- فقه اسلامی / اخلاق اسلامی
- /
- گناهان کبیره
سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سرورمان محمد امین. بارخدایا تنها آنچه به ما آموختی را می دانیم و تو بسیار دانا و حکیم هستی. بار خدایا چیزی به ما بیاموز که ما را سود رساند و ما را از آنچه به ما آموختی بهره مند ساز و علم ما را بیفزای و حق را به ما حق بنما و ما را توفیق پیروی از آن عنایت فرما و باطل را به ما باطل بنما و ما را توفیق پرهیز از آن عنایت فرما و ما را از زمره ی کسانی قرار بده که به سخن گوش فرامى دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند و با رحمت خود ما را از جمله ی بندگان صالح خود قرار بده.
يادآوری گناهان کبیره ای که مردم آن را صغیره می پندارند :
در دو درس گذشته موضوع گناهان کبیره را آغاز نمودیم و گفتم که گناهان کبیره ی معروف مانند قتل و زنا ودزدی را همه ی مسلمانان می شناسند اما در این درس به گناهانی می پردازیم که مردم آن را صغیره می پندارند. نماز، روزه، حج و زکاتتان چه سودی خواهد داشت اگر مرتکب گناهان کبیره شوید ولی خودتان ندانید؟ نکته ای که نمی توان آن را باور داشت این است که بیشتر مسلمانان مرتکب گناهان کبیره می شوند اما نمی دانند. و با این ارتکاب گناهان مانع محکمی میان آنان وپروردگارشان ایجاد می شود. آیا باور می کنید که قطع صله ی رحم یکی از گناهان کبیره است. اگر انسان از رفتن به دیدار خویشان ونزدیکان خودداری کند در حقیقت مرتکب گناه کبیره شده است در حالی که خودش نمی داند اما برخی اوقات خودداری از صله ی رحم اگر برای نیفتادن در گناه باشد جایز نیز خواهد بود. طبعا اگر یک کار نیک آمیخته با شر وگناه باشد باید رها شود. دور کردن مفاسد از جلب منافع اولی تر است. اگر در این دیدار صله ی رحمی مفسده، اختلاط، غیبت، سخن چینی، مسخرگی، تمسخر یا ... وجود داشته باشد این دیدار صله ی رحم محسوب نمی شود . شما خاله، عمه، خواهر یا دختری در آن طرف شهر دارید که از شما دور است و فرصت رفتن به دیدن او را هم ندارید اگر عمدا از رفتن به دیدن آنان خودداری کنید و گرچه آنان را ببینید در حقیقت مخالفتی با شرع انجام نشده است اما شما در گناه کبیره افتاده اید. خداوند می فرماید:﴿ يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَتَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا ﴾
﴿ اى مردم از پروردگارتان كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفتش را [نيز ] از او آفريد و از آن دو مردان و زنان بسيارى پراكنده كرد پروا داريد و از خدايى كه به [نام] او از همديگر درخواست مى كنيد پروا نماييد و زنهار از خويشاوندان مبريد كه خدا همواره بر شما نگهبان است ﴾
﴿ فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ*أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمْ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ ﴾
﴿ پس [اى منافقان] آيا اميد بستيد كه چون [از خدا] برگشتيد [يا سرپرست مردم شديد] در [روى] زمين فساد كنيد و خويشاونديهاى خود را از هم بگسليد* اينان همان كسانند كه خدا آنان را لعنت نموده و [گوش دل] ايشان را ناشنوا و چشمهايشان را نابينا كرده است ﴾
از جمله گناهان کبیره :
1 ـ قطع صله ی رحم :
قطع صله ی رحم سزاوار لعنت از جانب الله است و به همین دلیل علماء آن را از گناهان کبیره می داند اما حدیث صحیحی که امام احمد وامام بخاری روایت کرده اند این است:((لا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ قَاطِعُ رَحِمٍ ))
((قطع کننده ی صله ی رحم وارد بهشت نمی شود))
شندیم که در میسات ساختمانی چند طبقه ساخته شده وساکنان این ساختمان با یکدیگر تفاهم خوبی دارند. هر هفته در یک روز معین دور هم می نشینند. و با هم توافق کردند که برای نماز جمعه با یکدیگر به یک مسجد بروند. و قرار گذاشتند که یک روز در هفته یکی از داعیان را دعوت کنند تا به سخنرانی وموعظه برایشان بپردازد. این یک همکاری وهمبستگ به خاطر دین است. یک همسایه ی بیگانه با همسایه هایش در راستای منافع دنیا وآخرت همکاری می کند حال یک مومن باید چگونه باشد؟ آنانی که پیرامون تو هستند به جز تو چه کسی را دارند؟ تو و غیر تو از آن تمام مردم هستید. شخص رهگذری که در حال رفتن است تو و دیگران وهزاران نفر برای او هستید. اما خویشان تو کسی جز تو را ندارند. هر خانواده ای که افراد یا اعضای خود را از دست دهد، با دلجویی، یاری رساندن آنان، و سپس دعوت به خدا باید مورد توجه قرار گیرد. در نتیجه ما با این صله ی رحم هدف مطلوب خداوند را محقق نموده ایم. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:
((مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَلْيُكْرِمْ ضَيْفَهُ وَمَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ وَمَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَلْيَقُلْ خَيْرًا أَوْ لِيَصْمُتْ ))
((آنکه ايمان به خدا و روز آخرت دارد، بايد همسايه اش را اذيت نکند و آنکه ايمان به خدا و روز آخرت دارد، بايد مهمانش را احترام کند، وکسی که ايمان به خدا و روز آخرت دارد، بايد سخن خير گويد، يا سکوت اختيار نمايد.))
لوازم الإيمان :
از لوازم ایمان، صله ی رحم، نیکی به همسایه و نیکی به خانواده می باشد. این دین نام دارد. قطع صله ی رحم گناه کبیره محسوب می شود. گاهی انسان به سوی خدا هدایت می شود و دوستان مومنی می یابد و تماما به آنان مشغول شده و خانواده اش را از یاد می برد. گاهی خانواده اش برایش مهم نیست. اما باید به آنان بپردازد و دستشان را بگیرد و آنان را پند دهد و راهی برای هدایت آنان به سوی الله بیابد. باید روشی اختیار کند که در آن به بیداری دینی آنان بپردازد. انسان نسبت به آنان مسئول است. در حدیثی دیگر آمده است:((إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْخَلْقَ حَتَّى إِذَا فَرَغَ مِنْهُمْ قَامَتِ الرَّحِمُ فَقَالَتْ: هَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ مِنَ الْقَطِيعَةِ، قَالَ: نَعَمْ أَمَا تَرْضَيْنَ أَنْ أَصِلَ مَنْ وَصَلَكِ وَأَقْطَعَ مَنْ قَطَعَكِ قَالَتْ: بَلَى، قَالَ: فَذَاكِ لَكِ، ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ اقْرَءُوا إِنْ شِئْتُمْ ( فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الأرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا ) ))
((چون خداوند مخلوقات را آفريد و از آن فراغت يافت، رحم برخاسته گفت: اين مقام کسی است که از قطع رحم بتو پناه آورد. خداوند فرمود: بلی آيا راضی نمی شوی که بپيوندم با کسی که به تو می پيوندد و بگسلم با کسی که از تو می گسلد و می برد؟
گفت: آری. فرمود: پس برای تو محقق است.
سپس رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: هرگاه می خواهيد بخوانيد: ﴿ پس [اى منافقان] آيا اميد بستيد كه چون [از خدا] برگشتيد [يا سرپرست مردم شديد] در [روى] زمين فساد كنيد و خويشاونديهاى خود را از هم بگسليد* اينان همان كسانند كه خدا آنان را لعنت نموده و [گوش دل] ايشان را ناشنوا و چشمهايشان را نابينا كرده است آيا به آيات قرآن نمى انديشند يا [مگر] بر دلهايشان قفلهايى نهاده شده است ﴾
فضل خداوند کارهای نیک است یا کسب روزی :
در درس روز جمعه دیدیم که خداوند فرموده است:﴿ فَإِذَا قُضِيَتْ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾
﴿ چون نماز گزارده شد در [روى] زمين پراكنده گرديد و فضل خدا را جويا شويد و خدا را بسيار ياد كنيد باشد كه شما رستگار گرديد ﴾
((الرَّحِمُ مُعَلَّقَةٌ بِالْعَرْشِ تَقُولُ مَنْ وَصَلَنِي وَصَلَهُ اللَّهُ وَمَنْ قَطَعَنِي قَطَعَهُ اللَّهُ ))
((هر کس میخواهد رزق و روزیاش افزون گردد و عمرش طولانی شود با خویشاوندان خود بپیوندد.))
حقیقت این است که انسان ها فکر می کنند منظور از صله ی رحم دیدار است اما همان طور که پیش تر گفتم این دیدار هدف بزرگی دارد. گاهی پند و اندرز خالصانه جادو می کند. گاهی یک نکته بیان می کنید. گاهی برای دختر خواهرتان دنبال شوهری صالح می گردید که او را به سوی خدا هدایت کند. پس این خانواده و تقوا وصلاح شما در آن در نامه ی اعمال قرار دارد و وقتی انسان زمانی را از اوقات خود برای دیدن خویشان اختصاص می دهد و با آنان ارتباط برقرار می کند و آنان را خشنود می سازد کار بزرگی انجام داده است. گاهی خواهر از اینکه برادرش به دیدارش می آید در مقابل شوهرش افتخار می کند. و شوهرش فکر می کند که این همسر وی خویشانی دارد که به بودن با او اهمیت می دهند و برایشان مهم است اما اگر با خواهرش ازدواج کرده باشد ولی برادر حتی به فکر دیدار با خواهرش نباشد در این صورت بدون آنکه بداند، در گناه کبیره افتاده است. قطعه صله ی رحم گناه کبیره است. در حدیثی دیگر آمده است:
((الرَّحِمُ مُعَلَّقَةٌ بِالْعَرْشِ تَقُولُ مَنْ وَصَلَنِي وَصَلَهُ اللَّهُ وَمَنْ قَطَعَنِي قَطَعَهُ اللَّهُ ))
((صله رحم بر عرش آویزان است و می گوید: هر کس مرا پیوند دهد خداوند او را پیوند دهد و هر کس مرا قطع کند، خداوند او را قطع نماید))
دسته بندی قطع کردن صله رحم در ضمن گناهان کبیره توسط علماء:
چگونه علماء قطع کردن صله را از گناهان کبیره قرار داده اند؟ زیرا خداوند می فرماید:﴿ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمْ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ ﴾
﴿ اينان همان كسانند كه خدا آنان را لعنت نموده و [گوش دل] ايشان را ناشنوا و چشمهايشان را نابينا كرده است ﴾
در روایتی دیگر از این حدیث آمده است:
((قَالَ: اللَّهُ أَنَا الرَّحْمَنُ وَهِيَ الرَّحِمُ شَقَقْتُ لَهَا اسْمًا مِنِ اسْمِي مَنْ وَصَلَهَا وَصَلْتُهُ وَمَنْ قَطَعَهَا بَتَتُّهُ))
((من رحمن هستم و رَحم از اسم من اشتقاق یافته است هرکس آن را وصل کند من وی را وصل می کنم و هرکس آن را قطع کند من وی را قطع می نمایم))
﴿ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمْ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ ﴾
﴿ اينان همان كسانند كه خدا آنان را لعنت نموده و [گوش دل] ايشان را ناشنوا و چشمهايشان را نابينا كرده است ﴾
احادیث صحیح امام بخاری و احادیث متفق علیه را دیدید و تمام احادیثی که به صله ی رحم امر می کند از صحیح ترین احادیث به شمار می رود.
خداوند قطع کننده ی صله ی رحم را وعده ی لعنت می دهد:
می فرماید:﴿ وَالَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴾
﴿ و كسانى كه پيمان خدا را پس از بستن آن مى شكنند و آنچه را خدا به پيوستن آن فرمان داده مى گسلند و در زمين فساد مى كنند بر ايشان لعنت است و بد فرجامى آن سراى ايشان راست ﴾
((قَالَ: اللَّهُ أَنَا الرَّحْمَنُ وَهِيَ الرَّحِمُ شَقَقْتُ لَهَا اسْمًا مِنِ اسْمِي مَنْ وَصَلَهَا وَصَلْتُهُ وَمَنْ قَطَعَهَا بَتَتُّهُ))
((من رحمن هستم و رَحم از اسم من اشتقاق یافته است هرکس آن را وصل کند من وی را وصل می کنم و هرکس آن را قطع کند من وی را قطع می نمایم))
(( بلوا أرحامكم ولو بالسلام ))
(( حتی با یک سلام صله ی رحم خود را تازه کنید ))
2 ـ سخن چینی:
دومین گناه کبیره علاوه بر قطع صله ی رحم، سخن چینی می باشد:﴿ وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ*هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ﴾
﴿ و از هر قسم خورنده فرو مايه اى فرمان مبر* [كه] عيبجوست و براى خبرچينى گام برمى دارد ﴾
﴿ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنْ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ﴾
﴿ اى كسانى كه ايمان آورده ايد از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پاره اى از گمانها گناه است و جاسوسى مكنيد و بعضى از شما غيبت بعضى نكند آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده اش را بخورد از آن كراهت داريد [پس] از خدا بترسيد كه خدا توبه پذير مهربان است ﴾
((عَنْ حُذَيْفَةَ أَنَّهُ بَلَغَهُ أَنَّ رَجُلاً يَنُمُّ الْحَدِيثَ فَقَالَ حُذَيْفَةُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: لا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ نَمَّام ))
((از حذیفه روایت است که مردی برایش سخن چینی می کرد وحذیفه به او گفت از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می فرمود: سخن چین به بهشت نمی رود))
سخن چینی روابط را از هم می زند:
در درس اول گفتم: فکر می کنیم که دزدی، شرابخواری، قتل، شرک و فرار از جنگ از گناهان کبیره است اما سخن چینی و قطع صله ی رحم نیز از گناهان کبیره است:)) عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: مَرَّ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِقَبْرَيْنِ فَقَالَ إِنَّهُمَا لَيُعَذَّبَانِ وَمَا يُعَذَّبَانِ فِي كَبِيرٍ أَمَّا أَحَدُهُمَا فَكَانَ لا يَسْتَتِرُ مِنَ الْبَوْلِ وَأَمَّا الآخَرُ فَكَانَ يَمْشِي بِالنَّمِيمَةِ ثُمَّ أَخَذَ جَرِيدَةً رَطْبَةً فَشَقَّهَا نِصْفَيْنِ فَغَرَزَ فِي كُلِّ قَبْرٍ وَاحِدَةً، قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ لِمَ فَعَلْتَ هَذَا؟ قَالَ: لَعَلَّهُ يُخَفِّفُ عَنْهُمَا مَا لَمْ يَيْبَسَا ((
((از ابن عباس _ رضي الله عنهما _ روايت است كه: پيامبر _صلي الله عليه و سلم _ بر دو قبر گذشت؛ فرمودند: اين دو عذاب مي شوند و عذابشان به خاطر چيز بزرگی نيست، يكی از ايشان خود را از ادرار پرهيز نمی نمود و ديگری در بين مردم سخن چينی می كرد. سپس تکه چوب تری از (شاخه) درخت خرما را برداشت و آن را از وسط دو نیم کرد و در هر یک از آن دو قبر تکه ای فرو کرد، اصحاب پیامبر صلى الله علیه وآله و سلم از ایشان پرسیدند : یا رسول الله چرا شما این کار را انجام دادید ؟ ایشان فرمودند : شاید تا قبل از این که؛ این دو تکه چوب خشک شوند؛عذاب از این دو(نفر) تخفیف داده شود))
((مِنْ شَرِّ النَّاسِ ذُو الْوَجْهَيْنِ الَّذِي يَأْتِي هَؤُلاءِ بِوَجْهٍ وَهَؤُلاءِ بِوَجْهٍ((
((بدترینِ مردم شخص دو رویی است که نزد گروهی با چهره ای ظاهر می شود ونزد گروهی دیگر با چهره ای دیگر حاضر می گردد. ))
این امر بسیار رایج است. انسان با هوش است می داند که چه چیزی باعث رضایت فلان گروه و چه چیزی باعث خشنودی فلان گروه دیگر است. نزد گروه اول می رود و با چهره ای است که آنان را خوش می آید و از گروه دیگر بد تعریف می کند و چون نزد گروه دوم می رود از گروه اول بد می گوید و از آنان تعریف می کنند وآنان را شاد می کند و بدین ترتیب وی گرفتار بدی اعمال خود می شود؛ چراکه او دیگر دو رو و منافق است و مرتکب گناه کبیره ای به نام سخن چینی شده است.
((لا يُبَلِّغُنِي أَحَدٌ عَنْ أَحَدٍ مِنْ أَصْحَابِي شَيْئًا فَإِنِّي أُحِبُّ أَنْ أَخْرُجَ إِلَيْهِمْ وَأَنَا سَلِيمُ الصَّدْرِ))
((کسى از شما حق ندارد از هیچ یک از یارانم چیزى به من بگوید؛ زیرا دوست دارم در حالى که چیزى از شما در دلم نیست به سویتان بیایم))
از کعب روایت است که گفته است: "از سخن چینی بپرهیزید که سخن چین از عذاب قبر رهایی ندارد"، والله متعال می فرماید:
﴿ تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ*مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ*سَيَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ*وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ*فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ﴾
﴿ بريده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او باد* دارايى او و آنچه اندوخت سودش نكرد * بزودى در آتشى پرزبانه درآيد * و زنش آن هيمه كش [آتش فروز] * بر گردنش طنابى از ليف خرماست ﴾
3 ـ کم فروشی :
از دیگر گناهان کبیره –گناهانی را انتخاب می کنم که مردم می پندارند صغیره است- کم فروشی است. خداوند می فرماید:﴿ وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ*الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ*وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ*أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ*لِيَوْمٍ عَظِيمٍ*يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴾
﴿ واى بر كمفروشان * كه چون از مردم پيمانه ستانند تمام ستانند * و چون براى آنان پيمانه يا وزن كنند به ايشان كم دهند * مگر آنان گمان نمى دارند كه برانگيخته خواهند شد * [در] روزى بزرگ * روزى كه مردم در برابر پروردگار جهانيان به پاى ايستند ﴾
﴿ وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ*الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ*وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ*أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ*لِيَوْمٍ عَظِيمٍ*يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴾
﴿ واى بر كمفروشان * كه چون از مردم پيمانه ستانند تمام ستانند * و چون براى آنان پيمانه يا وزن كنند به ايشان كم دهند * مگر آنان گمان نمى دارند كه برانگيخته خواهند شد * [در] روزى بزرگ * روزى كه مردم در برابر پروردگار جهانيان به پاى ايستند ﴾
4 ـ در امان ماندن از مکر خداوند :
یک چیز وجود دارد که باور نمی کنید و آن در امان ماندن از مکر خداوند در حین ارتکاب گناهان کبیره است. یعنی کسی که نافرمانی خداوند را می کند در حالی بسیار راحت است و از مکر خداوند در امان است. خداوند می فرماید:﴿أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ ﴾
﴿ آيا از مكر خدا خود را ايمن دانستند [با آنكه] جز مردم زيانكار [كسى] خود را از مكر خدا ايمن نمى داند ﴾
﴿ فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ ﴾
﴿ پس چون آنچه را كه بدان پند داده شده بودند فراموش كردند درهاى هر چيزى [از نعمتها] را بر آنان گشوديم تا هنگامى كه به آنچه داده شده بودند شاد گرديدند ناگهان [گريبان] آنان را گرفتيم و يكباره نوميد شدند ﴾
﴿ فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ ﴾
﴿ پس چون آنچه را كه بدان پند داده شده بودند فراموش كردند درهاى هر چيزى [از نعمتها] را بر آنان گشوديم تا هنگامى كه به آنچه داده شده بودند شاد گرديدند ناگهان [گريبان] آنان را گرفتيم و يكباره نوميد شدند ﴾
﴿ إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ*أُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمْ النَّارُ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴾
﴿ كسانى كه اميد به ديدار ما ندارند و به زندگى دنيا دل خوش كرده و بدان اطمينان يافته اند و كسانى كه از آيات ما غافلند ﴾
((مَنْ لَعِبَ بِالنَّرْدَشِيرِ فَكَأَنَّمَا غَمَسَ يَدَهُ فِي لَحْمِ خِنْزِيرٍ وَدَمِهِ ))
((کسی که با نردشیر بازی کند، مانند کسی است که دست خود را در گوشت و خون خوک فرو برده است.))
5 ـ نا امیدی از رحمت خداوند:
از جمله ی دیگر گناهان کبیره، نا امیدی از رحمت الله می باشد. نا امید شدن از یاری خداوند گناه کبیره به شمار می رود. شخصی سست ایمان است به حدی که دیگر توان ندارد و هیچ امیدی به یاری خداوند ندارد. خداوند صلاح نمی داند بنده اش را عذاب دهد. اگر مشکلی هست باید دنبال راه حل آن باشید. شخصی بر خودرویی سوار می شود ناگهان خودرو می ایستد. وی پیاده شده و به سر وکله ی خود می زند. درب کاپوت را باز می کند و دنبال ایراد آن می گردد دنبال یک نافرمانی می گردد. نکته ی مهمی که وجود دارد این است که اگر انسان کارها را برعکس و بر ضد خود ببیند به هر دری بزند بسته خواهد بود. به این معنا که یک مشکل بزرگ وجود دارد. به جای بیکار نشستن و بی ارادگی و ناامیدی از درگاه خداوند دنبال راه حلی برای آن باشید. باید اقدام به اصلاح رفتارهای نادرست خود کنید. خداوند می فرماید:﴿يَابَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْئَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْئَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الكَافِرُونَ﴾
﴿ اى پسران من برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا نوميد مباشيد زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت خدا نوميد نمى شود ﴾
﴿وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ﴾
﴿ و اوست كسى كه باران را پس از آنكه [مردم] نوميد شدند فرود مى آورد و رحمت خويش را مى گسترد و هموست سرپرست ستوده ﴾
﴿يَابَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْئَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْئَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الكَافِرُونَ﴾
﴿ اى پسران من برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا نوميد مباشيد زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت خدا نوميد نمى شود ﴾
﴿ قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴾
﴿ بگو اى بندگان من كه بر خويشتن زياده روى روا داشته ايد از رحمت خدا نوميد مشويد در حقيقت خدا همه گناهان را مى آمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است ﴾
((لا يَمُوتَنَّ أَحَدُكُمْ إِلا وَهُوَ يُحْسِنُ الظَّنَّ بِاللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ ))
((هيچ كسى از شما نميرد مـگر اينكه به الله - عزوجل - حسن ظن داشت باشد))
6 ـ ناسپاسی :
یک گناه کبیره ی دیگر وجود دارد که شاید به فکر هیچ کدام از شما نمی رسد. کسی به شما نیکی می کند وشما به او بدی می کنید و قدر خدمت او را نمی دانید و از او سپاس گزاری نمی کنید. این گناه کبیره است؟ خداوند می فرماید:﴿ أَنْ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ ﴾
﴿ كه شكرگزار من و پدر و مادرت باش كه بازگشت [همه] به سوى من است ﴾
((مَنْ لا يَشْكُرُ النَّاسَ لا يَشْكُرُ اللَّهَ ))
((کسی که از بندگان سپاسگزاری نکند از خداوند سپاسگزاری ننموده است ))
کس نیاموخت علم تیر از من که مرا عاقبت نشانه نکرد
چه شعر دوختن به او آموختن استاد شد با هجو من نواختن
***
((عُذِّبَتِ امْرَأَةٌ فِي هِرَّةٍ حَبَسَتْهَا حَتَّى مَاتَتْ جُوعًا فَدَخَلَتْ فِيهَا النَّارَ قَالَ فَقَالَ وَاللَّهُ أَعْلَمُ لا أَنْتِ أَطْعَمْتِهَا وَلا سَقَيْتِهَا حِينَ حَبَسْتِيهَا وَلا أَنْتِ أَرْسَلْتِهَا فَأَكَلَتْ مِنْ خَشَاشِ الأرْضِ ))
((زنی به خاطر گربهای عذاب شد، زیرا او را زندانی کرد تا از گرسنگی مرد و به سبب آن به آتش داخل شد. در ادامه فرمود: به او گفته میشود: وقتی او را زندانی کردی، نه به آن خوراک دادی و نه او را سیراب کردی و نه رهایش کردی تا از خوراکیها و حشرات زمین بخورد))
سپاسگزاری از نعمت ها با جبران آن یا دعاست:
برخی از گذشتگان گفته اند: ناسپاسی از گناهان کبیره است و سپاسگزاری از آن با جبران آن یا دعا در حق فاعل آن است. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:((مَنِ اسْتَعَاذَ بِاللَّهِ فَأَعِيذُوهُ وَمَنْ سَأَلَكُمْ بِاللَّهِ فَأَعْطُوهُ وَمَنِ اسْتَجَارَ بِاللَّهِ فَأَجِيرُوهُ وَمَنْ آتَى إِلَيْكُمْ مَعْرُوفًا فَكَافِئُوهُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَادْعُوا لَهُ حَتَّى تَعْلَمُوا أَنْ قَدْ كَافَأْتُمُوهُ ))
((هر كس بخاطر الله، خواستار پناهندگي شد،اوراپناه دهيد. هر كس بخاطر الله، چيزي خواست به او بدهيد. هر كس شما را دعوت كرد بپذيريد. هر كس به شما نيكي كرد، جواب نيكي اش را بدهيد. اگر نتوانستيد، برايش آنقدر دعا بكنيدكه به گمان خود، حقش را ادا كرده باشيد))
(( ... وَمَنْ آتَى إِلَيْكُمْ مَعْرُوفًا فَكَافِئُوهُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَادْعُوا لَهُ حَتَّى تَعْلَمُوا أَنْ قَدْ كَافَأْتُمُوهُ ))
((...هر كس به شما نيكي كرد، جواب نيكي اش را بدهيد. اگر نتوانستيد، برايش آنقدر دعا بكنيدكه به گمان خود، حقش را ادا كرده باشيد))
((تَهَادَوْا فَإِنَّ الْهَدِيَّةَ تُذْهِبُ وَحَرَ الصَّدْرِ وَلا تَحْقِرَنَّ جَارَةٌ لِجَارَتِهَا وَلَوْ شِقَّ فِرْسِنِ شَاةٍ ))
((هديه به يكديگر بدهيد زيرا هديه دلگيرى را از ميان می برد و هديه را اگر چه يک قطعه پاچه گوسفند باشد کم ارزش نشماريد))
اگر کسی به کسی خدمتی کند وی باید از وی سپاسگزاری واقعی کند و اگر توانست آن را با خدمتی مشابه پاسخ گوید و هدیه را با هدیه پاسخ گو باشد. در این صورت ارتباطات رشد می کند و رابطه ها صمیمانه می شود. اما اگر کسی به شما خدمتی نمود و شما از کننده ی کار سپاسگزاری ننمودید و آن کار او را وظیفه اش دانستید دیگر ارتباطات از هم گسیخته و جامعه از هم می پاشد. منع الماعون یعنی کسی که خدمتی به او شود ولی پاسخ آن را ندهد. مردم الان به خاطر ناسپاسی هایی که می کنند نیکی را از یاد برده اند. شخصی می خواهند خانه اش را نقاشی کند بنابراین خانه ای از همسایه اش برای ده روز امانت می گیرد تا کارش تمام شود. اما پانزده سال می گذرد و آنان در دادگاه هستند. او خانه را ده روزه امانت گرفت اما الآن آن را صاحب شده است و خود را مستاجر می داند و به او می گوید: این تو و این دادگاه هر کار دوست داری بکن. هفتصد هزار خانه در شام خالی وبسته است. ما مشکل مسکن نداریم اما مشکل مسکن گزینی داریم. هفتصد هزار خانه. آمار دقیقی است و تمام این خانه ها قفل است. و اگر کسی خانه ای به کسی بدهد آن را صاحب می شود. هیچ عهد وپیمانی باقی نمانده است. گاهی شخصی را در راه می بینید از ترس او را با خود سوار نمی کنید. شاید او تریاک همراه خود داشته باشد. شاید محرم باشد. این همه بدی باعث شده خودروها خالی بمانند. این همان منع الماعون است. وقتی کسی از خیرخواهان نا سپاسی کند نیکی از جامعه رخت بر می بندد. حقیقت این است که باید به این سنت بازگردیم. اما اگر کسی به شما خدمتی کرد و مراعات شما را نمود و هدیه ای به شما داد یا خیرخواهی شما را کرد و شما به او بدی کردید در این زمان شما مرتکب گناه کبیره شده اید. به خدا سوگند داستان هایی از ناسپاسی ونمک نشناسی در جامعه می شنوم که باور کردنی نیست. انسان به این حد رسیده است که کالایی به شما بفروشد و تخفیف نیز بدهد و شما را مدیون خود کند وآنگاه به شما بگوید آیا این عقلانه است؟ گاهی کارمندی را در فروشگاهی می بینید که به او نیکی می کنند و هدایای فراوانی به او می دهند اما از او شکایت می کند و او را در پرتگاهی بی پایان می اندازد. انسان وقتی رابطه اش با خدا را فراموش می کند وحشی می شود. احساسات او خشک شده و هیچ حسی نسبت به کارهای نیک ندارد. اما مومن مامور است. با خانواده اش نیکی می کند و با دیگران نیز نیک برخورد است. چه به او نیکی کنید و چه نیکی نکنید او شما را از خود می داند.
7 ـ ترک نماز جمع