- سخنرانی ها و نشست های خارجی
- /
- سراييفو
خداوند جهانیان را سپاس می گوییم، و درود و سلام بر سرور ما حضرت محمد و خاندان پاکش و بر یاران پاکش که امینان دعوتش و پرچمدارانش هستند. خداوند از ما و از آنان راضی باش.
جوانان امید و قدرت امت :
شما ای جوانان، دوست داشتنی ترین چیز نزد خداوند جوان توبه کننده است. خداوند با جوان توبه کار بر فرشتگان فخر می فروشد. می گوید: ببینید بنده ام شهوتش را به خاطر من رها کرد. جوانان امید امت، قدرت و آینده و پیشرفت امت و پیروزی امت اند و حتی بوی بهشت در میان جوانان است.
باری در کشورم وارد مدرسه ی دبستانی شدم. به یکی از کودکان گفتم: آیا می دانی بزرگترین عالم دین که سیصد کتاب از خودش به جا گذاشته، از همین شهر است؟ شاید شما به لطف خداوند در آینده از بزرگان این امت باشید. جوان عالم بزرگ است حتی اگر خردسال باشد و جاهل کوچک است هر چند بزرگسال باشد.
چشم بدون نور و عقل بدون وحی ارزشی ندارد :
جوانان بسیار به خودروها علاقه مند هستند. جوانان موتور هستند و پیران فرمان و علمای ربانی فرمان هستند و شریعت راه آسفالت است. اما راه های خاکی بی ربط به وحی آسمان مانند راه های صعب العبور وجود دارد که خسته کننده است و چاله و چوله و گدار و خطراتی در آن وجود دارد. خداوند متعال می فرماید:
﴿ وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً ﴾
(و هر كس از ياد من دل بگرداند در حقيقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت)
زندگی سخت و بدبختانه و تباه شدنی.
﴿ وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى * قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنْتُ بَصِيراً * قَالَ كَذَلِكَ﴾
(و روز رستاخيز او را نابينا محشور مى كنيم *مى گويد پروردگارا چرا مرا نابينا محشور كردى با آنكه بينا بودم *مى فرمايد همان طور)
یعنی در دنیا کور و نابینا بودی.
﴿ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَى ﴾
(كه نشانه هاى ما بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردى امروز همان گونه فراموش مى شوى)
نمونه ای دقیق: انسان اگر دو چشم تیزبین داشته باشد و توان دید کامل برخوردار باشد و نمره ی چشم او شش باشد اما نوری نباشد این چشم هیچ ارزشی ندارد و عقل هر چند بزرگ باشد بدون تدبیر الهی ارزشی ندارد.
﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ﴾
(اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا پروا داريد و به پيامبر او بگرويد تا از رحمت خويش شما را دو بهره عطا كند و براى شما نورى قرار دهد كه به [بركت] آن راه سپريد)
چشم نیاز به نور دارد و عقل نیاز به وحی دارد و چشم بدون نور و عقل بدون وحی هیچ ارزشی ندارند. یک مثال ساده: یک دوچرخه سوار به دو راهی می رسد یک راه سربالایی و یک راه سراشیبی است. راه سراشیبی راحت و ساده است اما پایان آن راه به درندگان وحشی ختم می شود. راهی سربالایی خستگی آور و دارای چاله وگود و سختی هایی است اما به یک باغ منتهی می شود. در حدیث شریف آمده است:
(( أَلا إِنَّ عَمَلَ الْجَنَّةِ حَزْنٌ بِرَبْوَةٍ، وإِنَّ عَمَلَ النَّارِ سَهْلٌ بِسَهْوَةٍ ))
((بدانيد كه كار بهشت، به سبب داشتن فراز و نشيب دشوار است و بدانيد كه كار دوزخ، به سبب خواهشهاى نفسانى آسان و هموار است.))
اما خداوند مومن را به زندگی پاک وعده داده است و از بین رفتن هستی برای خداوند آسان تر از این است که وعده اش را محقق ننماید. می فرماید:
﴿ مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴾
(هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاكيزه اى حيات [حقيقى] بخشيم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مى دادند پاداش خواهيم داد)
مثالی ساده: باری در آمریکا بودم. از یک کارخانه ی بزرگ خودرو سازی بازدید کردم. بزرگترین کارخانه بود. راهنما به من گفت: این خودرو دارای سیصد هزار قطعه است اما من به عنوان یک مسافر خودرو هستم. قطعه ها، کاپوت، صندلی ها، موتور، فرمان، تایرها، بنزین، حدود سیصد تا هفتصد هزار قطعه است. یعنی این دین یک میلیون موضوع دارد. صدهزار عالم و یک میلیون کتاب. آیا امکان دارد فقط به چهار کلیت تاکید کنیم؟ نخستین چیز عقیده، فکر، ایدئولوژی، دیدگاه فکری، عقیده است و همه نام یک مفهوم اند. این حوزه ادبی است. این حوزه عقیدتی است. جنبه ی دوم حرکتی است.
کارنیک علت وجود انسان در زمین است:
حرکت دو نوع است. حرکت منفی، می گوید: من دروغ نگفتم. مال حرام نخوردم. خیانت نکردم. دو به هم زنی نکردم.
این پایبندی است، جنبه ی حرکتی مثبت کار نیک است. از مال خودم و از علم و تجربه ام انفاق کردم. جوانان فراموش نکنید که دلیل وجود انسان در زمین پس از ایمان به خدا و روز آخرت، کار نیک است. انسان اندکی پیش از مرگش می گوید:
﴿ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحاً ﴾
(پروردگارا مرا بازگردانيد* شايد كار نيكى انجام دهم)
به کار نیکی نیز می گویند زیرا برای عرضه به خداوند مناسب است و چه زمانی تناسب می یابد؟ زمانی که خالصانه و درست باشد. خالصانه برای رضای خداوند و درست بر اساس سنت باشد.
بنابراین آخرین سخن انسان:
﴿ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحاً ﴾
(پروردگارا مرا بازگردانيد* شايد كار نيكى انجام دهم)
بنابراین کار نیک دلیل و سبب وجود ما است و نیک نامیده شده چون مناسب عرضه به خدا است و چه زمانی تناسب می یابد. زمانی که خالصانه و درست باشد. خالصانه برای رضای خداوند و درست بر اساس سنت باشد
ارتباط با خدا مهمترین چیز در دین است :
ای جوانان ارتباط با خدا در دین مهمترین چیز است . ارکان اسلام، حج از فقیر و روزه از بیمار و زکات از فقیر برداشته می شود و شهادت یک بار گفته می شود اما فرض تکراری که به هیچ وجه برداشته نمی شود نماز است. بنابراین فرموده است:
﴿ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي ﴾
(و به ياد من نماز برپا دار)
اگر نماز خواندی یاد خدا نموده ای ولی خداوند می فرماید:
﴿ فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ ﴾
(پس مرا ياد كنيد [تا] شما را ياد كنم)
اگر شما یاد من کردید و نماز خواندید من یاد شما می کنم و اگر یاد من بودید به شما توفیق می دهم. خداوند می فرماید:
﴿ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ ﴾
(و توفيق من جز به [يارى] خدا نيست)
به شما خوشبختی می بخشم. ما به پیامبرمان می گوییم: خوشبخت ترین ما محمد است. من به شما پیروزی بخشیدم. اما نکته ی قابل توجه در قرآن رستگاری است نه پیروزی، شما وقتی موفق به شناخت خداوند و کسب شریعت و اطاعت و کار نیک و نزدیکی به او می شوید در دنیا و آخرتتان پیروز شده اید و تمامی این پیروزی ها رستگاری نام دارد. خداوند فرموده است:
﴿ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴾
(اينان همان رستگارانند)
نعمة الأمن من الجوائز الكبيرة للشباب :
از جمله جوایز بزرگ برای جوانان نخست نعمت امنیت است و این نعمت را تنها مومن می شناسد، خداودن فرموده است:
﴿ فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ ﴾
(كدام يك از [ما] دو دسته به ايمنى سزاوارتر است *كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرك نيالوده اند آنان راست ايمنى و ايشان راهيافتگانند)
در کشورهای عربی امنیت وجود دارد. امنیت برای آنان تغییر کرده است. امنیت برای آنان است. تنها مومن از امنیت برخوردار است. بنابراین وقتی با خدا ارتباط داشته باشید سعادت یافتید. سعادت زیباترین چیز در دین است. ارتباط با خدا از نتایجش این خوشبختی است. ما می گوییم: خداوندا بر خوشبخترین ما محمد درود فرست با ارتباط با خداوند نعمت سعادت، توفیق، آرامش، بینش، پیروزی و برتری حاصل می شود.
دین آموزه های آفریننده ی آگاه و عالم است:
جوان کیست همه ی جوانان در مقابل من اند. اما به نظر من اگر یک نود ساله هدفش خدا باشد جوان است. تا زمانی که یک هدف بزرگتر از خود داشته باشید جوانید حتی اگر نود ساله باشید. و در پانزده سالگی پیر هستید اگر بی هدف باشید.اگر خداوند را نشناسید وبر دستوراتش پایبند نباشید یا به بهشت امید نداشته باشید یا به والدین نیکی نکنید یا کار نیک یا کسب علم ننمایید یا قرآن نخوانید، بنابراین این دین آموزه های سازنده است و سازنده یک رویه دارد که استدلالات درست را در اختیار دارد.
برای تقریب به ذهن: راننده ی یک خودرو مدرن چراغ قرمزی در صفحه نمایش می درخشد. اگر بدانید این نور برای تزیین است موتور آتش می گیرد و نیاز به مبلغ گزافی دارد. اما اگر بدانید که چراغ هشدار است و خودرو را نگه داشته و روغن به آن افزودید موتور سالم می ماند.
بنابراین دین آموزه های سازنده است، آموزه های دانای حکیم و بسیار آگاه و آفریننده و بخشنده است. به همین دلیل:
اگر دنیا را می خواهید باید علم کسب کنید و اگر آخرت را می خواهید باید علم کسب کنید و اگر هر دو را می خواهید باید علم کسب کنید و علم تنها در صورتی بخشی از خود را به شما می دهد که شما تمام وجود خود را صرف آن کنید. اگر بخشی از خود را به آن بدهید هیچ به شما نمی دهد. تا زمانی که انسان علم بجوید عالم است و اگر گمان کند دانا است در حقیقت نادان است.
جوینده ی علم آخرت را بر دنیا ترجیح می دهد و هر دو را بدست می آورد در حالی که نادان دنیا را بر آخر ترجیح می دهد و هر دو را از دست می دهد.
تناسب دستورات الهی با فطرت :
اکنون خداوند متعال می فرماید:
﴿ فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ﴾
(پس روى خود را با گرايش تمام به حق به سوى اين دين كن با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است آفرينش خداى تغييرپذير نيست)
معنای فطرت چیست؟ یعنی دستوری که خداوند فطرت شما را بر اساس آن آفریده و نهی از چیزی که خداوند فطرت شما را بر ناپسندی آن آفریده است. فرموده است:
﴿ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ﴾
(ايمان را براى شما دوست داشتنى گردانيد و آن را در دلهاى شما بياراست و كفر و پليدكارى و سركشى را در نظرتان ناخوشايند ساخت)
بنابراین فطرت برنامه ریزی شده و متناسب با برنامه ی الهی و دستورات خداوند نیز متناسب با فطرت شما است. اگر پایبند بودید خوشبخت می شوید.
جایگاه بزرگ جوانان در اسلام :
بنابراین ما در اسلام بزرگ جوانان را داریم که جایگاه بسیار بزرگی دارند. بزرگترین نبرد موته بود. فرمانده جوانی حدود هفده ساله بود. سوار بر شتر شد و لشکر را فرماندهی می کرد. در نبردی که ابوبکر و عمر به دنبال او می رفتند گفت: ای خلیفه ی رسول الله یا سوار شو یا من پیاده می شوم. ایشان فرمود: نه من سوار می شوم و نه تو پیاده شو.
از این سخنان می خواهم نشان دهم که جوانان در این امت نقش بسزایی دارند. در حقیقت جوانان امید ای امت هستند همان طور که گفتم هر جوانی آرزوی دارد، آرامش دارد، جایگاه اجتماعی دارد، آرزوهای بلند دارد. تمام این آرزوها در دین ما امکان پذیر است اما این که خوبی را دوست داشته باشید این طبیعی است اما اگر خوب باشید این یک رویه است. خداوند می فرماید:
﴿ صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً ﴾
(اين است نگارگرى الهى و كيست خوشنگارتر از خدا)
برادران گرامی، ای جوانان، امت به شما نیاز دارد. امت در شرایط بسیار سختی است. امید به جوانان است و جوانان امید امت اند. جوانان نیروی این امت اند و جوانان رحمت این امت اند.