانی هستند:
داستانهای قدیمی تاثیرگذارند اما داستانهای معاصر تاثیر بیشتری دارند. دلیل هم این است که معاصران شما در شرایط یکسانی با شما قرار دارند، فتنهها، موانع و مشکلات همه مشابه است و در چنین شرایطی به اوامر الهی پایبند است. بلکه پیامبران انسان بودند. تمام ويژگیهای انسانی بر آنان جاری بود. اگر انسان نمیبودند و ويژگیهای انسانی بر آنان جاری میبود دیگر سرور انسانها نبودند. پیامبر خشم میگرفت، خشنود میشد، میل داشت، دوست داشت و آرزو نیز مینمود زیرا انسان بود و ويژگیهای انسانی بر وی جاری بود برای همین نیز سرور انسانها گشت.داستان معاصر تاثیر بسزایی دارد. این انسان چگونه میتواند از زیر بار این همه فشارها، تهدیدات، موانع و فتنهها برهد؟ بنابراین خود حجتی بر پیرامونیان خود هست. گمان نکنید که خداوند شما را بیش از حد توانتان مکلف نماید.
﴿ لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا ﴾
﴿ خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايى اش تكليف نمى كند﴾
انسان باید به پیمان خداوند و گروه مومنان تمسک جوید:
بردران، انسان باید عموما به دین الله و به گروه مؤمنان تمسک جوید و از راه مؤمنان را پیروی نمیاد. مؤمنان دروغ نمیگویند، نیرنگ و فریب نمیزنند، دروغ پردازی نمیکنند، خیانت نمیورزند، حیله گری نمیکنند. مؤمن ويژگیهایی دارد. چیزی که نشانهی تمایز مؤمن است؛ عبادت نیست بلکه تعاملات وی است. اصول و ارزشهایی بر او حاکم است.(( الإِيمانُ قَيَّدَ الفَتْكَ، لا يَفْتِكُ مؤمِن ))
((ایمان ترور را قید و بند زده است و مؤمن ترور نمیکند ))
بنابراین تمسک به گروه مؤمنان و پیمان الهی همان پیمانی است که در عالم ازلی بر خود بستهاید.
﴿ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى ﴾
﴿ آيا پروردگار شما نيستم گفتند چرا﴾
﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ ﴾
﴿ اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خدا آن گونه كه حق پرواكردن از اوست پروا كنيد﴾
﴿ اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ * وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً ﴾
﴿ اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خدا آن گونه كه حق پرواكردن از اوست پروا كنيد و زينهار جز مسلمان نميريد * و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد ﴾
﴿ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴾
﴿ و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت خدا را بر خود ياد كنيد آنگاه كه دشمنان [يكديگر] بوديد پس ميان دلهاى شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شديد و بر كنار پرتگاه آتش بوديد كه شما را از آن رهانيد اين گونه خداوند نشانه هاى خود را براى شما روشن مى كند باشد كه شما راه يابيد﴾
تمسک به خدا، تمسک شناختی است:
آیهی دوم در مسیری دیگر است:﴿ وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ ﴾
﴿ هر كس به خدا تمسك جويد﴾
﴿ وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ ﴾
﴿ هر كس به خدا تمسك جويد﴾
﴿ وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴾
﴿هر كس به خدا تمسك جويد قطعا به راه راست هدايت شده است﴾
کافر انسان را گمراه نمیکندز منافق خطرناک است:
برادران، آیهای دیگر:﴿ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ ﴾
﴿ آرى منافقان در فروترين درجات دوزخند﴾
﴿ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً ﴾
﴿آرى منافقان در فروترين درجات دوزخند و هرگز براى آنان ياورى نخواهى يافت﴾
کسی که به خدا ایمان آورد، به راه راست هدایت میشود:
سپس خداوند متعال میفرماید:﴿إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ ﴾
﴿ مگر كسانى كه توبه كردند و [عمل خود را] اصلاح نمودند و به خدا تمسک جستند ﴾
﴿ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْراً عَظِيماً ﴾
﴿ و دين خود را براى خدا خالص گردانيدند كه [در نتيجه] آنان با مؤمنان خواهند بود و به زودى خدا مؤمنان را پاداشى بزرگ خواهد بخشيد﴾
﴿ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبِيناً * فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطاً مُسْتَقِيماً ﴾
﴿ اى مردم در حقيقت براى شما از جانب پروردگارتان برهانى آمده است و ما به سوى شما نورى تابناك فرو فرستاده ايم * و اما كسانى كه به خدا گرويدند و به او تمسك جستند به زودى [خدا] آنان را در جوار رحمت و فضلى از جانب خويش درآورد و ايشان را به سوى خود به راهى راست هدايت كند﴾
خداوند متعال خودش مسئول حفظ پیامبر اکرم و حمایت او در برابر مردم گردیده است:
اینها آیات بودند اما در احادیث نیز از عائشه رضی الله عنها روایت شده که گفته است:(( كان رسول الله صلى الله عليه وسلم يُحْرَسُ ليْلا، حتى نزل { وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ))
((شبها از پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم محافظت میشد تا این که آیه ﴿ و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مى دارد﴾))
پیامبر صلی الله علیه وسلم سرش را از پنجرهی خانه بیرون نمود و فرمود: ای مردم بازگردید خداوند خودش مرا نگهبانی مینماید))
حقیقت این است که یک مرد آلمانی با همین حدیث اسلام آورد. اگر خودش از آن چه به مردم میگفت؛ قانع نمیبود، امکان نداشت نگهبانانش را رد کند. زمانی که ایمان او به خداوند متعال در بالاترین حد رسیده بود، خداوند به او فرمود:(( وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ))
﴿ و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مى دارد﴾
(( وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ، فأخرج رسولُ الله صلى الله عليه وسلم رأسهُ من القُبَّةِ، فقال لهم: يا أَيُّها الناسُ، انصرفوا، فقد عَصمَنِي الله ))
﴿ و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مى دارد﴾،پیامبر صلی الله علیه وسلم سرش را از پنجرهی خانه بیرون نمود و فرمود: ای مردم بازگردید خداوند خودش مرا نگهبانی مینماید))
سخناني كه داراي مفاهيم وسيع هست به پیامبر صلی الله علیه وسلم داده شده است:
برادران گرامی، سخناني كه ىاراي مفاهيم بسيار و جامع هست به پیامبر صلی الله علیه وسلم داده شده است و در دانشگاه خواندهایم که متن حدیث پیامبر پس از قرآن کریم در کل فصیحترین متن است و دربارهی خودش فرموده است:(( أنا أفصح العرب بيد أني من قريش ))
((من فصیحترین عرب هستم اما قریشیام))
(( أنا أفصح العرب بيد أني من قريش ))
((من فصیحترین عرب هستم اما قریشیام))
دعا، مغز عبادت است :
دعای زیر از ظریفترین دعاها است:(( اللهم! إني أسألك رحمة من عندك تهدي بها قلبي، وتجمع بها شملي، وتلم بها شعثي، وترد بها أُلفَتي، وتصلح بها ديني، وتحفظ بها غائبي، وترفع بها شاهدي، وتزكي بها عملي، وتبيض بها وجهي، وتلهمني بها رشدي، وتعصمني بها من كل سوءٍ اللهم أعطني إيماناً صادقاً، ويقيناً ليس بعده كفر، ورحمة أنال بها شرف كرامتك في الدنيا والآخرة. اللهم إني أسألك الفوز عند القضاءِ، ونزل الشهداءِ، وعيش السعداءِ، ومرافقة الأنبياءِ، والنصر على الأعداءِ. اللهم أُنزل بك حاجتي وإن قصُر رأْيي، وضعف عملي وافتقرت إلى رحمتك، فأسألك يا قاضي الأمور، ويا شافي الصدور، كما تجير بين البحور أن تجيرني من عذاب السعير، ومن دعوة الثبور، ومن فتنة القبور، اللهم ما قصر عنه رأْيي وضعف عنه عملي، ولم تبلغه نيتي من خير وعدته أحداً من عبادك، أو خير أنت معطيه أحداً من خلقك، فإني أرغب إليك فيه ))
((پروردگارا! از تو رحمتی میخواهم که به وسیلهي آن قلب مرا هدایت کنی، کارهای آشفته مرا سر و سامان دهی و دین ما را اصلاح گردانی، غایب مرا حفظ کنی و شاهد مرا درجات عالی عطا کنی. رحمتی که به وسیله آن، عمل مرا پاک و چهره مرا سفید گردانی و راه هدایتم را به من الهام کنی و فتنهها را از من دور گردانی و مرا از هر گونه شرّ و بدی حفظ کنی. بار خدایا! به من ایمان و یقین صادق که بعد از آن هرگز کفری نیست، عطا کن و رحمتی را شامل حال من گردان که به وسیله آن به شرف کرامت و بزرگواریت در دنیا و آخرت نايل شوم. معبودا! به من کامیابی به هنگام حکم و داوری (قضا) و درجات عالی شهداء و زندگی سعادتمندان و همراهی با پیامبران و پیروزی بر دشمنان را عطا کن. خدایا! حاجتم را از تو درخواست میکنم اگر چه فکر و اندیشهام ضعیف و عمل و کردارم اندک و ناچیز است و به رحمتت نیازمندم. پس ای مقدر کنندهي کارها و ای شفا دهندهي سینهها! از تو میخواهم آن چنان که دریاها را از هم دور کردی، مرا از عذاب آتش و از هلاکت و نابودی و عذاب قبر نجات دهی. پروردگارا! آنچه از خیر که به نظرم نرسید، عمل و کردارم نسبت به آن اندک بود و نیت و آرزوی آن را نکردم و به یکی از بندگانت وعده دادهای یا خیری که به یکی از مخلوقاتت عطا کردهای مشتاقانه و خالصانه آن را از تو میطلبم.))
(( اللهم وما قَصَّرَ عَنهُ رَأْيي، وَلَمْ تَبْلُغْه مَسألتي، ولم تَبلُغْهُ نِيَّتي مِن خَيرٍ وَعَدْتَهُ أحَدا مِن خَلقِكَ، أَو خَيرٍ أنْتَ مُعطيه أحداً من عبادك، فَإني أرغَبُ إليكَ فيه، وأسأَلُكَهُ برحمتكَ يا ربَّ العالمينَ، اللهم يا ذا الحَبْلِ الشَّديدِ، والأمرِ الرَّشيدِ أسأَلُكَ الأمنَ يومَ الوعيدِ والجَنَّةَ يَومَ الخُلودِ، مع المقَرَّبينَ الشُّهودِ، الرُّكَّعِ السجودِ، المُوفِينَ بالعهودِ، إِنَّكَ رَحيمٌ ودَودٌ، وإنك تفعل ما تُريدُ، اللهم اجعلنا هَادِينَ مهتدينَ، غير ضالِّينَ، ولا مُضِلِّينَ، سِلْما لأوليَائِكَ، وحَرْبا لأعدائِكَ، نُحِبُّ بِحُبِّكَ مَنْ أَحَبَّكَ، ونُعَادي بِعَدَاوتِكَ مَن خالَفَكَ اللهم هذا الدُّعَاءُ وعليكَ الإجَابَةُ اللهم هذا الجُهدُ، وعَلَيكَ التُّكلانُ، اللهم اجعَل لي نُورا في قَلبي، ونُورا في قبري، ونورا من بين يَدَيَّ، ونُورا من خَلفي، ونورا عن يَميني، ونورا عن شِمالي، ونورا من فَوقي، ونورا من تَحتي، ونورا في سَمعي، ونورا في بصري، ونورا في شَعْري، ونورا في بَشَري، ونورا في لحمي، ونورا في دمي، ونورا في مُخِّي، ونورا في عِظامي، اللهمَّ أعظِم لي نورا وأعطِني نورا، واجعَلْ لي نورا، سُبحَانَ الذي تَعَطَّفَ بِالعِزِّ وقالَ بِهِ، سُبحَانَ الذي لَبِس المجدَ وتَكرَّمَ بِهِ، سبحانَ الذي لا ينبغي التَّسبيحُ إلا لَهُ، سبحانَ ذِي الفَضْلِ والنِّعَمِ، سبحانَ ذِي المَجدِ والكَرَمِ، سبحانَ ذِي الجَلالِ والإكرَامِ ))
((. پروردگارا! آنچه از خیر که به نظرم نرسید، و از تو مسئلت و درخواست ننمودم و نیت و آرزوی آن را نکردم و به یکی از بندگانت وعده دادهای یا خیری که به یکی از مخلوقاتت عطا کردهای علاقمندانه آن را از تو میطلبم. معبودا! ای صاحب حبل متین و امر درست، از تو راحتی و امنیت را در روز موعود و بهشت را در روز جاودانگی همراه با نزدیکان شاهد و همراه با رکوع کنندگان و سجده کنندگان که به عهد خود وفا دار بودهاند میطلبم؛ به راستی که تو بسیار مهربان و محبوب هستی و هر آنچه بخواهی انجام میدهی. بار خدایا! ما را از زمره هدایت کنندگان هدایت یافته قرار بده نه از جمله ي گمراهان گمراه کننده و دوست دوستانت و دشمن دشمنانت قرار بده. ما به حبّ و دوستی تو با کسانی که تو را دوست میدارند دوستی میکنیم و به بغض تو با کسانی که راه مخالفت با تو را در پیش گرفتهاند دشمنی میکنیم. پروردگارا! از تو میخواهیم که این دعا را اجابت کنی و توکّل ما در این تلاش و کوشش بر تو است. معبودا! در قبرم، در قلبم، از جلو و پشتم، از راست و چپم، از بالا و پایینم، در گوش و چشمم، در موی و چهره ام، در گوشت و خون و استخوانم و در تمامی اعضای بدنم نور قرار بده. پروردگارا! برایم نوری بزرگ قرار بده و برایم نور عطا کن. پاک و منزه است خدایی که با عزت، مهربانی کرد و با عزت، فرمان داد. پاک و منزه است معبودی که لباس مجد و بزرگواری را پوشید و به وسیلهي آن بخشندگی کرد. پاک و منزه است پروردگاری که تسبیح و عبادت، مخصوص اوست و کس دیگری را نشاید. پاک و منزه است خدایی که صاحب بخشش و کرم است. پاک و منزه است معبودی که صاحب مجد و بزرگواری و شکوه است))
از دعاهای مشهور:
(( اللَّهمَّ أَصْلِح لي ديني الذي هو عِصْمَةُ أمري ))
((پروردگارا! برايم دينم را که نگهدارندهی کار من است، اصلاح کن))
((الإِيمانُ قَيَّدَ الفَتْكَ ، لا يَفْتِكُ مؤمِن ))
((ایمان ترور را قید و بند زده است و مؤمن ترور نمیکند))
(( اللَّهمَّ أَصْلِح لي ديني الذي هو عِصْمَةُ أمري، وأصَلِح لي دُنيَايَ التي فيها معاشي، وأصلح لي آخرتي التي فيها معادي، واجعَل الحياة زيادة لي في كلِّ خيرٍ، واجعل الموتَ راحة لي من كل شَرٍّ))
((پروردگارا! برايم دينم را كه نگهدارندهی امور من است و دنيايم را که در آن زندگي و معيشت من است و آخرتم را که بازگشتم بدان است، اصلاح کن و زندگيم را برايم سبب ازدياد خير و مرگ را وسيلهي راحتيام از تمام بدیها بگردان))
کسی که به کتاب خداوند و سنت پیامبرش تمسک جوید، هرگز گمراه نمیشود:
برادران، از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما روایت است که گفته است: پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:(( أيها الناس ـ كلام خطيرـ قد تركت فيكم ما إن اعتصمتم به لن تضلوا كتاب الله وسنة نبيه صلى الله عليه وسلم ))
((ای مردم-سخن مهمی است- در میان شما چیزی به جا گذاشتم که اگر به آن تمسک جویید هرگز گمراه نخواهید شدز کتاب خدا و سنت پیامبرش صلی الله علیه وسلم))
(( أيها الناس، قد تركت فيكم ما إن اعتصمتم به، لن تضلوا كتاب الله وسنة نبيه صلى الله عليه وسلم ))
((ای مردم-سخن مهمی است- در میان شما چیزی به جا گذاشتم که اگر به آن تمسک جویید هرگز گمراه نخواهید شد کتاب خدا و سنت پیامبرش صلی الله علیه وآله وسلم))
از جابر بن عبدالله رضی الله عنه روایت است که گفت: پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود:
(( أيما شاب تزوج في حداثة سنه ـ كان زواجه مبكراً ـ عج شيطانه يقول: يا ويله يا ويله عصم مني دينه ))
((هر جوانی که در ابتدای جوانی ازدواج کند –زودهنگام ازدواج کند-شیطانش فریاد میزند: وای بر او وای بر او دین خود را از من حفاظت کرد))
(( عج شيطانه يقول: يا ويله يا ويله عصم مني دينه ))
((شیطانش فریاد میزند: وای بر او وای بر او دین خود را از من حفاظت کرد))
(( لا حول عن معصية الله إلا بعصمة الله ))
((تنها قدرت بازدارنده از نافرمانی خداوند، حمایت و پناه خود خدا است))
﴿ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ﴾
﴿تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم﴾
تنها قدرت بازدارنده از نافرمانی خداوند حمایت و پناه خود خدا است:
در برخی از روایات گفته شده است:(( لا حول عن معصية الله إلا بعصمة الله، ولا قوة على طاعة الله إلا بعون الله ))
((تنها قدرت بازدارنده از نافرمانی خداوند حمایت و پناه خود خدا است و تنها قدرت یاری دهنده به طاعت خداوند، یاری خود اوست))
﴿ وَإِلَّا تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُنْ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴾
﴿ و اگر نيرنگ آنان را از من بازنگردانى به سوى آنان خواهم گراييد و از [جمله] نادانان خواهم شد﴾
(( لا حول عن معصية الله إلا بعصمة الله، ولا قوة على طاعة الله إلا بعون الله ))
((تنها قدرت بازدارنده از نافرمانی خداوند حمایت وپناه خود خدا است و تنها قدرت یاری دهنده به طاعت خداوند یاری خود اوست))
(( نزل جبريل عليه السلام على عهد رسول الله صلى الله عليه وسلم فأخبره: أنها ستكونُ فتَن، قال: فما المخرَجُ منها يا جبريل؟ قال: كتابُ الله، فيه نَبَأُ ما قبلَكم ونبأ ما هو كائن بعدَكم، وفيه الحُكم بينكم، وهو حبلُ الله المتين، وهو النورُ المبين، وهو الصراطُ المستقيم، وهو الشفاء النافع، عِصْمة لمن تمسّك بهِ، ونجاة لمن اتَّبعه، لا يَعْوجُّ فَيُقَوَّم، ولا يزيغ فَيُسْتَعْتَبَ، ولا يَخْلَقُ على كثرة الردِّ، ولا تنقضي عجائبه، هو الذي لا تلتبس به الأهواء، ولا تشْبع منه العلماء، هو الذي لم تنته الجنّ إِذ سمعتْه أنْ قالوا: إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنا عَجَبا يَهْدِي إِلى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ، مَن وَلِيَه من جبَّار فحكم بغير ما فيه قَصَمه الله، وَمَن ابتَغَى الهُدى في غيره أَضَلَّه الله ، مَن قال به صدق، ومن عمل به أُجر، ومَن اتَّبعه هُدِي إِلى صراط مستقيم ))
((جبرئیل علیه السلام خدمت رسول الله صلی الله علیه وسلم رسید و آن حضرت را خبر داد که بزودى فتنههایى ظاهر خواهد شد، پیامبر پرسیدند: راه نجات از آنها چیست؟ او در جواب گفت: کتاب خدا، در آن اخبار پیشینیان و آیندگان و داروی میان شما وجود دارد، ریسمان محکم الهی، نور مبین و راه راست است. شفای سود دهنده و پناه کسی است که به آن تمسک جوید، کسی را که از آن پیروی کند نجات میبخشد. منحرف نمیکند و راست میگرداند. گمراه نمیکند و خشنود کننده است. با وجود مخالفتهای فراوان کهنه نمیشود و شگفتیهای آن پایان ندارد. کتابی است که تمایلات را به آن راه نیست و علما از آن سیراب نمیشوند. کتابی است که جنیان به محض شنیدن آن گفتند: به راستى ما قرآنى شگفت آور شنيديم [كه] به راه راست هدايت مى كند پس به آن ايمان آورديم، هر حاكمي که توسط آن به قدرت رسید و به غیر آنچه در آن است حکم كند؛ خداوند او را در هم میشکند و کسی که هدایت را در چیزی غیر از آن بجوید خداوند او را گمراه میکند. کسی که بر مبنای آن سخن گوید راست گفته و کسی که به آن عمل کند؛ پاداش میگیرد و کسی که از آن پیروی کند به راه راست هدایت میشود.))
(( مَا بَعَثَ اللهُ مِنْ نَبِيٍّ، ولا استَخْلَفَ مِن خَليفةٍ، إلا كانَتْ لَهُ بِطَانَتانِ: بِطَانَةٌ تَأْمُرُهُ بِالمعْرُوفِ، وَتَحُضُّهُ عليه، وَبِطَانَةٌ تَأْمُرُهُ بِالشَّرِّ، وَتَحُضُّهُ عليه، والمَعْصُومُ مَنْ عَصمَ اللهُ ))
((خداوند هیچ پیامبری نفرستاد و هیچ خلیفهای را به خلافت نرساند، مگر آن که برایش دو محرم اسرار بود: محرمی که او را به امور پسندیده امر مینمود و بر آن تشویق میکرد و محرمی که او را به بدی امر مینمود و بر آن تشویق مینمود، و معصوم کسی است که خداوند او را [از گناه] حفظ کند)).
(( قال رسول الله صلى الله عليه وسلم إن هذا القرآن مأدبة الله فاقبلوا من مأدبته ما استطعتم إن هذا القرآن حبل الله والنور المبين والشفاء النافع عصمة لمن تمسك به ونجاة لمن تبعه لا يزيغ فيستعتب ولا يعوج فيقوم ولا تنقضي عجائبه ولا يخلق من كثرة الرد اتلوه فإن الله عز وجل يأجركم على تلاوته كل حرف عشر حسنات أما إني لا أقول ألم حرف ولكن ألف حرف، ولام حرف، وميم حرف ))
((رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود این قرآن سفرهای است پس تا میتوانید به این سفرهی خود روی بیاورید، این قرآن ریسمان محکم الهی، نور مبین، شفای سود دهنده و پناه کسی است که به آن چنگ زند، کسی را که از آن پیروی کند نجات میبخشد. گمراه نمیکند و خشنود کننده است، منحرف نمیکند و راست میگرداند.. و شگفتیهای آن پایان ندارد، با وجود مخالفتهای فراوان کهنه نمیشود، آن را بخوانید که خداوند شما را بر خواندن هر حرف آن ده نیکی پاداش میدهد. من نمیگویم که الم یک حرف است، بلکه الف یک حرف است و لام یک حرف است و میم حرفی دیگر))