حالت سیاه
01-05-2024
Logo
فقه اسلامی - موضوعات متفرقه - درس 62: فضیلت دهه‌ی ذی حجه.
   
 
 
به نام خداوند بخشنده ی مهربان  
 

سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سیدنا محمد راستین وعده‌ی امانت دار. پروردگارا، ما را علمی نیست جز آن چه به ما آموختی، به راستی که دانا و باحکمتی، بار الها، آن چه به سود ماست، به ما بیاموز و از آن چه به ما آموختی، به ما منفعت برسان و بر علم ما بیفزای، حق را به ما حق بنما و توفیق پیروی از آن را نصیبمان گردان و باطل را به ما باطل بنما و توفیق اجتناب از آن را به ما ارزانی کن و ما را از کسانی بگردان که سخن را می‌شنوند و از بهترینش پیروی می‌کنند و با رحمت خود ما را در زمره‌ی بندگان نیکوکارت قرار ده.

عبادت دلیل وجود انسان:

اکنون موضوع دهه‌ی ذی الحجه را بررسی می‌کنیم. در حقیقت این دهه از ذی الحجه یکی از موسم‌های عبادت است. شاید کسی بپرسد: چرا موسم‌های طاعت؟ مناسبت‌ها انسان را به توبه، عبادت بیشتر یا تلاش بیشتر وا می‌دارد زیرا عمر کوتاه است و انسان به کوتاهی کردن و تنبلی عادت دارد. این موسم‌ها مانند دهه‌ی ذی الحجه و رمضان و حج به عنوان موسم‌های عبادت آمده است. از آن جا که دلیل خلقت شما عبادت است از این مثال بهتر وجود ندارد که اگر دانشجویی برای یک هدف به کشوری سفر کند تا مدرک عالی بگیرد؛ در مقابل وی صدها گزینه وجود دارد. تنها گزینه‌ها و روش‌هایی را بر می‌گزیند که در خدمت هدف بزرگش باشد. اگر بخواهد خانه‌ای اجاره کند نزدیک دانشگاه خانه می‌گیرد. اگر قرار باشد دوستی بگیرد یک دانشجوی موفق را انتخاب می‌کند. اگر بخواهد با کسی سخن بگوید با کسی که مسلط به زبان آن کشور هست، سخن می‌گوید. اولویت در این است که اگر بخواهد غذایی بخورد آن غذایی را می‌خورد که وی را در دروسش یاری بخشد. در یک کشور بیگانه صدها هزار گزینه دار که می‌تواند برای رسیدن به هدفش آن را انتخاب کند. دلیل وجود ما در روی زمین عبادت خداوند است به دلیل این آیه:

﴿ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾
(و جن و انس را نيافريدم جز براى آن كه مرا بپرستند.)

[ ذاريات ]

هیچ مفهومی مانند مفهوم عبادت تحریف نشده است. این مفهوم بسیار گسترده است و به دلیل درک نادرست نسبت به ادای توخالی عبادات شعائری تحریف شده است. تمام دین انسان خواندن نمازی است که وی را به خداوند نزدیک نمی‌کند. گویی وی به اجرای این قاعده‌ی فقهی یعنی رفع تکلیف بدون دستیابی به هدف مطلوب، می‌پردازد. خانه‌ی خدا را طواف می‌کند، زکات می‌دهد و تمام. اما درآمد، انفاق اموال، فرزندان، دختران، جشن و سرورها و غم‌هایش نعوذ بالله همه بر اساس سبک غربی است.
بنابراین چگونه از خداوند توقع داریم ما را ببخشد و هدایت کند و بر دشمنان پیروز گرداند در حالی که اوامر او را خوار نموده و زیر پا گذاشته‌ایم؟ از آن جا که علت وجود شما عبادت خداوند است این عبادات را سبکی ثابت در طول سال قرار داده است. نمازهای پنجگانه عبادت شعائری است. عبادت‌های تعاملی، راستگویی، امانت داری، پاکدامنی، وفاداری، ادای عهد، انصاف، عدالت و ادای رحمت است. اخلاق مسلمان ارزش‌هایی است که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آورده است. اما علاوه بر این عبادت‌های شعائری و تعاملی موسم‌های طاعت نیز وجود دارد که این موسم‌ها یک نوع پرش کیفی است!

حديث پیامبر درباره‌ی این دهه:

در حقیقت من از سخن سیدنا سعد خسته نمی‌شوم: در میان سه تن من مرد هستم و در غیر آنان من یکی از مردم هستم. این سه تن کیستند. هر حدیثی از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم دانستم که حقیقتی از سوی خدا است. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم درباره‌ی این دهه چه فرمودند.

((عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهم عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مَا مِنْ أَيَّامٍ الْعَمَلُ الصَّالِحُ فِيهِنَّ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنْ هَذِهِ الْأَيَّامِ الْعَشْرِ. فَقَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهم عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: وَلَا الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ إِلَّا رَجُلٌ خَرَجَ بِنَفْسِهِ وَمَالِهِ فَلَمْ يَرْجِعْ مِنْ ذَلِكَ بِشَيْءٍ ))
(از ابن عباس ـ رضی الله عنهما ـ روایت است که رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمود: «کردار شایسته‌ نزد الله تعالی در هیچ روزی دوست داشتنی‌تر از این روز‌ها نیست». گفتند: ‌ای رسول الله! حتی جهاد در راه الله تعالی چنین نیست؟ فرمود: «حتی جهاد در راه الله تعالی چنین نیست، مگر مردی که خود و مالش را بیرون بَرد و چیزی از آن را برنگردانَد.)

[ترمذی از ابن عباس]

شاید کسی بگوید: فلانی در حج است و خداوند او را طلبیده است. شما نیز فرصت دارید در خانه می‌توانید به خداوند متوسل شوید. بنا به حکمتی که خدا خواسته است. انسانی با استطاعت به حج می‌رود و انسانی دیگر قادر به رفتن نیست و در خانه می‌ماند. اما این دهه که حجاج با تلاوت قرآن و طاعات و کارهای نیک و عبادت آن را زنده می‌کنند شما نیز می‌توانید در این دهه بنا به سخن خداوند به خداوند نزدیک شوید، ایشان می‌فرماید این روزها از تمام روزهای سال بهتر است. علت چیست؟ این عبادت است. خداوند این روزها را برگزیده تا موسم طاعت وی باشد و تا برای تقرب به او روزهای استثنائی باشد.

((مَا مِنْ أَيَّامٍ الْعَمَلُ الصَّالِحُ فِيهِنَّ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنْ هَذِهِ الْأَيَّامِ الْعَشْرِ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهم عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَلَا الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ إِلَّا رَجُلٌ خَرَجَ بِنَفْسِهِ وَمَالِهِ فَلَمْ يَرْجِعْ مِنْ ذَلِكَ بِشَيْءٍ))
(از ابن عباس ـ رضی الله عنهما ـ روایت است که رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمود: «کردار شایسته‌ نزد الله تعالی در هیچ روزی دوست داشتنی‌تر از این روز‌ها نیست». گفتند:‌ ای رسول الله! حتی جهاد در راه الله تعالی چنین نیست؟ فرمود: «حتی جهاد در راه الله تعالی چنین نیست، مگر مردی که خود و مالش را بیرون بَرد و چیزی از آن را برنگردانَد.)

[ترمذی از ابن عباس]

یعنی خواسته در راه خدا مجاهده نماید و اموال خود را هدیه کرده است و در این جنگ شهید شده است و چیزی را برنگردانده است.

آرامش در عبادت خداوند است:

در حقیقت سبک غربی یک سبک مصرفی است. سبک آسایش طلبی، سبک تسلیم شهوت شدن، سبک جاودانگی دنیا است. اما از نظر مسلمان دنیا محل عمل است. غیر مسلمانان دنیا را خانه‌ی آرامش و لذت می‌دانند بنابراین انسان اگر در زمین جاودان بماند تمایلی به انجام کار نیک ندارد.

 

﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ ﴾
اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد شما را چه شده است كه چون به شما گفته مى‏شود در راه خدا بسيج ‏شويد كُندى به خرج مى‏ دهيد آيا به جاى آخرت به زندگى دنيا دل خوش كرده‏‌ايد؟ متاع زندگى دنيا در برابر آخرت جز اندكى نيست.)

[توبه: 38 ]

شما می‌پسندید که خداوند این دنیا را به شما بدهد که نه مؤمن و نه غیر مؤمن در آن آرامش ندارد؟ زیرا خداوند می‌فرماید:

﴿ وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى ﴾
(و هر كس از ياد من دل بگرداند در حقيقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخيز او را نابينا محشور مى‏كنيم.)

[طه: 124 ]

این یک قانون است و در آیه‌ی دیگری می‌فرماید:

﴿ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴾
(آگاه باش كه با ياد خدا دل‌ها آرامش مى‏‌يابد.)

[رعد: 28 ]

یکی از مفسران پرسشی مطرح و چنین پاسخ می‌دهد:

﴿ وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى ﴾
(و هر كس از ياد من دل بگرداند در حقيقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخيز او را نابينا محشور مى‌كنيم.)

[طه: 124 ]

ثروتمندی که یک میلیارد پول دارد چه اهمیتی می‌دهد؟ چه زندگی سختی دارد؟ خانه، غذا، نوشیدنی، شادی، دید، بازدیدها، جشن‌ها و سفرهایش مهیا است، این زندگی چه سختی‌ای دارد؟ پس پاسخ داده و می‌گوید: منظور تنگ دلی است. گاهی اوقات دل انسان می‌گیرد همانطور که خداوند متعال می‌فرماید:

﴿ وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ﴾
(و زمين با همه فراخى بر شما تنگ گرديد.)

[توبه: 25 ]

بنابراین آرامش جان انسان در اطاعت از خداوند است.

﴿ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴾
(آگاه باش كه با ياد خدا دل‌ها آرامش مى‏يابد.)

[رعد: 28 ]

احساس می‌کنید خداوند شما را دوست دارد یا از شما خشنود است و یا در راستای خشنودی خداوند گام بر می‌دارید یا برای پس از مرگ نزد خداوند ذخیره ای دارید. این احساس غیرقابل ارزش گذاری است.

فواید موسم‌های اطاعت:

از فواید موسم‌های اطاعت این است که باعث ترمیم، افزایش مجاهده، آشتی با خدا است و همیشه یک جهش وجود دارد. گناهکار جهشش توبه است. توبه کننده نیک عبادت کردن است. پارسا کسب دانش است. مسلمان نقطه‌ی جهش وی ایمان است. مومن نیکی و احسان است. پس یک گام جهش وجود دارد. این حدیث را امام بخاری روایت می‌کند.
حدیثی دیگر را دارمی روایت می‌کند.

((عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهم عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ مَا مِنْ عَمَلٍ أَزْكَى عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَلَا أَعْظَمَ أَجْرًا مِنْ خَيْرٍ تَعْمَلُهُ فِي عَشْرِ الْأَضْحَى قِيلَ وَلَا الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ قَالَ وَلَا الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ إِلَّا رَجُلٌ خَرَجَ بِنَفْسِهِ وَمَالِهِ فَلَمْ يَرْجِعْ مِنْ ذَلِكَ بِشَيْءٍ قَالَ وَكَانَ سَعِيدُ بْنُ جُبَيْرٍ إِذَا دَخَلَ أَيَّامُ الْعَشْرِ اجْتَهَدَ اجْتِهَادًا شَدِيدًا حَتَّى مَا يَكَادُ يَقْدِرُ عَلَيْهِ ))
(ابن عباس رضی الله عنهما از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت دارد که فرمود: «نزد خداوند عزوجل هیچ کرداری پیراسته‌تر و پرپاداش‌تر از کار نیکی نیست که فرد در دهه‌ی اضحی انجام دهد». گفته شد: حتی جهاد در راه خدا؟ فرمود: «حتی جهاد در راه خداوند عزوجل، مگر مردی که خود و مالش را بیرون ببرد و چیزی از آن را برنگرداند». ابن عباس می‌گوید: هنگامی که این دهه وارد می‌شد، سعید بن جبیر به سختی تلاش می‌کرد تا جایی که نزدیک بود نتواند برخی کار‌ها را انجام دهد.)

[ دارمی از ابن عباس]

این حدیث دوم تأکید بخش حدیث نخست است. تلاش نکنید که به منطقی بودن این دهه بیندیشید. این یک عبادت است.

سود بردن از چیزی یکی از شاخه‌های آگاهی نسبت به آن نیست:

هر کاری اگر حکمت آن کاملا روشن شود عنصر عبادت در آن تضعیف می‌شود و هر کاری حکمت آن پنهان بماند، ارزش عبادت در آن افزایش می‌یابد. هزاران شخص غیر مؤمن به تندرستی خود اهمیت می‌دهند زیرا به نفع آنان است و زمانی که چیزی برای شما روشن می‌شود تمام صلاح خود را در آن می‌بینید که برای شما رخ دهد زیرا شما خود را به جای خدا عبادت می‌کنید و مراقب سلامتی و خوشبختی خود هستید. اما وقتی مصلحت را روشن نبینید و حکمت آن چیز برایتان روشن نشود در این حالت ارزش بندگی شما برای خداوند بالا می‌رود.
اما یک نکته‌ی بسیار ظریف وجود دارد و آن این که یک انسان بیسواد که نه می‌نویسد و نه می‌خواند دارای یک کولر است. هوا بسیار گرم است. کلید را فشار می‌دهد. هوای سرد وارد می‌شود. او نمی‌داند این دستگاه شامل چه اجزایی است. تنها همین را می‌داند که اگر این کلید را فشار دهد هوای سرد می‌آید. شخصی دارای درجه‌ی دکترای فیزیک و گواهی ساخت کولر است. کارخانه‌ی کولرسازی دارد. جزئی‌ترین نکات این دستگاه را می‌داند. در هوای گرم می‌آید و همان کلید را فشار می‌دهد و هوای سرد حاصل می‌شود. هوای سرد برای هر دو شخص با سواد و بیسواد حاصل می‌شود.
نکته‌ی دقیقی وجود دارد. علما گفته‌اند: استفاده از یک چیز دلیل بر آگاهی از آن نیست. شاید شما از چیزی بهره برید و از آن اطلاعی نداشته باشید. میوه را استفاده می‌کنید و راز ترکیبات آن را نمی‌دانید یعنی در این امر عبادت مربوطه را انجام دهید. شما وقتی عبادت می‌کنید تمام میوه‌های این عبادت را بدون آن که از ظرافت‌ها و حکمت‌های آن خبر داشته باشید، می‌چینید. با پی بردن به حکمت عبادت‌ها شاید رستگار شویم و شاید نشویم. اما اگر این عبادات را انجام دهیم حتما رستگار می‌شویم.

بزرگی خداوند:

آیاتی دیگر از کتاب خداوند در رأس همه‌ی این آیات وجود دارد که خداوند می‌فرماید:

﴿ وَالْفَجْرِ * ولَيَالٍ عَشْرٍ ﴾
(سوگند به سپيده‏ دم * و به شب‌هاى دهگانه.)

[فجر: 1-2]

برخی از مفسران گفته‌اند: منظور دهه‌ی ذی الحجه است.

﴿ وَالْفَجْرِ * ولَيَالٍ عَشْرٍ ﴾
(سوگند به سپيده‏ دم * و به شب‌هاى دهگانه.)

[فجر: 1-2]

این ما را متوجه موضوع قسم در قرآن می‌کند. انسان معمولا به یک چیز بزرگ قسم می‌خورد. می‌گوید: به خدا شما انسان نابود شونده‌ی ناتوان نادان هستید، می‌گویید: به خدا، اما اگر قسم به خدا بخورد آیا بزرگتر از خداوند وجود دارد؟ کمال و بزرگی او مطلق است. خداوند می‌فرماید:

﴿ وَالْفَجْرِ ﴾
(سوگند به سپيده‏ دم.)

[فجر: 1]

از توجیه برخی از علما در این آیه خوشم آمد که وقتی به خدا سوگند می‌خورد توجه ما را جلب می‌کند. اگر قسم بخورد برای جلب توجه ما است و اگر قسم نخورد برای خودش است. می‌فرماید:

﴿ فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴾
(نه [چنين است كه مى ‏پنداريد] سوگند به جايگاه‌‏هاى [ويژه و فواصل معين] ستارگان.)

[واقعه: 75]

این فاصله‌های معمول میان ستارگان مقدار بیست میلیارد سال نوری تولید کرده است!

﴿ فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴾
(نه [چنين است كه مى ‏پنداريد] سوگند به جايگاه ‏هاى [ويژه و فواصل معين] ستارگان.)


[واقعه: 75]

کلمه‌ی مواقع را اگر یک ستاره شناس بخواند سجده کنان خواهد افتاد. چرا؟ زیرا کلمه‌ی مواقع به معنای صاحب آن جایگاه نیست. این ستاره‌ای که نوری از آن ساطع می‌شود و این نور حدود بیست میلیارد سال در راه است تا به ما برسد. ما وقتی ستاره‌ای را در تلسکوپ می‌بینیم یعنی نورش به ما رسیده است. این ستاره کجا است؟ برخی از این کهکشان‌ها سرعتی حدود دویست و چهل هزار کیلومتر در ثانیه دارند. در این سمت بوده و نورش در بیست میلیارد سال به ما رسیده است. این ستاره الآن کجا است؟
اگر خداوند به چیزی سوگند بخورد برای جلب توجه ما است و اگر قسم نخورد و به خودش سوگند بخورد توجه ما را به خودش جلب کرده است:

﴿ وَالْفَجْرِ ﴾
(سوگند به سپيده‏ دم.)

[فجر: 1]

آیا پگاه یک مسأله‌ی ساده است؟! شما روی یک کره هستید و این کره دور می‌زند. تنها شکل هندسی که اگر به جلو حرکت کند منبع نوری می‌شود که نور و تاریکی در آن در هم می‌آمیزد.

﴿ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ ﴾
(شب را در روز درمى ‏آورد و روز را [نيز] در شب در مى‏آورد.)

[حج: 61]

﴿ وَالْفَجْرِ * ولَيَالٍ عَشْرٍ ﴾
(سوگند به سپيده‏ دم * و به شبهاى دهگانه.)


[فجر: 1-2]

تفسیرهای دیگری از روزهای ده گانه:

خداوند می‌فرماید _ طبیعتا تفسیرهای دیگری از این دهه نیز وجود دارد _ برخی درباره‌ی این سخن خداوند گفته‌اند:

﴿ وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِئَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعًا ﴾
(و سيصد سال در غارشان درنگ كردند و نه سال [نيز بر آن] افزودند.)

[كهف: 25]

شاید این سال‌ها به سال شمسی محاسبه شود و سیصد سال باشد و یا به سال قمری محاسبه و سیصد و نه سال باشد. سال‌های شمسی و قمری در همین ده روز است. شاید این آیه اشاره‌ای به تفاوت میان سال‌های قمری و شمسی باشد. این با سیاق آیه تناسب دارد. اگر مثلا بگویید: لنگرگاه و عقرب‌ها. لنگرگاه در ساحل است برای توقف قایق‌ها و عقرب‌ها حشرات گزنده‌ای هستند. تناسبی وجود ندارد. اما اگر از ساعت سخن می‌گفتید و بگویید: لنگرگاه و عقرب‌ها. معنای لنگرگاه چیست؟ منظور صفحه‌ی تخت ساعت است که روی آن قرار می‌گیرد. و عقرب‌ها همان اشاره گرهای ساعت ودقیقه و ثانیه شمار‌اند. شاید برداشت این باشد که این روزهای ده گانه تفاوت سال‌های هجری قمری و شمسی است. می‌توان گفت که برخی از مفسران گفته‌اند: این ایام دهه‌ی ذی الحجه است.

(( ابْنُ عُمَرَ رَضِي اللَّهم عَنْهمَا أَشْهُرُ الْحَجِّ شَوَّالٌ وَذُو الْقَعْدَةِ وَعَشْرٌ مِنْ ذِي الْحَجَّةِ وَقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ رَضِي اللَّهم عَنْهمَا مِنَ السُّنَّةِ أَنْ لَا يُحْرِمَ بِالْحَجِّ إِلَّا فِي أَشْهُرِ الْحَجِّ وَكَرِهَ عُثْمَانُ رَضِي اللَّهم عَنْهم أَنْ يُحْرِمَ مِنْ خُرَاسَانَ أَوْ كَرْمَانَ ))
(ابن عمر ماه‌های حج شوال، ذی القعده و ده روز از ذی الحجه است و ابن عباس می‌گوید سنت است که تنها در ماه‌های حج احرام بسته شود و عثمان احرام بستن از خراسان یا کرمان را ناپسند می‌دانست.)

[ بخاری از ابن عمرا]

قرآن معانی فراوانی دارد و ملک کسی نیست. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در حدیث صحیحی که پیش‌تر بیان شد، گواهی دادند که این روزها بهترین روزهای دنیا است.

پیامبر سفارش به انجام کارهای نیک در این ایام نموده است:

پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم سفارش کردند به دلیل مبارکی این روزها برای اهل سرزمین‌ها و مبارکی مکان برای حاجیان و عمره گزاران در آن انسان به کار نیک مشغول باشد. بدلیل شرافت و مبارکی موجود در این زمان و مکان.
به همین تناسب خداوند از میان مکان‌ها خانه‌ی خود و از میان زمان‌ها ماه رمضان و ده روز ذی الحجه را انتخاب نموده است. یک مکان و یک زمان و یک انسان را انتخاب کرده است. مکان را برای گسترش صفا و صمیمیت ایجاد کرده تا این صفا را به تمام مکان‌ها ببریم. اگر حاجی در خانه‌ی خدا این ارتباط را حاصل نمود یعنی منظور این که اگر به کشور خود بازگشت و این ارتباط را در سرزمین خود هم داشته باشد. پس خداوند این مکان را تنها برای این برگزیده است که صفا را در تمام سرزمین‌ها گسترش دهد. اگر خداوند زمانی مانند رمضان و یا دهه‌ی ذی الحجه برگزیده تنها برای این است که صفا را در تمام زمان‌ها گسترش دهد. خداوند خواسته یک نوع جهش کیفی و ادامه دار داشته باشید. اما مشکل مردم این است که در این زمان‌ها از خداوند اطاعت می‌کنند و پس از پایان آن به همان گناهان و گمراهی‌های قبل باز می‌گردند. آنان هرگز به خداوند تقرب نمی‌جویند و بنابراین رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم سفارش نموده در این روزها کارهای نیک انجام شود چراکه این زمان برای اهل سایر سرزمین‌ها و این مکان برای حاجیان خانه‌ی خداوند برکت دارد.
کار نیک پاداش فراوانی دارد. بر شما پوشیده نیست که راه‌های کارهای نیک بی شمار است و همیشه راهی برای انجام کار نیک باز است. هر کار نیکی که اگر ناب و درست باشد خداوند می‌پذیرد. ناب برای رضای خدا و درست بر اساس سنت رسول الله باشد.
از این گذشته پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در این روزها دستور به تسبیح و ستایش و تکبیر فراوان نموده است. چنان چه در حدیث شریف آمده است:

(( مَا مِنْ أَيَّامٍ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ وَلَا أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْعَمَلِ فِيهِنَّ مِنْ هَذِهِ الْأَيَّامِ الْعَشْرِ فَأَكْثِرُوا فِيهِنَّ مِنَ التَّهْلِيلِ وَالتَّكْبِيرِ وَالتَّحْمِيدِ ))
(هیچ روزی باشکوه‌تر ومحبوب‌تر در انجام اعمال نیک نزد خداوند از ده روز اول ذی الحجه وجود ندارد پس در این روز‌ها «لا إله إلا الله والله أکبر والحمد لله» را زیاد بگویید.)

[أحمد از ابْنِ عُمَرَ]

توحید:

به عنوان یک تفسیر بر این حدیث لا اله الا الله گفتن چه ارتباطی به این موضوع دارد؟ هستند کسانی که تنها معبودشان کرگدن است. شرک، ترس، عبادت از غیر خدا نیز وجود دارد. تعظیم برای غیر خدا نیز هست. کلمه‌ی لا اله الا الله کلمه‌ی توحید است. هیچ کننده، بخشنده، گیرنده، قهار، عزت بخش و خوار کننده‌ای وجود ندارد. به دلیل سست ایمانی مردم فکر می‌کنند عزت یعنی این که نیرومندان از ما راضی باشند و خواری یعنی این که با ما بجنگند. این از سست ایمانی است. مسلمانان امروز بیش از هر زمانی به توحید نیازمند هستند.

﴿ وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ ﴾
(و تمام كارها به او بازگردانده مى ‏شود پس او را پرستش كن و بر او توكل نماى.)

[هود: 123 ]

آشتی با خدا:

یک فضاپیمای غول پیکر با هفت خلبان کارکشته از جمله یک خلبان اسرائیلی کلاهک‌های هسته ای عراق را بمباران کردند. کسی که چهار سال برای رفتن به فضا آموزش دیده بود. همه چیز بر وفق مراد بود. تصویر خندان آنان به زمین می‌رسید و شادی می‌کردند و مدت کوتاهی برای فرودشان در فلوریدا باقی مانده بود. وقتی این فضاپیما به فضای جو رسید آتش گرفت و از هم پاشید و بزرگترین بخش آن به اندازه‌ی یک خودرو در منطقه‌ای در تگزاس به نام فلسطین فرود آمد، درسی آسمانی برای زمینی‌ها و این خلبان کاردیده در چهارسال بدون هیچ دلیل مشخصی از جانب خداوند نابود گردید.
به همین دلیل آژانس هوانوردی به صراحت اعلام کرد تا روشن شدن دلیل انفجار این فضاپیما از ارسال فضا پیماها به فضا خودداری خواهد نمود.
این را چهار سال پیش دوست پزشکم که به رحمت خدا رفته برایم تعریف می‌کرد که برای انجام عمره رمضان به مکه آمده بود. در روز پایان روز ختم قرآن دعای ختم می‌خوانند. امام حرمین گریان دعا می‌کرد که خداوند دشمنان ما را یعنی یهودیان را نابود کند. این دعا و گریه‌ی شدید تأثیر فراوانی داشت. در همین زمان دو هلیکوپتر که صد و بیست و پنج افسر بلند پایه‌ی اسرائیلی را حمل می‌کرد و هر کدام میلیون‌ها دلار برایشان هزینه شده بود، آنان در کار با هر گونه دستگاه الکترونیکی مهارت یافته بودند. زبان عامی لبنانی، زبان فصیح، سلاح سرد، دقیق‌ترین سلاح‌ها، همه را آموزش دیده بودند. این یک در هزار بود. ناگهان هواپیمای بالایی بر روی هواپیمای پایینی افتاد و هر دو در بلندای مستعمرات اسرائیل سقوط کردند.
سخن این جا است که اسرائیل در طول تاریخش چنین خسارت انسانی به خود ندیده بود. صد و بیست و پنج افسر کشته شدند. وقتی جعبه سیاه را رمزگشایی کردند این پیام را در آن دیدند: افسر خلبان هلیکوپتر بالایی می‌گوید نمی‌دانم به چه دلیل دارم سقوط می‌کنم؟ اگر خداوند را به حساب آوردید همه چیز پایان می‌یابد. زیرا ما نیاز به آشتی با خداوند داریم. ما احساس می‌کنیم که این قدرت نابودگر است. هیچ قدرتی در زمان بودن با خدا کارگر نیست. به شرطی که با خدا باشیم و اسلام را در خانه‌ها و کارهایمان عملا پیاده نماییم....

توبه معیارهای قدرت را تغییر می‌دهد:

دو روز پیش در یک شب نشینی و مباحثه بودم یکی گفت: چه کنیم؟ به حضار گفتم: همه با هم و با تمام امت اسلام که یک میلیارد و هفتصد میلیون نفر‌اند کاری انجام دهید. اما می‌توانید توبه کنید. از نظر مادی نمی‌توانند کاری بکنند مگر به درگاه خداوند توبه کنند. اگر توبه کردند خداوند معیارهای قدرت را به نفع آنان تغییر می‌دهد. اگر توبه نکردند خداوند چنین پاسخ می‌دهد:

﴿ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ﴾
(در حقيقت ‏خدا حال قومى را تغيير نمى‏دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند.)

[رعد: 11 ]

انسان غرب مدعی خدایی است. تکبر و غرور دارد. ادعاهایی دارد که صاحب آن نیست. با این که بنده باید برای خداوند فروتن باشد. زمانی که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم مکه را فتح نمود با سر پایین انداخته وارد آن شد. در ترکیه بودم و از دوست صمیمی‌ام شنیدم که در یک پادگان دریایی مراسم شرابخواری بر پاشده است. طبیعتا افسران ترک و اسرائیلی و نوازندگان و رقاصه‌های زن تلابیبی نیز در آن جا هستند. یک مراسم بزرگ بود. اتفاقی در این مراسم افتاد که مو بر بدن راست می‌کند. قرآن را پاره کردند. ساعت سه این پادگان با تمام ساختمان‌هایش در عمق دریا غرق شد. در زلزله‌ی ازمیت که در ساعت سه شب اتفاق افتاد!

﴿إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ﴾
(آرى عقاب پروردگارت سخت‏ سنگين است.)

[بروج:12]

﴿ قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴾
(به كسانى كه كفر ورزيدند بگو به زودى مغلوب خواهيد شد و [سپس در روز رستاخيز] در دوزخ محشور مى‏شويد و چه بد بسترى است.)

[آل عمران: 12]

آماده کردن نیروهای موجود برای دفاع در برابر دشمن:

اما خداوند به ما دستور داده است که نیروی موجود را آماده کنیم. تنها را حل بازگشت به روش الهی و توبه به درگاه او و پیاده کردن اسلام در خانه و اعمال ما و آماده سازی نیروهای موجود در برابر دشمن است. بقیه‌ی امور به دست خداوند است و به دست ما نیست بنابراین خداوند می‌فرماید:

﴿ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ﴾
(در حقيقت ‏خدا حال قومى را تغيير نمى‏دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند.)

[رعد: 11 ]

ما می‌خواهیم و امیدواریم در حالی که نشسته‌ایم و تنبل بازی در می‌آوریم. هر کاری بدون قید و شرط انجام می‌دهیم. از بیگانگان تقلید می‌کنیم و از شهوات حرام بهره می‌جوییم. هر کاری می‌خواهیم انجام می‌دهیم. مال حرام کسب می‌کنیم. اختلاط و تجاوز و کوتاهی وجود دارد. این جا باید یاری خداوند به عنوان هدیه به ما ارزانی شود؟ این محال است زیرا:

﴿ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ﴾
(در حقيقت ‏خدا حال قومى را تغيير نمى‏دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند.)

[رعد: 11 ]

به بیان خلاصه خودتان را تغییر دهید تا خداوند تغییر دهد. اگر تغییری نباشد هرگز خداوند تغییری نخواهد داد.

کارهای نیک در این دهه پاداش فراوانی دارد:

در این دهه برای کارنیک پاداش فراوانی تعیین شده است. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم دستور تسبیح و ذکر و تکبیر داده است. به معنای واقعی بگویید: لا إله الا الله و الله اکبر. من یک بیان ظریف به کلمه‌ی الله اکبر دارم: اگر هزاران بار آن را تکرار کنید و از یک مخلوق اطاعت کنید و از خالق نافرمانی کنید این الله اکبر را حتی یک بار هم نگفته‌اید. سبحان الله والحمد لله ولا إله إلا الله والله أكبر این‌ها اعمال نیک جاودان‌اند. پس ابتدا باید آن را در عمل در خود بیاورید نه این که ظاهرا آن را تکرار کنید.

((عَنِ ابْنِ عُمَرَ عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهم عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ مَا مِنْ أَيَّامٍ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ وَلَا أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْعَمَلِ فِيهِنَّ مِنْ هَذِهِ الْأَيَّامِ الْعَشْرِ فَأَكْثِرُوا فِيهِنَّ مِنَ التَّهْلِيلِ وَالتَّكْبِيرِ وَالتَّحْمِيدِ))
(هیچ روزی باشکوه‌تر و محبوب‌تر در انجام اعمال نیک نزد خداوند از ده روز اول ذی الحجه وجود ندارد، پس در این روز‌ها «لا إله إلا الله والله أکبر والحمد لله» را زیاد بگویید.)

[أحمد از ابْنِ عُمَرَ]

روز عرفه در این دهه وجود دارد. روز عرفه کفاره‌ی گناهان کسی است که آن روز را روزه بگیرد. سنت است که این روز را غیر حاجیان روزه بگیرند. حاجیان روزه نمی‌گیرند تا بتوانند اطاعت خداوند را انجام دهند. در این روزها روز قربانی یعنی روز عید قربان نیز وجود دارد. این دهه-ده روز ذی الحجه- روزهایی است که پیامبر در احادیث خود بیان نموده و آیه‌ی زیر نیز به آن اشاره کرده است:

﴿ وَالْفَجْرِ * ولَيَالٍ عَشْرٍ ﴾
(سوگند به سپيده‏ دم * و به شبهاى دهگانه.)

[فجر: 1-2]

در این دهه روز قربانی و عید قربان و روز عرفه یکی از بزرگترین روزهای عمر و نیز قربانی و ذبح وجود دارد. قربانی‌ها هدیه‌ای به خدا است. از کارهای نیک در این دهه روزه است چراکه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در روایت از پروردگارش می‌فرماید:

(( كُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ لَهُ إِلَّا الصَّوْمَ فَإِنَّهُ لِي وَأَنَا أَجْزِي بِهِ وَلَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْيَبُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ رِيحِ الْمِسْكِ ))
(هر عمل فرزند آدم برای خودش است به غیر از روزه که برای من است پاداش و مزد روزه دار را فقط من می‌دهم بوی دهن روزه دار از عطر و مشک نزد خداوند خوش بوی‌تر است.)

[بخاری از ابو هُرَيْرَه]

بهترین کار در این دهه:

اگر انسان بتواند بهتر است این دهه را روزه بگیرد. اگر کارهایی دارد که نمی‌تواند روزه بگیرد تا به کارهایش برسد باید روز عرفه را روزه بگیرد. اما بهتر است تمام این دهه روزه گرفته شود. برای تکبیر می‌گویید: الله أكبر به معنای بزرگتر از هر متکبر و مغروری و بر هر جبار و ستمگری، هیچ وقت به این اندازه نیاز به الله اکبر گفتن نداریم که خداوند را از همه چیز بزرگتر ببینیم و حمد و تهلیل و تسبیح در این روزهای ده گانه باشد.، سبحان الله والحمد لله ولا إله إلا الله والله أكبر، این‌ها اعمال جاودان هستند:

﴿ الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ ﴾
(مال و پسران زيور زندگى دنيايند و نيكي‌هاى ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر اميد [نيز] بهتر است.)

[كهف:46]

مردان بلند تکبیر می‌گویند و زنان آرام‌تر می‌گویند و آیه می‌فرماید:

﴿ لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ﴾
(تا شاهد منافع خويش باشند و نام خدا را در روزهاى معلومى بر دامهاى زبان‏ بسته‏‌اى كه روزى آنان كرده است ببرند.)

[حج: 28]

این روزهای معلوم نزد ابن عباس همین دهه است. منظور از تکبیر الله أكبر الله أكبر الله أكبر لا إله إلا الله ولله الحمد، می‌باشد و اگر انسان این سنت را زنده کند:

(( مَنْ أَحْيَا سُنَّةً مِنْ سُنَّتِي قَدْ أُمِيتَتْ بَعْدِي فَإِنَّ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلَ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنَ النَّاسِ لَا يَنْقُصُ مِنْ أُجُورِ النَّاسِ شَيْئًا وَمَنِ ابْتَدَعَ بِدْعَةً لَا يَرْضَاهَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ فَإِنَّ عَلَيْهِ مِثْلَ إِثْمِ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنَ النَّاسِ لَا يَنْقُصُ مِنْ آثَامِ النَّاسِ شَيْئًا ))
(هر آنکه سنّتی از سنّت‌های مرا پس از این که بعد از من از بین رفتند را احیاء نماید، اجرش به میزان اجر و مزد کسی خواهد بود که بر آن عمل نماید، بی‌آنکه از اجر و مزد عمل کنندگان چیزی کم گردد و هر آن که بدعتی را ایجاد کند که مورد پسند خدا و رسول خدا نباشد، گناهش به میزان گناه کسی خواهد بود که بر آن عمل نماید، بی‌آنکه از گناه عمل کنندگان چیزی کم گردد.)


[ابن ماجه از كَثِيرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ از پدرش از جدش]

2 ـ حج و عمره:

بی شک بهترین اعمال در این دهه حج و عمره است. اگر انسان در حج یا عمره باشد این هدف والا را محقق کرده است .

3 ـ کار نیک فراوان انجام دادن:

معمولا کار نیک فراوان انجام دادن انسان را به خداوند نزدیک می‌سازد.

4 ـ قربانی:

از بهترین این اعمال قربانی است که انسان برای تقرب به خداوند سر می‌برد.

(( مَنْ وَجَدَ سَعَةً فَلَمْ يُضَحِّ فَلَا يَقْرَبَنَّ مُصَلَّانَا ))
(هر کسی که توانگر بود و قربانی ننمود، به مصلای ما نزدیک نگردد.)

[أحمد از أَبِو هُرَيْرَهَ]

چراکه توزیع گوشت از توزیع پول بهتر است. شاید پول برای قرض داده شود اما گوشت فقط به شکم‌های گرسنه می‌رسد.

5 ـ توبه‌ی نصوح:

کسی که کوتاهی یا گناهی مرتکب شده است بزرگترین کار برای او در این دهه توبه نصوح است.
این چیزهایی است که در کتاب و سنت آمده است اما در سخنان علما درباره‌ی این دهه نیز سخنانی آمده است امیدوارم خداوند این متنهایی که بررسی می‌کنیم و برایتان از جزئیات آن در رفتارهای این دهه بیان نمودم دگرگونی ایجاد کند. اما به طور کلی مؤمن راستین در هر ثانیه از زندگی‌اش پایبند است. این موسم‌ها در عبادات یک نوع جهش کیفی است. بیان کردم که مهترین مسأله برای افراد دور از خداوند توبه است اما مؤمن تمام روزهایش را در اطاعت از خداوند می‌گذراند و بذل و بخشش دارد.

 

دانلود متن

زبان های موجود

پنهان کردن تصویر