حالت سیاه
08-11-2024
Logo
تربیت اسلامی – تربیت فرزندان در اسلام 2008 - درس (26-36) : تربیت اجتماعی -9- آداب غذا خوردن-3- آداب نوشیدن
   
 
 
به نام خداوند بخشنده ی مهربان  
 

خداوند جهانیان را سپاس می‌گوییم و بر سیدنا محمد راستین وعده‌ی امانت دار درود می‌فرستیم. بار خداوندا ما را از تاریکی‌های جهل و گمان به سوی نور شناخت و دانش و از لجنزار شهوت‌ها به سوی باغ‌های بهشت تقرب بیرون ببر.

تربیت اجتماعی:

برادران گرامی، با درس بیست و ششم از مجموعه دروس تربیت فرزندان در اسلام و همچنان با موضوع تربیت اجتماعی و البته آداب خوردن و نوشیدن در خدمت شما هستیم.

آداب نوشیدن:

امروز به آداب نوشیدن می‌پردازیم و پیش از پرداختن به این موضوع باید به یقین بدانیم که زندگی بر روی زمین، یعنی زندگی انسان، حیوانات و گیاهان وابسته به آب است.

﴿ وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ ﴾
(و هر چيز زنده‏‌اى را از آب پديد آورديم)

( سوره انبيا آيه: 30 )

آب، اساس زندگی بر روی کره‌ی زمین:

آب تنها واسطه ایست که املاح و مواد غذایی حل شده در خود را به موجود زنده می‌رساند. آب واسطه است. آیا باور می‌کنید سالانه در هر ثانیه شانزده میلیون تن آب بر روی زمین فرو می‌ریزد.
پیامبر علیه الصلاة والسلام در یکی از دلایل نبوت خود می‌فرماید:

(( ما من عام أمطر من عام ))
((هیچ سالی از سالی دیگر بارانی‌تر نیست))

[حاكم از عبد الله بن عباس ]

مجموعه‌ی بارش‌ها در روی زمین ثابت است و تغییری نمی‌کند اما هر سال به صورت خاصی توزیع می‌شود. در برخی از سال‌ها خاورمیانه از خشکسالی رنج می‌برد و گاهی اوقات آفریقا و همین طور اروپا، اما:

(( ما من عام أمطر من عام ))
((هیچ سالی از سالی دیگر بارانی‌تر نیست))

پس از مقایسه‌ی سطح بارش‌ها در تمام دنیا مشخص شد که بارش سالیانه تفاوتی ندارد و یکسان است و آب 70% مساحت خشکی و 70% وزن انسان را تشکیل می‌دهد.

نقش خطرناک آب در تغییر سطح زمین از ساختار سنگی به ساختار خاکی:

imageبرادران، آب در تغییر سطح زمین از ساختار سنگی به ساختار خاکی نقش بسزایی دارد؛ زیرا اگر آب به درون زمین نفوذ نماید سپس یخ بزند؛ در زمین نیروی برای جلوگیری از انبساط آن وجود نخواهد داشت و اگر انبساط یابد؛ سنگ‌ها در هم می‌شکند و تمام این خاک‌هایی که در روی زمین در آن زراعت می‌کنیم اساس آن سنگ است اما آب با یخ زدن و انبساطش باعث از هم پاشیدن سنگ‌ها می‌شود.
برادران گرامی، آیا باور می‌کنید زندگی ما از آدم تا قیامت و زندگی تمام حیوانات و گیاهان به یکی از ويژگی‌های آب بستگی دارد. آب یک ويژگی منحصر به فرد دارد. هر چیزی را در جهان گرما دهیم منبسط می‌شود حتی سنگ‌ها و اگر سرد کنیم؛ منقبض می‌شود.
چرا فاصله‌هایی برای انبساط می‌گذارند؟ در تمام ساختمان‌ها فاصله‌هایی می‌گذارند که فاصله‌های انبساطی نام دارد زیرا سنگ در تابستان منبسط می‌شود. هر چیزی در روی زمین سرد شود؛ حجم آن کم می‌شود. به جز آب، مانند هر عنصر دیگری. یک لیتر آب با حرارت 40 درجه به سی و پنج درجه کاهش دهیم و کم می‌شود و همین طور30 ـ 25 ـ 20 ـ 15 ـ 10 ـ 5 ـ 4 ـ هر چه کمتر شود برعکس حجم آن افزایش می‌یابد. آب از میان تمام عناصر روی زمین ويژگی منحصر به فردی دارد که در زیر چهار درجه، مکانیزم آن از کاهش حجم به افزایش حجم تغییر می‌یابد. اگر انقباض ادامه یابد حجم آن کم شود وزن آن زیاد می‌شود یعنی تراکم آن افزایش می‌یابد. یعنی قطعه‌های یخ به درون آب دریاها می‌رود و هر ساله توده‌های عظیم یخ فرو می‌رود پس از مدتی شاهد یخ زدن دریاها خواهیم بود. تبخیر از image
بین می‌رود. باران‌ها پایان می‌یابد. گیاهان، حیوانات و انسان‌ها می‌میرند. زندگی همه‌ی ما به این ويژگی آب وابسته است.

﴿ وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ ﴾
(و هر چيز زنده‏‌اى را از آب پديد آورديم)

وجود آن:

﴿ وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ ﴾
(و هر چيز زنده‏اى را از آب پديد آورديم)

با تمام ويژگی‌هایش، نه رنگ دارد و نه طعم، نه بو و در 14 درجه بخار می‌شود و منبسط می‌گردد. اگر در زمستان در موتور خودرو که از ساختارهای فلزی بسیار سفتی درست شده است؛ آب را بدون ضد یخ بریزیم موتور می‌ترکد.
برای همین یکی از جدیدترین راه‌های برش سنگ مرمر حفر سوراخ‌های طولانی و پر آب کردن آن است و سپس سرد کردن آب است. مشاهده می‌شود که مکعب یک در یک به وسیله‌ی سرد کردن آب از دل کوه کنده می‌شود.
اساس انواع خاک‌ها آب است:

﴿ وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ ﴾
(و هر چيز زنده‏اى را از آب پديد آورديم)

نکته‌ی دیگر: آب در قرآن 33 بار آمده است و خشکی یک پنجم این عدد ذکر شده است مانند مساحت خشکی به دریا، موضوع آب موضوع درازی است اما امیدوارم برادران این موضوع را ابزار تفکر خود قرار دهند.

آب، یکی از بزرگ‌ترین موضوعات اندیشه:

image
 

آیات هستی که می‌توان در آن اندیشید بی‌شمار است. اما خداوند جل جلاله هزار و سیصد موضوع از هستی را در قرآن بیان فرموده است. به نظر من این موضوعات هستی منهجی برای اندیشه ما است. آب یکی از بزرگترین موضوعات تفکر است. شما می‌توانید از طریق تفکر در آیات تفکر در خدا به او برسید. پیش‌تر بیان کردیم که اسلام عقیده، عبادت، معاملات، و آداب است. عقاید، عبادات، معاملات و آداب. این دروس یعنی تربیت فرزندان در اسلام و بويژه تربیت اجتماعی زیر مجموعه‌ی بخش چهارم یعنی آداب قرار می‌گیرد.

 

آداب نوشیدن:

1 ـ بسم الله گفتن پیش از نوشیدن و شکر خداوند را بر این نعمت گفتن:

image
مستحب است که پیش از نوشیدن بسم الله بگویید. در دیدار پیشین گفتم که معنای بسم الله گفتن یعنی اینکه آبی که می‌نوشید از آن کسی است که پس از شوری و تلخی آن را گوارا و زلال نمود.
در برخی از کشورهای نفت خیز آب را از طریق کارخانه‌های بزرگ، تصفیه می‌کنند. کارخانه‌های آب شیرین کن. آیا باور می‌کنید هزینه تصفیه و شیرین سازی یک لیتر آب از بهای یک لیتر بنزین بیشتر است؟ تصفیه‌ی آب و شیرین سازی آن به صورت آب گوارا بیشتر از قیمت یک لیتر بنزین هزینه دارد. هزینه‌ی بنزین بسیار بالا است. آب‌های چاه دارای فلزات است. بنابراین باید بسم الله گفت. این آبی که پس از شوری تبدیل به شیرینی و گوارایی شده را چه کسی شیرین نموده است؟ بسم الله الرحمن الرحیم.
معنای دیگر بسم الله یعنی این که بهتر است بر اساس روش الهی بنوشید.
یعنی نشسته و نه ایستاده بنوشید مگر در موارد خاصی که ایستاده باشید مانند زمان طواف و شلوغی بسیار. حاجی استثناء است و می‌تواند ایستاده بنوشد. در سه بار باید بنوشید. آداب نوشیدن را بیان خواهیم نمود. اما کلمه‌ی بسم الله یعنی نعمت خداوند در این آب را برای خود یادآوری کنید.
معنای دیگر اینکه بدانید بسم الله گفتن مستحب و پس از آن شکر گفتن لازم است.
ای امیر المؤمنین این لیوان آب را اگر از تو بگیرند به چند می‌خری؟ گفت: به نیمی از پادشاهی‌ام. گفت: اگر نتوانی آن را دفع کنی؟ گفت: با نیمی دیگر.

مؤمن باید به خاطر نعمت آب خداوند عز وجل را شکر کند:

مؤمن نعمت را از ولی نعمت می‌داند. یعنی در این سرزمین مبارک نیز وقتی شیر آب را باز می‌کنید، آب گوارا و قابل شرب بیرون می‌آید. بیشتر آب‌های لوله کشی جهان قابل خوردن نیست و باید آب خرید. این نعمتی منحصر به فرد برای این سرزمین است.
بسم الله گفتن، شکر نمودن و در سه بار نوشیدن. به نظر می‌آید یک عصب به نام عصب سرگردان یا پریشان در میان معده و قلب قرار دارد در بسیاری از موارد، من خوانده‌ام که ده مورد در جهان شخصی آب را یک دفعه نوشیده است و آب سرد بوده است و بلافاصله مرده image
است. زیرا حرارت بدن او 37 درجه است و آب یک بار یا دو بار نوشیده شده است. سردی ناگهانی‌ای که به معده می‌رسد به این عصب سرگردان که به قلب متصل است هشدار می‌دهد به محض نوشیدن آب سکته‌ی قلبی رخ می‌دهد. بنابراین در حدیث آمده است:

(( مصوا الماء مصاً، ولا تعبوه عباً فإن الكباد من العب ))
((آب را جرعه جرعه بنوشید وآن را یک باره ننوشید که بیماری‌های کبد از یک بار نوشیدن است))

[ابو منصور ديلمي در مسند فردوس از بخش اول حديث انس و ابوداود در مراسيل از روایت عطاء بن أبي رباح "إذا شربتم فاشربوا مصا"]

جرعه جرعه خوردن آب یعنی سه باره نوشیدن آن. در هر بار که می‌نوشید لیوان را از دهان فاصله دهید چراکه ثابت شده برخی از بیماری‌ها با بازدم به دیگران منتقل می‌شود. میان هر بار نوشیدن لیوان را image
از دهان دور نگه دارید و بسم الله کنید و معنای بسم الله یعنی لطف خداوند را یادآوری کنید و با بسم الله روش الهی را یادآور شوید سپس شکر خداوند را به خاطر این لیوان آب به جا بیاورید و آب را جرعه جرعه بنوشید و یک باره ننوشید و نشسته بنوشید و لیوان را از دهان دور نگه دارید.
ایشان علیه الصلاة والسلام فرموده است:

(( لا تشربوا واحدا، كشُرب البعير، ولكن اشربوا مَثنى وثُلاث، وسَمُّوا الله إذا أنتم شَربتم، واحْمدوا الله إذا رَفعتم ))
((آب را یکباره چون شتر ننوشید بلکه دو بار و سه بار بنوشید و وقتی نوشیدید بسم الله بگویید و وقتی رفع نیاز شدید سپاس او را بگویید((

[ترمذی از عبد الله بن عباس ]

به این ادب بنگرید. یک لیوان آب. بسم الله الرحمن الرحیم. سپاس خداوندی که ما را آب نوشاند و سیراب نمود. بسم الله. سپاس و حمد. نشستن. جرعه جرعه نوشیدن. دور نگه داشتن لیوان از دهان برای جلوگیری از انتقال بیماری‌ها میان انسان‌ها.

2 ـ ننوشیدن آب به طور مستقیم از مشک [ظرف آب]:

image
 

پیامبر علیه الصلاة والسلام از نوشیدن آب از ظرف آب یا مشک به طور مستقیم نهی نموده است. گاهی یک ظرف آب وجود دارد و شخص بلافاصه به دهانش می‌چسباند و می‌نوشد. شاید در این ظرف چیزی باشد که به شما آسیب رساند. اما وقتی در لیوان بریزید همه چیز در آن معلوم می‌شود.
نوشیدن بلافاصه از مشک یا کوزه و الآن هم پارچ آب سنت نیست. بلافاصله از ظرف اصلی نوشیدن سنت نیست. آب را در لیوان بریزید. این سنت است.

 

3ـ کراهیت نفس کشیدن در آب:

ادب سوم: کراهیت دمیدن در آب. می‌نوشد و نفس می‌کشد. نفس عمیقی همراه با همان آب. لیوان را از دهان دور کنید. ایشان صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرماید:

(( فأبنِ القدحَ عن فيك ))
((لیوان را از دهان خود دور کن))

[ابو داود، ترمذی و مالك از ابوسعيد خدری ]

به این معنا که انسان در آب نفس نکشد.

4 ـ مستحب بودن نوشیدن و خوردن در حالت نشسته:

ادب چهارم: مستحب بودن نوشیدن و خوردن در حالت نشسته. تمام این ارشادات را که بیان می‌کنم تحقیقات علمی درستی آن را اثبات نموده است. یعنی خصوصیاتی نوشیدن و خوردن انسان وقتی می‌نشیند؛ به نظر می‌رسد برای شخصی که می‌نوشد و یا می‌خورد؛ بهتر است از این که و ایستاده این کار را بکند.

گرفتن موارد نیک و خوب از دیگران:

image
در برخی از جوامع مدرن، به شما می‌گویند سلف سرویس به صورت ایستاده، این خلاف سنت است. ایستاده و بشقاب به دست راه می‌رود. سنت این است که بنشینید و بخورید و بیاشامید.
به عنوان یک توضیح، یک بار در یکی از کشورهای دور آمریکایی برای دعوت رفته بودم. برادری به نظرم سی تن بر سر سفره غذا دعوتکرده بود، اتاقی کوچک بود، میز غذاخوری و غذا بر روی میز بود. من تعجب کردم چگونه بخوریم؟
زندگی ساده است. هر کدام هر چه خواست در بشقاب خود گذاشت و به مکانی که قبلا نشسته بود باز گشت.
گاهی زندگی را پیچیده می‌کنیم، من یاد می‌آید به شهری به نام ایندیانا در یک مرکز اسلامی در آمریکا دعوت شدم. روی میز نزدیک هفتاد نوع غذا وجود داشت. غذاهای درجه یک بود. برادران و همسران مسلمانشان به این مرکز اسلامی رفت و آمد می‌نمودند. یک سالن بزرگ برای زنان و یک سالن بزرگ برای مردان وجود داشت. مکان غذاخوری در بین این دو سالن بود. هر کس بشقاب خود را از هر چه می‌خواست پر می‌کرد و به مکان خودش باز می‌گشت و زنان نیز همین کار را می‌کردند. پس از پایان این مهمانی زیبا مشخص شد هر برادر بزرگواری غذایی که در خانه درست کرده؛ را آورده است. وقتی مهمانی پایان یافت ظرف‌ها را به ماشین‌های خود منتقل می‌کردند. هیچ کس ریالی پرداخت نکرد. هفتاد نفر هر کدام نوعی غذا به عنوان هدیه آورده بودند. غذایی زیبا بود. زنان با همدیگر و مردان با image
هم دیگر می‌خوردند. همه‌ی وسایل پلاستیکی بود و ظرف کثیفی برای شستن هم وجود نداشت. بهایی هم پرداخت نشد. در چند روز موارد زیبایی دیدم. یک شخص یک وعده بپزد و بیاورد. یک پنجم آن را خورده شده سپس ظروف را با ماشین خود به خانه‌اش برمی‌گرداند.
گاهی کارهای زیبایی در دیگران مشاهده می‌کنیم دوست دارم از آنان یاد بگیرم. عقل انسان آزاد است.
پیامبر علیه الصلاة والسلام از ایستاده نوشیدن نهی کرده است. قتاده می‌گوید: به انس گفتیم: و خوردن! گفت: این دیگر بدتر است. یعنی ممکن است در برخی موارد استثنائی ایستاده بنوشید اما خوردن باید نشسته باشد. برخی گفته‌اند: اگر از نوشیدن ایستاده نهی شده؛ نهی از خوردن در حالت ایستاده از نوشیدن ایستاده شدیدتر است.
در روایتی از مسلم آمده است:

(( لا يَشْرَبَنَّ أحد منكم قائما ))
((هرگز کسی از شما ایستاده ننوشد))

[مسلم از ابوهريره ]

یعنی به عنوان استثنا گاهی پیامبر علیه الصلاة والسلام در برخی موارد ایستاده نوشیده‌اند. در راه، در شلوغی ها، در برخی مکان‌ها امکان نشستن وجود ندارد. در چنین حالاتی شریعت نرمی نشان می‌دهد.

5 ـ نهی از نوشیدن در ظروف طلا و نقره:

image
ادب پنجم: نهی از نوشیدن در ظروف طلا و نقره. می‌خواهیم تفاوت میان طلا و نقره را بیان کنیم. تفاوت میان ظروف طلایی و نقره ای در قیمت است. حتی ممکن است قیمت یک ظرف طلایی هزار برابر ظرف نقره‌ای باشد. یعنی یک لایه‌ی بسیار با عیار روی آن باشد. طلاگینه شده اشکالی ندارد اما از ظرفی که از طلای خالص باشد نهی قطعی شده است. نهی از نوشیدن در ظروف طلا و نقره.
باری شخصی به من گفت: شیرهای آبی هست که قیمت آن به اندازه‌ی قیمت خانه است. یک شیر که به قیمت یک خانه‌ی کوچک می‌ارزد. در روایت است:

(( إنَّ الذي يشرب في آنية الذهب والفضة إنمَّا يُجَرْجِر في بطنه نار جهنم ))
((كساني كه از ظروف طلا و نقره مي‌نوشند، بي گمان آتش دوزخ را در شكمشان فرو مي‌برند))

[ابو يعلى از عبد الله بن عباس ]

یعنی ممنوع نیست که بخورید و بنوشید و خانه‌ای شیک داشته باشید و ابزار و وسایل شما زیبا باشد، این طبیعی است. خداوند عز وجل زیبا است و زیبایی را دوست دارد. من امیدوارم در هر خانه‌ای اثری از زیبایی باشد. این ممنوع نیست. اما رفاه و اسراف ممنوع است. داستان خوشگذرانان در هشت آیه بصورت انحصاری در قرآن آمده است و خوشگذرانان در هر هشت آیه کافرند.

﴿ وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ﴾
(و در زندگى دنيا آنان را مرفه ساخته بوديم)

( سوره مؤمنون آيه: 33 )

image

در این هشت آیه به طور خاص خوشگذران کافرند. بخورید و بنوشید و در خانه‌ای شیک زندگی کنید و این خانه را بدون اسراف و بریز و به پاش زیبا کنید.
بنابراین گفته‌اند: کسی که بر ثروتمندان، طبیعتا غیر مؤمنان، وارد شود و از نزد آنان بیرون رود و نسبت به خدا ناراحت باشد نزد آنان چیزی ندارد.

(( يا عائشة إن أردت اللحوق بي فليكفك من الدنيا كزاد الراكب لا تستخلقي ثوباً حتى ترقعيه وإياك ومجالسة الأغنياء ))
((اى عايشه! اگر می‌خواهى در قيامت به من ملحق شوى، از دارايى دنيا، تنها در حد توشه‌ى يك سواره تو را بس است و لباس كهنه را به نو تبديل مكن، مگر آن را پینه بزنی و از مجالست ثروتمندان بپرهيز))

[حاكم از عائشه ام المؤمنين ]

منظور از ثروتمندان در این دو حدیث، ثروتمندان نامسلمان است. اما ثروتمند مؤمن فروتنی دارد، ادب دارد، بزرگوار و سخاوتمند است، به مردم خدمت می‌کند و دوست داشتنی است. ثروت قدرت است. ثروت، قدرت بزرگی است و می‌توانید با مال و ثروت به بالاترین مقام برسید. آن را بر بینوایان، دانشجویان، نشر کتاب‌های مفید و محقق نمودن منافع به کار گیرید.

6 ـ نهی از پر کردن شکم با خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها:

imageادب ششم: نهی از پر کردن شکم با خوردنی و نوشیدنی بر اساس روایت امام احمد و ترمذی و دیگران از رسول الله صلی الله علیه وسلم که فرمود:

(( ما ملأ آدمي وعاء شراً من بطنه حسب ابن آدم ثلاث أكلات يقمن صلبه فإن كان لا محالة فثلث لطعامه وثلث لشرابه وثلث لنفسه ))
((آدمی هیچ ظرف را بدتر از شکمش به ناپسندی پر نکرده است. چند لقمه‌ای برای نگهداشتن توان و نیرویش او را کفایت می‌کند. چنانچه چاره‌ای نداشت، پس یک سوم شکم را برای غذا و یک سوم دیگر را برای آب و یک سوم آخر را برای نفس کشیدن قرار دهد))

[احمد و ترمذی از مقدام بن معد يكرب ]

لطیفه‌ای که پایه‌ی علمی دارد: اگر کسی غذایی را که می‌خورد وزن کند. صبحانه یک وزن دارد، ناهار یک وزن و شام یک وزن دارد. غذا، سبزی، میوه و همه چیز، وزن‌های سه گانه را در نظر بگیرد. بطور متوسط ضرب در سی (ماه) و ضرب در دوازده (سال) کند اگر فرض کنیم شصت سال زندگی کند وزن این سه وعده را ضرب در شصت کند، رقمی حدود 30 یا40 تن می‌شود. کم بخورید تا عمرتان طولانی گردد. هر چه بیشتر بخورید عمرتان کوتاه‌تر می‌شود. یک لطیفه است اما اساس علمی دارد.
پس انسان هر چه در خوردن بیشتر میانه روی کند؛ سلامتی‌اش بیشتر است و غالبا عمر طولانی تری خواهد داشت. طولانی‌تر نه این‌که میانه روی‌اش در خوردن عمرش را طولانی می‌کند، خیر عمر ثابت است اما کسانی که عمر طولانی دارند؛ می‌بینید که به خوردن کم اهمیت می‌دهند و کسانی که کوتاه عمرند زیاد می‌خورند.

تناسب نفس با منهج الهی، انسان را به سطح شریعت می‌رساند:

برادران، در حقیقت یک نکته‌ی دقیق هست و آن اینکه انسان یک سطح دارد. یک سطح روانی، و گاهی سطح وی به سطح شرعی می‌رسد و گاهی از آن دور می‌شود. مثالی می‌زنم.
imageگاهی انسان پیش از توبه به سوی خدا، ترانه‌ی مخصوصی را دوست دارد و پس از توبه کاملا از شنیدن این ترانه خودداری می‌کند. بر سرویس عمومی سوار می‌شود. راننده این ترانه را پخش می‌کند. او متأثر شده و لذت می‌برد اما مؤاخذه نمی‌شود و حدیث داریم که:

(( من استمع إلى قينة ))
((کسی که به آوازه خوانی گوش دهد))

[ ابن عساكر از أنس ]

گوش دادن با شنیدن تفاوت دارد. سوار بر ماشینی به حلب می‌روید. گاهی رادیو را روشن می‌کنند و ترانه پخش می‌کند. مسافر مؤاخذه نمی‌شود. او گوش نداده بلکه شنیده است. کسی که گوش دهد یعنی نواری آورده و آن را گذاشته و نشسته و گوش داده است. اما کسی که شنیده: در راه می‌رفته است، در فروشگاه تجاری بوده است، ترانه‌ای به گوشش خورده است. این فردی که توبه نصوح نموده است و به خاطر ترس از الله عزوجل از شنیدن این ترانه توبه کرده است اگر سوار بر سرویس عمومی شود و این ترانه پخش شود و او تأثیر بپذیرد؛ مؤاخذه نمی‌شود. باور کنید مبالغه نیست اما پس از مدتی پس از ارتباط با خداوند عز image
وجل اگر دو باره این ترانه را بشنود به شدت خشم می‌گیرد. چه شده است؟ دقت کنید. نفس او از سطح خودداری از گناه به خاطر ترس از خدا به سطح والایی رسیده که او را به سطح شریعت می‌رساند.
در برخی از روایت‌ها آمده است:

(( نعم العبد صهيب لو لم يخف الله لم يعصه ))
((چه خوب بنده‌ای است صهیب اگر از خدا نمی‌ترسید، باز هم نافرمانی‌اش را نمی‌کرد))

وقتی نفس با روش الهی تناسب داشته باشد. شاید بگویید: ضعیف‌ترین جهاد، طبیعتا جهاد همیشگی نیست. در مرحله‌ی اول وقتی نفس اوج می‌یابد، از روی تنفر و خواری و نه فقط ترس گناهان را رها می‌کند. این یک نکته‌ی مهم است. حتی آداب، شاید آداب را مدتی به صورت تقلیدی انجام دهید اما پس از مدتی بخشی از شما می‌شود. بدون آنکه متوجه شوید؛ ادب دارید. در خوردن، نوشیدن، اجازه گرفتن، دیدار، گفتگو، دید و بازدید و در عیادت. امیدوارم احساس کنید ترقی یافته‌اید. مؤمن همیشه در پی ارتقا یافتن است. اما غیر مؤمن از فرومایگی دفاع می‌کند. مؤمن در حال صعود است. در مرحله‌ای گناهان را به خاطر ترس از خداوند رها می‌کند با اینکه برای نفس وی خوشایند است. در برخی از حالات، افرادی هستند که پس از تلاش ایمانی زیاد در خواب می‌بیند که به مکه‌ی مکرمه رفته و یا در مقابل قبر پیامبر علیه الصلاة والسلام است و یا کار نیکی می‌کند یا با عالم بزرگی دیدار می‌نماید. عقل باطنی‌اش مانند عقل ظاهری‌اش می‌شود.
خدا نکند انسان در خواب ببیند که مرتکب گناهی بزرگ می‌شود. طبیعتا مؤاخذه نمی‌شود اما این عقل باطن او است که به سطح شرع ارتقا نیافته است.
این آداب آداب تئوری است ولی پس از مدتی و پس از تلاش ایمانی و بعد از ارتباط عمیق با خداوند از اطلاعات حفظی به مرحله‌ی عمل و رفتار ثابت منتقل می‌شویم.

اندیشیدن، انسان را به شناخت خداوند عز وجل می‌رساند:

برادران گرامی، یک مساله‌ی دقیق وجود دارد. وقتی انسان به خودش مراجعه می‌کند و در پیرامون خود تأمل می‌کند، گفتگو درباره‌ی آب، خوراک، و نوشیدنی، یعنی ممکن است انسان مانند چارپایان بخورد، مؤمن به یک تکه نان فکر می‌کند، چه کسی گندم را آفریده است؟ لیوان آب، لیوان شیر، این گاو یک کارخانه است، کارخانه‌ی بی صدای تولید شیر است، خداوند فرموده است:

﴿ وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ ﴾
(و آن را برایشان رام نمودیم)

( سوره يس آيه: 72 )

imageغده‌ی پستانی گاو مانند گنبدی بر روی آن است. روی غده‌ی پستانی خون جاری است. نیاز خود را از خون می‌گیرد و تا همین ساعت هیچ یک از دانشمندان علوم زیست و فیزیولوژی نمی‌داند چگونه شیر در غده‌ی پستانی گاو ساخته می‌شود. اما آنچه ثابت است این است که هر چهارصد واحد خون یک واحد شیر تولید می‌کند. یعنی در تولید هر یک لیتر شیر، چهارصد لیتر خون مشارکت داشته است. غده‌ی پستانی مانند گنبد است. از داخل آن قطرات شیر می‌ریزد. پستان گاو دو جداره است. زیرا چهل کیلو شیر پستان را پاره می‌کند. دو جداره است. چهار نوک پستان دارد. و هر نوک پستانی دقیق یک چهارم حجم شیر را خارج می‌کند. و گاو را خداوند رام نموده است:

﴿ وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ ﴾
(و آن را برایشان رام نمودیم)

imageاگر انسان یک عقرب کوچک را ببیند از جا می‌پرد اما از گاوی به این بزرگی را نمی‌ترسد و به آن نزدیک می‌شود. تصور کنید فرآورده‌های لبنی در وعده‌ی صبح که در سفر شیر، پنیر، کره، سرشیر وجود دارد. فراورده‌های لبنی بسیار مهم است.

﴿ وَالْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ ﴾
(و چارپایان را برای شما آفریدیم)

( سوره نحل آیه: 5 )

مخصوص شما است. گاهی شخصی را به مهمانی دعوت می‌کنید. اکنون نام او مهمان محترم است. زنگ در زده می‌شود، مهمانی ناخوانده می‌آید. اما این غذا برای مهمان سرزده نیست. این غذا برای مهمان محترمی است. این معنای عبارت است:

﴿ وَالْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ ﴾
(و چارپایان را برای شما آفریدیم)

وقتی شما گاو را در اختیار خود می‌بینید و مرغ و سیب را در اختیار خود می‌بینید. یقین داشته باشید که بهای این خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها تنها بهای خدمت آن است. شما هرگز قیمتش را نمی‌پردازید. سیب، یک اندازه‌ی مناسب است. اگر بزرگ می‌بود؛ چه می‌شد؟! یک وعده‌ی غذایی سبک، رنگ مناسب، رنگ زرد با گونه‌ی سرخ، سفتی آن متناسب با دندان‌ها شماست. مانند سنگ سفت نیست. مزه‌ی شیرین و فواید زیادی دارد، مواد مغذی، ویتامین‌ها، مواد قندی، سفتی، غذا، شکل، مزه، بو، پوست، فکر کنید.

مؤمن باید بزرگداشت خداوند، محبت و ترس از او را در قلب خود جمع کند:

در حین غذا خوردن فکر کنید، در حین نوشیدن فکر کنید، سبزی‌ها را می‌بینید فکر کنید این فکر شما را به شناخت خداوند می‌رساند.

(( أحِبُّوا الله لما يَغْذوكم من نعمه ))
((خدا را دوست بدارید، به جهت آنکه از نعمت‌هایش به شما روزی می‌دهد))

[ترمذی از عبد الله بن عباس ]

در برخی از روایت‌ها آمده است:

(( يا رب أي عبادك أحب أليك حتى أحبه بحبك ؟ قال: أحب عبادي إلي تقي القلب، نقي اليدين، لا يمشي إلى أحد بسوء أحبني، وأحب من أحبني، وحببني إلى خلقي قال: يا رب إنك تعلم أني أحبك، وأحب من يحبك، فكيف أحببك إلى خلقك ؟ قال: ذكرهم بآلائي، ونعمائي، وبلائي، ذكرهم بآلائي كي يعظموني، وذكرهم بنعمائي كي يحبوني وذكرهم ببلائي كي يخافوني ))
((پروردگارا! كدام بنده‌ات نزدت محبوب‌تر است، تا او را با محبتت، دوست بدارم؟
فرمود: « محبوب‌ترين بنده‌ نزد من، شخص باتقوای پاک دستى است كه به كسى بدى نمى‌رساند. مرا دوست مى دارد و کسی که مرا دوست بدارد؛ نيز دوست مى‌دارد و مرا نزد بندگانم محبوب مى گرداند». پروردگارا ! تو نيك مى‌دانى كه من دوستت دارم و آن را كه دوستت بدارد نيز دوست مى دارم؛ امّا چگونه تو را نزد مخلوقاتت محبوب گردانم؟ فرمود: «روزی‌ها، نعمت‌ها و بلایای مرا به آنان يادآورى كن. روزی‌های مرا به آنان یادآوری کن تا مرا بزرگ دارند، نعمت هایم را یادآوری کن تا مرا دوست بدارند و بلایای مرا به یادشان بیاور تا از من بترسند))

[از در منثور از ابن عباس ]

ناگزیر باید بزرگداشت خداوند از طریق تفکر در آیات الله، محب او از طریق تفکر در نعمت‌هایش و ترس از خداوند از طریق تفکر در بلایایی که برای برخی از بندگان می‌فرستد، را در قلب خود گرد آورد.

دانلود متن

زبان های موجود

پنهان کردن تصویر