حالت سیاه
09-05-2025
Logo
گوناگون- مغرب: ۱۸- انجمن پیشگامان رشد شخصی - چالش های ارزشمند جوان مسلمان در پرتو تحولات رسانه ای و دیجیتالی معاصر
   
 
 
به نام خداوند بخشنده ی مهربان  
 

مقدمه:

دکتر محمد راتب نابلسی:
به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان. سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سرورمان محمد راستین وعده‌ی امانت دار. 
سلام علیکم
دکتر عزيز:
وعليكم السلام ورحمة الله وبركاته.
دکتر محمد راتب نابلسی:
خداوند به شما برکت دهد و مایه‌ی سود قرارتان دهد و جایگاه شما را والایی ببخشد.
دکتر عزیز:
آمين، خدا از طرف ما به شما بهترین پاداش را بدهد سرورم شیخ.
دکتر محمد راتب نابلسی:
خداوند به شما برکت دهد.
دکتر عزیز:
ما از این که امروز ان شاء الله با شما هستیم، خوشحالیم .
دکتر محمد راتب نابلسی:
خوشحالی و محبت متقابل است.
مجری:
 سلام و درود خداوند بر شما و درود خداوند بر سیدنا محمد صلی الله علیه و سلم. از طرف خودم و انجمن پیشگامان خودتوسعه گری و پیشرفت و آمادگی در شهر ناظور واقع در شمال شرق کشور مغرب به دکتر محمد راتب نابلسی خوش آمد می‌گویم. با موضوع چالش‌های ارزشی جوان مسلمان در سایه‌ی تحولات رسانه‌ی دیجیتال معاصر که دکتر عزیز همراه ایشان خواهد بود. دکتر عزیز بفرمایید.
دکتر عزیز:
سپاسگزارم. سلام و درود خداوند بر جناب دکتر علامه محمد راتب نابلسی.
دکتر محمد راتب نابلسی:
 علیکم السلام و رحمة الله برادر بزرگوار.
دکتر عزیز:
 به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان. درود خداوند بر سیدنا محمد که گشاینده‌ی درهای بسته و پایان بخش پیشینیان بوده است. با حق، حق را یاری کرده و به راه راست هدایت می‌نمود و درود بر خاندانش آن طور که سزا است. اما بعد، جناب دکتر علامه محمد راتب نابلسی بسیار خرسندم که این دیدار علمی را انجام می‌دهیم. از خداوند می‌خواهیم که عامه و خاصه‌ی مسلمانان را در سراسر زمین و در دورترین جاها از آن سود برساند.
 سرور دانشمندم موضوع ما این است: «چالش‌های ارزشی پیش روی جوان مسلمان در نتیجه‌ی تحولات رسانه ای و دیجیتالی معاصر» و بهتر است مقدمه‌ای برای عموم سروران دنبال کننده‌ی ما در درون و بیرون شهر ناظور در این چارچوب داشته باشیم و شاید شما استاد بزرگوار در جریان باشید که اهل مغرب از طنجه تا بویره شما را بسیار دوست دارند و خداوند خطبه‌های شما را در میان گروهی که اساس کار ما در این گفت‌وگوی علمی خواهند بود، مورد استقبال قرار داده است.
دکتر محمد راتب نابلسی:
اما بپذیرید که این محبت، دوستی، احترام، ارزش و اشتیاق هرگز یک طرفه نخواهد بود. دلیل آن هم این آیه است:

﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ  (54) ﴾

﴿ اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد هر كس از شما از دين خود برگردد به زودى خدا گروهى [ديگر] را می‌آورد كه آنان را دوست مى‌دارد و آنان [نيز] او را دوست دارند [اينان] با مؤمنان فروتن [و] بر كافران سرفرازند در راه خدا جهاد مى‌كنند و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمى‏ترسند اين فضل خداست آن را به هر كه بخواهد می‌دهد و خدا گشايشگر داناست. ﴾

[[مائده] 

 من به خدا سوگند از صمیم قلب شما را دوست دارم و شما از نظر من بسیار ارزشمند هستید. شما را بارها دیده‌ام. باری سی و پنج هزار نفر در سخنرانی من حاضر شده بودند.
دکتر عزیز:
 در حقیقت این بیماری مانع شد تا از شما استقبال کنیم. به خدا سوگند مدت‌ها پیش مشتاق دیدار شما در این شهر عزیز هستیم. شهر ناظور که ان شاء الله پس از گذشت این بیماری امیدواریم شما را در آن مهمان کنیم و از وجود شما ان شاء الله شادمان شویم. شاید از خوبی‌های این بیمااری همین برنامه‌ی آنلاین است که باعث دیدار ما شد و باعث شد ارتباطی میان شرق و غرب زمین برقرار کنیم. شاید این تحولات رسانه‌ای و دیجیتالی با وجود خوبی‌های بی شمار باعث شود که دنبال کننده مجموعه‌ای از چالش‌های ارزشی و اخلاقی را نیز با آن دریابد و چه بسا گروه جوانان هستند که بیشترین استفاده از این ابزارها را دارند، بنابراین شاید این چالش‌ها برای آنان بیشتر و بزرگتر باشد.

انسان در کاربرد دستاوردهای علمی مختار است:

دکتر محمد راتب نابلسی:
 دستاوردهای دقیق و زیبایی که ایجاد شده، به دلیل اختیار انسان، بی طرفانه است. گاهی برای پایه‌ی گذاری حق و انسان سازی به کار می‌رود و گاهی نیز برای نابود کردن انسان به کار برده می‌شود. تا زمانی که انسان مختار باشد همه چیز در مقابل او است. شاید بی طرفانه باشد و در خیر و شر به کار رود:

﴿  هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا ۖ فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ ۖ فَلَمَّا أَثْقَلَت دَّعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَّنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ (189) ﴾

﴿ اوست آن كس كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفت وى را از آن پديد آورد تا بدان آرام گيرد پس، چون [آدم] با او [حوا] درآميخت باردار شد بارى سبک و [چندى] با آن [بار سبک] گذرانيد و چون سنگين‏بار شد خدا پروردگار خود را خواندند كه اگر به ما [فرزندى] شايسته عطا كنى قطعا از سپاسگزاران خواهيم بود. ﴾

[اعراف]

﴿ وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا (29) ﴾

﴿ و بگو حق از پروردگارتان [رسيده] است، پس هر كه بخواهد ایمان بیاورد و هر كه بخواهد انكار كند كه ما براى ستمگران آتشى آماده كرده‌ايم كه سراپرده ‌هايش آنان را در بر می‌گيرد و اگر فريادرسى جويند به آبى چون مس گداخته كه چهره‌ها را بريان می‌كند يارى می‌شوند و چه بد شرابى و چه زشت جايگاهى است ﴾

[ كهف ]

﴿ إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (3) ﴾

﴿ ما راه را به او نشان داديم خواه شاكر باشد و پذيرا گردد يا ناسپاس. ﴾

[ انسان ]

 انسان مختار است و از آن‌جا که مختار است تمام دستاوردهای علمی دو جنبه دارد و انسان یا جنبه‌ی مثبت آن را می‌گیرد یا جنبه‌ی منفی آن را و در رسانه‌ها نیز فسادی وجود دارد که تنها خداوند از آن آگاه است.
دکتر عزیز:
 خداوند شما را خیر دهد استاد بزرگوار. سؤالی که شاید با آن آغاز کنیم این است که جناب دکتر مهترین چالش‌های ارزشی و اخلاقی پیش روی این قشر جوان چیست که بیشتر از سایر گروه‌ها با آن درگیر هستند؟

جوانان قدرت و امید امت:

دکتر محمد راتب نابلسی:
 به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان. سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سیدنا محمد و خاندان مطهر و پاکش و درود بر اصحاب بزرگوار و امینان دعوت و پرچمداران رسالتش. خداوندا، از ما و از آنان خشنود باش ای پروردگار جهانیان.
اما من از عنوان موضوع سه محور را استنباط کردم. نخست: جوانان و چالش‌ها و اسلام را بیان کردید. پس دیدار مبارک ما ابتدا با جوانان و سپس با چالش‌ها و پس از آن با اسلام آغاز می‌شود. جوانان ستون امت و قدرت و امید آن هستند:

(( مَا مِنْ شَيْءٍ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ شَابٍّ تَائِبٍ ))

(( هیچ چیز برای خدا دوست داشتنی تر از جوان توبه کننده نیست ))

[ ضعیف ]

 بوی بهشت در جوانان:

(( إن اللهَ يُباهي بالشابِّ العابِدِ الملائكةَ، يقولُ: انظُروا إلى عَبْدِي ترك شهوتَه من أَجْلِي، أَيُّهَا الشَّابُّ أنت عندي كبعضِ ملائكتي ))

(( خداوند با جوان عبادت کننده به فرشتگان می‌نازد و می‌گوید: به بنده‌ام بنگرید که شهوتش را به خاطر من رها کرده است. ای جوان تو نزد من مانند برخی از فرشتگانی ))

[ منقول ]

 مثلا یک خودرو، جوانان همان موتور هستند. علمای ربانی فرمان هستند و روش صحیح راه آسفالت شده است. امت با قدرت جوانان و راهنمایی علمای ربانی و به روش الهی که راه راست است، حرکت می‌کند. نکته‌ی دقیق اکنون واژه‌ی جوان است که ربطی به عمر ندارد. گاهی جوانی در نود سالگی پیدا می‌شود و شخصی در چهل سالگی پیر می‌شود. توضیح این که ای انسان، تا زمانی که هدف داشته باشی جوان هستی، هر چند عمرت بالا رفته باشد و اگر اهداف تو محدود به خانه، همسر و خودرو باشد در کهنسالی به سر می‌بری. تا زمانی که هدفت کوچک باشد تو جوان نیستی. عالم بزرگواری در نود و هشت سالگی کمرش راست و چشمانش تیز و گوش‌هایش نیز تیز و دندان‌هایش در دهانش سالم بودند. وقتی جوانی را می‌دید به او می‌گفت: پسرم، تو دانش آموز من بودی و پدرت و پدر بزرگت دانش آموزان من بودند. نود و هشت سال با کمر راست و چشم و گوش تیز، زیست. جوان معنای دیگری در دین دارد که اصلا ربطی به سن و سال ندارد. انسانی که هدفش فقط ازدواج و خانه دار شدن و خودرو خریدن و همسر داشتن است این اصلا ربطی به جوان بودن ندارد. پس بوی بهشت در جوانان است.
 

عبادت علت وجود ما در جهان است:

نکته‌ی دقیق این که اگر پسرت را به پاریس بفرستی تا دکترا بگیرد. پاریس شهر بسیار بزرگی است. بزرگ‌ترین شهر اروپا است. علت وجود پسر در این‌جا درس خواندن است. شاید وارد رستورانی شود تا غذا بخورد یا به کتابخانه‌ای رود تا کتاب بخواند یا به پارکی برای تفریح برود. اما علت وجودی‌اش درس خواندن وتحصیل است. مثالی برای وجود انسان در دنیا خواهم زد. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (56) ﴾

﴿ جنیان و انسان‌ها را تنها برای این آفریدم که مرا عبادت کنند ﴾

[ ذاريات ]

پس عبادت با نص این آیه علت وجود ما در دنیا است و عبادت این مخلوق حادث، ترسان، شهوت پرست و خودخواه به اصل جمال و کمال و بزرگواری که خدا است، مرتبط است. اگر با او ارتباط بگیرد در امان است:

﴿ وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا ۚ فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ (81) الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ (82) ﴾

﴿ چگونه از آنچه شريک [خدا] می‌گردانيد بترسم با آن كه شما خود از اين كه چيزى را شريک خدا ساخته‌ايد كه [خدا] دليلى در باره‌ی آن بر شما نازل نكرده است نمی‌هراسيد، پس اگر می دانید كدام يک از [ما] دو دسته به ايمنى سزاوارتر است * كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرک نيالوده‏ اند آنان را ايمنى است و ايشان راه‏يافتگانند ﴾

[ انعام ]

 حکمت را از او گرفت:

﴿ يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَن يَشَاءُ ۚ وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ (269) ﴾

﴿ خدا به هر كس كه بخواهد حكمت می‌بخشد و به هر كس حكمت داده شود، به يقين‏، خيرى فراوان داده شده است‏؛ و جز خردمندان‏، كسى پند نمی‌گيرد ﴾

[ بقره ]

کمالاتی از سخنان الهی بر می‌گیرد که او را نزد خداوند و نزد انسان‌ها والایی می‌بخشد.
 

حکمت و دانایی بزرگترین بخشش الهی:

 بنابراین نماز مسأله‌ی مهمی است. شاید انسان بیمار روزه نگیرد و فقیر حج نرود و فقیر زکات مال ندهد و شهادت یک بار باشد، اما فرض تکراری به هیچ عنوان ساقط نمی‌شود. بنده‌ی فقیر با خداوند ارتباط می‌گیرد. کمال از او می‌گیرد. امنیت از او می‌گیرد. (پس کدام یک از این دو گروه بیشتر سزاوار امنیت هستند، اگر می‌دانستید)
از او حکمت می‌گیرد و با حکمت دشمن را دوست می‌کند. با نادانی دوست را دشمن می‌کند. با حکمت و دانش هر همسری را خوشبخت می‌کند. بدون حکمت بهترین همسر را بدبخت می‌کند. با حکمت با مال اندک مدیریت می‌کند و بدون حکمت مال فراوان را از بین می‌برد. پس بزرگ‌ترین بخشش الهی حکمت و دانایی است.
 

پیروی از دستورات سازنده برای حفظ سلامتی و سعادت:

بنابراین مؤمن با صدها ویژگی از سایرین تمایز می‌یابد. حتی با هزاران ویژگی، انتخاب همسر، برخورد با همسر، تربیت فرزندان، خروج دخترانش، انتخاب شغل، ارتباط با مشتریان، ارتباط با کسی که بالاتر از او است. روشی کامل که از بستر زناشویی شروع می‌شود و به روابط بین المللی منتهی می‌گردد. کسب اموال، هزینه کردن آن، انتخاب شغل و تعامل با مردم، مواد نگهدارنده برای مواد غذایی وجود دارد که سه در هزار مجاز است استفاده شود. به کاربردن آن با نسبت سه درصد باعث سرطان می‌شود. این یعنی هر خلاف شرعی در مقابلش مصیبت‌های فراوانی وجود دارد. شما یک خودرو بسیار جدید انتخاب کردید. در صفحه نمایش چراغ قرمز روشن است. اگر فکر کنید این چراغ تزیینی است موتور ماشین منفجر می‌شود. نیاز به صدهزار دارید. اگر بفهمید این نور هشدار است ماشین را نگه می‌دارید و یک لیتر روغن اضافه می‌کنید. انسان از محبت به خودش گرفته و حرص به سلامتی و خوشبختی و جاودانگی‌اش باید دستورالعمل‌های سازنده را پیروی کند. کسی که آفریده است یعنی خداوند و او سازنده‌ی آگاه است:

﴿ إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ ۚ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ (14) ﴾

﴿ اگر آن‌ها را بخوانيد دعاى شما را نمی‌شنوند و اگر [فرضا] بشنوند اجابتتان نمی‌كنند و روز قيامت‏ شرک شما را انكار می‌كنند و [هيچ كس] چون [خداى] آگاه تو را خبردار نمی‌كند ﴾

[ فاطر ]

پس شما به خاطر رسیدن به سلامتی و خوشبختی مثلا در خودرو سوار شدید و نوشته شده: مزرعه‌ی مین، ورود ممنوع. آیا این تابلو را محدود کننده‌ی آزادی بنامیم یا ضمانت سلامتی؟ در این لحظه است که انسان می‌فهمد تمام اوامر دینی چه مثبت و چه منفی، چه دستورات و چه نواهی همه ضامن سلامتی و خوشبختی ما هستند.
 

ارزش انسان نزد خداوند به ارزش کار نیک او است:

در زمین اکنون هشت میلیارد نفر وجود دارند. آیا کسی فقر را دوست دارد؟ خیر، چه کسی دوستدار بیماری است؟ هیچ کس، چه کسی زور را دوست دارد؟ هیچ کس، چه کسی دوست ندارد در خانه‌اش خوشبخت باشد؟ هر کس می‌خواهد درآمدش خوب باشد، همسرش نیک باشد، فرزندانش نیکو باشند، دخترانش حیا داشته باشند، جایگاه اجتماعی والایی داشته باشد و شغل آبرومندانه ای داشته باشد. چه کسی دوست ندارد صد و سی سال زندگی کند؟ همه دوست دارند. انسان نسبت به سلامتی، خوشبختی و جاودانگی‌اش حرص می‌ورزد. سلامتی‌اش با پایبندی امکان دارد. پایبندی منفی است. من مال حرامی نمی‌خورم. دروغ نمی‌گویم. خیانت نمی‌کنم. غیبت نمی‌کنم. همه منفی هستند. مثبت‌ها کارهای نیک هستند. چرا کار نیک نامیده شده است؟ زیرا برای عرضه کردن به خدا نیکو است چه زمانی نیکو است؟ زمانی که خالص و درست باشد. خالص برای رضای خدا و درست باشد یعنی براساس سنت باشد. دلیل آن نیز این آیه است:

﴿ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ (99) لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ ۚ كَلَّا ۚ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا ۖ وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (100) ﴾

﴿ تا آن‌گاه كه مرگ يكى از ايشان فرا رسد می‌گويد: پروردگارا مرا بازگردانيد * شايد من در آنچه وانهاده‏ام كار نيكى انجام دهم. نه چنين است، اين سخنى است كه او گوينده‌ی آن است و پشاپيش آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته خواهند شد ﴾

[ مؤمنون ]

 کار نیک، چرا کار نیک نامیده شده است؟ زیرا برای عرضه کردن به خدا نیکو است و چه زمانی نیکو است؟ زمانی که خالص و درست باشد. خالص برای رضای خدا و درست باشد یعنی براساس سنت باشد. عمل نیک معیار ارزشمندی است، دلیل:

﴿ وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُوا ۖ وَلِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ (19) ﴾

﴿ براى هر يک [از اين دو گروه] از آن چه انجام داده‏ اند [در جزا] مراتبى خواهد بود و پروردگارت از آن چه می‌كنند غافل نيست ﴾

[ احقاف ]

ارزش شما نزد خداوند به ارزش کار نیک شما است و علت وجود شما در دنیا کار نیک است و کار نیک، چرا کار نیک نامیده شده است؟ زیرا برای عرضه کردن به خدا نیکو است و چه زمانی نیکو است؟ زمانی که خالص و درست باشد. خالص برای رضای خدا و درست باشد یعنی براساس سنت باشد. این برای شما یک ارتباط با خدا ایجاد می‌کند. یک خط قرمز با خدا به وجود می‌آید. این بنده‌ی فقیر با ثروتمند ارتباط می‌گیرد پس با بی نیازی خداوند از وی بی نیاز می‌شود. بنده‌ی شهوت خواه، به اصل جمال و کمال و بزرگواری ارتباط می‌گیرد و از بردباری، رحمت، حکمت و انصاف او بر می‌گیرد، بنابراین شرافت‌های اخلاقی نزد خداوند وجود دارد. پس اگر خداوند بنده ای را دوست داشته باشد اخلاق نیکی به او عطا می‌کند.
 

نماز ارتباطی با اصل جمال، کمال و بزرگواری:

آثار نماز خیره کننده است. انسان وقتی با خدا ارتباط می‌گیرد منصف و مهربان می‌شود، دلیل:

﴿ فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ (159) ﴾

﴿ پس به [بركت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده می‌شدند، پس از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه و در كار[ها] با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن، زيرا خداوند توكل‏كنندگان را دوست می‌دارد ﴾

[ آل عمران ]

ای محمد، ارتباط تو با ما به سبب من است. مهربانی را از خداوند گرفته‌ای، پس نرم شده‌ای. وقتی نرم خو شدی یاران و دوستانت دور تو جمع شده‌اند و اگر در ذات خود از ما دور بودی دل تو سنگ می‌شد و تندخو می‌شدی. خداوند می‌فرماید:

﴿ فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ (159) ﴾

﴿ پس به [بركت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده می‌شدند، پس از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه و در كار[ها] با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن، زيرا خداوند توكل‏كنندگان را دوست می‌دارد. ﴾

[ آل عمران ]

یعنی این که هر انسانی با خداوند ارتباط دارد. بنابراین نماز همیشه ارتباط به اصل کمال، جمال و بزرگواری است. مؤمن کمال اخلاقی را از خداوند می‌گیرد. مؤمن اگر به شما نگوید - و چیزی که می‌گویم دقیق می‌گویم - در زمین خوشبخت تر از من تنها کسی است که از من با تقواتر است. یادم می‌آید باری دوستی را در عید ملاقات کردم. پدرش در را برایمان باز کرد. گفتم: برادر محمد هست؟ گفت: نیست. گفتم: سلام من را به او برسان. گفت: می‌توانی پنج دقیقه نزد ما باشی؟ نزد او ماندم. ببین چه می‌گوید: به من گفت: من نود و پنج سال دارم. چند روز پیش آزمایش کامل خون و ادرار انجام دادم. همه چیز طبیعی است. نود و پنج سال دارد. می‌گوید: به خدا سوگند من نمی‌دانم حرام چیست و مال حرام چیست و زنان نامحرم کیانند.
 

هرکس به دستورات خداوند پایبند باشد خداوند با او معامله‌ی خوبی می‌کند:

من به جوانان می‌گویم: شما اگر به دستورات خداوند پایبند باشید خداوند با شما معامله‌ی بسیار خوبی خواهد کرد. باید بگویید: کسی جز آن که از من باتقواتر است در روی زمین از من خوشبخت تر نیست. در زندگی دنیایی شما چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ شخصی متولد شد، پس از چند ماه و روز شروع به راه رفتن کرد، خانواده‌اش خوشحال شدند، سپس گفت: بابا و آن‌ها بیشتر خوشحال شدند، به مهد کودک رفت، سپس به ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان و پس از آن لیسانس گرفت و به عنوان مدرس استخدام شد، دیپلم و کارشناسی ارشد و دکترا را گرفت و دکتر شد، ازدواج کرد، خانه‌ای خرید، موفقیت‌هایش ادامه داشت و بالاخره فرشته‌ی مرگ آمد و خط رو به رشد متوقف شد و به صفر رسید. نه خانه و نه خودرو و نه تجارت و نه کار عالی، همه پایان یافت. این مرگ همه چیز را پایان می‌دهد. قدرت قدرتمند، ضعف ناتوان، ثروت بی نیاز، فقر بینوا، شیک بودن خوش تیپ و فرومایگی فرومایه را پایان می‌دهد. به جز مؤمن که وقتی مرگ به سراغش می‌آید نمودارش رو به بالا می‌ماند. مرگ برای مؤمن یک نقطه در این خط است. بنابراین مؤمن روز قیامت چه می‌گوید؟ هرگز بدی ندیدیم. طرف دیگر چه می‌گوید؟ هرگز خیری ندیدیم.

کرونا پیامی از سوی خداوند به انسان برای تشویق او به بازگشت به سوی خدا:

اکنون پارگراف دوم: چالش‌های معاصر، پیامبر ﷺ فرموده است:

(( يوم يذوب قلب المؤمن في جوفه مما يرى ولا يستطيع أن يغير، إن تكلّم قتلوه، وإن سكت استباحوه، موتٌ كعقاص الغنم، لا يدري القاتل لم يقتل ؟ ولا المقتول فيم قُتِل ؟ ))

(( روزی که دل مؤمن از آن‌چه می‌بیند در درونش می‌سوزد، اما نمی‌تواند تغییر بدهد. اگر سخن بگوید او را می‌کشند و اگر ساکت بماند خونش را مباح می‌کنند. مرگی مانند مرگ بیمارگونه‌ی گوسفندان. قاتل نمی‌داند چرا می‌کشد و مقتول نمی‌داند چرا کشته شده است؟ ))

[ منقول ]

در سیره‌ی پیامبر آمده است: زمین پر از ظلم و ستم می‌شود. جهان اکنون در لجنزار غرق شده است، بلکه از وحی آسمان روی گردان شده‌اند. خداوند رسالتی را فرستاد. گاهی یک دولت قوی وجود دارد و دولتی در همسایگی‌اش با آن می‌جنگد. به مانور نظامی می‌پردازد. پرواز هواپیماها و موشک ها. خداوند رسالتی به کل اهل زمین ارسال کرده است. برای تمام اقشار انسان‌ها از فقیر گرفته تا امیر. کرونا را فرستاد. رسالتی از سوی خدا که مفاد آن این است:

﴿ أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي (14) ﴾

﴿ من خدايی هستم كه جز من خدايى نيست، پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار ﴾

[ طه ]

مردم دو گروه هستند:
بنابراین اگر الآن هشت میلیارد نفر باشند، خداوند عزوجل فرموده است:

﴿ وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَىٰ (1) وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّىٰ (2) وَمَا خَلَقَ الذَّكَرَ وَالْأُنثَىٰ (3) إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّىٰ (4) ﴾

﴿ سوگند به شب چون پرده افكند (۱) سوگند به روز چون جلوه‏ گرى آغازد (۲) و [سوگند به] آن كه نر و ماده را آفريد (۳) كه همانا تلاش شما پراكنده است (4)  ﴾

[ ليل ]

هشت میلیارد انسان به کارهای مختلفی می‌پردازند. هشت میلیارد انسان با هشت میلیارد دیدگاه. شخصی در پی شغلی است، شخصی در دانشگاه است، یکی مرتکب گناه می‌شود. هواپیمایی به شرق آسیا رفت و سقوط کرد. شخصی می‌رود تا در سرزمین شرق آسیا مرتکب فحشا شود. دومی می‌رود تا سخنرانی دینی انجام دهد. هر کس بر اساس نیت خود می‌میرد. (تلاش‌های شما متفاوت است)، آیا این انسان‌های هشت میلیاردی می‌توانند تنها در دو زمینه قرار گیرند؟ شاید، می‌فرماید:

﴿ فَأَمَّا مَنْ أَعْطَىٰ وَاتَّقَىٰ (5) وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ (6) فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَىٰ (7) ﴾

﴿ اما آن كه [حق خدا را] داد و پروا داشت (۵) و [پاداش] نيكوتر را تصديق كرد (۶) به زودى راه آسانى پيش پاى او خواهيم گذاشت (7) ﴾

[ ليل ]

حسنی همان بهشت است و دلیل:

﴿ لِّلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَىٰ وَزِيَادَةٌ ۖ وَلَا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلَا ذِلَّةٌ ۚ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ(26) ﴾

﴿ براى كسانى كه كار نيكو كرده‏ اند نيكويى [بهشت] و زياده [بر آن] است. چهره ‌هايشان را غبارى و ذلتى نمی‌پوشاند. اينان اهل بهشتند [و] در آن جاودانه خواهند بود ﴾

[ يونس ]

حسنی را باور کرده یعنی آخرت را باور داشته است. پس از نافرمانی الله پرهیز کرده است و زندگی‌اش را براساس بخشش بنا کرده است. از وقت، مال، علم، آگاهی و اراده‌اش می‌بخشد. پاسخ الهی: (فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَىٰ (7)) (به زودى راه آسانى پيش پاى او خواهيم گذاشت.) بزرگترین بخشش الهی، توفیق و آسان سازی است. ازدواج او آسان، جایگاه او خوب، فرزندانش نیکو، دخترانش با حیا، جایگاه اجتماعی اش عالی است. (فَأَمَّا مَنْ أَعْطَىٰ وَاتَّقَىٰ (5) وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ (6)) (اما آن كه [حق خدا را] داد و پروا داشت (۵) و [پاداش] نيكوتر را تصديق كرد (۶)) پاسخ الهی: (فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَىٰ (7)) (به زودى راه آسانى پيش پاى او خواهيم گذاشت.)

﴿ وَأَمَّا مَن بَخِلَ وَاسْتَغْنَىٰ (8)وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَىٰ (9) فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَىٰ (10) ﴾

﴿ و اما آن كه بخل ورزيد و خود را بى ‏نياز ديد (۸) و [پاداش] نيكوتر را به دروغ گرفت (۹) به زودى راه دشوارى به او خواهيم نمود (10) ﴾

[ [ليل] ]

اما کسی که بهشت را دروغ شمرد و از اطاعت خداوند خود را بی نیاز شمرد و زندگی‌اش را بر اساس گرفتن بنا کرد:
فَأَمَّا مَنْ أَعْطَىٰ وَاتَّقَىٰ (5) وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ (6)) (اما آن كه [حق خدا را] داد و پروا داشت (۵) و [پاداش] نيكوتر را تصديق كرد (۶)
وَأَمَّا مَن بَخِلَ وَاسْتَغْنَىٰ (8)وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَىٰ (9)(و اما آن كه بخل ورزيد و خود را بى ‏نياز ديد (۸) و [پاداش] نيكوتر را به دروغ گرفت (۹))
بنابراین کنون دو گروه در راس هرم انسانیت وجود دارند. قدرتمندان و پیامبران. قدرتمندان جسم را در اختیار دارند و پیامبران روح را. قدرتمندان گرفتند و نبخشیدند، پیامبران بخشیدند و نگرفتند. مردم برای قدرتمندان زیستند اما پیامبران برای مردم زیستند. قدرتمندان در مقابل دیدگانشان ستوده شدند اما پیامبران در نبودشان نیز ستوده می‌شوند. مردم همه یا پیرو یک قدرتمندند یا پیرو یک پیامبر. بلکه مهم این است که اخلاق پیامبران را داشته باشند بنابراین: (فَأَمَّا مَنْ أَعْطَىٰ وَاتَّقَىٰ (5) وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ (6) فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَىٰ (7) وَأَمَّا مَن بَخِلَ وَاسْتَغْنَىٰ (8)وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَىٰ (9)فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَىٰ (10))
(اما آن كه [حق خدا را] داد و پروا داشت (۵) و [پاداش] نيكوتر را تصديق كرد (۶) به زودى راه آسانى پيش پاى او خواهيم گذاشت (7) و اما آن كه بخل ورزيد و خود را بى ‏نياز ديد (۸) و [پاداش] نيكوتر را به دروغ گرفت (۹) به زودى راه دشوارى به او خواهيم نمود (10))

فرق میان روزی و کسب:

بیل گیتس نود وسه میلیارد دلار از خود برجای گذاشت. در بستر مرگ چه گفت؟ این رقم از نظر من هیچ است. جابز هم اکنون شرکت مالی‌اش – اپل - هتفصد میلیارد می‌ارزد. این نامش رزق است. رزق چیزی است که اگر بخوری از بین می‌رود و اگر ببخشی باقی می‌ماند و اگر بپوشی از بین می‌رود. چیزی که اگر بخوری از بین می‌رود. چیزی که بخوری تمام می‌شود. بپوشی کهنه و نابود می‌شود. چیزی که باقی می‌ماند فقط صدقه است. صدقه نامیده شده چون صداقت بنده در عبادت خداوند را تاکید می‌کند. اما کسب میزان ثروت است که از آن سودی نبرده‌ای، ولی به خاطر آن محاسبه خواهی شد. اولین پل میان اروپا و آسیا در ترکیه را مهندسی ژاپنی طراحی کرده است. در هنگام افتتاح پل با رئیس جمهور این مهندس ژاپنی خودش را انداخت و مرد. به اتاقش در هتل رفتند. در برگه ای نوشته بود:
همه چیز را در زندگی چشیده بودم و مزه ای نداشت. خواستم مزه‌ی مرگ را بچشم. اما مؤمن اگر یک کارمند ساده هم باشد، همسرش خانه دار باشد و فرزندانش خوشبخت ترین مردم باشند، اگر نگوید: تنها با تقواتر از من در روی زمین از من خوشبخت تر است، این‌جا مشکلی وجود دارد.

اسلام پذیرش روش الهی و ناسپاسی روی گردانی از خدا است:

اسلام پذیرش روش الهی است. روش خداوند داور و آموزه‌های سازنده. اسلام پذیرش است و ایمان روی آوردن به خدا است و ناسپاسی روی برگرداندن از خداوند است. اما تقوا:

﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِن رَّحْمَتِهِ وَيَجْعَل لَّكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (28) ﴾

﴿ اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد، از خدا پروا داريد و به پيامبر او بگرويد تا از رحمت‏ خويش شما را دو بهره عطا كند و براى شما نورى قرار دهد كه به [بركت] آن راه طی کنید  و بر شما ببخشايد و خدا آمرزنده مهربان است ﴾

[ حديد ]

پس من نمی‌توانم چیزی را در اتاق تاریک ببینم، با این که چشم من بسیار خوب است چیزی نمی‌بینم. پس باید نوری باشد که برق به آن برسد و میان من و میان جسم واسطه شود. به عقل رسیدیم: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِن رَّحْمَتِهِ وَيَجْعَل لَّكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِه) (اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد، از خدا پروا داريد و به پيامبر او بگرويد تا از رحمت‏ خويش شما را دو بهره عطا كند و براى شما نورى قرار دهد كه به [بركت] آن راه طی کنید) همان طور که چشم بدون نور واسطه میان آن و میان و جسم‌ها بی معنا است. عقل نیز نیاز به نور دارد. انسان با عقل خود گاهی کفر می‌کند، اگر در قلب وی نور الهی نباشد. نور الهی برای عقل کاملا مانند برق برای چشم می‌باشد.

آیات قرآنی و هستی و تکوینی کانال‌هایی برای شناخت خدا هستند:

اکنون این کانال‌های شناخت خداوند چیست؟ آیات هستی داریم که خلقت او هستند: موضع کامل برای تفکر، آیات تکوینی داریم که افعال او هستند: موضع کامل برای دیدن و آیات قرآنی داریم: موضع کامل برای تدبر. من سه کانال برای شناخت خداوند دارم: آیات هستی، تکوینی و قرآنی. هستی یک لحظه است. مثلا زمین در سال یک بار در مدار بیضی به دور خورشید می‌چرخد. بنابراین این مسیر دو قطر دارد. یک قطر طولانی‌تر و یک قطر کوتاه‌تر.
اکنون در قطر طولانی‌تر وقتی به قطر کوتاه‌تر بروی مسافت کم می‌شود و جاذبه افزایش می‌یابد. پس باید زمین به سوی خورشید جذب شود و اگر به خورشید جذب شود در یک ثانیه بخار می‌شود. چه اتفاقی می‌افتد؟ سرعت زمین افزایش پیدا می‌کند تا با این افزایش قدرت دفع افزایش یابد و با قدرت جاذبه مقابله کند و بنابراین در مسیر خودش باقی بماند:

﴿ إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا ۚ وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ ۚ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا (41) ﴾

﴿ همانا خدا آسمان‌ها و زمين را نگاه می‌دارد تا نيفتند و اگر بيفتند بعد از او هيچ كس آن‌ها را نگاه نمی‌دارد. اوست بردبار آمرزنده ﴾

[ فاطر ]

دست چه کسی؟ علم چه کسی؟ قدرت و حکمت چه کسی؟ الله عزوجل. مسیر را ادامه دادم. اکنون از قطر کوتاه‌تر به قطر طولانی‌تر رفتم. چه شد؟ جاذبه ضعیف شد. پس زمین از خورشید دور می‌شود. درجه‌ی حرارت دویست و شصت درجه زیر صفر خواهد بود. زمین اگر جذب شود از بین می‌رود و اگر دور شود نابود می‌شود. این‌جا سرعت زمین کم می‌شود تا با کاهش سرعت قدرت دافعه کم شود و با قدرت جاذبه برابر شود. دست چه کسی؟ قدرت چه کسی؟
اکنون خورشید یک میلیون و سیصدهزار بار از زمین بزرگتر است. یعنی یک میلیون و سیصد هزار زمین در دل خورشید جای می‌گیرد. من تصویر خورشید را تقریبا به اندازه‌ی آی پد دارم. زمین یک نقطه است. بسیار دقیق است. خداوند می‌فرماید:

﴿ وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ (1) ﴾

﴿ و سوگند به آسمان که دارای برج‌هاست ﴾

[ بروج ]

باری در آمریکا بودم و از یک موزه‌ی آسمان گونه بازدید کردم. برج‌ها در آسمان مانند خطوطی میان ستارگان بودند. برج عقرب کاملا مانند عقرب بود. یک ستاره‌ی کوچک درخشان به نام: قلب عقرب بود. به اندازه‌ی خورشید و زمین و مسافت میان آن دو بود. قلب عقرب یکی از ستارگان برج عقرب است که گنجایش خورشید و زمین و مسافت میان آن دو را دارد. آیا این پروردگار بزرگ نافرمانی می‌شود؟ آیا نباید به او محبت داشت؟ آیا امید به بهشت او نباشد؟ آیا از جهنم او نباید ترسید؟

آرامش و توفیق و حکمت:

بنابراین عقیده در دین ما یک اصل است. حرکت یک پایبندی منفی است و عمل نیک مثبت است و نماز: (وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي (14)) (نماز را به خاطر ذکر من بر پا دار.)
وقتی انسان نماز می‌خواند به یاد خدا است:

﴿ فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ (152) ﴾

﴿ پس مرا ياد كنيد [تا] شما را ياد كنم و شكرانه‏‌ام را به جاى آريد و با من ناسپاسى نكنيد ﴾

[ بقره ]

اگر انسان خداوند را یاد کند خداوند به او آرامشی می‌بخشد که با آن شادمان می‌گردد، حتی اگر همه چیز را از دست دهد. آرامش شادمانی بخش است. آرامش همان چیزی بود که پیامبر در غار به آن شادمان شد. سیدنا یونس در شکم ماهی بدان شادمان گردید. سیدنا موسی در دریا در تاریک ترین مکان‌ها بدان شادمان گردید. بنابراین:

﴿ وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ (87) فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ (88) ﴾

﴿ و ذوالنون را [ياد كن] آن گاه كه خشمگين رفت و پنداشت كه ما هرگز بر او قدرتى نداريم تا در [دل] تاريكي‌ها ندا درداد كه معبودى جز تو نيست، منزهى تو، به راستى كه من از ستمكاران بودم ﴾

[ انبياء ]

ما دارای آرامشی هستیم که بدان شادمان می‌شویم حتی اگر همه چیز را از دست بدهیم. اکنون رسیدیم به توفیق. تنها خداوند مرا توفیق می‌دهد. حکمت هم داریم: (و به هر کسی حکمت داده شود) نتایج نماز شگفت انگیز است. بنابراین اصحاب بزرگوار جهان را فتح کردند و ما نیمی از ثروت زمین را در اختیار داریم و استراتیژی ترین منطقه را نیز در اختیار داریم. با این وجود چنان هستیم که می‌بینی و می‌شنویم، پس بنابراین:

(( لا يخافنَّ العبد إلا ذنبه، ولا يرجون إلا ربه ))

(( بنده تنها از گناه خویش بترسد و تنها به پروردگار خودش امید ببندد ))

[ سعيد بن منصور در کتاب سنتش از علی ]

این چکیده‌ی چکیده است و خداوند عزوجل محتوای دعوت تمام پیامبران را در یک آیه خلاصه کرده است. می‌فرماید:

﴿ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ (25) ﴾

﴿ و پيش از تو هيچ پيامبرى نفرستاديم مگر اين كه به او وحى كرديم كه خدايى جز من نيست پس مرا بپرستيد. ﴾

[ انبياء ]

علما گفته‌اند: توحید پایان علم است و عبادت پایان عمل است و سپاس خداوند جهانیان را.
مجری:
 خداوند شما را بهترین پاداش‌ها دهد جناب شیخ. مشارکت ارزشمند و زیبایی که مجموعه‌ای از مفاهیم را تحت عنوان مدنظر ما که می‌خواهیم به بحث و تحلیل درباره‌ی آن بپردازیم، پایه ریزی کرد. جناب دکتر، به عنوان یکی از ستارگانی که گفتمان دینی معاصر را تبیین می‌کنید از شما می‌خواهم لطف کنید و از این تجربه در چارچوبی سخن بگویید که بیشتر مردم می‌گویند گفتمان دینی معاصر باید ویژگی‌های جدید و معاصری داشته باشد تا بتواند گرایش به سوی خداوند را ایجاد کند و شاید شما نمونه‌ی والایی هستید که در حقیقت بیان می‌کند که جوان مسلمان وقتی یک گفتمان عقلانی منطقی را می‌بیند با عشق دل آن را می‌پذیرد.

توجه به گفتمان دینی:

دکتر محمد راتب نابلسی:
از آن‌جا که انسان عقلی دارد که درک می‌کند و قلبی که دوست می‌دارد و جسمی که حرکت می‌کند، پس باید گفتمان دینی عقل وی را با علم تغذیه کند وقلب وی را با محبت و جسم او را با غذا و نوشیدنی که با مال حلال تهیه شوند. پس نیاز عقلی به شناخت خداوند دارد که همان اصل کمال و جمال و بزرگواری است. نیاز دارد رحمت، حکمت و لطف او را بشناسد.

(( يا بن آدم اطلبني تجدني، إن وجدتني وجدت كل شيء، وإن فتّك فاتك كل شيء، وأنا أحبُّ إليك من كل شيء ))

(( ای فرزند آدم، مرا بجوی تا بیابی و اگر مرا یافتی همه چیز را یافته‌ای و اگر مرا از دست دادی همه چیز را از دست داده‌ای و من از هر چیزی برای تو دوست داشتنی ترم ))

[ منقول ]

بنابراین ناگزیر باید جنبه‌ی اول گفتمان دینی باشد که عقل، قلب و جسم او را مورد خطاب قرار دهد. بنابراین:

(( إني تارك فيكم ما لن تضلوا كتاب الله وسنتي ))

(( من در میان شما چیزی را بر جای می‌گذارم که هرگز گمراه نشوید. کتاب خدا و سنت خودم را. ))

[ مسلم ]

کتاب و سنت. ما وحی آسمانی را داریم و گل و لای زمین هم وجود دارد. وقتی که من گفتمان دینی‌ام را از لجنزار زمین بگیرم ما به عنوان یک امت نابود می‌شویم. اما اگر گفتمان دینی‌ام را از وحی آسمانی و از خداوند بزرگ و کمال مطلقش که اصل کمال، جمال و بزرگواری است و از صفات نیک و والایش بگیرم. وقتی این گفتمان را از خداوند عزوجل بگیرم من به سلامتی و خوشبختی می‌رسم و هر انسانی هدفش سلامتی، خوشبختی و جاودانگی است. سلامتی با ایمان و خوشبختی با ارتباط با خدا و جاودانگی با تربیت فرزندان ممکن است. من پنج بار به آمریکا رفته‌ام. نخستین بار در زمان ریاست جمهوری کلینتون بود. به آنان گفتیم: اگر مقامی مانند مقام کلینتون و ثروتی مانند او ناسیس و علمی مانند انیشتین داشته باشید ولی فرزندتان آن طور که می‌خواهید نباشد شما بدبخت‌ترین انسان هستید. پس باید فرزندان را تربیت کرد. و محال است که کسی که فرزندش بدبخت است خودش خوشبخت باشد. کسی که دوست دارد خوشبخت‌ترین انسان باشد باید فرزندانش را تربیت کند. من یک سایت دارم که شصت و چهار کتاب خلاصه‌ی دعوت من به خداوند در آن وجود دارد. سایت من در جهان رتبه‌ی نخست را دارد. سایت من جدیدترین اپلیکیشن را داراست. بخش صوتی دارد.شما سوار بر ماشین دوست دارید موضوع مهمی را بشنوید و صدا را دریافت می‌کنید. همین موضوع به شکل متنی نیز وجود دارد اگر شما داعی هستید و این متن در ورد و قابل اصلاح است و نیز در قالب پی دی اف موجود است. در این سخنرانی اگر بخشی مدنظر شما نیست می‌توانید حذف کنید و می‌توانید به آن اضافه کنید. شما در یک شب نشینی می‌توانید درس را روی صفحه نمایش بیاورید، پس بخش متنی، صوتی و ویدئویی در سایت وجود دارد. این نخستین سایت در جهان است که روزانه دو میلیون بازدید کننده دارد و به ده زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شده است. برنامه‌ی سایت در آی پد و در آیفون و در هر تلفنی قابل دریافت است و همه رایگان است. این در اختبار شما است. در آن ارتباط برقرار می‌شود و فتواهایی وجود دارد و تقریبا همه چیز موجود است. از قرآن گرفته تا سنت و سیره‌ی اصحاب. همه چیز موجود و در اختیار شما است. ما اپلیکیشن آیفون و آی پد را نیز برای سایت قابل دسترسی کرده ایم.
مجری:
 آفرین بر شما استاد عزیزمان. در حقیقت شما اکنون یک نمونه‌ی حقیقی و واقعی برای گفتمان اسلامی دینی در رسانه‌های عمومی ایجاد کرده‌اید. در حقیقت دوست دارم از شما درباره‌ی این انتقال و این پیشرفتی که در رسانه‌های اسلامی ایجاد شده از صفحه‌ی ماهواره‌ها بپرسم، زیرا ما اهل مغرب شما را از ماهواره می‌شناسیم و به لطف برنامه‌ی شما که نخستین بار به نام نام‌های نیک خداوند، آن را دیدیم.
 

نیاز مسلمانان امروز به رسانه‌ی اسلامی حقیقی:

دکتر محمد راتب نابلسی:
این توضیح را از من بپذیر. در زندگی جهان قدرت قانونگذار و مجلس نمایندگان و قوه‌ی مجریه وزرا و قضائیه وجود دارد. اکنون فقط رسانه‌ها وجود دارند. دست روی مسائل جهانی می‌گذارند و دنیا را زیر و رو می‌کنند. دستگاه‌های دیگری نیز وجود دارند. مصیبت‌هایی وجود دارد که فقط خدا از آن آگاه است. سانسور رسانه‌ای، دروغ‌های رسانه‌ای، گمراه کننده‌های رسانه‌ای وجود دارد. اکنون قانونی وجود ندارد. قوه‌ی مجریه و قضائیه وجود ندارد. رسانه‌ها وجود دارند که بر چیزی تمرکز می‌کنند. جهان را به خاطر مرگ کسی زیر و رو می‌کنند. ولی اگر یک میلیون بمیرند برایشان مهم نیست و چیزی نمی‌گویند. ما اکنون به یک رسانه‌ی اسلامی حقیقی نیازمندیم. اینترنت آسان نیست. در این تلفن‌ها دیدگاه‌های درست و چیزهای مشخصی وجود دارد. رسانه‌ها منحصرا در دست قدرتمندان بود. اکنون در اختیار همگان است. مثلا من اکنون در عمان هستم وبرای برادرانمان در مغرب سخنرانی می‌کنم، آیا این رسانه نیست؟
مجری:
 اوج رسانه است خدا را شکر. از خوبی‌های این پیشرفت تکنولوژیکی این است که ما را وادار به تغییر رسانه‌ای می‌کند که دوست ندارم آن را فاسد بخوانم و اگر این چنین باشد یعنی ما می‌توانیم از این تکنولوژی استفاده کنیم تا رسانه‌ای بسازیم. جناب دکتر اگر بخواهیم مثلا اصول رسانه ای را بیان کنیم به نظر شما مهم‌ترین اصول آن چیست؟

اصول رسانه ای:

دکتر محمد راتب نابلسی:
 نخست این که صحت متون مهم است و مهم ترین چیزی که در اختیار داریم کتاب و سنت است. کتاب خداوند از کمال مطلق او است و حدیث صحیح. حدیث غیر صحیح نیز داریم. حدیث ضعیف یا جعلی نیز داریم. قرآن کریم قطعی الثبوت است و ظنی الدلاله. تو نیاز به مفسر داری. اما حدیث ظنی الثبوت است. باید حدیث صحیح وجود داشته باشد. خداوند برای امت علمای بزرگی پرورش داده است، مانند بخاری و مسلم که از چهارصد هزار حدیث، چهار هزار حدیث را برگزیدند. ما در درجه‌ی نخست صحاح را داریم. کتاب و حدیث را داریم. (من در میان شما چیزی می‌گذارم که هرگز گمراه نشوید، کتاب خدا و سنت خودم.) آیا می‌توانید نزد پزشکی بروید بدون آن که پولی در جیب داشته باشید؟ نمی‌توانید، هم چنین نزد مهندس و وکیل. فقط مسجد رایگان است. یک بار در استرالیا در پایانی‌ترین شهر زمین بودم که پس از آن قطب جنوب است. یک مؤسسه‌ی دینی و یک مسجد و دعوت به خدا وجود داشت. چه فرمود:

(( ليَبْلُغن هذا الأمر ما بلغ اللَّيل والنَّهار، ولا يترك الله بيت مَدَرٍ ولا وَبَرٍ إلَّا أدخله اللهُ هذا الدِّين، بِعِزِّ عَزِيزٍ أو بِذُلِّ ذَليلٍ، عِزًّا يُعِزُّ الله به الإسلام، وذُلًّا يُذِلُّ الله به الكفر ))

(( این دین سراسر زمین را در بر می‌گیرد؛ هر مکانی که شب و روز در آن وجود دارد، این دین به آن جا می‌رسد؛ و الله متعال هیچ خانه‌ای را در شهر و روستا و صحرا و بیابان رها نمی‌کند مگر این دین را وارد آن می‌کند؛ پس هرکس آن را بپذیرد و بدان ایمان بیاورد، به سبب عزت اسلام عزیز خواهد بود و هرکس آن را رد کند و بدان کفر بورزد، خوار و ذلیل خواهد بود. ))

[ الترغيب في العزة في السنة النبوية ]

دین ما دین میانه روانه‌ی متعادلی است که دنیا و آخرت و نیازها و ارزش‌ها را با هم دارد:

نکته‌ی بسیار دقیق این که حقیقت تلخ این است که در زمین چندین دولت و جامعه وجود دارد که بر یک محور می‌چرخند، چه بخواهید و چه نخواهید. چه دوست داشته باشید و چه خوشتان نیاید. در کشورهای انگلوساکسون، کانادا، استرالیا، انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا محور نخست این است که به هیچ یک از این دولت‌ها اجازه نمی‌دهند جایش را بگیرد. محور دوم، دولت‌های متمرکز هستند. دولت چین و ژاپن. بعد تمام کشورهای عربی، تمام کشورهای آفریقایی و تمام کشورهای آمریکای جنوبی. محور نخست به هیچ یک از این کشورها اجازه نمی‌دهد که به حلقه‌ی نخست راه یابد. حلقه‌ی نخست کنترل می کند. دومی تمرکز دارد. سوم با تاسف شدید جهان اسلام است. در غرب کشورهای نابودگر وجود دارد، زیرا دینی دارند که هنوز زنده است. این دین متعادل و میانه رو است. دنیا و آخرت را دارد. نیازها و ارزش‌ها را در بردارد. شهوت‌ها و اصول را داراست. قابل اجرا است. پژوهش‌های دانشگاهی غیراسلامی وجود دارد. در سال 2050 نخستین دین در فرانسه دین اسلام خواهد بود. دین پسندیده. بنابراین یک جنگ ایدئولوژیک با مسلمانان وجود دارد. اگر فرض کنیم زنی در فرانسه حجاب داشته باشد دنیا را روی سرش خراب می‌کنند. اما انحراف کامل را کسی نمی‌بیند و اعتراضی نمی‌کند. تناقض تلخی میان اصول و ارزش‌ها وجود دارد. من به ایمان خودم خوشبین هستم. پیروزی از آن این امت است. خوشبینی به ایمان  بدبینی و ناامیدی، سرگردانی به کفر می‌انجامد:

﴿ وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا ۖ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ (48)  ﴾

﴿ و در برابر دستور پروردگارت شكيبايى پيشه كن كه تو خود در حمايت مايى و هنگامى كه [از خواب] بر می‌خيزى به نيايش پروردگارت تسبيح گوى. ﴾

[ طور ]

بنابراین اکنون وقت امتحان بیشتر شده است. اما پس از آن گشایش وجود دارد. باید گشایش الهی باشد. این خوشبینی فقط به دلیل ایمان است.
مجری:
 خداوند شما را پاداش نیک عطا کند سرورم جناب شیخ. همینطور وقتی از زیربنای ارزشی انسان سخن می‌گوییم می‌دانیم که شما پس از آنکه در رسانه‌ها دیده شوید استاد و معلم بوده‌اید. می‌خواهیم در این دیدار از این دو ویژگی بزرگ شما که خداوند به شما بخشیده نیز یعنی تعلیم وتربیت استفاده کنیم. 

دین یعنی پایبندی:

دکتر محمد راتب نابلسی:
آیا می‌شود تجارتی را که هزار نوع و هزار سطح دارد با یک واژه تعریف کرد؟ تجارت یعنی سود. اگر سود نکنید تاجر نیستید. این دین پایبندی می‌خواهد. اگر پایبند نباشید نتیجه‌ای از این دین نخواهید یافت. دین تبدیل به یک عادت و یک رسم و چیزهای قدیمی و فرهنگ شده است. دین روشی الهی و روش آفریننده و روش خداوند مهربان است. روش کسی که ما را آفریده تا خوشبخت شویم. روش تفصیلی که از بستر زناشویی شروع می‌شود و به روابط بین المللی ختم می‌گردد. این برنامه است. اگر در خانه‌ای تمام سیستم‌های گرانقیمت و یخچال‌ها و کولرها و مایکروویو باشد اما برق نباشد این سیستم‌ها هیچ ارزشی ندارند. اکنون مشکل قطع جریان اصلی است. مشکل ما چیست؟
مشکل ما در گناهان کبیره نیست. مثلا خانه‌ای در مغرب را فرض کنید. شراب وجود ندارد.ما مسلمان هستیم. زنا وجود ندارد. قتل وجود ندارد. اما ما هزاران گناه صغیره داریم. مثلا شخصی سوار بر خودرو خود در جاده‌ای با عرض شصت متر رانندگی می‌کنند. در یک اتوبان بین المللی. در سمت راست وی دره‌ای عمیق وجود دارد. در سمت چپ وی نیز دره‌ای عمیق وجود دارد. اگر فرمان را یک سانتیمتر به سمت راست بچرخاند او را در دره می‌اندازد. با استغفار گناهان صغیره بخشیده می‌شود. اگر آن را نود درجه بچرخاند و فوری برگرداند، هیچ گناه کبیره ای با استغفار باقی نمی‌ماند. ما بر انجام گناهان صغیره اصرار داریم. در خانه‌های ما اختلاط وجود دارد. در خانه‌های ما کالاهایی با ویژگی‌های نامناسب وجود دارد. معاملات حرام، خرید حرام و تنبلی در عبادات وجود دارد. ما گناهان کبیره‌ای نداریم، ولی انجام این گناهان صغیره اگر بر آن اصرار ورزیم تبدیل به کبیره می‌شوند. اما کبیره‌ها را اگر توبه کنیم صغیره می‌شوند. برای خانواده‌های مغرب زندگی شادمان و درخشش دینی و روی آوردن به خداوند و پیروی از روش الهی را خواستارم. این تجربه‌ها همه برای ما فوایدی دارند. تنها راه حل اجرای برنامه‌ی الهی است. راه حل‌های زمینی هرگز به نتیجه نمی‌رسند. نیاز به راه حل‌های آسمانی داریم. یک سخن می‌گویم: دین خود را از زمینی‌ها بگیرید نه از ماهواره‌ها.
مجری:
 خداوند شما را پاداش نیک دهد. خداوند بزرگ می‌داند که ما گرفتاری شما را درک می‌کنیم و می‌دانیم که چه مسئولیت‌هایی بر عهده دارید. با این وجود دعوت ما را پاسخ گفتید. شاید آخرین سؤال ما باشد که بیشتر شما را معطل نکنیم. از شما می‌خواهیم آخرین سخن را به این گروه بگویید، هر چند که شما گفتید کار جوانی ربطی به عمر ندارد، ولی ما به طور کلی از جوانان سخن می‌گوییم.

محاسبه انسان برای خودش، خانه‌اش و کارش:

دکتر محمد راتب نابلسی:
 شما به عنوان یک مؤمن از سه نظر محاسبه می‌شوید: خودتان، خانه و کارتان. به نظر شما ایمانتان درست است؟ علم را از راه درست یاد گرفته‌اید؟ از افراد مورد اعتماد؟ تفسیر قرآن را می‌دانید؟ آیا از وقت گرانبهایتان برای شناخت خدا زده‌اید؟ نماز را درست ادا کرده‌اید؟ قرآن را خوانده‌اید؟ چشم پوشی کرده‌اید؟ صفحه‌ی تلویزیون را کنترل کرده‌اید؟ شب نشینی‌ها کنترل شده است؟ گردش‌ها کنترل شده است؟ باید تمام حرکاتتان براساس روش الهی باشد. اکنون باید فرزندانتان را ببینید. باری، بیست سال پیش در آمریکا بودم و گفتم: اگر مقامی مانند مقام کلینتون و ثروتی مانند ثروت اوناسیس و علمی مانند علم انیشتین داشته باشی، ولی پسرت آن طور که خواستی نباشد، تو بدبخت‌ترین انسان هستی. پسرانمان را پرورش می‌دهیم. انتخاب همسر، تربیت فرزندان و انتخاب شغل. برخی شغل‌ها سخاوتمندانه است و برخی شغل‌ها سرگرمی و فقط گرفتن است. باید همسر و شغل را خردمندانه انتخاب کنید. اگر همسر مؤمن باشد فرزندانش را پرورش خواهد داد، اما اگر فقط به خاطر زیبایی او را انتخاب کرده باشد... حدیث:

(( تُنْكَحُ المَرْأَةُ لأرْبَعٍ ؛ لِمالِها، ولِحَسَبِها، وجَمالِها، ولِدِينِها، فاظْفَرْ بذاتِ الدِّينِ تَرِبَتْ يَداكَ ))

(( بنا به چهار چیز با زن ازدواج می‌شود: برای مال، نسب، زیبایی و دینش. پس پس با دیندار ازدواج کن دستانت خشک باد ))

[ بخاری ]

 ما دو چیز به نام شغل و همسر داریم. مهم این است - خطاب من به جوانان - همسرتان را به درستی انتخاب کنید (پس پس با دیندار ازدواج کن دستانت خشک باد) و شغل خودت را انتخاب کن. شغل‌هایی وجود دارند که بخشش در آن‌ها است و شغلی که فقط گرفتن در آن است و شغلی که فساد در آن است و شغلی که سازندگی در آن وجود دارد. پس انتخاب شغل و همسر مهم است. پایبندی منفی است و عمل نیک مثبت است و ارتباط با خدا درخشش است، پس اگر این‌ها را انجام دادیم و نگفتیم: در روی زمین کسی از من خوشبخت تر وجود ندارد، در این حرکت خود صادق نبوده‌ایم.

پایان و خداحافظی:

مجری:
 خداوند شما را جناب استاد علامه دکتر محمد راتب نابلسی پاداش خیر دهد. یک خواهش دیگر هم داریم و آن این که برخی از برادران و خواهران از شما می‌خواهند دعای خیر در حق خودشان و فرزندانشان داشته باشید. در حقیقت دغدغه‌ی تربیت فرزندان در این زمانی که در آن زیست می‌کنیم از نظر بسیاری از خانواده ها، بزرگترین دغدغه است.

دعا:

دکتر محمد راتب نابلسی:
خدایا، دین ما که عامل حفظ امر ما است و دنیای ما که معاش ما در آن است و آخرتمان که بازگشت ما به آن است را اصلاح کن و زندگی را توشه‌ای از تمام نیکی‌ها و مرگ را راحت شدن از شر تمام بدی‌ها قرار بده یا رب العالمین. پوشش خود را از ما برندار و یاد خودت را از یاد ما نبر و به ما ببخش و از ما مگیر و ما را گرامی دار و خوار نکن و ما را ترجیح بده و بر ما ترجیح نده و ما را خشنود کن و از ما خشنود باش و این دیدار را دیداری مبارک و متبرک قرار بده. خداوندا، راه راست و هدایت را به ما الهام کن و این دیدارهای مبارک را در میزان نیکی‌های تمام کسانی که به آن گوش می‌دهند و اجرا می‌کنند قرار بده. امیدوارم خداوند ایمان و خانواده و فرزندان و سلامتی و مال شما را برایتان حفظ کند. دعای آخر مهمترین دعا است و آن آرامش سرزمین شما است، نعمتی که تنها در صورت نداشتن قدر آن دانسته می‌شود.

دانلود متن

نص الدعاة

زبان های موجود

پنهان کردن تصویر