حالت سیاه
23-12-2024
Logo
شرح حديث شريف - إتحاف المسلم– درس (41-44): تفاوت بدعت و سنت حسنه
   
 
 
به نام خداوند بخشنده ی مهربان  
 
سپاس خداوند جهانیان و درود و سلام بر سرورمان محمد راستین وعده‌ی امانت دار.

یک پرسش:

دیشب یک پرسش روی میز دیدم که پرسشگر بزرگوار گفته بود: پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است:

((إياكم ومُحدثاتِ الأمورِ، فإنَّ كلَّ مُحدثَةٍ بدْعةٌ، وكل بدْعَةٍ ضَلاَلَة, وكل ضَلاَلَة في النار))
((از امور نوپیدا بپرهیزید که هر نوپیدایی بدعت است و هر بدعتی گمراهی و هر گمراهی‌ در آتش است.))

و نیز فرموده است:

((مَن سَنَّ سُنَّة حَسَنَة, فله أجرُها, وأجرُ من عمل بها إلى يوم القيامة)).
((کسی که یک سنت حسنه ایجاد کند پاداش آن و پاداش کسی که به آن عمل کند را تا روز قیامت می‌گیرد.))

پرسش: تفاوت میان بدعت و سنت حسنه چیست؟
هر دو حدیث صحیح از پیامبر است.
اولی می‌فرماید:

((إياكم ومُحدثاتِ الأمورِ، فإنَّ كلَّ مُحدثَةٍ بدْعةٌ، وكل بدْعَةٍ ضَلاَلَة, وكل ضَلاَلَة في النار))
((از امور نوپیدا بپرهیزید که هر نوپیدایی بدعت است و هر بدعتی گمراهی و هر گمراهی‌ در آتش است.))

در دومی می‌فرماید:

((مَن سَنَّ سُنَّة حَسَنَة, فله أجرُها, وأجرُ من عمل بها إلى يوم القيامة)).
((کسی که یک سنت حسنه ایجاد کند پاداش آن و پاداش کسی که به آن عمل کند را تا روز قیامت می‌گیرد.))

پاسخ:

تفاوت میان بدعت و سنت حسنه چیست؟

برادران، علما میان بدعت در لغت و بدعت در دین تفاوت گذاشته‌اند. تفاوت بسیار است. بدعت در دین: یعنی این که چیز تازه‌ای به دین بیفزایید که در کتاب و سنت نیامده باشد و یا در عبادات، عبادتی جدید ایجاد کنید که از رسول الله صلى الله عليه وسلم نقل نشده باشد.
هر مورد تازه‌ای در عقیده یا عبادت: بدعت است. ((و هر بدعتی گمراهی و هر گمراهی‌ها در آتش است))؛ دلیل: زیرا این دین از سوی خدا است و خداوند کمال مطلق است و او است که می‌فرماید:

﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِيناً﴾
(امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت‏ خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم.)

[مائده:3]

پس هر افزایشی در دین؛ در عقاید یا عبادات، این افزایش: اتهام به نقص و هر گونه حذف در عقاید یا عبادات دین است، این حذف: اتهام ضمنی به افزایش در آن به شمار می‌رود؛ زیرا این دین از سوی خدا است و کلمه‌ی (امروز کامل نمودم): کمال نوعی است و کلمه‌ی (تمام کردم): اتمام عددی است.
تعداد مسائلی که دین به آن می‌پردازد: تام است و روش پرداختن به آن: کامل است. پس افزایش یا حذف در آن بدعت است. بدعت در لغت این است. روش دینی: روشی متعادل و متکاملی از سوی آفریننده‌ی هستی و خداوند آگاه و دانا است.
اگر شخصی بیاید و اجتهاد کند که یک نماز یا روزه یا یک عبادت خسته کننده و دشوار اضافه کند؛ مردم را از دین فراری می‌شوند. تمام این افزایش‌ها محکوم به شکست است.
یعنی: در غیر دین اسلام است. یعنی یکی از روحانیون: بسیار بیمار بوده است. وقتی می‌خواهد روزه بگیرد ده روز بر هر روزی می‌افزایند. روزه یک ماه بوده، شش ماه می‌شود. شخصی می‌گوید: روزه تا ظهر است برای شب نیست. شخصی دیگر می‌گوید: روزه فقط با روغن است. اصل روزه یک ماه است:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾
(اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد روزه بر شما مقرر شده است همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد كه پرهيزگارى كنيد.)

[بقره:183]

کسی می‌آید و روزه را شش برابر می‌کند. دومی: روزه را تا ظهر قرار می‌دهد. سومی: روزه را بر روغن‌های حیوانی قرار می‌دهد. اگر برای ظهر باشد: انسانی ساعت ده بیدار می‌شود و تا ساعت دوازده منتظر ساعت می‌ماند اما شرط این است که روغن یا چربی حیوانی نخورد.
اگر عبادت را به مردم وا گذاریم دین خنده دار می‌شد. حتی در اسلام: وقتی نهی را مقید نکنیم؛ دین می شود: رقص، آواز، فولکلور و رسوم ظاهری. آیا دین این است؟ عاقلانه است که دین مصرف دخانیات و رقاصی باشد. اگر قید و بندی در آن وجود ندشته باشد چیزهایی در دین خواهیم دید که هرگز پذیرفتنی نیست و این دین خداوند عزوجل نیست.
بنابراین: بدعت در دین گمراهی است و تمام گمراهی‌ها در آتش است و دین از سوی خدا است و خداوند عزوجل کامل است.
در دین یک عبارت زیبا وجود دارد. دین توقیفی است. به شما می‌گویند: فرهنگ، میراث بشری، اما دین توقیفی است. بیشتر روشنفکران... مسأله تداخل دارد. دین میراث ما است و میراث، ساخته‌ی دست انسان است. میراث: رسوم و آداب و فرهنگ و هنرهای ملی است. این میراث است اما دین وحی آسمانی است. دین از سوی خدا است. دین مبتنی بر وحی است. اما میراث، مبتنی بر انسان‌ها است. دین تنها در صورتی می‌تواند مانند آغاز ادامه یابد که مانع افزایش یا کاهش در آن باشیم.
شخصی می‌خواهد از مکانی دورتر از مکان احرام پیامبر، احرام ببندد. پاداش بیشتری می‌بیند؛ زیرا پیامبر از این جا احرام بسته من از آن جا می‌بندم. مرد می‌گوید:

((ويحك تفتتن! قال: وكيف أفتن, وأنا أعبد الله؟ قال: وهل من فتنة أن ترى نفسك أعظم أنك سبقت رسول الله؟))

((وای بر تو فتنه می‌افکنی! گفت: چگونه فتنه می‌افکنم درحالی که خداوند را می‌پرستم؟ گفت: آیا این فتنه نیست که خود را در پیشی گرفتن از رسول الله بزرگتر ببینی؟))

اگر مردی دعوت کند و مردم را به فراتر از توانشان مکلف نماید یا اذکاری به آنان بگوید: هر روز هزار کلمه بگویند، این فراتر از طاقت انسان است. پس هر افزایشی در عبادات ایهام است. این از دین است و شما را به خدا نزدیک می‌کند. شما را بیش از طاقتتان مکلف می‌کند. این، روش نامتعادلی است. روشن‌ترین مسأله این است:

﴿وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِم﴾
(ترك دنيايى كه از پيش خود درآوردند ما آن را بر ايشان مقرر نكرديم.)

[سوره حديد:27]

خداوند عشق به زن را در وجود انسان قرار داده است. وقتی ازدواج نکردن را تقرب به خداوند بدانیم؛ گناه صورت می‌گیرد و انحرافاتی به وجود خواهد آورد که فقط خداوند از آن آگاه است:

﴿وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ﴾
(ترك دنيايى كه از پيش خود درآوردند ما آن را بر ايشان مقرر نكرديم.)

[سوره حديد:27]

وقتی آن را بر خود فرض کردند تنها برای خشنودی خداوند این کار را کردند زیرا از سوی خدا نیست:

﴿فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا﴾
(با اين حال آن را چنان كه حق رعايت آن بود منظور نداشتند.)

[سوره حديد:27]

پس نتوانستند آن را آن طور که باید مراعات کنند پس هر افزایشی...
گاهی در ترکیه: گرایشی در یک جلسه‌ی دینی یا اجتماعی یا گروهی دینی به عنوان ازدواج هرگز، وجود دارد. این بدعت است. اگر شخصی خود را از ازدواج محروم کند احتمال دارد منحرف شود. نه به زنا بلکه گاهی به شذوذ جنسی کشیده می‌شود. پس دستور خداوند صحیح‌تر و متعادل‌تر است.

برادران، چطور میان این دو حدیث توازن برقرار کنیم:

((إياكم ومُحدثاتِ الأمورِ، فإنَّ كلَّ مُحدثَةٍ بدْعةٌ، وكل بدْعَةٍ ضَلاَلَة, وكل ضَلاَلَة في النار))
((از امور نوپیدا بپرهیزید که هر نوپیدایی بدعت است و هر بدعتی گمراهی و هر گمراهی‌ در آتش است.))

با این سخن پیامبر:

((مَن سَنَّ سُنَّة حَسَنَة, فله أجرُها, وأجرُ من عمل بها إلى يوم القيامة)).
((کسی که یک سنت حسنه ایجاد کند پاداش آن و پاداش کسی که به آن عمل کند را تا روز قیامت می‌گیرد.))

این سنت حسنه است. این بدعت لغوی است. آیا بلندگو در زمان رسول الله بود؟ این ارتباطی با عقیده ندارد و ربطی هم به عبادت ندارد. این مربوط به رساندن صدا به تمام اطراف مسجد دارد.
ما زیر زمین داریم. دو زیرزمین بزرگ داریم. ما سالن‌هایی داریم. حیاطی داریم که در آن سخن می‌گویید. صدا به راحتی به تمام اطراف مسجد می‌رسد. آیا در دوران پیامبر اکرم این گرمایش وجود داشت؟ هیچ افزایشی وجود نداشته است. بالفرض آب گرم، آب سرد، یک میلیون مسأله وجود دارد. مساجد جامع و مساجد بهبود یافته است.
یک شخص: سوار چارپا می‌شد. اکنون سوار خودرو می‌شود. این ربطی به دین ندارد. این مسأله مربوط به دنیا است. اگر دنیا و ابزار معیشت را ضمن منهج درست بهبود ببخشیم.
یک نکته‌ی ظریف وجود دارد. سنت حسنه یعنی چیزی تازه و بدعت در لغت یعنی چیزی تازه که پیش‌تر نبوده است. مسجد النبی زمینی شنی داشت و سقف آن ازر لیف خرما بود و بلندگو وجود نداشت و نورافکن نداشت این‌ها همه نبودند. تلفنی وجود نداشت. اکنون این سنت حسنه مربوط به دنیا است.
باری در آفریقا شنیدم رسم بسیار زیبایی وجود دارد. هر انسانی می‌میرد. تسلیت گوینده مبلغی پول به ورثه‌ی او می‌دهد. تعزیه پول دادن است. اگر فرض کنیم پدر ستون خانواده بود است وقتی بمیرد پول فراوانی می‌ماند. زندگی خانواده ادامه می‌یابد. عرف آن جا این است که اگر مرده پولدار باشد این مبلغ را نمی‌گیرد و می‌دهد به فقرا و وارثان آن را نمی‌گیرند. اما تعزیه با پرداخت مبلغی پول انجام می‌شود. برعکس کار خوبی است.
اکنون: ازدواج دسته جمعی وجود دارد. عروسی، دویست داماد در یک عروسی حضور دارند. این در دوران پیامبر وجود نداشته است. اما با وجود بحران مسکن و بالا رفتن هزینه‌های ازدواج؛ عروسی گروهی برای جوانان سود فراوانی دارد.
اگر چیزی ایجاد شد که به عقیده و عبادات ربطی ندارد و مربوط به دنیای ما بود این سنت حسنه است: پس هر کس سنت حسنه‌ای ایجاد کند، پاداش آن و پاداش کسانی که به آن عمل کنند را تا روز قیامت می‌گیرد.
سنت حسنه‌ی تازه‌ای ایجاد کرده است. به مردم فهمانده است که پس از عروسی یک تکه کریستال یا هدیه‌ای بیاورند. اکنون روش تازه‌ای وجود دارد: کتاب تازه‌ای می‌سازیم. کتابی در حدیث، فقه، تفسیر مثلا، به خدا این زیباتر است. یک کتابخانه‌ی زیبای اسلامی. شما دویست بشقاب گوناگون دارید. اما یک دست نیست. آن را در انبار می‌گذارید. اما کتاب‌های گرانقیمتی دارید. این یک سنت حسنه است.
انسانی می‌آید. برای پسرش عروسی می‌گیرد یا عقدی می‌گیرد. در هنگام جشن چیزی نمی‌دهد. می‌گوید: ما وسایل گرانی دیدیم. قیمت آن هشتصد لیر بود. منظور هزار است. یعنی هشتصد هزار. می‌گوید: آن را به ازدواج جوانان اختصاص می‌دهیم. این مبلغ را نزد فلانی قرار می‌دهیم. این هدیه‌ی شما است.
شخصی دیگر: به همراه کارت تبریک هدیه‌ی به ارزش هزار لیره به دبیرستان دینی می‌دهد، به خدا زیبا است! مردم را گرد آوردیم و جشن ازدواج گرفته‌ایم و یک مدرسه‌ی شرعی را احداث کردیم و برای هر شخص یک کتابخانه ایجاد کرده‌ایم بسیار زیبا است! این سنت حسنه است.
ه شما گفتیم: فقط سه دسته گل می‌خواستیم. باری وارد یک جشن ازدواج شدیم. ارزش گل را یک میلیون لیر برآورد کردم. باری به یک جشن ازدواج دعوت شدیم. غذای آن منطقی نبود. ده نفر نخوردند.
یکی از برادران به من گفت: در هنگام خرید یک میلیون لیره بردم. ده تن می‌خوردند. شگفت زده شدم. غذاها به شکل زیبا در بسته بندی قرار داده شد و به یتیم خانه‌ای برده شد. غذای برای خردسالان یتیم که تقریبا ده روزشان را کافی بود. مانند هزینه‌ی غذا را برای ازدواج پرداختند.
ذهن مسلمانان پر از کارهای بسیار نیک است. اگر...
باری به ذهنم خطور کرد: هر برادری یک گروه خونی به ما به عنوان ذخیره هدیه می‌دهد. لیست‌هایی داریم. به عنوان مثال برادری ناگهان به خون نیاز دارد. به جای این که آگاهی دهیم که چه کسی گروه خونی‌اش مثبت است؟ ما لیست‌هایی فلانی را داریم. فلانی خون بده. شما در ذهن هزار مسأله دارید؛ زندگی مسلمانان را پویایی می‌بخشید. همکاری می‌کنند.
اکنون: حدود بیست نفر انجمنی تأسیس کرده‌اند. هر کدام در ماه هزار لیره می‌گذارند. بیست هزار در ماه و آن را به یک شخص می‌دهند. مشکل با قرعه حل می‌شود. این یک سنت حسنه است. هیچ ربطی به عقیده هم ندارد. به دین هم مربوط نیست.

اقسام سنت حسنه:

اما شرایطی وجود دارد برادران. این شرط: سنت حسنه بودن است. نوعی که به دین ربطی ندارد حلال است. نوعی ارتباط مثبت به دین دارد و پسندیده است مثلا همکاری و نوعی با اصول دین تعارض دارد. در زمان پیامبر تصاویر ویدئو نبود. اما اگر عروسی باشد و دوربین تصویر بگیرد و زنان بدون پوشش و برهنه باشند و با لباس‌های زیبا و لباس‌های نامناسب باشند می‌توانیم فیلم عروسی را بگیریم و نسخه‌هایی از آن را برداریم. همه‌ی زنان را هم می‌شناسیم، این گناه نیست؟ این بدترین نوع گناه است. این پیش‌تر وجود نداشته است و اکنون با نص شریعت در تضاد است.
پس سنت حسنه بخشی از آن: حلال است و ارتباط منفی یا مثبت به دین ندارد. بخشی: ارتباط مثبت با دین دارد مانند همکاری، می‌گوید: این سنت حسنه و مستحب است. بخشی: با متون دینی در تضاد است و این حرام است.
بنابراین سنت حسنه مشروط به نوع استخدام آن است. این تناسب میان:

((إياكم ومُحدثاتِ الأمورِ، فإنَّ كلَّ مُحدثَةٍ بدْعةٌ، وكل بدْعَةٍ ضَلاَلَة وكل ضَلاَلَة في النار)) .
((از امور جدید بپرهیزید که هر جدیدی بدعت است و هر بدعتی گمراهی و هر گمراهی‌ در آتش است.))
با: ((مَن سَنَّ سُنَّة حَسَنَة, فله أجرُها, وأجرُ من عمل بها إلى يوم القيامة)).
((کسی که یک سنت حسنه ایجاد کند پاداش آن و پاداش کسی که به آن عمل کند را تا روز قیامت می‌گیرد.))

نمونه‌هایی از سنت حسنه:

در جهان اسلامی اکنون: در برخی از زندان‌های کشورها اگر زندانی قرآن را حفظ کند نیمی از مدت حبس وی بخشیده می‌شود. اگر پانزده سال حبس باشد هفت سال می‌شود. قاریانی هستند که می‌خواهند تمام قرآن را از او بشنوند.
اگر شخصی کتاب خداوند را حفظ کند صد و هشتاد درجه تغییر می‌کند. بسیار زیبا است! این باعث حفظ کتاب قرآن می‌شود.
می توانیم در زندگی هزاران اجتهاد ایجاد کنیم که به دین ارتباطی نداشته باشد و یا ارتباط مثبت خوبی داشته باشد اما ارتباط منفی حرام است.
اکنون دستگاه ضبط: این مشروط به نوع استفاده است؛ آیا حرام است؟ خیر، حلال است، اما: نام آن چیست؟ نام آن: بستگی به استفاده از آن دارد.
اگر با آن درس‌های دینی و قرآن گوش کردید اشکالی ندارد و بر عکس: سنت حسنه است؛ زیرا شاید در خانه بنشینید و پنجاه درس گوش دهید. همسر در خانه می‌نشیند؛ درس گوش می‌دهد، یاد می‌گیرد، سوار خودرو می‌شوید و موضوع علمی زیبایی را گوش می‌دهید. سفر طولانی است. ورزش می‌کنید-مثلا-با خود دستگاه ضبطی دارید، درس علمی گوش می‌دهید. می‌توانید در وقت‌های مرده که هدر می‌رود گوش دهید. این سنت حسنه است. اما همین دستگاه می‌توان در آن ترانه گوش داد که حرام شود. این، به نوع استفاده بستگی دارد. این سنت حسنه است.

دانلود متن

زبان های موجود

پنهان کردن تصویر