سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سرورمان محمد راستین وعده درستکار
بار خدایا هیچ علمی نداریم جز آنچه تو به ما آموختهای که تو دانا و حکیمی خدایا چیزی به ما یاد بده که ما را سود رساند و از آنچه به ما آموختهای به ما سود رسان
حق را به ما حق نشان بده و ما را از پیروان آن قرار بده و باطل را باطل نشان بده و ما را توفیق پرهیز از آن نصیب کن ما را از کسانی قرار بده که سخن را میشنوند و از بهترین آن پیروی میکنند و با رحمت خود ما را در زمره بندگان نیکوکار خود قرار بده.
انسان تنها زمانی در امان است و خوشبخت میشود که حرکت او مطابق با روش الهی باشد:
خداوند انسان را در بهترین شکل آفریده است و او را بسیار گرامی داشته است. جهان هستی را به عنوان شناخت و نیز اکرام در تسخیر او قرار داده است نعمت عقل و اندیشه را به او بخشیده است
شهوتها را در او قرار داده است تا با آن به پروردگار زمین و آسمانها برسد. پاکیها را برای او حلال کرده است. پلیدیها را برای او حرام کرده است. آزادی اراده به او بخشیده است. تمام اینها برای این است که پروردگار خود را بشناسد و با عبادت او در دنیا و آخرت سعادتمند شود:
﴿ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (56) ﴾
﴿ و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند ﴾
کلیات دین: بنابراین انسان تنها در صورتی در امان است و سعادتمند میشود -در امان است و سعادتمند میشود، دو مطلب در انسان در هر زمان و مکانی ثابت است. در امان باشد و سعادتمند شود- انسان تنها در صورتی در امان است و سعادتمند میشود که حرکت روزانهاش در زندگی دنیا با هدف حقیقی که خداوند وی را به خاطر آن آفریده مطابقت داشته باشد. (و جن و انس را تنها برای این آفریدم که مرا بپرستند)
عبادت: اطاعتی داوطلبانه آمیخته با محبتی قلبی مبتنی بر شناختی یقینی است که منجر به عادت ابدی میگردد
بنابراین: شناخت این هدف و حرکت به سوی آن دو شرط اساسی برای رسیدن به ین دو خواسته ثابت میباشد. پس اگر انسان در جستجوی هدف حقیقی که به خاطر آن آفریده شده نباشد یا در پی هدف دیگری باشد که به خاطر آن آفریده نشده است یا حرکت روزانهاش مطابق با هدف صحیح نباشد نگرانی و پریشانی و گمراهی و بدبختی خواهد بود و زیان بزرگ ابدی حاصل خواهد شد. خداوند متعال میفرماید:
﴿ قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا (103) الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا (104) ﴾
﴿ بگو آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانم* [آنان] كسانى اند كه كوشششان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مى پندارند كه كار خوب انجام مى دهند ﴾
پس آن چیزی که حرکت انسان را در زندگی هدایت میکند تصورات اهداف و وسایل است. این تصورات زمانی که از یک ارتباط علمی سرچشمه بگیرد صحیح خواهد بود، علم چیست؟ این موضوعی است که از من خواسته شده آن را توضیح دهم. پس علم چیست؟
علم در حقیقت ارتباطی ثابت میان دو متغیر است، انطباق با واقعیت است. مستدل است. ارتباطی قطعی است. توهم ۳۰ درصد، شک ۶۰ درصد، گمان ۷۰ درصد، گمان زیاد ۹۰ درصد، قطعیت 100 درصد .
علم: ارتباطی قطعی است که با واقعیت تطابق دارد و مستدل میباشد.
•اگر دلیل حذف شود تبدیل به تقلید میگردد.
﴿ فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ (19) ﴾
﴿ پس بدان كه هيچ معبودى جز خدا نيست و براى گناه خويش آمرزش جوى و براى مردان و زنان با ايمان [طلب مغفرت كن] و خداست كه فرجام و مآل [هر يك از] شما را مى داند ﴾
•اگر تطابق با واقعیت حذف شود، نادانی است
•اگر قطعیت حذف شود خیال و گمان و شک و غیره میباشد.
بنابراین:
﴿ وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ ۖ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ ۖ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا (28) ﴾
﴿ و ايشان را به اين [كار] معرفتى نيست جز گمان [خود] را پيروى نمى كنند و در واقع گمان در [وصول به] حقيقت هيچ سودى نمى رساند ﴾
انسان تنها در صورتی میتواند حرکت روزانه خود را به سمت هدف صحیحی که به خاطر آن آفریده شده روانه کند که از تصوراتی صحیح مبتنی بر علمی یقینی شروع کرده باشد و شک و تردید و گمان و نادانی و تقلید را از تصورات خود حذف کرده باشد.
علم پایهای مستحکم برای حفظ انسان:
یک حقیقت وجود دارد و آن اینکه علم اساس زندگی دنیا و آخرت است. بنابراین ارتباط میان اطاعت خداوند و نتایج آن یک ارتباط علمی است. هر ارتباطی، نتیجهای دارد. بنابراین ارتباط میان نافرمانی خداوند و پیامدها نیز یک ارتباط علمی است. پس علم پایهای مستحکم برای حفاظت و سعادت انسان در دنیا و آخرت به شمار میرود.
پس اگر دنیا را میخواهی باید علم داشته باشی. اگر آخرت را میخواهی باید علم داشته باشی و اگر هر دو را میخواهی باید علم داشته باشی. علم تنها در صورتی بخشی از خود را در اختیار تو میگذارد که تو تمام وجود خود را به او ببخشی. پس اگر بخشی از خود را وقف او کردی چیزی به تو نمیدهد. انسان تا زمانی که علم بجوید عالم است. پس اگر گمان کرد که عالم شده در حقیقت جاهل است. طالب علم آخرت را بر دنیا ترجیح میدهد و هر دو را به دست میآورد در حالی که جاهل، دنیا را را بر آخرت ترجیح میدهد وهر دو را از دست میدهد.
اسلام به علم دعوت میکند:
اسلام به عنوان دین حق در تمامی زمینهها به علم فرا میخواند. و ابزار علم یعنی عقل را در تمامی سطوح میستاید. و از آنجا که علم در اسلام مانند روح در بدن است و اساس انسان عقل اوست پس هر کس عقل ندارد، دین ندارد و هر کس دین ندارد، عقل ندارد و در حقیقت دین همان عقل است. بنابراین آیاتی که در قرآن کریم آمده است و به علم و عقل میپردازد حدود هزار آیه است. و همین دعای قرآنی برای ما کافیست که بیانگر آن است:
﴿ فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ ۗ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَىٰ إِلَيْكَ وَحْيُهُ ۖ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا (114) ﴾
﴿ پس بلندمرتبه است خدا فرمانرواى بر حق و در [خواندن] قرآن پيش از آنكه وحى آن بر تو پايان يابد شتاب مكن و بگو پروردگارا بر دانشم بيفزاى ﴾
و همین کافیست که خداوند بزرگ آیات هستی را با جزئیات آن دقیق بیان کرده است و میفرماید:
﴿ تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ (6) ﴾
﴿ اين[ها]ست آيات خدا كه به راستى آن را بر تو مى خوانيم پس بعد از خدا و نشانه هاى او به كدام سخن خواهند گرويد ﴾
به این معنا که آیات، مطلق آیات کانالهایی برای شناخت خداوند میباشد. پس اگر دنیا را میخواهی باید علم داشته باشی اگر آخرت را میخواهی باید علم داشته باشی و اگر هر دو را میخواهی باید علم داشته باشی. علم تنها در صورتی بخشی از خود را در اختیار تو میگذارد که تو تمام وجود خود را به او ببخشید. پس اگر بخشی از خود را وقف او کردی چیزی به تو نمیدهد. انسان تا زمانی که علم بجوید عالم است پس اگر گمان کرد که عالم شده در حقیقت جاهل است. طالب علم آخرت را بر دنیا ترجیح میدهد و هر دو را به دست میآورد در حالی که جاهل دنیا را را بر آخرت ترجیح میدهد وهر دو را از دست میدهد.
﴿ وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ (46) ﴾
﴿ و هر کس از جایگاه پروردگارش بترسد، دو بهشت دارد ﴾
بهشت دنیا بهشت تقرب و بهشت آخرت بهشت جاودان است. بنابراین علما تنها کسانیاند که از خداوند میترسند. خداوند میفرماید:
﴿ وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَٰلِكَ ۗ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ (28) ﴾
﴿ و از مردمان و جانوران و دامها كه رنگهايشان همان گونه مختلف است [پديد آورديم] از بندگان خدا تنها دانايانند كه از او مى ترسند آرى خدا ارجمند آمرزنده است ﴾
سخنی قرآنی، «إنما» ادات حصر است و همه می دانند که «انما» افاده ی حصر وقصر می کند. طلب علم یکی از مهمترین فریضههای دینی است و اهمیت آن نیز از سایر فریضهها کمتر نیست بلکه مهمترین فریضه است و در حدیث صحیح آمده است:
طلب العلم فريضة على كل مسلم
طلب علم بر هر مسلمانی فرض است
معنی فرض چیست؟ نفس کشیدن فرض است. اگر تنفس نکنید پس از چند دقیقه میمیرید. نوشیدن آب فرض است. اگر آب ننوشید پس از چند روز میمیرید. نخوردن و ننوشیدن بسیار مهم است. ما نیازهای اساسی داریم و شریعت بزرگ کاملاً با این حقایق تطابق دارد حتی کسب علم- دقت کنید- از نظر نتیجه بر عبادتهای نافله ترجیح دارد. در حدیثی از ابن عباس به نقل از پیامبر آمده است:
(( طلب الْعلم سَاعَة خير من قيام لَيْلَة، وَطلب الْعلم يَوْمًا خير من صيام ثَلَاثَة أشهر ))
(( یک ساعت کسب علم بهتر از نماز شب است و یک روز کسب علم بهتر از سه ماه روزه گرفتن است ))
علم تنها ارزش برتری بخش میان انسانها:
و اسلام در بستر قرآن و سنت به شدت مخالف این است که قدرت، و مال و نسبت و ظاهر اساس برتری میان انسان ها باشد. اما علم را تنها ارزش برتری بخش میان انسان ها می داند. خداوند می فرماید:
﴿ أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ ۗ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ (9) ﴾
﴿ [آيا چنين كسى بهتر است] يا آن كسى كه او در طول شب در سجده و قيام اطاعت [خدا] مى كند [و] از آخرت مى ترسد و رحمت پروردگارش را اميد دارد بگو آيا كسانى كه مى دانند و كسانى كه نمى دانند يكسانند تنها خردمندانند كه پندپذيرند ﴾
بنابراین علم را بیاموزید، چراکه آموختن علم به خاطر خداوند فروتنی و کسب آن عبادت است و مرور آن ذکر است و جستجوی آن جهاد است و یاددادن آن به کسی که نمی داند، صدقه است و بخشیدن آن به اهل آن تقرب است، زیرا نشانه های حلال و حرام و تابلوی راهنمایی راه بهشت و همدم پریشانی و رفیق تنهایی و هم صحبت خلوت و راهنمای سود و زیان و سلاح مقابله با دشمن و آراستگی در میان دوستان و احساس همدلی میان بیگانگان است و خداوند گروهی را با آن بالا می برد و آنان را رهبران بهشتی قرار می دهد.
علم از دیدگاه امام غزالی:
و علم از دیدگاه امام غزالی «علم به خدا، امر خدا، خلق خدا و علم به حقیقت و علم به شریعت و علم به خلقت است»
•علم به الله اصل دین است.
•علم به دستور خدا عبادت است.
•علم به خلقش اصل صلاح است.
اسلام به تفکر در آفرینش آسمان ها و زمین فرا می خواند:
بنابراین روش علم نسبت به خدا تفکر در مخلوقات او است. اسلام با اندیشیدن در خلقت آسمان ها و زمین که در سوره های قرآن نیز به آن دستور داده شده است، به علم نسبت به خداوند فرا می خواند و این امر سنگ بنای ساختمان عقیده و ایمان است، خداوند می فرماید:
﴿ فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ (5) خُلِقَ مِن مَّاءٍ دَافِقٍ (6) يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ (7) إِنَّهُ عَلَىٰ رَجْعِهِ لَقَادِرٌ (8) ﴾
﴿ پس انسان بايد بنگرد كه از چه آفريده شده است* از آب جهنده اى خلق شده* [كه] از صلب مرد و ميان استخوانهاى سينه زن بيرون مى آيد* در حقيقت او [= خدا] بر بازگردانيدن وى بخوبى تواناست ﴾
﴿ فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ (24) أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا (25) ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا (26) فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا (27) وَعِنَبًا وَقَضْبًا (28) وَزَيْتُونًا وَنَخْلًا (29) وَحَدَائِقَ غُلْبًا (30) وَفَاكِهَةً وَأَبًّا (31) مَّتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ (32) ﴾
﴿ پس انسان بايد به خوراك خود بنگرد* كه ما آب را به صورت بارشى فرو ريختيم* آنگاه زمين را با شكافتنى [لازم] شكافتيم* پس در آن دانه رويانيديم* و انگور و سبزى* و زيتون و درخت خرما* و باغهاى انبوه* و ميوه و چراگاه* [تا وسيله] استفاده شما و دامهايتان باشد ﴾
و نیز فرموده است:
﴿ أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ (17) وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ (18) وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ (19) وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ (20) ﴾
﴿ آيا به شتر نمى نگرند كه چگونه آفريده شده* و به آسمان كه چگونه برافراشته شده* و به كوه ها كه چگونه برپا داشته شده* و به زمين كه چگونه گسترده شده است ﴾
وفرموده است:
﴿ قُلِ انظُرُوا مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَن قَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ(101) ﴾
﴿ بگو بنگريد كه در آسمانها و زمين چيست و[لى] نشانه ها و هشدارها گروهى را كه ايمان نمى آورند سود نمى بخشد ﴾
یعنی اندیشه در آفرینش آسمان ها و زمین نوعی عبادت است بلکه یکی از والاترین عبادات است. سیده عائشه رضی الله عنها می گوید رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در شبی که نوبت من بود، نزد من آمد و فرمود:
(( يا عائشةُ ذَرِيني أتعبَّدِ اللَّيلةَ لربِّي قُلْتُ: واللهِ إنِّي لَأُحِبُّ قُرْبَك وأُحِبُّ ما سرَّك قالت: فقام فتطهَّر ثمَّ قام يُصَلِّي قالت: فلم يزَلْ يبكي حتَّى بَلَّ حجرَه قالت: ثمَّ بكى فلم يزَلْ يبكي حتَّى بَلَّ لِحيتَه قالت: ثمَّ بكى فلم يزَلْ يبكي حتَّى بَلَّ الأرضَ فجاء بلالٌ يُؤذِنُه بالصَّلاةِ فلمَّا رآه يبكي قال: يا رسولَ اللهِ لِمَ تَبكي وقد غفَر اللهُ لك ما تقدَّم وما تأخَّر؟ قال: أفلا أكونُ عبدًا شكورًا لقد نزَلَتْ علَيَّ اللَّيلةَ آيةٌ، ويلٌ لِمَن قرَأها ولم يتفكَّرْ فيها. ))
(( ای عائشه بگذار امشب پروردگارم را بپرستم. گفتم: به خدا سوگند من بودن نزد تو و آنچه تو را شاد می کند، دوست دارم. پس برخاست و وضو گرفت و شروع به نماز خواندن نمود. همچنان گریه می کرد تا جایی که لباس ایشان خیس شد. آن قدر گریست که ریشش خیس شد. سپپ هم چنان گریست که زمین خیس شد. پس بلال آمد و از او اجازه ی اذان دادن خواست. وقتی دید گریه می کند، گفت: ای رسول خدا چرا گریه می کنی در حالی که گناهان گذشته و آینده ات بخشیده شده است؟ فرمود: پس بنده ای سپاس گذار نباشم؟ امشب آیه ای بر من نازل شد. وای برکسانی که آن را بخوانند و در آن نیندیشند. ))
﴿ إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ (190) ﴾
﴿ مسلما در آفرينش آسمانها و زمين و در پى يكديگر آمدن شب و روز براى خردمندان نشانه هايى [قانع كننده] است ﴾
آلبانی
و فرمود:
أمرت أن يكون صمتي فكراً، ونطقي ذكراً، ونظري عبادة.
دستور داده شدم که سکوتم فکر و سخنم ذکر و نگاهم عبادت باشد.
به روایت رزين
حسن بصری رحمه الله گفته است: «هر کس سخنش از روی حکمت نباشد، پس بیهوده است و هر کس سکوتش تفکر نباشد پس آن اشتباه است و هر کس نگاهش عبرت نباشد پس آن نیز سرگرمی و بیهوده است.
به خورشید بنگر وبپرس چه کسی آن را چون آتشی برپا کرده وچه کسی مانند ستونی برافراشته و چه کسی چون دیناری زرد او را سکه کرده و چه کسی آن را چون ساعتی در آسمان آویزان ساخته است که عقربه هایش تا روز قیامت کار می کند و چه کسی آن را بالا برده و در جایگاهش قرار داده و برج هایش را آفریده و چراغش را در آسمان دنیا برافروخته است. زمان از آن حاصل می شود و اصول و فروع و زمان از اجزای آن سرچشمه می گیرد و اگر آن نبود روزهایش متناسب نبود و ماه ها و سال هایش شکل نمی گرفت و نور وتاریکی اش جا به جا نمی شد. شب صبح می شود و صبح شب می شود و تمام شاخ ها با شاخ او در هم می شکند و چیزی ذره ای از زیبایی اش را نمی تواند بپوشاند.
خورشید یک میلیون و سیصد هزار برابر زمین است. یک میلیون و سیصد هزار زمین در دل خورشید جای می گیرد. و 156 میلیون کیلومتر از زمین دور است. ستارگان دیگری نیز وجود دارد. و برج هایی که اندازه اش از خورشید و زمین و مسافت میان آن ها نیز بیشتر است. 156 میلیون، چقدر میان آن ها فاصله است. خورشید نیز یک میلیون وسیصدهزار مرتبه از زمین بزرگتر است. ستاره ای بزرگ تر از این دو نیز وجود دارد. ستارگان و برج هایی وجود دارد که اندازه اش از اندازه ی زمین و خورشید و مسافت میان آن دو نیز بزرگتر است. مانند برج عقرب. حرارت مرکز خورشید به بیست میلیون درجه سانتیگراد می رسد و اگر زمین در دل خورشید انداخته شود در یک زمان کوتاه بخار می شود. طول زبانه های آتش آزاد شده از سطح آن به نیم میلیون کیلومتر می رسد. زبانه ی آتش، خداوند بزرگ راست گفته است آنجا که می فرماید:
﴿ سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ۗ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (53) ﴾
﴿ به زودى نشانه هاى خود را در افقها[ى گوناگون] و در دلهايشان بديشان خواهيم نمود تا برايشان روشن گردد كه او خود حق است آيا كافى نيست كه پروردگارت خود شاهد هر چيزى است ﴾
به دل نگاه کنید. به کار وآثار واهداف ونیازها و اندازه و دیواره ها وپوشش و منافذ و دهلیزها و دهانه ها و بطن آن وکناره ها و سوراخ هایش بنگرید. طبعا ویژگی های این قلب باور کردنی نیست.
بنابراین اندیشه در خلقت آسمان ها و زمین بزرگترین دروازه ای است که از طریق آن به خداوند می رسیم و کوتاه ترین راه رسیدن به خداوند است، آیه می گوید:
﴿ إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ(190) الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ (191) ﴾
﴿ مسلما در آفرينش آسمانها و زمين و در پى يكديگر آمدن شب و روز براى خردمندان نشانه هايى [قانع كننده] است* همانان كه خدا را [در همه احوال] ايستاده و نشسته و به پهلو آرميده ياد مى كنند و در آفرينش آسمانها و زمين مى انديشند [كه] پروردگارا اينها را بيهوده نيافريده اى منزهى تو پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار ﴾
بنابراین اندیشه در خلقت آسمان ها و زمین بزرگترین دروازه ای است که از طریق آن به خداوند می رسیم و کوتاه ترین راه رسیدن به خداوند است. پس خداوند در قرآن کریم برخی از آیات را درباره ی جهان دیگر بیان کرده است:
﴿ خُذُوهُ فَغُلُّوهُ (30) ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ (31) ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ (32) إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ (33) ﴾
﴿ [گويند] بگيريد او را و در غل كشيد* آنگاه ميان آتشش اندازيد* پس در زنجيرى كه درازى آن هفتاد گز است وى را در بند كشيد* چرا كه او به خداى بزرگ نمى گرويد ﴾
صد خط زیر واژه ی عظیم بکشید. مردم همه به خداوند ایمان دارند. اما روش الهی را در پیش ندارند. امر ونهی او را رعایت نمی کنند. شاید ایمان ظاهری وجود داشته باشد. ما اکنون یک میلیارد مسلمان هستیم. و واقعیت ما بر شما پوشیده نیست.
﴿ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (55) ﴾
﴿ خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند وعده داده است كه حتما آنان را در اين سرزمين جانشين [خود] قرار دهد همان گونه كه كسانى را كه پيش از آنان بودند جانشين [خود] قرار داد و آن دينى را كه برايشان پسنديده است به سودشان مستقر كند و بيمشان را به ايمنى مبدل گرداند [تا] مرا عبادت كنند و چيزى را با من شريك نگردانند و هر كس پس از آن به كفر گرايد آنانند كه نافرمانند (۵۵) ﴾
آیا ما جانشین هستیم؟ حقیقت تلخ هزار بار بهتر از خیال آرامش دهنده است ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ﴾ قانون وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ﴾ آیا این دین اکنون قدرت دارد؟ یا با یک جنگ جهانی سوم رو به رو است؟ ﴿وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ﴾ کسی که دینی ندارد خداوند را خشنود نکرده است ﴿وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا﴾ واژه ای در پایان آیه، کلید آیه است ﴿يَعْبُدُونَنِي﴾ پس مسلمانان در این زمان نسبت به تکلیف خود کوتاهی می کنند﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾
و بار دوم، عبادت: اطاعتی داوطلبانه آمیخته با محبت قلبی مبتنی بر شناختی یقینی است که به سعادت جاودانه می انجامد.
یعنی انسان می خورد و می نوشد. ناگهان مرگ می آید. با مرگ همه چیز پایان می یابد. خانه و ماشین و مقام و امکاناتش پایان می یابد. گاهی از کاخ به گور و از خانه ای با شکوه به قبرستان و از مقامی والا به گورستان می رسد. پس اگر مرگ را در کارهای خودمان محاسبه کنیم به خدا سوگند 180 درجه ارزش ما بر عکس خواهد شد. می گرفتی اکنون می بخشی. رحم نمی کردی اکنون رحم می کنی. اگر ارزش و حرکات و فعالیت هایت 180 درجه تفاوت پیدا نکرد، مشکلی وجود دارد.
پس اگر دنیا را میخواهی باید علم داشته باشی اگر آخرت را میخواهی باید علم داشته باشی و اگر هر دو را میخواهی باید علم داشته باشی. تنها در صورتی بخشی از خود را در اختیار تو میگذارد که تو تمام وجود خود را به او ببخشید. پس اگر بخشی از خود را وقف او کردی چیزی به تو نمیدهد. انسان تا زمانی که علم بجوید عالم است پس اگر گمان کرد که عالم شده در حقیقت جاهل است. طالب علم آخرت را بر دنیا ترجیح میدهد و هر دو را به دست میآورد در حالی که جاهل دنیا را را بر آخرت ترجیح میدهد هر دو را از دست میدهد.
یعنی آنگاه که انسان به اصل ذات الهی و به کمال و بخشش و بزرگواری ارتباط پیدا کند:
اگر چشم تو از زیبایی ما آنچه آنان دیده اند، ببیند دیگر به غیر ما روی نمی آوری
و اگر گوش هایت سخنان زیبای ما را بشنوند دیگر لباس تکبر از تن بیرون کرده و به سوی ما می آیی
واگر ذره ای طعم محبت را بچشی معشوق خود را که فدایش می شدی، به خاطر عشق ما رها می کنی
و اگر نسیم تقرب ما به تو بوزد عاشق و کشته و مرده ی تقرب به ما می شوی
اگر پرتویی از نور ما به تو برسد تمام موجودات را رها کرده وبه سوی ما می آیی
پس عشق ما آسان نیست و هر کس ادعای آسان بودن آن را دارد می گوییم ما را نشناخته ای
آسان ترین چیز در عشق کشتن عاشق است و سخت تر از کشتن عاشق روز هجران ما است
باری به آمریکا مسافرت کردم و وارد کارخانه ی خودروهای بسیار گران شدیم. همراه من گفت این خودرو 300 هزار قطعه دارد. من می دانم که در آن بدنه، صندلی ها، تایرها، موتور و فرمان و ترمز وجود دارد و این هشت قطعه است. می توان دین را فشرده کرد. یک میلیون موضوع. یک میلیون نسبت به کلیات آگاه اند؟ پاسخ: بله.
نخستین کلیت دین این است که اگر درست باشد عمل درست است. دیدگاه نظری، دیدگاه عربی، اگر درست باشد عمل درست است. بنابراین علم بر هر مسلمانی فرض است. این عقیده است. بار دوم اگر عقیده صحیح باشد عمل درست است و اگر عقیده خراب باشد عمل تباه می شود.
حرکت: می خواهی بخوری، پیامبران غذا می خوردند،
﴿ وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ ۗ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ ۗ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا (20) ﴾
﴿ و پيش از تو پيامبران [خود] را نفرستاديم جز اينكه آنان [نيز] غذا مى خوردند و در بازارها راه مى رفتند و برخى از شما را براى برخى ديگر [وسيله] آزمايش قرار داديم آيا شكيبايى مى كنيد و پروردگار تو همواره بيناست ﴾
یعنی در زندگی نیازمند خوردن بودند، (و در بازارها راه می رفتند) و به پول غذا نیاز داشتند. این حالت دوم. حالت نخست فکری و حالت دوم فیزیکی است.
سوم: نتیجه
﴿ إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي (14) ﴾
﴿ منم من خدايى كه جز من خدايى نيست پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار (۱۴) ﴾
شما اگر نماز بخوانید خداوند را یاد کرده اید. اما یک آیه ی دیگری است که شگفت انگیز است:
﴿ فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ (152) ﴾
﴿ پس مرا ياد كنيد [تا] شما را ياد كنم و شكرانه ام را به جاى آريد و با من ناسپاسى نكنيد (۱۵۲) ﴾
شما اگر خداوند را یاد کنید خداوند شما را یاد می کند یعنی خداوند در زندگی به شما توفیق می دهد:
﴿ قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا ۚ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَىٰ مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ ۚ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ ۚ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ ۚ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ (88) ﴾
﴿ گفت اى قوم من بينديشيد اگر از جانب پروردگارم دليل روشنى داشته باشم و او از سوى خود روزى نيكويى به من داده باشد [آيا باز هم از پرستش او دست بردارم] من نمى خواهم در آنچه شما را از آن باز مى دارم با شما مخالفت كنم [و خود مرتكب آن شوم] من قصدى جز اصلاح [جامعه] تا آنجا كه بتوانم ندارم و توفيق من جز به [يارى] خدا نيست بر او توكل كرده ام و به سوى او بازمى گردم (۸۸) ﴾
آرامش بزرگترین نعمت الهی است:
اما یاد کردن به شما هدایت، توفیق و حفظ شدن، می بخشد. خداوند ایمان، خانواده، فرزندان، سلامتی و مالتان را برایتان حفظ می کند. اما بزرگترین بخشش الهی آرامش است که با آن سعادتمند می شوید. حتی اگر هیچ چیزی نداشته باشید و در صورت نداشتن آرامش بدبخت می شوید حتی اگر همه چیز را داشته باشید. آرامش در آتش به ابراهیم علیه السلام داده شد و در غار به پیامبرمان و در شکم نهنگ به یونس داده شد. حتی اگر همه چیز را از دست بدهید با آن سعادتمند می شوید ولی اگر آن را نداشته باشید و همه چیز را داشته باشید بدبخت می شوید. این آرامش بزرگترین بخشش الهی است. ابراهیم در آتش، پیامبر در غار و یونس در شکم نهنگ آن را تجربه کردند. خداوند حفظ و توفیق را به شما بخشیده است. و تنها خداوند مرا توفیق می دهد.
بنابراین خلاصه ی کلام این است: "بنده تنها از گناهش می ترسد و تنها به پروردگارش امیدوار است" .
امیدوارم در تمامی عرصه ها موفق باشید و این دیدار مبارک در ترازوی اعمال نیک شما قرار گیرد. و سلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
سپاس فراوان از برادر بزرگ ما استاد ما جناب شیخ دکتر: محمد راتب نابلسی.
سروران گرامی اجازه بدهید همان طور که پیشینیان می گویند حاشیه ای بر متن بزنم یعنی نکته ای را بیفزایم که مربوط به مساله ی علم است و سخن ایشان نیز مرتبط به علم بود بخصوص که ما به گفته ی علما در یک دانشگاه ارزشمند هستیم. همان طور که فیروز آبادی در کتاب ارزشمند خود «بصائر ذوی التمییز في لطائف الکتاب العزیز» می گوید و این کتاب بسیار مهمی است که به الفاظ قرآن کریم می پردازد و در ماده علم فیروز آبادی متوفی 816 هجری می گوید: «برای اهل علم همین بزرگواری و جایگاه کافی است که خداوند آنان را از میان تمام موجودات خود انتخاب کرده تا گواه وحدانیت او باشند»، خداوند می فرماید:
﴿ شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (18) ﴾
﴿ خدا كه همواره به عدل قيام دارد گواهى مى دهد كه جز او هيچ معبودى نيست و فرشتگان [او] و دانشوران [نيز گواهى مى دهند كه] جز او كه توانا و حكيم است هيچ معبودى نيست (۱۸) ﴾
این شرافتی است که همگی از خداوند می خواهیم شایسته ی آن باشیم تا ارزش علم را بدانیم و ارزش عقل را بشناسیم. همانطور که استاد ما اندکی پیش نیز بدان اشاره کردند.
سروران گرامی این شعر زیبا را که یکی از شاعران در گفتمانی زیبا میان علم و عقل سروده است و به گمانم استاد ما نیز آن را حفظ می باشند، را بیان کنم:
علم دانا و عقل عاقل با هم اختلاف پیدا کردند که کدام یک برتر است
علم گفت من هدف را بدست آورده ام و عقل گفت خداوند رحمان با من شناخته شده است
علم با شیوایی کامل به او گفت خداوند رحمان با کدام یک از ما در قرآن توصیف شده است؟
پس عقل فهمید که علم سرور او است و عقل سر علم را بوسید و بازگشت
دوستان همان طور که استاد ما بیان کردند، و من نیز دوست داشتم میان شما وایشان گفتگویی باشد، هر کس خواست-ما تابع دستور شما هستیم سرورم- ما چیزی را می خواهیم که شما می خواهید و چیزی را که نمی خواهید ما نیز نمی خواهیم، بنابراین هر یک از شما خواهران و برادران گرامی که نکته ای دارید می توانید بیان کنید و یا کسی سوال یا پرسشی دارد یا نکته ای می خواهد بداند، آن را در سایت استاد ما وارد نماید و ایشان پاسخ آن را به خوبی خواهد داد. و نمی خواهد این گونه باشد بلکه دوست دارد به شکل مکتوب روی صفحه ی سایت در شبکه ی اینترنت وجود داشته باشد. پس هر یک از شما که دوست دارد این کار را انجام دهد و ایشان پاسخ خواهد داد. این خواسته ی دکتر است . خداوند به شما برکت دهد.
دانشنامه ی نابلسی در روز دو میلیون بازدید کننده دارد. هفت زبان دارد و تمام جزئیات در آن وجود دارد و به لطف خداوند با روش و ابزارهای بسیار شفاف و در گستره ی وسیعی به انتشار حق و حقیقت می پردازد.
خداوند به شما برکت دهد.
آنان را همین الآن به برنامه فرا می خوانیم. برنامه در آپ استور و در گوگل پلی به نام موسوعه العلوم الاسلامیه دکتور محمد راتب نابلسی و نیز در اینستاگرام وجود دارد.
بسیار سپاسگزارم. استاد ما بردار بزرگوار ما استاد دکتر فراس هنانده و برادر محترم دکتر محمد موجی رئیس هیئت امنا.
در صورت نیاز، من شاید ساعت یک شب ام وسیم همسر دکتر راتب نابلسی را بیدار کنم وایشان خواب باشند و همچنان تماس می گیرم تا معنای آیه را بدانم.
•قرآن نیازمند یک اراده است و نخست نیازمند این است که شما طالب یک دیدار باشید.
•زبان عربی را تقویت می کند.
•روش نگارش را تقویت می کند.
•درک و فهم را بالا می برد و از آلزایمر جلوگیری می کند، زیرا عصب ایمانی وجود دارد و این عصب ایمانی را قرآن کریم تغذیه می کند. دکتر درست است؟
برتری کلام خداوند بر کلام خلق او مانند برتری خود خداوند بر خلقش است.
سپاس فراوان از سرکار خانم منی فاعوری با این اخلاق والا و لطفی که نمودید و بیان کردید. بفرمایید.
سپاسگزارم بنا به درخواست برادر بزرگوار و مهربان ما برادر محمد صمادی رئیس هئیت امنا امیدوارم دکتر محمد راتب نابلسی لطف کنند و دعای ختم این جلسه ی مبارک را بیان نمایند. خداوند شما را جزای خیر دهد.
بسم الله الرحمن الرحیم. خداوندا دین ما که حفاظت امر ما است و دنیای ما که امرار معاش ما است و آخرت ما که بازگشت ما به آن است، را اصلاح فرما. خداوند زندگی را توشه ای از تمام نیکی ها و مرگ را آرامشی از تمام بدی ها قرار بده. خداوندا با حلال خود ما را از حرام خود و با اطاعت خود ما را از نافرمانی ات و با لطف خود ما را از غیر خود بی نیاز بگردان. خداوندا ما را از مکر خود در امان بدار و پرده پوشی ما را بکن و یاد خود را از یاد ما نبر و به ما ببخش و ما را محروم نکن و ما را گرامی دار و خوار نکن وما را برگزین و بر ما ترجیح مده و ما را خشنود ساز و از ما خشنود باش و این سرزمین و سایر سرزمین های مسلمانان را امن و پربرکت بگردان. و سپاس خداوند جهانیان را. و فاتحه.
یکی از شاعران می گوید:
ای پروردگارا هرگز عشق او را از من نستان، و خداوند بیامرزد هر کس را که بگوید آمین
سروران گرامی برادر عزیز استاد دکتر فراس هنانده و بزرگواران همراه ایشان دکتر محمد صمادی و دکتر دباس اینجا هستند تا در این سکو به تکریم آقای دکتر و خانم دکتر بپردازند.
دکتر: محمد راتب نابلسی:
این سرزمین ویژگی های بسیار خوبی دارد،
•اول اینکه دین در این سرزمین مانند سایر سرزمین ها اتهامی محسوب نمی شود که به خاطر آن کسی مجازات شود
•دوم اینکه این سرزمین مانند تمام ملت های دیگر انواع و گروه هایی دارد اما میان هیچ یک کینه های تاریخی وجود ندارد که مانند برخی از کشورها باعث کشت و کشتار شود.
•و یک حکومت قوی وجود دارد که مراسمات را انجام می دهد و نمی ترسد. این ها نعمت هایی است که داده شده وفراموش شده و دعای پیامبر: «خداوند نعمت هایت را با پیوستگی و نه با از بین رفتن، به ما نشان بده»
کثیر عزه در عصر اموی گفته است:
اگر روزی گفته شود دوست خدا! سوار شو. همین بس که اردنی آماده ورود به جنگ خواهد بود
و عدی بن رقاع عامری در عصر اموی می گوید-دوست عزیز دکتر خالد و دکتر محمد سالم همان طور که می دانند شما در این امر تاریخی مرا کمک می کنید-:
اگر خداوند و اهل اردن نبودند آتش در روز جنگ این گروه را تکه پاره می کرد
این سخن پیش از هجرت و 1300 سال پیش گفته شده است. خدا قوت و خداوند به شما برکت دهد. سرورم تشریف بیاورید برای تقدیر از بزرگواران. دکتر هنانده، و دکتر خالد و دکتر فراس
جناب دكتر محمد راتب نابلسی.
سیده فاضله منی فاعوری بفرمایید.
بسیار سپاسگزاریم از استاد دکتر عمر فجاوی همکار و برادرمان در دانشگاه هاشمیه که در دانشگاه هاشمیه ایشان را از دست دادیم و دانشگاه اردن بدست آورد.
می خواهم در مقابل شما سخن بگویم. ما امروز در خدمت یکی از علامه های تاثیرگذار در دین و تربیت و در علوم هستیم استاد دکتر «محمد راتب نابلسی» مردی که واقعا به جامعه ی عرب و جامعه ی اسلام و جامعه ی جهانی با ادب و اخلاق خود لطف فراوان دارد.
و نیز استاد دکتر «عمر فجاوی» علامه ی ادب جاهلی که اکنون از ادبیات ایشان بهره مند می شویم.
و نیز استاد بزرگوار ما «منی فاعوری» ام احمد که از نظر علمی، ادبی، اخلاقی و دینی بسیار برجسته اند و همان طور که گفتید بر نسل های پیاپی تاثیرگذار بوده اند، نسل ها-همین همه چیز را گویا است-بسیاری از دانشجویان ملت ها بدست ایشان اسلام آوردند. اگر بخواهیم سخن بگوییم حرف ها زیاد است و امروز نمی توانیم تمام کنیم. در استرالیا، اندونزی، نیوزیلند به دست ایشان اسلام آوردند. در هند اسلام آوردند. و سخنرانی های دینی ایشان در کشورهای مختلف وجود دارد.
و مردان بزرگ و برجسته و تاثیرگذاری را تا کنون تربیت کرده است. خداوند را شکر که ما امروز در خدمت اساتید برجسته در این روز جهانی کارگر هستیم. به حضور شما سروران گرامی افتخار می کنیم.
خداوند پیامبر بزرگوار خود را به صدها هزار صفات منحصر به فرد متمایز ساخته است. اما وقتی او را می ستاید، می گوید:
﴿ وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ (4) ﴾
﴿ و راستى كه تو را خويى والاست ﴾
اندکی پیش از دکتر محمد راتب نابلسی شنیدم که: اگر زیبایی سرزمین عجلون طبیعتی که استشمام می کنیم، اکسیژن اردن نبود و اگر زیبایی زمین مصداق نبود. دکتر دوست داریم از شما بشنویم.
واژه حرف هایی است پس چطور فهمیده می شود؟ با واسطه. چرا خداوند در زمین جاهای زیبا قرار داده است؟ زیرا انسان تنها با وجود مصداق مادی چیزی را می فهمید. تمام زیبایی زمین به جنگل هایش می باشد. تمام این زیبایی ها برای این است که مفهوم بهشت را بفهمید. اگر شخصی به فرض متولد شود و چیزی را نبیند و خورشید را نبیند. اگر به او بگویید: خورشید، هرگز با آن تعامل نخواهید یافت. اما اگر آن را ببیند واژه ی خورشید در ذهنش مفهوم خورشید را می آورد. بنابراین جاهای زیبای زمین نیز برای این است که آیات بهشت را بفهمیم. اگر زیبایی در زمین نبود بهشت فهمیده نمی شد. واژه نیازمند مصداق مادی است.
و شما نیز مصداق اندیشه و دین و عقل هستید. و ما ان شاء الله از شما بهره می بریم در این روز مبارکی که در دانشگاه ملی اردن با حضور و تشریف فرمایی شما بهتر نیز شده است.
ماافتخار می کنیم که در خدمت شما هستیم. ما مهمان هستیم و شما صاحب خانه اید.
سپاسگزارم از حاضران عزیز و سپاسگزارم از دکتر محمد راتب نابلسی با اخلاق والا و مثال زدنی و نیز سپاسگزارم از تمام اساتید و حاضران و دوستان و سلام علیکم و رحمه الله و برکاته.