- تربیت اسلامی
- /
- راه های رسیدن ونشانه های پذیرش
سپاس خداوند مهربان را و درود بر سرورمان محمد راستین وعده و امانت دار. بار خدایا ما را از تاریکی های جهالت و توهم به نور معرفت وعلم و از شهوات به سوی بهشت برین خارج گردان.
صبر یعنی رهبری حرکت انسان به کانال های مجاز شهوت:
هم چنان به موضوع مهم دیگری مربوط به : «روش های دستیابی و نشانه های پذیرش» یعنی صبر می پردازیم.هر شهوتی که خداوند در انسان نهاده است برای دفع آن هم کانال پاکی را نیز آفریده است. بنابراین صبر یعنی رهبری حرکت انسان به کانال های مجاز شهوت؛ بنابراین ایمان سراسر صبر است. اکنون در این آیات دقت می کنیم. اولین آیه جایی که خداوند متعال می فرماید:
﴿ و اگر از جانب خود رحمتى به انسان بچشانيم سپس آن را از وى سلب كنيم قطعا نوميد و ناسپاس خواهد بود ﴾
به همین مناسبت واژه ی انسان پیش از این که ایمان آورد، معرفه به الف ولام آمده است:﴿ و اگر پس از محنتى كه به او رسيده نعمتى به او بچشانيم حتما خواهد گفت گرفتاريها از من دور شد بى گمان او شادمان و فخرفروش است ﴾
یعنی در آسایش فضل وبخشش خداوند نسبت به خود را از یاد می برد و با این بخشش شاد می شود و در سختی ها ومصائب نا امید می شود. نا امیدی آمیخته به فخر فروشی:﴿ مگر كسانى كه شكيبايى ورزيده و كارهاى شايسته كرده اند [كه] براى آنان آمرزش و پاداشى بزرگ خواهد بود ﴾
مومن در آسایش شکرگزار و در سختی صبور است:
یعنی مومن در آسایش وآرامش سپاسگزار است و در سختی ومصیبت شکیبا پیشه است و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است:((کار مومن انسان را به شگفتي و تعجب وا ميدارد! زيرا همه¬ی کارش برای او خير است، و اين امر برای هيچ کس جز مسلمان ممکن نيست. اگر به وی فراخی و آسانی روی دهد شکر کند، برايش خير است، و اگر به او سختی برسد هم صبر کند برايش خير است.))
آیه ای دیگر:﴿ اما انسان هنگامى كه پروردگارش وى را مى آزمايد و عزيزش مى دارد و نعمت فراوان به او مى دهد مى گويد پروردگارم مرا گرامى داشته است* و اما چون وى را مى آزمايد و روزى اش را بر او تنگ مى گرداند مى گويد پروردگارم مرا خوار كرده است ﴾
انسان گمان می کند که نعمت های الهی در دنیا اکرام وبخشش است و هم چنین گمان می کند که محروم شدن از نعمتی توهین به او است و بنابراین این گونه پاسخ می آید:﴿ هرگز ﴾
﴿ هرگز ﴾
ادات رد ونهی یعنی ای بندگان من بخشش من اکرام نیست و نبخشیدنم محروم نمودن نیست بلکه بخشش من آزمایش و نبخشیدنم درمان درد است:((خداوند چون بنده مؤمن خود را دوست دارد او را از دنیا پرهیز می دهد چنان که شما مریض خود را از بیم مرض از خوردن و نوشیدن پرهیز می دهید.))
و در روایتی دیگر آمده است:((خداوند بنده مؤمن را نگاهباني ميكند چنان كه چوپان مهربان گوسفندانش را در چراگاههاي مرگبار))
به همین دلیل ابن عطاء الله اسکندری می گوید: «چه بسا خداوند به تو ببخشد و از تو بگیرد و چه بسا از تو بگیرد و باز به تو ببخشد و چون حکمت نبخشیدن را به تو بنماید آنگاه گرفتن عین دادن خواهد شد».گاهی سرزمینی که آسایش فراوانی در آن است این آسایش مانعی میان مردم وپروردگارشان می شود ولی سرزمینی دیگر سختی های فراوانی دارد و این سختی ها مردم را به سوی خداوند می کشاند. چه بسا خداوند به شما ببخشد و باز پس بگیرد و چه بسا از شما بگیرد اما باز به شما ببخشد و چون حکمت آن را به شما بنمایاند آنگاه ندادن را عین دادن ببینید.
ويژگی هایی که به انسان بخشیده شده آزمایشی است که وی را در برخورد با آن می آزماید:
حال ببینیم:﴿ اما انسان هنگامى كه پروردگارش وى را مى آزمايد ﴾
مال به او بخشیده، سلامتی داده، مقام و استعداد به او بخشیده، خانواده وفرزند و جايگاه والا و اموال فراوانی به او بخشیده است.﴿ مى گويد پروردگارم مرا گرامى داشته است ﴾
به او می گوییم: نه این بخشش نه نعمت است و نه نقمت بلکه یک امتحان است که در نحوه ی برخورد شما ارزیابی می شود. اگر انسان مال را در راه خدا انفاق کند این بخشش خداوند نعمت است آن هم چه نعمتی! ولی اگر همین مال را در نافرمانی وگناه خرج کند این مال بلا ونقمت است و آن هم چه بلایی! به شما سلامتی داده است، اگر آن را در راه خدا استفاده کنید این سلامتی نعمت بسیار خوبی است واما اگر آن را در نافرمانی وگناه استفاده کردید این سلامتی بلا ومصیبت بزرگی خواهد بود. تمام نعمت های الهی و تمام بهره های دنیا و تمام ویژگی هایی که به انسان داده شده همه و همه نه نعمت اند و نه بلا هستند بلکه فقط آزمایش اند که در نحوه ی برخورد انسان با آن سنجیده می شوند. مال اگر در راه خدا انفاق شود نعمت است چنان که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است:((حسد جز در این دو چیز، جایز نیست: مردی که خداوند به او قرآن داده و او شب و روز، مشغول خواندن و عمل کردن به آن است. مردی که خداوند به او مال و ثروتی داده و او هم شب و روز، مشغول بخشیدن ان در راه حق است))
بنابراین: بخشش من اکرام نیست و ندادنم محرومیت نیست بلکه بخششم آزمایش و محروم نمودم درمان است.صبر راه بهشت است:
همان طور که می دانید هر نیکی ثوابی دارد به جز صبر که مساله اش فرق می کند. به تعبیر امروزی صبر یک چک سفید امضا است. هر سندی دارای رقمی است. یک میلیون. پنج میلیون. یک میلیارد. اما یک چک امضا شده وبدون عدد ورقم هر رقمی دوست دارید بنویسید:﴿ بى ترديد شكيبايان پاداش خود را بىحساب [و] به تمام خواهند يافت ﴾
صبر راه بهشت است. اکنون پروردگار بزرگ به بندگانش می فرماید:﴿ و اگر صبر كنيد البته آن براى شكيبايان بهتر است ﴾
برای شما بهتر است. یعنی خواسته ها وشهواتی وجود دارد اما قانونی هم وجود دارد. چشم فروهشتن صبر است. زبان نگه داشتن صبر است. خویشتن داری صبر است. قانون انفاق صبر است. قانون دید وبازدیدها صبر است؛ چراکه دید وبازدیدهای مختلطی وجود دارد و صبر در اینجا قانون است. خوب گام برداشتن صبر است. دست نگه داشتن صبر است. گوش نگه داشتن صبر است. به همین دلیل می فرماید:﴿ و اگر صبر كنيد البته آن براى شكيبايان بهتر است ﴾
از جمله نشانه های ایمان همکاری وکوتاه آمدن است:اکنون دقت کنید:
﴿ و از خدا و پيامبرش اطاعت كنيد و با هم نزاع مكنيد كه سست شويد ﴾
ضعیف می شوید. مشکل کنونی مسلمین:﴿ و مهابت شما از بين برود ﴾
نیرویتان از بین می رود:﴿ وصبر کنید ﴾
بر چه چیز باید صبر کرد؟ ارتباط صبر با این آیه چیست؟ یعنی اگر به کار مهمی پرداختید داوطلبانه همکاری کنید و رقابت نکنید و چیزی که از این آیه برداشت می شود فضیلتی به نام کوتاه آمدن است. مثلا من و برادرم در یک گروه با هم صحبت می کنیم و او سخن آغاز می کند من باید خاموش بمانم تا برادرم سخن مهم خودش بپردازد آیا پسندیده است که ثابت کنم من از او کمتر نیستم و میان کلامش پریده و سخن بگویم. خیر، وقتی او حرف اصلی را گفت بهتر است من کوتاه بیایم و خاموش بمانم:﴿ و از خدا و پيامبرش اطاعت كنيد و با هم نزاع مكنيد كه سست شويد و مهابت شما از بين برود وصبر کنید ﴾
وقتی به خاطر مصلحت عمومی از برادر خود تبعیت می کنید شما صابر هستید. از نشانه های ایمان همکاری است. از نشانه های سست ایمانی رقابت است. و گاهی از نشانه های ایمان کوتاه آمدن است. و از نشانه های بی ایمانی خودخواهی و خودبینی است. شما اکنون باید صبر کنید اما فراموش نکنید که صبر کردن وظیفه ی شما نیز می باشد و باید مردم را نیز به صبر بخوانید. گاهی کسی از عیبی از عیوب همسرش را برایتان نقل می کند و شما باید به او بگویید: نه، خدا را شکر من همسری خوب دارم. نه، این بی ادبی است. او الآن دلتنگ است و مساله ای را برایتان بازگو می کند که دلش را به درد آورده است باید او را بر شکیبایی وصبر یاری دهید نه اینکه او را وادار به طلاق همسرش کنید.﴿ اى كسانى كه ايمان آورده ايد صبر كنيد و ايستادگى ورزيد و مرزها را نگهبانى كنيد و از خدا پروا نماييد اميد است كه رستگار شويد ﴾
نظام دنیا نظام تلاش و بخشش ونظام آخرت نظام اکرام وپاداش است:
در این روزگار صبر آسان نیست:﴿ اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد اين [ايستادگى] حاكى از عزم استوار [شما] در كارهاست ﴾
کسی که اراده ای راسخ دارد و آرزویی به جا دارد و کسی که امید وآرزویش رسیدن به خشنودی خداوند است باید صبر کند. زندگی به صبر نیاز دارد. ما در خانه ی عمل و نه خانه ی پاداش، هستیم. ما در سرزمین تکلیف ووظیفه ایم نه در سرزمین تشریف واحترام و نیز در سرزمین تلاش وکوشش هستیم نه در سرزمین اکرام وپاداش، ما در دنیا هستیم:﴿ اى انسان حقا كه تو به سوى پروردگار خود بسختى در تلاشى و او را ملاقات خواهى كرد ﴾
اما در آخرت:﴿ هر چه در آن بخواهند برایشان فراهم است ﴾
نظام آخرت نظام اکرام و پاداش و نظام دنیا نظام تلاش وبخشش است؛ بنابراین:﴿ اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد اين [ايستادگى] حاكى از عزم استوار [شما] در كارهاست ﴾
هر دعوتی به سوی الله با موانع رو به رو می شود وداعیان به الله باید صبر کنند:
اکنون در این آیه دقت فرمایید:﴿ و چه بسيار پيامبرانى كه همراه او توده هاى انبوه كارزار كردند و در برابر آنچه در راه خدا بديشان رسيد سستى نورزيدند و ناتوان نشدند و تسليم [دشمن] نگرديدند و خداوند شكيبايان را دوست دارد ﴾
نظر خودتان چیست اگر صبر کنید خداوند شما را دوست دارد؟﴿ و خداوند صابران را دوست دارد ﴾
اگر دنبال این واژه در آیات قرآن بگردید﴿ خداوند دوست دارد ﴾
خواهید دید که در چند ده آیه بیان فرموده چه کسانی را دوست دارد؟ توبه کنندگان، پاکیزگان، صابران، نیکوکاران، تقواپیشگان را دوست دارد یعنی رسیدن به محبت الهی کار آسانی است:﴿ و خداوند صابران را دوست دارد ﴾
به خدا سوگند وقتی این آیه را می خوانم تن من می لرزد:﴿ ما او را شكيبا يافتيم چه نيكوبنده اى به راستى او توبه كار بود ﴾
یعنی خداوند قدر صبر شما را می داند. در آمد اندک و مخارج فراوان. شما راه های حرام فراوانی برای کسب در آمد دارید و می گویید:﴿ من از خدا، پروردگار جهانیان می ترسم ﴾
خداوند می داند که شما می توانستید میلونر شوید اما اصول شما، شما را از خوردن مال حرام باز داشت و خداوند قدر این حالت را می داند. اکنون هیچ دعوتی وجود ندارد که گاهی با موانعی رو به رو نشود. بنابراین داعیان باید صبر داشته باشند. سرور مردمان و دوست خدای رحمان و بهترین فرزند آدم و کسی که خداوند به او سوگند خورده است در طائف تکذیب می شود و مسخره می شود و مورد ضرب وشتم قرار می گیرد اما می فرماید:((خداوندا من ضعف نیرو و کمبود امکانات و زبونیام نزد مردم را به تو شکایت میکنم. ای رحم کنندهترین رحم کنندگان تو پروردگار مستضعفان و پروردگار من هستی من را به چه کسی واگذار میکنی؟ به انسان غیر خویشاوندی که با سختی و درشتی با من برخورد میکند؟ یا به دشمنی که او را بر من مسلط کردهای؟ با همه اینها اگر بر من غضب نگیری و ناراحت نباشی من پروایی ندارم ولی رحمت وبخشايشت برايم سزاوارتر است..))
این چه ادبی است؟ این چه صبری است؟در آخر الزمان کسی که دین دارد مانند کسی است که اخگر داغ در مشت گیرد:
اکنون:(( اسلام غریبانه آغاز شد و چون آغاز غریب خواهد بود پس خوشا به حال غریبان ))
((مشتاق عاشقان خود شده ام، گفتند: آیا ما عاشقان تو نیستیم؟ فرمود: خیر، شما یاران من هستید و عاشقان من کسانی اند که در آخر زمان می آیند و صابران بر دین در میانشان چون کسی است که اخگر داغ را در دست گرفته باشد و پاداش او برابر با پاداش هفتاد تن است. گفتند: مانند ما یا آنان؟ فرمود: بلکه [هفتاد برابر پاداش] شما. گفتند: چرا؟ فرمود: زیرا شما بر خیر حامیانی دارید اما آنان حامیانی ندارند))
روزی که قلب مومن از آنچه می بیند، در بدنش خون می شود و نمی تواند تغییری ایجاد کند و اگر سخن گوید او را می کشند و اگر خاموش شود خونش را مباح می دانند. مرگی چون مرگ گوسفندان بر اثر بیماری واگیر:(( روزی که قاتل نمی داند چرا می کشد و مقتول نمی داند چرا کشته می شود))
بنابراین:﴿ و پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند ولى بر آنچه تكذيب شدند و آزار ديدند شكيبايى كردند تا يارى ما به آنان رسيد و براى كلمات خدا هيچ تغييردهنده اى نيست و مسلما اخبار پيامبران به تو رسيده است ﴾
به همین دلیل صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:(( هیچ کس اندازه ی من در راه خدا مورد ترس وآزار قرار نگرفته است و سی شبانه روز بر من گذشت و تنها غذای من وبلال چیزی بود که بلال زیر بغل پنهان نموده بود. [کنایه از اندک بودن خوراکی]))
صبر راهی است که انسان برای رسیدن به بهشت ناگزیر از پیمودن آن است:
کسی اهل مکر ونیرنگ است، خداوند می فرماید:﴿ و به يقين آنان نيرنگ خود را به كار بردند و [جزاى] مكرشان با خداست ﴾
تصور کنید خدایی بزرگ مکر ونیرگ آنان را ویران گر می داند که کوه ها را از جای بر می کند. آیا نیروهای زمینی می تواند کوه قاسیون را به درعا ببرد؟ تمام دولت ها نمی توانند با یکدیگر این کار را بکنند. خداوند مکر دشمنان به گونه ای توصیف می کند که کوه ها از تاثیر آن ویران می شود:﴿ و به يقين آنان نيرنگ خود را به كار بردند و [جزاى] مكرشان با خداست هر چند از مكرشان كوهها از جاى كنده مى شد ﴾
به آیه ی دوم توجه نمایید:﴿ و اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد نيرنگشان هيچ زيانى به شما نمى رساند ﴾
سلاحشان، ماهواره هایشان، اموال فراوانشان، رسانه هایی که در اختیار دارند و سی کشور فورا بر گمراهی وبر دشمنی، با آنان متحد می شود. آنان هم پیمانانی دارند. حق وتو دارند. ماهواره هایی دارند و اموال فراوانی در اختیار دارند و رسانه ها با آنان است. می فرماید:﴿ و اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد نيرنگشان هيچ زيانى به شما نمى رساند ﴾
آیا باور می کنید که رهایی مسلمانان با دو کلمه از این آیه ممکن است:﴿ و اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد نيرنگشان هيچ زيانى به شما نمى رساند ﴾
در تناسب همین مطلب از امام شافعی پرسیدند: آیا از خداوند درخواست قدرت کنیم یا درخواست آزمایش؟ لبخندی زد و فرمود: پیش از آن که آزموده شوی هرگز قدرت نخواهید یافت. یعنی محال است و بازهم محال است که بدون آزمایش خداوند به شما چیزی ببخشد. ابتدا آزموده می شوید وسپس به شما بخشیده می شود. آیه:﴿ آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مى شويد بىآنكه خداوند جهادگران و شكيبايان شما را معلوم بدارد ﴾
بنابراین ناگزیر باید صبر نمود و راهی که باید از آن گذر کرد.خداوند عز وجل مومن را موفق و رستگار وبرتر می دارد:
اکنون این عبارت به چه معناست:﴿ خداوند با صابران است ﴾
﴿ خداوند با صابران است ﴾
با تایید و توفیق وحفظ و یاری آنان. می فرماید:﴿ بسا گروهى اندك كه بر گروهى بسيار به اذن خدا پيروز شدند و خداوند با شكيبايان است ﴾
یعنی اگر خداوند با شما باشد چه کسی را توان مخالفت با شماست؟ و اگر بر علیه شما باشد کیست که در مقابل خداوند شما را نجات دهد؟﴿ نيكوكارى آن نيست ﴾
أي النجاح، الفلاح، التفوق:﴿ نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و [يا] مغرب بگردانيد بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسمانى] و پيامبران ايمان آورد و مال [خود] را با وجود دوست داشتنش به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راهماندگان و گدايان و در [راه آزاد كردن] بندگان بدهد و نماز را برپاى دارد و زكات را بدهد و آنان كه چون عهد بندند به عهد خود وفادارانند ﴾
صبر اشاره ای به راستگویی انسان است:
دقت نمایید:﴿ و در سختى و زيان و به هنگام جنگ شكيبايانند ﴾
خوشی و ناخوشی وجود دارد. خوشی مانند مال فراوان و خانه ای زیبا و سلامتی کامل و خوراکی های رنگارنگ؛ این ها خوشی ولذت است. ناخوشی مانند این که خانه ای کوچک باشد و در آمد اندک باشد و مشکلات زیادی وجود داشته باشد:
﴿ و در سختى و زيان و به هنگام جنگ شكيبايانند ﴾
مفسران گفته اند: نقص در مال و جان، در آمد کم، و بچه دار نشدن و .. مصداق این آیه است که خداوند می فرماید:﴿ و در سختى و زيان و به هنگام جنگ شكيبايانند ﴾
سختی:﴿ آنانند كسانى كه راست گفته اند و آنان همان پرهيزگارانند ﴾
پس صبر نشانه ای از راستگویی ودرستی انسان است. این آیه مربوط به مومنان است:﴿ و قطعا شما را به چيزى از [قبيل] ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مى آزماييم و مژده ده شكيبايان را ﴾
﴿ [همان] كسانى كه چون مصيبتى به آنان برسد مى گويند ما از آن خدا هستيم و به سوى او باز مى گرديم * بر ايشان درودها و رحمتى از پروردگارشان [باد] و راهيافتگان [هم] خود ايشانند ﴾
صبر شامل حقیقت جویی و عمل بر اساس حقیقت و دعوت به آن نیز می باشد:
اکنون آیه وبلکه سوره ای که شافعی درباره اش گفته است: اگر مردم در آن تدبر کنند برایشان بسنده است و آن سوره ، سوره ی عصر است:﴿ سوگند به زمان ﴾
جواب قسم:﴿ كه واقعا انسان دستخوش زيان است * مگر كسانى كه گرويده ﴾
یعنی دنبال حقیقت بوده اند:﴿ و كارهاى شايسته كرده ﴾
بر اساس آن عمل نموده اند:﴿ و همديگر را به حق سفارش کرده اند ﴾
به سوی آن دعوت کرده اند، اما چهارم:﴿ و به شكيبايى توصيه كرده اند ﴾
دانشمندان گفته اند: این صبر شامل حقیقت جویی و عمل براساس آن حقیقت و دعوت به آن می باشد.
حستجوی حقیقت نیاز به صبر دارد:
جستجو نیازمند صبر است. و عمل این روش وبرنامه نیز به صبر نیاز دارد و دعوت به این راه نیز نیازمند صبر است. وخداوند می فرماید:﴿ پس صبر كن صبرى نيكو ﴾
انسانی صابر است اما دیگر توان ندارد. سخنان سنگدلانه می زند و همیشه انتقاد می کند و اعتراض دارد و می گوید رهایم کن برو از پیش من تا تو را نبینم و ... خداوند می فرماید:﴿ پس صبر كن صبرى نيكو ﴾
و شخصی دیگر قضا وقدر الهی را پذیرفته و صبری نیکو پیشه نموده است:﴿ صبرى نيكو پیشه کن ﴾
به خدا سوگند این آیه در جایی خوانده شد که من به شدت تحت تاثیر آن قرار گرفتم:﴿ و در برابر دستور پروردگارت شكيبايى پيشه كن ﴾
گاهی امر روشن است و تا روشن باشد نیازی به صبر ندارد. اگر دندانپزشک به شما بگوید: شما تحمل بیهوشی را ندارید باید درد بکشید. این دستور روشن است. درد می کشید وساکت می شوید. اما گاهی شما مومن اید وکاملا بر روش الهی عمل می کنید. مشکلی برایتان پیش می آید که آن را درک نمی کنید. این آیه مناسب حال شماست:﴿ و در برابر دستور پروردگارت شكيبايى پيشه كن كه تو خود در حمايت مايى ﴾
همسر یکی از برادران زایمان نمود و فرزندش با تومور مغزی متولد شد. پس از آن سکته های مغزی به سراغ او می آمد. پزشکان گفتند: این تومور مغزی به فلج می انجامد یا به کوری یا به هزار درد دیگر ممکن است منتهی شود. وی بسیار افسرده شد. به او گفتم: کسی را که دوست داری و کسی را که می پرستی و کسی که امیدواری از تو خشنود باشد همان کس این تصمیم را گرفته است و باید آن را بپذیری، بنابراین می فرماید:﴿ و در برابر دستور پروردگارت شكيبايى پيشه كن كه تو خود در حمايت مايى و هنگامى كه [از خواب] بر مى خيزى به نيايش پروردگارت تسبيح گوى * و [نيز] پاره اى از شب و در فروشدن ستارگان تسبيحگوى او باش ﴾
در پس هر مشکلی یک لطف الهی نهان است:
کسی که خداوند او را در راه حق پذیرفته است وی را با امتحانات بسیار سختی می آزماید:﴿ و چون شكيبايى كردند و به آيات ما يقين داشتند برخى از آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما [مردم را] هدايت می¬کردند ﴾
یعنی محال است که به مقام والایی برسید بدون آنکه از امتحانات سربلند بیرون آمده باشید. وقتی خداوند در اسراء ومعراج به پیامبرش فهماند که او سرور پیامبران است. پیش از این چه چیزهایی را تحمل نموده بود؟ طائف، به همین دلیل هر سختی در پس خود یک سختی دیگری نیز دارد. و هر دشواری یک دشواری دیگر در پس خود دارد. می فرماید:﴿ اى پسرك من نماز را برپا دار و به كار پسنديده وادار و از كار ناپسند باز دار و بر آسيبى كه بر تو وارد آمده است شكيبا باش اين [حاكى] از عزم [و اراده تو در] امور است ﴾
پیروزی وگشایش با صبر است زیرا که صبر نیاز به اراده دارد:
اما:﴿ و هر كه صبر كند و درگذرد مسلما اين [خويشتن دارى حاكى] از اراده قوى [در] كارهاست ﴾
گاهی قضا وقدر الهی مستقیم وارد می شود وباید صبر کنید. صبر نیاز به اراده دارد. گاهی قضا وقدر الهی با دست خود انسان حاصل می شود و در این حالت صبر بسیار سخت تر است. انسانی مقروض را می بینید. کودکی از بالکن می افتد و می میرد. چه کسی جوابگوست؟ قضا وقدر، اما شخصی با احتیاط کامل به رانندگی می پردازد و ناگهان کودکی خود را جلوی خودرو می اندازد و راننده او را زیر می گیرد. پیش روی شما انسانی است. وبرای این مواضع سخت ودشوار این آیه آمده است:﴿ و هر كه صبر كند ﴾
بر قضا وقدر الهی،﴿ و درگذرد ﴾
از کسی که خداوند این قضا وقدر را به دست او آورده است،﴿ اين [خويشتن دارى حاكى] از اراده قوى [در] كارهاست ﴾
پیروزی با صبر ممکن است و گشایش با صبر حاصل می شود وپیامبر صلی الله علیه وآله وسلم دعا می کرد و می فرمود:(( بار خدایا من از تو صبر می خواهم ))
اما صبر حقیقی در همان امتحان آغازین مهم است. گاهی شخصی در اولین سختی صبر نمی کند اما مجبور به صبر می شود. در این موضع چه کاری می کنید؟ مومن در اولین دشواری وسختی اش صبر می کند. خداوندا ما را از صابران قرار بده.