- موضوعات متنوع تربیتی
- /
- موضوعات متفرقه
سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سرورمان محمد امین. بار خدایا تنها آن چه به ما آموختی را میدانیم و تو بسیار دانا و حکیم هستی. بار خدایا چیزی به ما بیاموز که ما را سود رساند و ما را از آن چه به ما آموختی بهره مند ساز و علم ما را بیفزای و حق را به ما حق بنما و ما را توفیق پیروی از آن عنایت فرما و باطل را به ما باطل بنما و ما را توفیق پرهیز از آن عنایت فرما و ما را از زمرهی کسانی قرار بده که به سخن گوش فرا مىدهند و بهترين آن را پيروى مىكنند و با رحمت خود ما را از جملهی بندگان صالح خود قرار بده.
به دههی پایانی ماه مبارک رمضان رسیدیم و مهمترین موضوع در این دهه شب قدر است. در فضیلت شب قدر سورهای در قرآن آمده است، خداوند میفرماید:
﴿ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ * لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ *تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ * سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ﴾
(ما [قرآن را] در شب قدر نازل كرديم * و از شب قدر چه آگاهت كرد * شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است * در آن [شب] فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر كارى [كه مقرر شده است] فرود آيند * [آن شب] تا دم صبح صلح و سلام است.)
شب قدر چه دارد؟
در این درس در فضاهای این سوره سیر میکنیم. در این سوره اشارهای به دو زمان وجود دارد. شب قدر و هزار ماه. هزار ماه 83 سال است. این عدد از نظر عمر انسانی یک زمان طولانی است؛ زیرا عمر معمولا میان شصت تا هفتاد است. پس چه چیزی در این ماه نهفته است که از یک عمر طولانی هم برتر است،﴿ شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است.﴾ پس در شب قدر چه وجود دارد؟
قرآن کریم مثانی است. از جمله معانی کلمهی (مثانی) این است که هر آیه آیهی دیگر را تفسیر میکند. خداوند متعال میفرماید:
﴿وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّماوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ﴾
(و خدا را آن چنان كه بايد به بزرگى نشناختهاند و حال آن كه روز قيامت زمين يكسره در قبضه [قدرت] اوست و آسمانها پيچيده به دست اوست.)
بنابراین باید در شب قدر خداوند متعال را شناخت. اگر او را شناختید این از عبادت تو خالی 83 ساله برایتان بهتر خواهد بود. ،﴿ شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است﴾.
چگونه خداوند را بشناسیم؟
خداوند عز وجل:
﴿ لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ ﴾
(چشمها او را در نمىيابند.)
اما عقلها با تدبیر در مخلوقات و سخنان و افعال او، به او میرسند. مخلوقاتش آیات هستی، سخنش آیات قرآنی و افعالش آیات تکوینی است. بنابراین آیهای دیگر وجود دارد که خداوند میفرماید:
﴿ الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ﴾
(مال و پسران زيور زندگى دنيايند.)
﴿ مال و فرزندان ﴾ مال بدون فرزند آتشی در دل است و فرزند بدون مال فقر کشنده است.
﴿الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَاباً وَخَيْرٌ أَمَلاً﴾
(مال و پسران زيور زندگى دنيايند و نيكيهاى ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر اميد [نيز] بهتر است.)
در واژهی (باقیات) مال و فرزند از بین رفتنی دانسته شده است. ﴿ اعمال نیک ﴾ میماند اما مال و فرزند نابود میشود. اعمال نیک چیست؟ برخی گفتهاند: سبحان الله و الحمدلله و لا إله إلا الله و الله أکبر، نه به معنای تکرار آن که برخی از مسلمانان آن را انجام میدهند بلکه به معنای عقلانی وقتی شما خداوند را تسبیح میکنید او را پاک میدانید و میستایید و او را به یگانگی یاد میکنید و حمد و ثنا میگویید.
معنى سبحان الله
یا این که او را تسبیح گویید و بگویید: سبحان الله، بنابراین هر چیزی دربارهی خداوند به ذهنتان خطور کند، خداوند بر عکس آن است. ذات، صفات و تمام افعالش از هر نقص و کمبودی پاک و مبراست.
سپس تمجید، این که او را بستایید و کمالات او را بزرگ دارید و نامهای نیک و صفات برتر او را بشناسید، این یعنی تسبیح، این که او را پاک دانید و بستایید. پاک دانستن منفی است یعنی از ذات، افعال و صفاتش کارهایی که برای او ناسزا است را از او دور دانستهاید. ستایش یعنی این که کمالاتش را تسبیح کنید و کمالاتش با توجه به نامهای نیک و صفات برتر او قابل درک است. سبحان الله.
معنى الحمد لله
الحمدلله، از هر سپاس و ستایشی بالاتر است.
بخش شناختی
این که درک کنید هر نعمتی که دارید از سوی خداوند است.
﴿ وَمَا بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ﴾
(و هر نعمتى كه داريد از خداست.)
نعمت سلامتی، نعمت چشمان، گوشها، حواس پنجگانه، نعمت عقل، حرکت، نعمت همسر، نعمت فرزندان و نعمت شناخت خداوند ﴿ وَمَا بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ﴾.
نخستین بخش شناختی این است که همهی نعمتها از خداوند عزوجل است. اما این نعمتها را میتوان در سه دسته خلاصه کرد: نعمت آفرینش، یاری کردن و نعمت هدایت.
بخش احساس و درونی
اما بخش احساسی سپاس گفتن است یعنی این که قلبتان را پر از سپاس از خداوند کنید و او را دوست داشته باشید.
از این عباس از رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم روایت است که فرمود:
(( أَحِبُّوا اللَّهَ لِمَا يَغْذُوكُمْ مِنْ نِعَمِهِ ))
((خداوند را به خاطر هر نعمتی که به شما میدهد، دوست بدارید.))
بخش رفتاری
بخش رفتاری یعنی این که با خدمت به بندگانش از او سپاسگزاری کنید:
﴿اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْراً﴾
(اى خاندان داوود شكرگزار باشيد.)
شکر و سپاس تنها زمانی به بالاترین مرتبه میرسد که همراه عمل باشد، سبحان الله و الحمد لله.
معنى لا إله إلا الله
لا إله إلا الله، کسی را شریک او ندانید و بدانید که هر چه میشود از قدرت او است.
﴿وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَهٌ﴾
(و اوست كه در آسمان خداست و در زمين خداست.)
﴿وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ﴾
(تمام كارها به او بازگردانده مى شود.)
﴿وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى﴾
(و چون [ريگ به سوى آنان] افكندى تو نيفكندى بلكه خدا افكند.)
﴿يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ﴾
(دست خدا بالاى دستهاى آنان است.)
﴿ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَداً ﴾
(براى آنان ياورى جز او نيست و هيچ كس را در فرمانروايى خود شريك نمىگيرد.)
از ابودرداء از رسول الله صلی الله علیه وآله روایت است که فرمود:
(( لِكُلِّ شَيْءٍ حَقِيقَةٌ، وَمَا بَلَغَ عَبْدٌ حَقِيقَةَ الْإِيمَانِ حَتَّى يَعْلَمَ أَنَّ مَا أَصَابَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُخْطِئَهُ، وَمَا أَخْطَأَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُصِيبَهُ))
((هر چیزی حقیقتی دارد و بندهای به حقیقت ایمان نمیرسد تا این که بداند که هر چه به او رسیده باید میرسید و هر چه نرسیده نباید میرسید.))
سبحان الله، والحمد لله، و لا إله إلا الله.
معنى الله أكبر
الله اکبر، بزرگتر از هر بزرگی و بزرگتر از تمام سرکشان و قدرتمندان روی زمین است.
﴿الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَاناً وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ * فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ﴾
(همان كسانى كه [برخى از] مردم به ايشان گفتند مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمده اند پس از آن بترسيد و[لى اين سخن] بر ايمانشان افزود و گفتند خدا ما را بس است و نيكو حمايتگرى است.
پس با نعمت و بخششى از جانب خدا [از ميدان نبرد] بازگشتند در حالى كه هيچ آسيبى به آنان نرسيده بود و همچنان خشنودى خدا را پيروى كردند و خداوند داراى بخششى عظيم است.)
این برای مؤمنان پایبند به اوامر الهی است. اما منحرفان از هر کس بالاتر و قدرتمندتر باشد میترسند. بنابراین: الله از هر بزرگی بزرگتر، از هر قدرتمند و ثروتمندی بزرگتر و والاتر است بنابراین در نبرد میگوییم: الله بزرگتر از دشمن است و در نماز میگوییم: از هر چیزی که شما را از خدا باز میدارد. بزرگتر از هر چیزی که شما میشناسید. هر چقدر هم از بزرگیاش بدانید بازهم بزرگتر از آن است. اگر او را تسبیح کنید و بستایید و به یگانگی یاد کنید و بزرگ بدانید در حقیقت او را شناختهاید و اگر او را از دست دهید همه چیز را از دست داده اید.
" ابن آدم اطلبني تجدني، فإذا وجدتني وجدت كل شيء، وإن فتك فاتك كل شيء، وأنا أحب إليك من كل شيء ".
«ای فرزند آدم مرا بخواه تا بیابی. اگر مرا یافتی همه چیز را یافتهای و اگر مرا از دست دادی همه چیز را از دست دادهای و من از هر چیزی برایت محبوب ترم.»
بنابراین: ﴿ الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ ﴾، با این اعمال نیک جاری تا ابد خوشبخت میشوید و اینها در شب قدر میباشد. او را تسبیح بگویید، بستایید و یگانه بدانید و بزرگ شمارید ﴿ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴾ قلبی که خداوند را یاد میکند و قلبی که او را یاد نمیکند مانند زنده و مرده هستند. خداوند فرموده است:
﴿أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ﴾
(مردگانند نه زندگان.)
﴿وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ﴾
(و تو كسانى را كه در گورهايند نمى توانى شنوا سازى.)
کسی که مُرد، مرده نیست مُرده، مرده در زندگی است
***
پسرم، مال اندوزان در زندگی مردهاند و دانشمندان و علما تا روزگار باشد، زندهاند. جسمهایش رفته اما یادهایشان در قلبها وجود دارد.
مفهوم شب قدر
این که ارزش واقعی خداوند را بدانید و آن طور که باید او را عبادت، اطاعت و سپاسگزاری کنید و آن طور که باید به او توکل کنید. این مفهوم شب قدر است. اگر این شناخت برایتان حاصل شود و آن عبادت و اطاعت و این توبه حاصل آید؛ این برایتان از تمام عمری که با بیهودگی و کارهای بیهوده است، بهتر خواهد بود؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید:
(( إنّ اللهَ يحبّ معاليَ الأمورِ وأشرافَها، ويكرهُ سفسَافَها ودنِيّها ))
((خداوند امور والا را دوست دارد و امور بیهوده و پوچ را دوست ندارد.))
نتیجه تقرب به خداوند، فهم قرآن است
﴿ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ ﴾: وقتی با خداوند آشتی کنید و توبه نمایید و به او روی آورید و از او اطاعت کنید به شما اجازه میدهد که قرآن را بفهمید و دلیل آن هم این است که خداوند ارتباط قرآن با ستم کاران را این گونه توصف میکند:
﴿وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى﴾
(و قرآن برايشان نامفهوم است.)
﴿ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا ﴾
(و كافران را كفرشان غير از زيان نمىافزايد.)
﴿ وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ * فَقَرَأَهُ عَلَيْهِمْ مَا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ * كَذَلِكَ سَلَكْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ ﴾
(و اگر آن را بر برخى از غير عرب زبانان نازل میکرديم *و پيامبر آن را برايشان مى خواند به آن ايمان نمىآوردند * اين گونه در دلهاى گناهكاران [انكار را] راه مىدهيم.)
قرآن را نمیفهمند بنابراین وقتی آشتی میکنید و توبه و استغفار میکنید و از او اطاعت میکنید و به او نزدیک میشوید و پایبند میگردید خداوند به شما اجازه میدهد که سخنش را بفهمید و گر نه ﴿ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى ﴾، و گرنه: ﴿ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا ﴾، و گرنه: ﴿ مَا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ ﴾.
این سخن را به شما میگویم: شخصی که دکترای ادبیات دارد و نحو را میداند از پدر و مادر عرب است و البته عربیاش خالص و ناب است. اگر پایبند به دستور الهی نباشد قرآن را میخواند اما چیزی از آن نمیفهمد. از خواندن خسته میشود. این یک نشانهی خطرناک است. اگر قرآن را خواندید و احساسی نداشتید و اگر خداوند را یاد کردید و احساسی نداشتید و اگر نماز خواندید و چیزی احساس نکردید این به معنای یک نشانهی خطرناک یعنی مرگ قلب است.
سیدنا عمر میگوید: «با قلب خود عهد ببندید» تلاش کنید که با خداوند ارتباط برقرار کنید.
آمرزش، نتیجهی تقرب به خداوند در رمضان
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از منبر بالا رفت و فرمود:
(( آمين، ثم صعد الدرجة الثانية فقال: آمين، ثم صعد الدرجة الثالثة فقال: آمين، فقالوا: يا رسول الله علامَ أمّنت ؟ قال: جاءني جبريل فقال لي: خاب وخسر من أدرك رمضان ولم يغفر له ))
((آمین، سپس به پلهی بعدی بالا رفت و فرمود: آمین سپس به پلهی سوم بالا رفت و فرمود: آمین. گفتند: ای رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به چه آمین گفتی؟ فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت: کسی که رمضان را درک کند اما آمرزیده نشود؛ زیان کار است.))
این ماه آشتی با خدا است. اگر آمرزیده نشوید پس کِی؟ رمضان ماه آزادی از آتش است و فراموش نکنید که:
((رَمَضَانَ إِلَى رَمَضَانَ كَفَّارَةٌ لِمَا بَيْنَهُمَا ))
((رمضان تا رمضان کفارهی گناهان میان آن دو است.))
گویا شما با رمضان یک صفحهی تازه با خدا گشودهاید، بنابراین:
از ابوهریره از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت است که فرمود:
(( مَنْ صَامَ رَمَضَانَ إِيمَانًا وَاحْتِسَابًا غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ ))
((کسی که با ایمان و پایبندی ماه رمضان را روزه بگیرد گناهان پیشین وی بخشیده میشود.))
از ابوهریره از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت است که فرمود:
(( مَنْ قَامَ رَمَضَانَ إِيمَانًا وَاحْتِسَابًا غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ ))
((کسی که با ایمان و پایبندی ماه رمضان را نماز شب به پا دارد، گناهان پیشین وی بخشیده میشود.))
گویی خداوند سبحان در رمضان شما را میآمرزد، یعنی گناهان رمضان گذشته تا این رمضان را اگر مرتکب گناهان کبیره شوید، میبخشد.
ارتباط شب قدر با تابیدن نور به دل شما
شب قدر، شب حرکت است، شب تلاش. من باور دارم که انسان وقتی با خدا آشتی میکند، به سوی او توبه میکند، به او روی میآورد؛ شناخت او بیشتر میشود، محبتش افزایش مییابد، پایبند میشود و کارهای نیک او افزایش مییابد، زمانی که به شب قدر برسد شمارش معکوس به صفر میرسد و بنابراین نور خداوند در دل شما روشن میشود.
﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ﴾
(اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خدا پروا داريد و به پيامبر او بگرويد تا از رحمت خويش شما را دو بهره عطا كند و براى شما نورى قرار دهد كه به [بركت] آن راه سپريد.)
وقتی نور خداوند به قلب مؤمن انداخته میشود حق را حق و باطل را باطل میبیند و از جمله دعاهای مأثور است:
(( اللهم أرنا الحق حقاً وارزقنا اتباعه، وأرنا الباطل باطلاً وارزقنا اجتنابه ))
((خدایا حق را به ما حق بنما و ما را از پیروان آن قرار بده و باطل را به ما باطل بنما و دوری از آن را نصیب ما بفرما.))
شب قدر شما را از یک پارسا به عالم تبدیل میکند
﴿ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴾ تفاوت فراوانی میان عالم و پارسا وجود دارد. پارسا پایبندی کمتری دارد. کمترین فشار پایبندیاش را از بین میبرد. اما دربارهی عالم، تازیانههای دردناک جلادان و سیم و زرهای درخشان نمیتواند ایمان او را از بین برد.
(( فضل العالم على العابد كفضل القمر ليلة البدر سائر الكواكب ))
((برتری عالم بر پارسا مانند برتری ماه شب چهارده بر سایر ستارگان است.))
(( فَضْلُ الْعَالِمَ عَلَى العَابِدِ كَفَضْلِي عَلَى أَدْنَاكُمْ ))
((برتری عالم بر پارسا مانند برتری من بر فرودستترین شما است.))
تفاوت میان رسول الله و کم ارزشترین مؤمن در روی زمین چقدر است؟ همین تفاوت میان عالم و پارسا است. پارسا پایبندی کمی دارد.
از سیدنا عمر روایت است که گفت: «این قرآن نازل شده تا به آن عمل شود. آیا خواندش را به عنوان عمل برگزیدی؟ آن را در شب میخوانی و در روز به آن عمل میکنی».
کشورهای پیشرفته به آن عمل میکنند و کشورهای عقب مانده به آن عمل نمیکنند. آمار دقیق نشان میدهد کشورهای در حال توسعه میانگین کارشان 17 دقیقه تا 27 دقیقه در روز میباشد اما در کشورهای پیشرفته میانگین کارشان از 6 تا 8 ساعت میباشد.
﴿وَقُلِ اعْمَلُوا﴾
(و بگو [هر كارى مى خواهيد] بكنيد.)
عابد نماز میخواند و عبادت میکند اما کوچکترین فشاری او را از پایبندی باز میدارد و کمترین تطمیع او را منحرف مینماید. خداوند را در حد حرف عبادت میکند. شب قدر شما را از مقام عابد به مقام عالم منتقل میکند. اکنون پارسا نجات نمییابد زیرا فتنهها بسیار خطرناک است. فتنهها افروخته شده است. شبههها زیاد است شاید صد سال پیش نجات مییافت. شاید روزی که مردم همه نیک بودند و پیش از این فتنهها نجات مییافت. شاید از فتنهی زنان برهنه و مال حرام نجات مییافت. اما اکنون نجات نمییابد زیرا زندگی ما به طور کلی شهوتهای افروخته شده و تاریکیهای گمراه کننده است و تنها کسی در مرتبهی عبادت نجات مییابد که به مرحلهی علم برسد. بنابراین شب قدر شما را از پارسا بودن به عالم بودن میرساند.
مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد. شریکی داشت. شریک وی یک طالب علم بود. شاید شریک اولی که دنبال علم نبود از شریک طالب علم خود به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم شکایت کرده بود. او از من کمتر تلاش میکند. به من ظلم کرده است. شگفت این که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود شاید تو به وسیلهی او روزی میخوری. چرا عابد را خطاب قرار داد و فرمود: برادرت بیشتر از تو عبادت میکند؟ زیرا عابد خداوند را برای خودش و لذت و صفای وجودش عبادت میکند اما عالم به امت علم میآموزد. بنابراین به شریکی که مظلوم دیده میشد فرمود: شاید تو به خاطر او روزی داده میشوی.
بنابراین شاید شب قدر انتقال کیفی از عبادت به علم باشد.
چه زمانی را شب قدر میدانیم
به همین تناسب هر دقیقهای در شب قدر، چون شب و روز ادامه دارند، هر دقیقهای در صبح، در ظهر و عصر و بلکه هر ثانیهای زمین به دور خورشید میچرخد. شب قدر به تقویم هجری است و تقویم هجری با تقویم میلادی در جریان است. در روز، شب قدر وجود دارد. چگونه است که رمضان از تابستان گرفته تا زمستان را شامل میشود. بنابراین شب قدر در طول سال و در تمام ثانیههای روز وجود دارد. شب قدر تقدیری برای ما است.
در شب قدر چه میکنید
خدا را بشناسید. عالم باشید و پارسا نباشید. خداوند را به طور یقین بشناسید. تنها به اطاعت ظاهری از خداوند بسنده نکنید. مشکل این جا است که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید:
(( لَنْ ـ لن حرف ينفي المستقبل لتأبيد النفي ـ يُغْلَبَ اثْنَا عَشَرَ أَلْفًا مِنْ قِلَّةٍ ))
((هرگز، حرف نفی آینده برای نفی دائم، مغلوب نمي شود دوازده هزار لشكر از جهت كمبودی.))
گاهی پنجاه هزار تن در خطبهای در این مسجد حضور مییابند ((هرگز مغلوب نمی شود دوازده هزار لشكر از جهت كمبودی)) حال چگونه یک میلیارد و چهارصد میلیون نفر مغلوب میشوند و متحد نیستند و اختیارشان به دست خودشان نیست و طرف مقابل هزاران راه برای غلبه بر آنان دارد زیرا آنان خداوند را نشناختهاند.
﴿وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾
(و خدا را آن چنان كه بايد به بزرگى نشناختهاند و حال آن كه روز قيامت زمين يكسره در قبضه [قدرت] اوست.)
تک تک ثانیهها را شب قدر بگردان، از هر روزت شب قدر بساز، در آفرینش آسمانها و زمین بیندیش، چگونه پیامبر صلی الله علیه وسلم به غار حرا میرفت، در آن جا عبادت میکرد، در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشید و پس از تمام این آیات میفرمود:
﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ * الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَاماً وَقُعُوداً وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾
(مسلما در آفرينش آسمانها و زمين و در پى يكديگر آمدن شب و روز براى خردمندان نشانههايى [قانع كننده] است *همانان كه خدا را [در همه احوال] ايستاده و نشسته و به پهلو آرميده ياد مىكنند و در آفرينش آسمانها و زمين مىانديشند [كه] پروردگارا اينها را بيهوده نيافريدهاى منزهى تو پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار.)
ایشان صلی الله علیه و آله و سلم میفرمود: وای بر کسی که در این آیات تدبر نکند.
در این درس خواستم حقیقت شب قدر را برای همه بیان نمایم. شب قدر شب شناخت خداوند است و این که از عبادت به مرحلهی علم وارد شوید. شب قدر را به خوبی بشناسید. شب قدر از هزار شب برایتان بهتر است. این حقیقت شب قدر است.
اما اعتکاف را میتوان در ده روز پایانی برگزار نمود. اگر برایتان سخت است میتوانید این کار را روزانه انجام دهید. وقتی نماز صبح را با جماعت خواندید و قرآن خواندید و در خلقت آسمانها و زمین اندیشیدید و او را به یاد آوریدید این جلسهی صبحگاهی نزد خداوند یک دلیل کامل کامل کامل است یعنی شما برای شناخت خداوند قدم بر داشتهاید. یعنی به عقیدهای که از پدر و مادر، برخی از معلمان یا خطیبان مساجد به ارث بردهاید و تحقیق نکردهاید، بسنده نکنید. شب قدر شبی برتر از هزاران شب است.
شخصی که شب قدر را در مییابد
از نتایج شب قدر این است که چیزهایی را میبینید که دیگران نمیبینند و احساسی دارید که دیگران ندارند. ارزشها بر شما حاکم است و شما از آن فرمان میبرید بدون آن که آن را در در فرمان گیرید یا مسخره کنید. شخصی که شب قدر را درک میکند و خداوند را به شایستگی میشناسد شخصی متمایز است و سه ويژگی دارد.
شخصی که شب قدر را درک کند با اخلاق است
با اخلاق است، امکان ندارد مؤمن خیانت کار، گناه کار یا دروغگو و فریبکار باشد.
شخصی که شب قدر را درک میکند به مقام زیبایی شناختی رسیده است
مرتبهی ایمان مرتبهای اخلاقی است، هم چنین مرتبهای زیبایی شناسانه است. اگر نگفتید، و من میدانم چه میگویم، و مبالغه نمیکنم، اگر نگفتید: در روی زمین کسی خوشبختتر از من نیسا مگر این که از من با تقواتر باشد هنوز به معانی شب قدر نرسیدهاید. چگونه خدا را شناخته و قلب انسانی را اندوهگین میکند، قادر متعال را شناخته است. او قدرتمند قدرتمندان است.
اگر شب قدر را درک کردید
اگر شب قدر را درک کردید تنها از گناه خود بترسید و تنها به پروردگار خود امید داشته باشید. اگر شب قدر را درک کردید و احساس کردید که برای خدا و با خدایید و برای او نماز میخوانید و به خاطر او عمل میکنید. اگر شب قدر را درک کردید زبان حالتان میگوید: خدایا تو هدف من هستی، خشنودیات خواستهی من است. اگر شب قدر را درک کردید رسالتهای الهی را تبلیغ میکنید و از خداوند میترسید و تنها از خدا میترسید. اگر شب قدر را درک کردید:
﴿ قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾
(بگو در حقيقت نماز من و [ساير] عبادات من و زندگى و مرگ من براى خدا پروردگار جهانيان است.)
اگر شب قدر را درک کردید:
﴿ وَإِبْرَاهِيمَ الَّذِي وَفَّى ﴾
(و [نيز در نوشتههاى] همان ابراهيمى كه وفا كرد.)
وفا دار به عهدهایش، اگر شب قدر را درک کردید:
﴿وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي﴾
(و تو را براى خود پروردم.)
اگر شب قدر را درک کردید بزرگترین هم وغم شما آخرت میشود و اگر شب قدر را درک نکردید بزرگترین هم و غم شما دنیا میشود.
از انس بن مالک از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم روایت است که فرمود:
(( مَنْ كَانَتْ الْآخِرَةُ هَمَّهُ جَعَلَ اللَّهُ غِنَاهُ فِي قَلْبِهِ، وَجَمَعَ لَهُ شَمْلَهُ، وَأَتَتْهُ الدُّنْيَا وَهِيَ رَاغِمَةٌ، وَمَنْ كَانَتْ الدُّنْيَا هَمَّهُ جَعَلَ اللَّهُ فَقْرَهُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ، وَفَرَّقَ عَلَيْهِ شَمْلَهُ، وَلَمْ يَأْتِهِ مِنْ الدُّنْيَا إِلَّا مَا قُدِّرَ لَهُ ))
((هر کس هدفش آخرت باشد خداوند بی نیازیاش را در دل او میاندازد و او را برقرار میدارد و دنیا خوار نزد او میآید و هر کس دنیا را خواستهی خود قرار دهد خداوند فقر او را در مقابل چشمانش قرار میدهد و او را پریشان میسازد و دنیا تنها به اندازهای که مقدر شده نصیب او میگردد.))
اگر شب قدر را درک کردید تنها به خداوند متوسل میشوید و مخلوقاتش را رها میکنید.
اگر شب قدر را درک کنید آخرت را به دنیا ترجیح میدهید و هر دو را با هم دریافت میکنید و اگر شب قدر را درک نکنید دنیا را بر آخرت ترجیح میدهید و هر دو را با هم از دست میدهید. اگر شب قدر را درک کردید زبان حالتان میگوید: ای خدا، کسی که تو را به دست آورد، چه از دست داد؟ و کسی که تو را از دست داد، چه بدست آورد؟
اگر شب قدر را درک کنید زبان حالتان میگوید: اگر خدا با شما باشد چه کسی بر علیه شما است؟ و اگر خدا بر علیه شما باشد چه کسی با شما خواهد بود؟ اگر شب قدر را درک کنید قلبتان سراسر زندگی و پویایی میشود.
دستور ما را اطاعت کن، پرده از خود زنیم کنار ما به آن که دوستمان دارد خشنودی دهیم بسیار
به سایهی ما پناه آر و خود در پناه ما گیر تا حفظت کنیم از هر چه شیطان و نیروی شریر
هیچ چیز نباید که یاد ما از یاد تو برد به دور از روی دل خوش و رضا بیار سوی ما حضور
در هر چه آید به پیش، کار او را به ما سپار که به دستور ما است هر چه تقرب و دوری دیدار
گر چشمانت به نور تجلی ما افتد هر زمان نشاید از ما دیده برداشتن و دیگری فکندن بی گمان
گر گوش تو شنود سخنان زیبای ما را هر وقت خودبینی رها کنی و سوی ما آیی ز روی بخت
گر ذرهای از محبت ما به خود چشی تو روزی آنکه کشتهی محبت ماست را درک کنی بزودی
و گر نسیم تقرب ما به تو رسد اندکی از آن از دوری و اشتیاق تقرب به ما بمیری در یک آن
***
چطور از حالت کنونی خارج شویم؟
خداوندِ اصحاب، خداوند ما هم است. خداوند محمد خداوند ما است. قوانین او در اختیار ما است و راههای رسیدن به او پیموده شدنی است. خداوند خشنود میشود:
(( إن الصدقة لتطفئ غضب الرب وتدفع ميتة السوء ))
((صدقه خشم خداوند را خاموش میکند و مرگ ناگهانی را بر طرف میسازد.))
صدقه پیش از رسیدن به فرد فقیر به خداوند میرسد.
(( باكروا بالصَّدقة، فإن البلاء لا يتخطاها ))
((صبحتان را با صدقه آغاز کنید که صدقه دفع بلا است.))
سیدنا یونس خودش را ناگهان در سه تاریکی دید؛ تاریکی شب، تاریکی دریا و تاریکی شکم ماهی:
﴿فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ *فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ﴾
(تا در [دل] تاريكيها ندا درداد كه معبودى جز تو نيست منزهى تو راستى كه من از ستمكاران بودم * پس [دعاى] او را برآورده كرديم و او را از اندوه رهانيديم و مؤمنان را [نيز] چنين نجات مىدهيم.)
داستان تمام شد، و خداوند آن را تبدیل به قانونی کلی برای تمام مؤمنان از آدم تا روز قیامت نمود.
﴿وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ﴾
(و مؤمنان را [نيز] چنين نجات مىدهيم.)
در کنار ترس، تهدید، خشم و سرکشان جهان و شبح تحریمها تنها خداوند را داریم. ﴿ و مؤمنان را [نيز] چنين نجات مى دهيم ﴾ و خداوند عزوجل با رحمت خود پاسخ درمانده را میدهد و با عدالتش پاسخ مظلوم را میدهد. دعا اسلحهی مومن است.
(( إن الله يحب من عبده أن يسأله شسع نعله إذا انقطع ))
((خداوند دوست دارد بنده اش تمامى نيازهايش را از او بخواهد حتى بند نعلينش را كه قطع شد از او در خواست كند.))
خداوند دوست دارد بندهاش نمک غذایش را از او بخواهد و تمام نیازهایش را از او درخواست کند. با خداوند آشتی کنید و توبه نمایید و با او برای اطاعت عهد ببندید و شب و روز او را بخوانید تا غم و اندوهی که بر سر امت آمده، را بر طرف کند.