حالت سیاه
04-05-2024
Logo
سخنرانی‌ها و نشست‌های تلویزیونی - اردن – مسجد جامع تقوى – قسمت 136: روز عرفه روز شناخت و آمرزش؛ کسی که در عرفات بایستد و گمان کند که خدا او را نبخشیده، حج او مقبول نیست.
  • سخنرانی ها و نشست های خارجی / ٠01دروس صباحية - جامع التقوى
  • /
  • اردن
   
 
 
به نام خداوند بخشنده ی مهربان  
 

سپاس خداوند جهانیان را و درود وسلام بر سیدنا محمد و خاندان و یاران پاک او، امانتداران دعوت او و پرچمدارانش. ای پروردگار عالمیان، از ما و از آنان خشنود باش.

کسی که خواستار محبت خداوند باشد خداوند به او الهام می‌کند که او را دوست دارد:

برادران گرامی، پیش از آغاز درس باید بگویم ان شاء الله تا زمانی که در عمان باشم این درس ادامه دارد. به یک کنفرانس دعوت شدم که مصلحت مهم تری ایجاب می‌کند. من برای حضور در یک کنفرانس فردا چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه و شنبه و یک شنبه به سفر رفته و اینجا حضور نخواهم داشت. درس را در روز دوشنبه‌ی آینده ادامه خواهیم داد. برادران گرامی، موضوع انسان است و گاهی دوست دارد بداند آیا خداوند او را دوست دارد؟ گاهی انسان از مادر یا پدرش می‌پرسد آیا مرا دوست داری؟ این یک نیاز اساسی است اما یک نص دقیق وجود دارد:
"من وقف في عرفات ولم يغلب على ظنه أن الله غفر له فلا حج له"
« کسی که در عرفات بایستد و گمان کند که خدا او را نبخشیده، حج او مقبول نیست.»
به این معنا که لطف خدا به ما این است که اگر محبت او را در دل داشته باشید و به او نزدیک شوید و از او فرمان برید به دل شما می‌اندازد که شما را دوست دارد. یک مثال ساده، پسری موفق می‌شود. نمره‌های کامل را گرفته و به خاطر اخلاق پسندیده‌اش بسیار ستوده می‌شود. آیا منطقی است که پدر حرکتی نکند؟ او را در آغوش نگیرد؟ او را نستاید؟ به او جایزه ندهد؟ او را نبوسد؟ منطقی نیست. یک پدر معمولی پسرش نمره‌های کامل را گرفته است و اخلاق او بسیار ستودنی است. محال است که در اوج اطاعت و نیکی و بخشش و فداکاری باشید بدون آن که از سوی خدا به نحوی احساس نکنید که او شما را دوست دارد. پس این یک مسأله درونی است و تنها دلیل آن هم این عبارت است: «کسی که در عرفات بایستد و گمان کند که خدا او را نبخشیده، حج او مقبول نیست».

دیدگاه منافقانه اخلاق مؤمن نیست:

من امروز این را برایتان انتخاب نمودم: خداوند دوست ندارد و ان شاء الله وقتی بر گردم خدا دوست دارد ولی باید این گونه آغاز می‌کنیم که خداوند دوست ندارد زیرا مشکل بسیار بزرگ است. خداوند می‌فرماید:

﴿وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ﴾
(و اگر از گروهى بيم خيانت دارى [پيمانشان را] به سويشان بينداز [تا طرفين] به طور يكسان [بدانند كه پيمان گسسته است] زيرا خدا خائنان را دوست نمى‌دارد.)

[انفال: 58]

اصل خیانت را خداوند دوست ندارد. یک موضع بر می‌گزینید و در دورن چیزی دیگر دارید. در ظاهر یک چیز و در باطن چیز دیگری هستید. رو در رو با فرد تعارف می‌کنید و در پشت سر وی برایش توطئه می‌چینید تا او را نابود کنید. موضعگیری دورویانه ای که ظاهرش با باطنش متفاوت است، به عبارت درست تر دیدگاه توطئه گرانه. دیدگاه به دام انداختن. در ظاهر ستایش و مدح و ثنا ولی در باطن نقشه کشیدن است. این دیدگاه منافقانه از اخلاق مؤمن نیست. حتی شخصی که باید کشته شود. اصحاب گفتند: اگر به ما اشاره کرد؟ گفت: پیامبر با چشمانش اشاره نمی‌کند. این مکر و حیله است. مؤمن نیرنگ نمی‌زند. بنابراین خداوند می‌فرماید:

﴿وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ﴾
(و اگر از گروهى بيم خيانت دارى [پيمانشان را] به سويشان بينداز [تا طرفين] به طور يكسان [بدانند كه پيمان گسسته است] زيرا خدا خائنان را دوست نمى‌دارد.)

[انفال: 58]

آنان را دوست ندارد. من باور دارم در هر کامپیوتری و در هر نرم افزار قرآن کریم در کامپیوتر که واژه‌ی «یحب» را جستجو کنید تمام آیات می‌آید یا «لایحب» را جستجو کنید تمام آیات می‌آید. و شما باید بدانید که خداوند شما را دوست دارد یا نه؟ من شناخت درونی دارم او به شما الهام می‌کند که شما را دوست دارد. احساس می‌کنید شما را دوست دارد. این از لوازم تربیت بسیار والا است. ببخشید فرزند وقتی کارنامه‌اش را می‌آورد. نمراتش کامل است. پدر حرکتی نمی‌کند؟ هیچ سخنی نمی‌گوید؟ محبت خود را به او که موفق شده ابراز نمی‌کند؟ خشم خود را نسبت به آن که مردود شده ابراز نمی‌کند؟ صحیح نیست، از جمله لوازم تربیت پاداش دادن نیکوکار و مجازات بدکار است. بدکار زمانی که مجازات نشود و نیکوکار پاداش داده نشود امت نابود می‌شود.
من در آمریکا بودم یکی از برادران در جلسه بود. بسیار تأثیر پذیرفت. مرا برای دیدن از کارخانه‌ی ژنرال موتور دعوت کرد. بزرگترین کارخانه‌ی خودروسازی در دیترویت است. حدود هفت ساعت در آن ماندم. نکته‌ی قابل توجه برای من این بود که این برادر ظاهرش نامطلوب بود. محاسن وی تقریبا به ناف او می‌رسید و لباسش بسیار کوتاه بود. به نظر از بزرگترین کارمندان ژنرال موتور بود. خودرویی را پس از ده سال طراحی کرده بود. من احساس کردم که جایگاه والایی در این کارخانه دارد. اما از این موضوع چه فهمیدم؟
برای آنان آیین شما مهم نیست. برای آنان مهم تخصص و عینیت گرایی شما است. وقتی امت چنین باشد و مذهب گرایی نداشته باشد پیشرفت می‌کند اما اگر قوم گرا بود نابود می‌شود. این از ما نیست. ارزشی ندارد. حتی اگر دکترا داشته باشد. دیگری نادان است اما از اقوام است: ما دو معیار داریم یک معیار قومیت گرایی و یک معیار شایسته سالاری. کشورهای در حال توسعه قوم گرا هستند و همیشه در حال جنگ‌های داخلی هستند و طرد کردن کار آنان است. من یک نکته می‌گویم: شما وقتی چیزی دارید که دیگران ندارند و مسئولیت‌هایی که دیگران دارند شما ندارید. خشونت در جهان توقف ندارد. این یک دیدگاه نژادپرستانه است. مثلا شوهری کل شب نشینی را به مسخره کردن مادرزن خود می‌پردازد. و اگر همسرش یک کلام درباره‌ی مادرش بگوید تمام دنیا را به هم می‌ریزد. نژاد پرست است. حق وتو حق نژادپرستانه است. در یک پروژه‌ی انسانی، اگر نجات یک امت در میان باشد کافی است یکی از کشورهای پنج گانه بگوید: نه، قطعنامه لغو می‌شود. این یک حق نژادپرستانه است. تا زمانی که نژاد پرستی در روی زمین باشد خشونت هرگز متوقف نخواهد شد. زیرا گفته‌اند: خشونت، خشونت می‌آورد.

اصل خیانت مردود و ناپسند است:

بنابراین برادران گرامی، ما یک معیار روانشناختی داریم: « کسی که در عرفات بایستد و گمان کند که خدا او را نبخشیده، حج او مقبول نیست». به این معنا که اگر خداوند شما را دوست داشته باشد به شما الهام می‌کند که شما را دوست دارد. این یک اصل ثابت است. اما اگر دلیل می‌خواهید واژه‌ی یحب یا واژه‌ی لایحب را جستجو کنید. خداوند می‌فرماید:

﴿وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ﴾
(و اگر از گروهى بيم خيانت دارى [پيمانشان را] به سويشان بينداز [تا طرفين] به طور يكسان [بدانند كه پيمان گسسته است] زيرا خدا خائنان را دوست نمی‌دارد.)

[انفال: 58]

اصل خیانت.
روایت می‌کنند شخصی در روزگار پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به مسافرت رفت و خانواده‌اش را به دوستش سپرد. او با همسر وی زنا کرد. داستان چنین آمده است. مجبور نیستیم در پی سند آن باشیم. اما این داستان عبرت آموز است. سگ او را کشت. گفتند: به دوست خود خیانت کرد و سگ او را کشت و سگ از او بهتر است. اصل خیانت مردود است. خداوند می‌فرماید:

﴿وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ﴾
(و اگر از گروهى بيم خيانت دارى [پيمانشان را] به سويشان بينداز [تا طرفين] به طور يكسان [بدانند كه پيمان گسسته است] زيرا خدا خائنان را دوست نمى‌دارد.)

[انفال: 58]

خداوند متعال خائنان و متجاوزان را دوست ندارد:

اکنون خداوند متعال فرموده است:

﴿ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ﴾
(پروردگار خود را به زارى و نهانى بخوانيد كه او از حدگذرندگان را دوست نمى‌دارد.)

[اعراف: 55 ]

نه خائنان و نه متجاوزان را دوست ندارد و می‌فرماید:

﴿وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ﴾
(و از حد مگذريد كه خدا از حدگذرندگان را دوست نمى‌دارد.)

[بقره: 190]

شخصی را به فتنه می‌اندازید و برایش پاپوش درست می‌کنید و خودتان راحت می‌خوابید. خداوند بزرگ است. به خدا برادران می‌گویم: خداوند بزرگ است و از این عبارت سیر نمی‌شوم. باری دوست پزشکی در آزمایشگاه و راديولوژی داشتم. بیماری از اهالی ساحل نزد او رفته بود. همسرش همراهش بوده است. همسرش را معاینه کرده سپس شوهر را به اتاق دیگر برده و به او گفت همسرت سرطان دارد. وی گفت: ما دو سال پیش نزد فلانی بودیم. نگفت: سرطان. گفت: آماس دارد.
پزشک به من گفت: دانشجوی پزشکی سرطان را می‌شناسد و نیاز به پزشک متخصص نیست. این شوهر زمانی که فهمید همسرش سرطان دارد و دو سال نزد یک پزشک بوده و به او نگفته است: سرطان دارد. به من گفت: بر روی زمین افتاد. سپس گفت: خدایا اگر وجود داری از او انتقام بگیر. به من گفت: من تنم می‌لرزید. قسم می‌خورد پس از ده ماه همان پزشک با همان بیماری نزد وی آمده است. سرطان شانه. خدا بزرگ است. مبادا مبادا مبادا به کسی تجاوز کنید. حق را ناحق کنید. تهمت به کسی بزنید که پاک است. انسان گاهی زیرک و گاهی قدرتمند است. اگر ناتوان باشد زیرک است و اگر قدرت باشد نیاز به توجیه کار خود دارد. وقتی حقی را ناحق می‌کنید و تهمتی به انسانی بی گناه می‌زنید یا شکوه خود را بر پایه‌ی تجاوز بنا می‌کنید من یک رأی دقیقی دارم می‌گویم: هر انسانی خداوند را در کارهای خود حساب نکند بسیار کودن است. خداوند را در کارهایش به حساب نیاورد. خداوند هست. خداوند وقتی انتقام بگیرد انتقام شدیدی می‌گیرد. می‌فرماید:

﴿إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ﴾
(آرى عقاب پروردگارت سخت‏ سنگين است.)

[بروج :12]

مهم این است که انسان به کسی ستم نکند:

ابتدا قبل از کار نیک و پیش از پایبندی و کارنیک و پیش از طلب علم مهم این است که تجاوز و تعدی نکنید. گاهی در اخبار بسیار می‌شنویم: خدمتکار خودکشی کرد. چرا خدمتکار خودکشی کرد؟ زیرا سنگدلی و ظلم نامعقولی در حق وی شده است. خانواده و شوهر و فرزندانش را رها کرده و ده‌ها هزار کیلومتر آمده است تا با توهین و گاها کتک و کمبود غذا و آب رو به رو شود و به وی ظلم کنند. خداوند بزرگ است. من می‌گویم: تمام شهامت شما و زیرکی شما این است که حتی به حیوانی ستم نکنید. رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرماید:

((مَنْ رَبُّ هَذَا الْجَمَلِ لِمَنْ هَذَا الْجَمَلُ؟ فَجَاءَ فَتًى مِنَ الأَنْصَارِ فَقَالَ: لِي يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ: أَفَلا تَتَّقِي اللَّهَ فِي هَذِهِ الْبَهِيمَةِ الَّتِي مَلَّكَكَ اللَّهُ إِيَّاهَا فَإِنَّهُ شَكَا إِلَيَّ أَنَّكَ تُجِيعُهُ وَتُدْئِبُهُ))
((صاحب اين شتر کيست؟ اين شتر مال کيست؟ جوان انصاری آمده و گفت: اين شتر مال من است يا رسول الله فرمود: آيا در مورد اين حيوانی که خدا ترا مالک آن نموده از پروردگار نمی‌ترسی؟ زيرا او بمن شکايت می‌کند که تو او را گرسنه نگه داشته و خسته‌اش می‌کنی.))

[ابو داود از عبد الله بن جعفر ]

پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم تاب دیدن چارپایی را که بیش از توانش بار شده بود را نداشت. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم وقتی نماز صبح را می‌خواند سنت ایشان خواندن آیات بلند بود. باری نماز صبح را با کوچکترین آیه خواند و نماز را فورا تمام کرد زیرا صدای کودکی را شنید که در پشت سر گریه می‌کند. گویا با گریه مادرش را صدا می‌زد. بنابراین به خاطر لطف به مادر نمازش را کوتاه کرد. کسی که رحم نکند؛ به او رحم نمی‌شود.

مهربانی در دین:

نکته‌ی دقیقی را به شما خواهم گفت، خداوند متعال می‌فرماید:

﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ﴾
(پس به [بركت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى.)

[آل عمران: 159 ]

این «بای سببیه» است. یعنی ‌ای محمد به دلیل لطف خداوند که در دلت جای دارد و به دلیل ارتباط با ما نسبت به آنان نرمخو بودی و چون نرم خویی کردی پیرامون تو گرد آمدند و‌ای محمد‌ ای سرور مخلوقات و‌ای دوست خدا، فرزند آدم، سرور تمام انسان‌ها و پیامبر مقرب و خاتم پیامبران هر چه می‌خواهی بگو، تو تو خودت هستی: خداوند می‌فرماید:

﴿وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ﴾
(و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده مى ‏شدند پس از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه و در كار[ها] با آنان مشورت كن.)

[آل عمران: 159 ]

ناگزیر باید نرمخو بود.

اخلاق صلح و اخلاق جنگ:

یک نکته داریم: ما اخلاق جهادی و اخلاق صلح آمیز داریم. اخلاق صلح آمیز، خداوند می‌فرماید:

﴿فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ﴾
(آن گاه كسى كه ميان تو و ميان او دشمنى است گويى دوستى يكدل مى‏گردد.)

[فصلت: 34]

این اخلاق صلح آمیز است اما اخلاق جنگی، خداوند می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ﴾
(اى پيامبر با كافران و منافقان جهاد كن و بر آنان سخت بگير.)

[توبه :73]

جنگ یک چیز است و صلح یک چیز است و اگر انسان به دیگری بگوید: بپاش، اما آنان کجا هستند؟ در استخر، بپاش در استخر یعنی چه؟ یعنی آب بپاش. اگر در میدان نبرد باشد معنای دیگری دارد. به او می‌گوید: بپاش. میدان نبرد معنایی دیگر به کلمه داده است. و استخر معنایی متفاوت به آن بخشیده است. خداوند می‌فرماید:

﴿فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ﴾
(آن گاه كسى كه ميان تو و ميان او دشمنى است گويى دوستى يكدل مى‏گردد.)

[فصلت: 34]

این اخلاق صلح آمیز است. اما اخلاق جنگی را خداوند می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ﴾
(اى پيامبر با كافران و منافقان جهاد كن و بر آنان سخت بگير.)

[توبه :73]

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ﴾
(زيرا خدا خائنان را دوست نمى‌دارد.)

[انفال: 58]

﴿لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ﴾
(خدا از حدگذرندگان را دوست نمى‌دارد.)

[اعراف: 55 ]

خداوند اسرافکاران را دوست ندارد:

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ﴾
(اى فرزندان آدم جامه خود را در هر نمازى برگيريد و بخوريد و بياشاميد و[لى] زياده‏ روى مكنيد كه او اسرافكاران را دوست نمى‌دارد.)

[اعراف: 31]

شما دو یا سه یا چهار تا کت و شلوار دارید. شخصی به من گفت: من پنجاه کت و شلوار دارم. این بسیار زیاد است. گاهی در مهمانی‌ها می‌بینید. ما در شام یک انجمن خیریه داریم بسیار زیبا است و نام آن حفظ نعمت است. هر کسی مهمانی دارد اطلاع می‌دهد تا بروند و غذاهای اضافی را بگیرند. آن را بسته بندی کرده و گوشت و مواد کمبود آن را در آن می‌گذارند و وعده‌های یک نفره، دو نفره یا گروهی درست می‌کنند و برای هر کس یا دو یا پنج تن وعده غذایی تهیه می‌کنند. تمام مهمانی‌ها در دمشق فقط یک تماس با آنان می‌گیرند و آنان می‌آیند و غذاها را می‌گیرند و تقسیم می‌کنند. باری در یک مهمانی حاضر شدم و غذایی نامناسب دیدم. من آنان را نکوهش کردم اما سخنی نگفتم. داعیانی هستند که بر منبر می‌گویند. من چیزی نگفتم. انجمنی خیریه آمد و این غذاها را بردند. این روش خوبی است و نام آن: انجمن حفظ نمعت است. یعنی هر مهمانی فقط به آنان اطلاع می‌دهد. آنان غذا را می‌گیرند و با گوشت و آجیل و در وعده‌های یک یا دو نفره یا چند نفره آن را می‌آرایند. خداوند می‌فرماید:

﴿إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ﴾
(او اسرافكاران را دوست نمى‌دارد.)

[اعراف: 31]

به خدا شخصی که مطمئنم راستگو است. در مهمانی به نام کاعود یعنی شتر کوچک بود. طول میز ده متر بود. با چشم خودم دیدم. بیست و پنج بره روی آن می‌گذاشتند و سپس یک شتر کوچک روی آن قرار می‌دادند فقط به خاطر حضور دو شاهزاده و پس از ان که تمام می‌شد دست‌هایشان را روی غذا می‌شستند تا کسی پس از آنان نخورد.
رئیس جمهور دو تا از قوی‌ترین کشورهای جهان را دیدم که بر روی یک میز کوچک غذا می‌خوردند. رئیس جمهور آمریکا و روسیه در رستوران تنها یک بشقاب غذا در جلو هر کدام بود. و اینجا میزی که ده متر طول داشت و بیست گوسفند و یک بچه شتر روی آن گذاشته بودند. این درست نیست. خورده نمی‌شود. یکی از ملزومات احترام به شاهزاده این است که پس از او کسی نخورد. تمام این‌ها به سطل زباله انتقال داده می‌شود. الله بزرگ است. می‌گویم بزرگ و از آن سیر نمی‌شوم. طبیعتا در گذشته‌ی دور بوده و اکنون ان شاء الله تغییرات اساسی داده شده است.

پرهیز از فساد و فسادکاری:

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ﴾
(و چون برگردد [يا رياستى يابد] كوشش مى ‏كند كه در زمين فساد نمايد و كشت و نسل را نابود سازد و خداوند تباهكارى را دوست ندارد.)

[بقره:205]

خاله در عید برای دیدن دختر خواهرش می‌آید به او می‌گوید: شوهرت برای عید برایت چه خرید؟ به او می‌گوید: به خدا برایم چیزی نگرفته است. شوهرش انسان پایبند و با خدایی است. درآمد کمی دارد. هر چه توان داشته آورده است، میوه و ... اما برایش برایش دستبند نیاورده است. چون دستبند برایت نیاورده قدرت را نمی‌داند. می‌آید و زن با او مشاجره می‌کند. این که ارتباط میان دو تن را خراب کنید، میان پدر و فرزند. پدرت چه به تو داده است؟ او در مغازه‌ی پدرش کار می‌کند. پول توجیبی به من می‌دهد. فقط تو جیبی؟ آیا از سود مغازه به تو نمی‌دهد؟ تو در آمد نداری. میان پدر و پسر اختلاف نیندازید. مثلا: من نمی‌گویم: پدر نباید به پسرش بدهد، خیر، باید به او بدهد. اما میان دو زن و شوهر اختلاف نیندازید. میان دو شریک اختلاف نیندازید. کارتان را بر مبنای فساد استوار نکنید. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ﴾
(و خداوند تباهكارى را دوست ندارد.)

[بقره:205]

ضرورت پرهیز از ستم، کفر، گناه و دشمنی:

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ والله لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ﴾
(خدا از (بركت‏) ربا مى ‏كاهد، و بر صدقات مى‏ افزايد، و خداوند هيچ ناسپاس گناهكارى را دوست نمى دارد.)

[بقره: 276]

كافر و منحرف، خداوند متعال می‌فرماید:

﴿قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ﴾
(بگو خدا و پيامبر [او] را اطاعت كنيد پس اگر رويگردان شدند قطعا خداوند كافران را دوست ندارد.)

[آل عمران:32]

خدا می‌فرماید:

﴿وَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ﴾
(و اما كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏‌اند [خداوند] مزدشان را به تمامى به آنان مى‏ دهد و خداوند بيدادگران را دوست نمى‌دارد.)

[آل عمران:57]

ستمگر، کافر، گناه کار، فاسد، اسرافکار، متجاوز و خائن را دوست ندارد.
سرورم خداوند مرا دوست دارد؟ آیات را بخوانید. تا زمانی که خیانت نکنید، تجاوز نکنید، اسراف نکنید، ارتباط میان دو تن را به هم نزنید. و نافرمانی نکنید. کافر و ظالم نیستید و خداوند شما را دوست دارد.
ان شاء الله وقتی برگردم، خداوند دوست دارد، هم دوست ندارد و هم دوست دارد. اگر انسان این آیات را شروع به مطالعه کند. در یک کامپیوتر جستجو بزند. و روی برگه بیاورد. راهنمایی برای شما خواهد بود. آیا خداوند مرا دوست دارد؟ راهنما و جدولی خواهید داشت. دوست ندارد. مسأله به همین راحتی نیست که خداوند شما را دوست داشته باشد. اگر بنده به خدا بازگشت. منادی آسمان‌ها و زمین فریاد می‌زند که به فلانی تبریک بگویید که با خدا آشتی کرده است. این که احساس کنید خداوند شما را دوست دارد یک نعمت الهی است یا این که احساس کنید خداوند شما را دوست ندارد یک مساله‌ی وحشتناک است. خداوندا راه درست را به ما نشان بده.
به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان. سپاس خداوند جهانیان را و درود وسلام بر سیدنا محمد راستین وعده‌ی امانت دار. بار خدایا به ما ببخش و ما را محروم نکن و ما را گرامی دار و خوار نکن و ما را برگزین و بر ما کسی را مسلط نکن و ما را خشنود کن و از ما خشنود باش و بر محمد پیامبر امی و خاندان و یارانش درود فرست.

زبان های موجود

پنهان کردن تصویر

   

موضوعات مربوط به