- تربیت اسلامی
- /
- دانش دل ها
سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سیدنا محمد راستین وعدهی امانت دار.
این دنیا است:
دیشب: سخن دربارهی حکمتی بود که وقتی خداوند آن را به انسان میبخشد به منزلهی خیر فراوانی است که به او بخشیده است و در مقابل گفتم: خداوند دنیا را با تمام تعلقاتش یک کالای ناچیز برشمرده است:
﴿قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ﴾
(بگو برخوردارى [از اين] دنيا اندك است.)
﴿أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ﴾
(آيا به جاى آخرت به زندگى دنيا دل خوش كردهايد متاع زندگى دنيا در برابر آخرت جز اندكى نيست.)
حقایقی که میتوان از این آیات برداشت کرد چیست؟
1- رحمت خدا همان بهشت است:
دیشب به بخششی دیگر پرداختم که از حکمت کمتر نیست: رحمت خداوند عزوجل و دوست داشتم آیات کریمهای که دربارهی رحمت خداوند سخن میگوید را نیز بیان کنم. آیات فراوانی وجود دارد. اما از این آیات حقایقی برداشت میشود.
حقیقت نخست: خداوند متعال میفرماید:
﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَةَ اللَّهِ﴾
(آنان كه ايمان آورده و كسانى كه هجرت كرده و راه خدا جهاد نمودهاند آنان به رحمت خدا اميدوارند.)
یعنی: انسانی که ایمان میآورد و پایبند میشود و در راه خداوند با نفس و هوای آن مبارزه میکند از خداوند امید رحمت دارد. مؤمن به رحمت خداوند امید دارد. کافر به دنیا امید دارد. امید به اموال و زنان و شهرت دنیا دارد....
انسان باید صبر کند. آیا از کار خود به رحمت خداوند امید داشته باشد؟ غیر مؤمن به دنبال منافع خود است و در پی شهوت و لذت و درآمدهای دنیا است در حالی که مؤمن امید به رحمت خداوند دارد. این تفاوت ریشهای است. رحمت خداوند بهشت است. خداوند میفرماید:
﴿وَأَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَةِ اللَّهِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾
(و اما سپيدرويان همواره در رحمت خداوند جاويدانند.)
حقیقت: رحمت خداوند از معانی جامع، مانع، گسترده و کامل است که همان بهشت است. هدف از ایمان وعمل صالح و معاملات و اخلاق و امثال آن این است که مؤمن امید به رحمت خداوند داشته باشد. به بهشت دست یابد. بهشت: این رحمت خداوند است.
2- اخلاق پسندیده دلیلش رحمت خداوند است:
تمام اخلاق نیک در رحمت خداوند جمع شده است:
﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ﴾
(پس به [بركت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده مىشدند پس از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه و در كار[ها] با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن زيرا خداوند توكلكنندگان را دوست مىدارد.)
بنابراین: دلیل، هدف و سرنوش است. عامل اخلاق نیک:
﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ﴾
(پس به [بركت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى.)
نرم خویی، مهربانی، رحمت، دلسوزی، عاطفه بدلیل رحمتی بود که از ارتباط با خداوند در دل رسول الله جای گرفته بود. پس دلیل و هدف است:
﴿يَرْجُونَ رَحْمَةَ اللَّهِ﴾
(آنان به رحمت خدا اميدوارند.)
سرنوشت است:
﴿وَأَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَةِ اللَّهِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾
(و اما سپيدرويان همواره در رحمت خداوند جاويدانند.)
امید است:
﴿فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطاً مُسْتَقِيماً﴾
(و اما كسانى كه به خدا گرويدند و به او تمسك جستند به زودى [خدا] آنان را در جوار رحمت و فضلى از جانب خويش درآورد و ايشان را به سوى خود به راهى راست هدايت كند.)
3- انگیزهی حقیقی هر کاری رحمت خداوند است:
هر مصیبت، حادثه، زلزله، جنگهای داخلی، و یا مسائل غیر قابل تحملی که در دنیا میبینید به رحمت خداوند تفسیر میشود:
﴿فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ رَبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ﴾
([اى پيامبر] پس اگر تو را تكذيب كردند بگو پروردگار شما داراى رحمتى گسترده است و [با اين حال] عذاب او از گروه مجرمان بازگردانده نخواهد شد.)
رحمت خداوند چنین خواسته که: این گناه کار به بسوی بهشت و هدایت سوق داده شود و وظیفهاش در زندگی به او فهمانده شود.
اگر انسان آفریده میشد تا کفر ورزد یا کافر آفریده میشد دلیلی برای عذاب شدنش از سوی خداوند نمیبود:
﴿وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فَضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ﴾
(و اگر نه آن بود كه [همه] مردم [در انكار خدا] امتى واحد گردند قطعا براى خانههاى آنان كه به [خداى] رحمان كفر میورزيدند سقفها و نردبانهايى از نقره كه بر آنها بالا روند قرار مىداديم.)
اگر انسان برای جهنم آفریده میشد و یا مکلف به هدایت نبود دلیلی نداشت که برای کافر بودن عذابی وجود داشته باشد. اکنون: این رحمت، دلیل وهدف و سرنوشت و علت هر کاری است.
4- بهای رحمت احسان است:
خداوند بزرگ میفرماید:
﴿وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفاً وَطَمَعاً إِنَّ رَحْمَةَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ﴾
(و در زمين پس از اصلاح آن فساد مكنيد و با بيم و اميد او را بخوانيد كه رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است.)
﴿إِنَّ رَحْمَةَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ﴾
(كه رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است.)
این رحمت بهایش احسان است:
﴿فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَداً﴾
(پس هر كس به لقاى پروردگار خود اميد دارد بايد به كار شايسته بپردازد و هيچ كس را در پرستش پروردگارش شريك نسازد.)
بخشش خداوند رحمت خداوند است:
اگر رحمت خداوند را میخواهید، این بخشش مطلق را، و در حقیقت: اگر به جزئیات نگریستید رحمت را در همه چیز خواهید دید. یعنی مادیات، یعنی سلامتی و تندرستی و آرامش و اطمینان و راحتی و خوشبختی یعنی این که گور باغی از باغهای بهشت باشد، یعنی بهشت.
پس بخشش جامع، مانع، کامل، گسترده و بهتر است بگوییم: مطلق، بخشش خداوند رحمت خداوند است.
از معانی رحمت:
از معانی رحمت این است که میفرماید:
﴿وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ﴾
(و چون مردم را پس از آسيبى كه به ايشان رسيده است رحمتى بچشانيم.)
معنایش: باران رحمت است، خشکسالی غم و اندوه است، بیماری اندوه است. تندرستی رحمت است. فقر شدید اندوه است. داشتن کفایت رحمت است. اختلافات زناشویی اندوه است. خوشبختی زناشویی رحمت است. فرزندان ناخلف اندوه است و فرزندان نیکو رحمتاند. این معنای دیگر آن:
﴿وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُمْ مَكْرٌ فِي آيَاتِنَا قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْراً إِنَّ رُسُلَنَا يَكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ﴾
(و چون مردم را پس از آسيبى كه به ايشان رسيده است رحمتى بچشانيم بناگاه آنان را در آيات ما نيرنگى است بگو نيرنگ خدا سريعتر است در حقيقت فرستادگان [=فرشتگان] ما آن چه نيرنگ میكنيد مىنويسند.)
اکنون:
﴿وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ﴾
(و اگر از جانب خود رحمتى به انسان بچشانيم سپس آن را از وى سلب كنيم قطعا نوميد و ناسپاس خواهد بود.)
به این معنا: هر چیز آرامش بخشی رحمت خداوند است هر چیز خوشحال کنندهای و هر چیزی کار انسان را راه بیندازد، رحمت خداوند است. (رحمت).
نخست: رحمتی پس از اندوه بر سر او آمد. دوم: رحمتی از خود به انسان چشاندیم و سپس از او گرفتیم یعنی: گرفتن پس از بخشیدن، بیماری پس از سلامتی، شاید ثروت پس از فقر، اما دومی سختتر است: انسانی که فقیر بوده و ثروتمند شود اما انسانی که ثروتمند بوده و فقیر شود. بیمار بوده شفا یابد. در تندرستی کامل بوده و سپس به بیماری دچار شود. در میان انسانهای منحرف مؤمن باشد. مؤمنی که دو دست دارد و سر و پا دارد و میخورد و مینوشد و مانند هر انسان دیگری است. خوب بخشش خداوند کجا است؟ میفرماید:
﴿قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَآتَانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ﴾
(گفت: اى قوم من به من بگوييد اگر از طرف پروردگارم حجتى روشن داشته باشم و مرا از نزد خود رحمتى بخشيده باشد كه بر شما پوشيده است آيا ما [بايد] شما را در حالى كه بدان اكراه داريد به آن وادار كنيم.)
شاید رحمت خداوند با چشم دیده نشود. شخص مؤمنی که شبیه هر انسانی است شاید قیافهاش آن طور که باید نباشد. مثلا از زیبایی فراوانی برخوردار نیست، درآمد و خانه و فرزندان زیادی ندارد اما پایبندی دارد و با خدا در ارتباط است و در دلش رحمت و خوشبختی و آرامشی است که اگر به یک کشور دهند آنان را بس است:
(گفت اى قوم من به من بگوييد اگر از طرف پروردگارم حجتى روشن داشته باشم و مرا از نزد خود رحمتى بخشيده باشد كه بر شما پوشيده است آيا ما [بايد] شما را در حالى كه بدان اكراه داريد به آن وادار كنيم ﴾
گاهی: خانهای معمولی میبینید که رحمت خداوند در آن موج میزند:
﴿أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ﴾
(گفتند آيا از كار خدا تعجب میكنى رحمت خدا و بركات او بر شما خاندان [رسالت] باد بى گمان او ستوده اى بزرگوار است.)
بنابراین خداوند خانوادهای را با رحمت پوشانده است. این خانواده موفق است، با هم تفاهم دارند و درآمد اندکی دارند و خداوند در درآمدشان برکت مینهد و در وقت و نیازهایشان برکت میدهد و تمام کارهایشان بر وفق مراد است و خداوند در کارهای نیک آنان برکت میدهد. کسی که به رحمت خداوند بی اعتنایی کند در گمراهی شدید است:
﴿وَمَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ﴾
(گفت چه كسى جز گمراهان از رحمت پروردگارش نوميد مىشود.)
به رحمت خداوند امیدی ندارد و از رحمت خداوند نا امید است.
خداوند متعال میفرماید:
﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَةَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾
(آنان كه ايمان آورده و كسانى كه هجرت كرده و در راه خدا جهاد نمودهاند آنان به رحمت خدا اميدوارند خداوند آمرزنده مهربان است.)
کسانی که به رحمت خداوند امید ندارند گمراهاناند.
خواسته از شما چیست؟
وقتی مجبور میشوید به خاطر رحمت خداوند با اطرافیان و یا نزدیکان خود مخالفت کنید. میگوید: شما برای این هدف والا و با این وسیلهی ناراحت کننده مکلف هستید است که نرمخو بوده و انعطاف داشته باشید:
﴿وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلاً مَيْسُوراً﴾
(و اگر به اميد رحمتى كه از پروردگارت جوياى آنى از ايشان روى مى گردانى پس با آنان سخنى نرم بگوى.)
یعنی: و شما درخواست امید دارید. رحمت خداوند این است که با اطرافیان نرمخو باشید.
این ارادهی خداوند است:
گاهی: انسانی مؤمن و پایبند است اما با مادرش برخورد نادرستی دارد. با پدرش بدرفتاری میکند. بدرفتاری توجیهی ندارد. به خاطر رحمت خداوند برخورد بدی دارد. آیا این چیزی است که خداوند خواسته است. حتی شما امید به رحمت خداوند دارید و باید میانه رو و نرمخو بوده و مراعات اطرافیان را بنمایید:
﴿اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى﴾
(به سوى فرعون برويد كه او به سركشى برخاسته است.)
﴿فَقُولَا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى﴾
(و با او سخنى نرم گوييد شايد كه پند پذيرد يا بترسد.)
رحمت خداوند در این موارد نمود مییابد:
نکتهای دیگر، میگوید:
﴿قُلْ لَوْ أَنْتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذاً لَأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الْإِنْفَاقِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ قَتُوراً﴾
(بگو اگر شما مالك گنجينههاى رحمت پروردگارم بوديد باز هم از بيم خرج كردن قطعا امساك ميورزيديد و انسان همواره بخيل است.)
بارانها، گیاهان، اینها در زندگی انسان ضروری است؛ هوا، گیاه، آب، خوراک و نوشیدنی و پرندگان و ماهیها و ....:
﴿إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَداً﴾
(آن گاه كه جوانان به سوى غار پناه جستند و گفتند پروردگار ما از جانب خود به ما رحمتى بخش و كار ما را براى ما به سامان رسان.)
﴿آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَداً﴾
(از جانب خود به ما رحمتى بخش و كار ما را براى ما به سامان رسان.)
این دعای اساسی مهمتر است:
((اللهم رحمتك أرجو, فلا تكلني إلى نفسي طرفة عين))
((خدایا من به رحمتت امیدوارم پس به اندازه یک چشم به هم زدن من را به خودم وامگذار.))
سیدنا خضر، کسی که داستانش در قرآن کریم آمده است، میفرماید:
﴿فَوَجَدَا عَبْداً مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً﴾
(تا بندهاى از بندگان ما را يافتند كه از جانب خود به او رحمتى عطا كرده و از نزد خود بدو دانشى آموخته بوديم.)
انسان کاملا و با تمام آن چه دارد و با وجود و امداد و هدایتش سراسر یک کلمه است، میفرماید:
﴿ذِكْرُ رَحْمَةِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا﴾
([اين] يادى از رحمت پروردگار تو [در باره] بندهاش زكرياست.)
یعنی: رحمت خداوند در ایجاد، کمک و هدایت و ارشاد نمود مییابد.
پایان سخن:
آیات بسیاری دربارهی رحمت خداوند وجود دارد اما موضوع مهم این است که: رحمت خداوند را در همه چیز ببینید و برایش تلاش کنید و امیدوار باشید و بگویید این سرنوشت است و هدف و خوشبختی و چیزی است که نشانهی تمایز انسانهای مؤمن است و رحمت خداوند از اطاعت او میآید و از نیکی به مخلوقاتش میآید و هر چه به مخلوقات بیشتر نیکی کنید به رحمت خداوند نزدیکترید.